چاپ یك طرح در روزنامه حیات نو، به جنجال سازمان یافته جدیدی انجامیده است كه مستقیما مجلس و دولت خاتمی را نشانه گرفته است. شورای نگهبان و مجلس خبرگان رهبری دست در دست و همآهنگ با هم رهبری توطئه جدید را برعهده گرفته اند. این طرح كه آن را در همین صفحه پیك نت می بینید، در اصل بیانگر فشاری است كه به خط امامی ها و روحانیون طرفدار اسلام آیت الله خمینی در 13 سال گذشته وارد آمده است و اگر با بیان این هدف هم منتشر نشده باشد و یا حتی بصورت توطئه آمیز در حیات نو منتشر شده باشد نیز برداشت عمومی مردم ایران اینگونه است. علیرغم این برداشت عمومی كه با واقعیت كودتای 13 ساله اخیر علیه خط امامی ها در جمهوری اسلامی و مسلط ساختن مقلدین آیت الله خوئی و آیت الله میلانی بر سرنوشت جمهوری اسلامی همخوانی دارد ، مافیای قدرت و ثروت بلافاصله و بعنوان یك بدل، آن را تبدیل به سوژه تازه ای علیه دولت، مجلس و مطبوعات كرد. جنجالی را در پایان نماز جمعه های تهران براه انداختند و چند آیت الهی كه معلوم نیست چرا از معاملات اقتصادی 40 میلیارد تومانی روحانیون حكومتی در بورس تهران برآشفته نمی شوند و یا نسبت به معاملات و زدوبندهای پشت پرده با انگلیس و امریكا نگران نیستند و از عبور سالم و شرعی از روی پل پیوندی كه مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق با امریكا برقرار كرده اطمینان یافته اند، فریاد واسلاما و وا خمینی ها را برداشتند. آنها كه تمام گفته ها واندیشه های مذهبی و اقتصادی و سیاسی آیت الله خمینی را در این 13 سال به بایگانی سپرده اند و برای پاك كردن ارقام درشت از صورت مسئله، فرزند و یادگار او “احمد خمینی” را یا كشتند و یا در برابر ماجرای قتل او سكوت كردند تا پرونده خمینی و خمینیسم در جمهوری اسلامی بسته شود، ناگهان به دادخواهی و خونخواهی آیت الله خمینی وارد میدان شدند: آیت الله فاضل لنكرانی، آیت الله مشگینی، آیت الله محمد یزدی و… رهبران مافیای شكر در حوزه علمیه قم، صاحبان بزرگترین تراست اقتصادی جمهوری اسلامی “الزهرا”، به یغما برندگان كارخانه لاستیك دنا، تصاحب كنندگان كارخانه های مهرام و مینو، بانكداران عبا بر دوش و گردانندگان عمامه بر سر بورس تهران، سلاطین خودرو سازی ایران، به جیب زنندگان درآمدهای نجومی آستانقدس، صاحبان پرونده اختلاس های چند صد میلیاردی (پسر واعظ طبسی) یكباره به یاد دفاع از “خمینی” افتادند. آنها برای دفاع از خمینی قیام نكرده اند، برای دفاع از غارتی كه كرده اند و بیمناك از افشای آن شتابزده به میدان آمده اند.

بیانیه دو امضائی حوزه علمیه قم كه آن را آیت الله مشگینی و آیت الله محمد یزدی به نیابت از همه حوزه علمیه قم امضاء كرده اند معنائی جز این ندارد.

مشگینی با پشتوانه ریاست بر مجلس خبرگان رهبری و در اصل با هدف ” تهدید رهبر برای همگامی نهائی با آنها علیه دولت و مجلس” وآیت الله یزدی، به نیابت از شورای نگهبان و نگران از سرانجام تصویب لوایح پیشنهادی دولت و خطر اعلام رفراندوم – در صورت رد این لوایح در شورای نگهبان – این بیانیه را امضاء كرده اند.

آنها كه سرگرم مذاكرات پشت پرده با امریكا هستند و مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق را پل عبور به امریكا كرده اند و آنها كه بر بورس تهران سلطنت می كنند، برای رسیدن به سر منزل مقصود هیچ چاره ای جز بستن كامل فضای سیاسی ایران و راه انداختن موج جدیدی از دستگیری ها و خونریزی ها نمی بینند. قتل های زنجیره ای را می خواهند به كشتار زنجیره ای تبدیل كنند! اینكه می توانند یا نمی توانند؟ و شكستی سنگین خواهند خورد یا پیروز خواهند شد؟ پرسش هائی است كه آقایان فرصت یافتن پاسخ برای آن را ندارند. زمان تنگ است و آگاهی و اطلاع مردم حلقه محاصره مشتی غارتگر را كه بنام اسلام و انقلاب و خمینی در برابر 85 در صد مردم ایران ایستاده اند، هر لحظه تنگ تر می كند و ادامه مانورها را دشوار. دیگر نمی توان بنام انقلاب صاحب بورس تهران بود و لاستیك تولید كرد! نمی توان بانكدار بود اما در نماز جمعه های تهران برای غارت شدگان كشور اشك تمساح ریخت و دم از مستضعفان زد! بنام مخالفت با مناسبات رسمی و آشكار با امریكا از زیر میز انواع مناسبات سیاسی واقتصادی در حد واگذاری فرودگاه به ارتش امریكا برای حمله به عراق داشت! بازی برای آنها تمام شده است. زمان حكومت بنام انقلاب گذشته و می خواهند بنام بورس تهران، بنام بنیاد الزهرا، بنام سلاطین نفت و شكر حكومت كنند و ایران را به قول حاج حبیب الله عسگراولادی و محمد رضا باهنر تبدیل به بندرگاه تجاری امریكا در منطقه كنند. فضا سیاسی را كه بستند، آنگاه ماموریت های نظامی از جانب امریكا را هم اجرا خواهند كرد و رقیب ارتش تركیه خواهند شد. حوزه های علمیه را آیت الله مشگینی و آیت الله یزدی برای این مقدمه چینی تعطیل كرده اند. دعوا بر سر مال است نه جان است كه آسان بتوان داد!