09.03.2005

نقش راديو فردا و بي بي سي در شبكه عنكبوت

منبع روزنامه کیهان این مقاله مال 18 مهر 83 (9 اکتبر 2004) بود


نقش راديو فردا و بي بي سي در شبكه عنكبوت


به دنبال يادداشت روز كيهان -8مهرماه 83- با عنوان «خانه عنكبوت»، نامه
هاي فراواني به دفتر روزنامه ارسال شده است. نامه زير كه يكي از آن ميان
است حاوي اطلاعات درخور توجهي است، اگر چه در آن، تنها به بخش اندكي از
ماجرا اشاره شده است.
جناب آقاي شريعتمداري
با سلام
مقاله روز 8مهرماه شما تحت عنوان خانه عنكبوت و واكنش هايي كه در پي آن
آمد، انگيزه اي شد براي نگارش اين سطور.
سال ها است كه در كشور سوئيس زندگي مي كنم و به همين علت بسياري از
تعلقات من به ايران از ميان رفته است الا تربت برادر شهيدي كه تنها اندكي
از دوران كودكي ام با وي طي شد پس از آن دست روزگار ما را از هم جدا كرد
تا زماني كه شنيدم در عمليات كربلاي پنج در جايي بنام كانال ماهي به
شهادت رسيده است. تنها آرزويم اكنون ديدار مزار او است و بس.
به هر حال من مقاله شما را خواندم، مطالب آن چندان برايم غريب نبود، پس
از آن واكنش ها را نيز خواندم كه البته برايم تعجب آور بود چون گروهي كه
شرح مجمل آن درمقاله شما آمده بود معمولاً تمايلي به واكنش ندارد و تلاش
مي كند بدون هيچ جنجالي كار خود را ادامه دهد. از آنجائي كه در انتهاي
مقاله تان اشاره كرده بوديد كه بزودي اطلاعات ديگري در اين زمينه منتشر
خواهيد كرد، نكاتي را برايتان مي نويسم كه تصورم بر اين است كه مي تواند
در اين زمينه اندكي به شما كمك كند.
سايت گويا توسط فردي به نام فرشاد بيان در شهر بروكسل و در سال 1998 راه
اندازي شد. گفته مي شود كه فرشاد بيان از مخالفان سياسي جمهوري اسلامي
بوده كه در سال 1997 به كشور هلند پناهنده شده است. سايت گويا در ابتدا
تنها به صورت ترمينال ديگر سايت ها در حال فعاليت بود اما به تدريج رشد
حركت اصلاح طلبي در ايران و نيز شيوه تقريباً يگانه ترمينالي آن موجب
گرديد تا برخي از جريانات فرهنگي خارجي از آن استقبال كرده و آنرا حمايت
كنند.
مهمترين چرخش در سياستهاي سايت گويا پس از انتخابات دوم رياست جمهوري
خاتمي و افول حركت اصلاح طلبي آغاز شد. در اين زمان كه به نوعي مصادف بود
با واقعه يازدهم سپتامبر در آمريكا، خبرنامه گويا به اين سايت اضافه شد
كه اين در واقع نتيجه يك حركت سازمان يافته در پس زمينه فعاليت هاي اين
سايت بود.
من شخصاً براي يك سازمان فرهنگي در كشور سوئيس كار مي كنم بنام PRO
HELVETIA كه تقريباً بزرگترين سازمان فرهنگي خارجي اين كشور است. اين
سازمان در واقع پلي ميان روشنفكران شرق و غرب بوده و يكي از وظايف اساسي
آن حمايت از روشنفكران كشورهاي جهان سوم و اروپاي شرقي است و در اين مسير
تقريبا بودجه آن نامحدود است.
در سال 1998 نيما راشدان به اين كشور پناهنده شد. قوانين پناهندگي سوئيس
در مقايسه با ديگر كشورهاي اروپاي غربي بسيار سخت و دشوار است و اين كشور
كمتر كسي را به عنوان پناهنده سياسي قبول مي كند. اما وي به سادگي از اين
كشور پناهندگي دريافت كرد.
در اين مسير با حمايت بنياد پروهلوتيا به واسطه ارتباطي كه با كانون
نويسندگان ايران داشت (پدر نيما راشدان، علي اصغر راشدان از اعضاي اوليه
اين كانون است)، راشدان اولين مطالب خود را در سايت گويا منتشر كرد اما
اين مقالات ابتدا در سايت هايي مانند ايران امروز منتشر مي شد و بعدها با
تاسيس بخش گويا نيوز، وي به يكي از چهره هاي ثابت آن تبديل شد.
در اين سال ها كسان ديگري از ايران به اروپا و آمريكا پناهنده شدند كه
بسياري از آنها را مي شناسيد. مانند مسعود بهنود، حسين درخشان،
سيدابراهيم نبوي، مجيد محمدي كه بعدها در كنار داريوش سجادي، عباس احمدي،
احمد سلامتيان و عليرضا نوريزاده جرياني را ايجاد كردند كه به هسته اصلي
مخالفت هاي فرهنگي با جمهوري اسلامي و حمايت از حركت اصلاح طلبي در ايران
تبديل شد.
اما نقطه اتصال اين گروه در اروپا و آمريكا فردي است بنام دكتر مهدي
طلعتي كه در سال 2001 به كشور سوئيس پناهنده شد. تقاضاي پناهندگي وي نيز
در بدو ورود به اين كشور، بلافاصله مورد قبول قرار گرفت اما وي برخلاف
نيما راشدان كه از دوستان نزديك وي بشمار مي رود اصولاً در انظار نيست.
وي از همان بدو ورود تحت حمايت مالي كامل سازمان پروهولتيا قرار گرفت و
اولين ارتباطات گروه فوق نيز با مستقرشدن وي در سوئيس و نيز حمايت هاي
مالي و معنوي بنياد پروهلوتيا انجام گرفت.
اولين نشست اين گروه در بهار سال 2002 انجام شد و تمامي افراد فوق در شهر
زوريخ و مركز بنياد پروهلوتيا گردهم آمدند. اولين كار اين گروه، تقسيم
بندي آن به دو بخش (كانادا و آمريكا) و (اروپا) و هدف اوليه آن نيز
مقابله با حركتهاي فرهنگي ايران و نيز حمايت فكري از حركت دوم خرداد و
گروه هاي هوادار آن در داخل بود.
در دعوت از اين افراد ملاك اصلي، عدم وابسته بودن آنها به گروه هايي بود
كه قبلا در اروپا و آمريكا حضور داشتند و در اذهان بسياري به هر حال حامي
حركت اصلاح طلبي در ايران بودند.
از سوي ديگر در ابتداي سال 2004 علي اصغر راشدان نيز به سوئيس پناهنده شد
كه بلافاصله مورد پذيرش دولت سوئيس قرار گرفت. ورود راشدان پدر حلقه وصل
اين گروه به كانون نويسندگان ايران را كامل كرد و اين در حالي بود كه چند
رسانه به ظاهر مستقل فارسي زبان مانند راديو فردا، و بي بي سي فارسي نيز
به تدريج در كنار اين گروه قرار گرفتند. در اين خصوص مسعود بهنود رابط بي
بي سي با اين گروه بود هرچند خود از ابتدا از شخصيت هاي اصلي آن به شمار
مي رفت.
گروه فوق از زمان تشكيل هر سه ماه يكبار در سوئ

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates