.: آقاي دکتر يزدي لطفا درباره اين اظهارات توضيح دهيد :.
منبع: وبلاگ ناصرانه
با توجه به آنکه جناب آقاي دکتر يزدي خود را کانديد مشروط رياست جمهوري نموده اند و ايشان به عنوان يک کانديد منتقد نظام شناخته مي شوند و از سوي ديگر در بين عموم مردم دسته بندي هاي داخل اپوزوسيون (نيروهاي منتقد و مخالف) شناخته شده نمي باشد و بسياري به غلط تصور آن را خواهند داشت که ايشان کانديد مخالفان نظام هستند و البته با توجه به حمايت نسبي آقاي مهندس سحابي از شروط کانديداتوري آقاي يزدي در مراسم سالگرد مرحوم دکتر سحابي، اين ذهنيت که ايشان مورد حمايت ملي- مذهبي ها نيز هستند در افکار عمومي شکل گرفته است: بنابراين حساسيت ويژه اي به بيانات ايشان در بين فعالان سياسي و مردم پيگير مباحث انتخابات وجود دارد و البته بعضي از صحبتهاي ايشان از کيسه شخصيت هايي خرج مي شود که باعث تاسف و ناراحتي مضاعف مي گردد.
در اين نوشته کوتاه که آنرا هشداري مي دانم که بايد به ايشان به شکل نقد صريح متذکر شد سه نوع بيان و اظهار نظر ايشان را در روزهاي اخير که البته هر کدام درجات مختلفي از انتقاد را بر مي انگيزد ذکر ميکنم:
1- درباره مسئله سند منتسب به بنيانگذار جمهوري اسلامي درباره نهضت آزادي که چندين بار در طول هفته گذشته محل بحث و پاسخ از طرفين بوده است ايشان (و البته در قالب پاسخ نهضت آزادي) مفصلا به پاسخگويي در باره صحت و سقم آن نامه و يا ذکر دليل از اظهارات اين و آن مي پردازند و در آخر بحث این بند را می آورند که “در هر حال، حتي با فرض انتساب قطعي نامه مورد بحث به رهبر فقيد انقلاب، اين موضوع كه نظر يك شخص، گرچه در جايگاه مقام رهبري، در حكم قانون محسوب شود و بر پايه آن براي هميشه بتوان يكي از ريشهدارترين احزاب سياسي ـ اسلامي كشور را از حق حيات سياسي محروم كرد فاقد هرگونه وجاهت حقوقي و جايگاه قانوني است.”(1) . انتقاد به ايشان که معتقد به روش قانوني هستند اين است که اين همه بحث و جدل در صحت و سقم نامه چيست که اصلا باعث اظهار نظر آقايان محتشمي پور و منتجب نيا گردد که بر خلاف انتظارتان در رد نظر شما اظهار نظر نمایند. شما اگر بخواهيد پاسخي دهيد بايد همان يک بند باشد که در بالا آورده شد و بعنوان بند اول و آخر و نه بعنوان بند چهارم يک پاسخ 5 بندي.دوستي مي گفت که ايشان اينگونه پاسخ مي دهند تا شايد صلاحيتشان تاييد شود.آيا براستي چنين است؟
2- آقاي يزدي در نشستي در محل انجمن صنفي روزنامهنگاران ايران با عنوان «آزادي بيان، آزادي مطبوعات، پيشتاز آزادي انتخابات» بياناتي داشتند به این شرح که “من با اعتبار تاريخي دكتر مصدق و مهندس بازرگان به صحنه آمدهام و در نهضت آزادي جانشين اين دو بزرگوار هستم؛”(2)احتمالا بسياري از طرفداران و رهروان راه مصدق و حتي بازرگان بيانات ايشان را نشنيده اند و گرنه يقينا به ايشان اعتراض مي کردند که شما به چه حقي اين ادعا را کرده ايد؟ نکته ديگر آنکه اگر شما به حاکميت انتقاد داريد که به نام و اعتبار و جانشيني پيامبر و امامان باعث فريب و سواستفاده از احساسات مردم مي شوند و بر آن بزرگواران نيز جفا مي کنند، آيا اين صحبت هاي شما نمونه ديگري از اين روش در استفاده از شخصيت هاي ملي نمي باشد؟
3- و آخرين نکته و دردناکترين و عجيبترين اظهار نظر ايشان آنست که در روزنامه شرق نوشته شده بود که” يزدى با اشاره به برخورد جدى خاتمى با مسئله قتل هاى زنجيره اى گفت: همه سازمان هاى اطلاعاتى دنيا آدم مى كشند، اما حتى يك كشور وجود ندارد كه مسئولان اطلاعاتى اش بگويند ما اين كار را كرديم واقعاً اين امر سابقه ندارد. “(3) اما چيزي که در اين سالهاي اخير سابقه ندارد صحبتي است که آقاي يزدي فرمودند و حتي هيچيک از نيروهاي جناح اقتدارگرا نيز جرات به گفتن همچنين جملاتي را در باره قتلهاي زنجيره اي نداشته اند. براستي آيا اين موضع آقاي يزدي درباره سرانجام پرونده قتل هاي زنجيره ايست؟ و ديگر آنکه آقاي يزدي اگر مي خواهد از دستاورد اصلاحات بگويد چرا اتفاقا از يکي از نقطه ضعف هاي آن مي گويد که حتي کانديداي اصلاح طلبان آنرا ضعف خاتمي در عدم موفقيت در سرانجام رساندن آن مي دانند(به بيانات آقاي معين مراجعه شود) و آقاي يزدي از عادي بودن اين کار توسط سازمانهاي اطلاعاتي مي گويند . آيا براستي دوباره بايد شک کرد که تمامي اين اظهار نظرها براي آنست که صلاحيت ايشان تاييد شود يا بايد تفکر سياسي ايشان را در اين اظهار نظرات جستجو نمود؟
آقاي دکتر يزدي لطفا درباره اين موارد توضيح دهيد .
مراجع:
(1)- http://www.nehzateazadi.org/bayanieh/84/19131.htm
(2)- http://www.nehzateazadi.org/news/1384/00month00/01/sahabi/t_isna_eyazdi.htm
(3)-http://www.sharghnewspaper.com/840204/html/vs2.htm روزنامه شرق 1 شنبه 24 ارديبهشت 84 صفحه انتخابات
پیام برای این مطلب مسدود شده.