19.01.2005

زير چتر چل تيكه سيال

اصلاحات پست مدرن “تبعيد”!


 منبع : دیدگاه


ر.ميم.گزنه


به تاريخ ششم ژانويه ۲۰۰۵(چهارشنبه ۱۶ دی ۱۳۸۳)  آقای سيد ابراهيم نبوی خطاب به آقای خامنه ای كه “قدرت کلمه را می داند، قدرت شعر و طنر را می داند… و می داند که حاکمان و اميران و قاضيان قرن هشتم رفتند…” نامه ای مرقوم  كرده است؛ “تهديد آميز”: 
 


“آقای خامنه ای!  تهديدتان می کنم. اگر به اين مصيبتی که بر سر اين بچه های مظلوم آمده رسيدگی نکنيد و اين قاضی روستايی کم شعور را از سر کار برنداريد، بی ترديد تمام کلماتی را که در اين مدت عنانش را نگه داشتم رها خواهم کرد تا همان چهره سياهی را که طنز می تواند از اين قاضی و اين شيوه قضاوت و شما که پشتيبانش بوديد نشان دهد، به عيان ببينيد. من و شما می ميريم. شما قدرت کلمه را می دانيد، شما قدرت شعر و طنز را می دانيد، شما می دانيد که حاکمان و اميران و قاضيان قرن هشتم رفتند و تنها نامی که از آنان باقی ماند در اشعار حافظ و در طنزهای عبيد است. نه شما عمر ابدی داريد و نه ما تا ابد در غربت خواهيم ماند، حتی در غربت هم صدای کلمات ما هنوز متولد نشده در شهر می پيچد، از کلمه بترسيد، از کتاب و کتابخانه بترسيد، من و شما می ميريم، از شما هيچ چيزی باقی نمی ماند ولی من و ما در کتابخانه ها باقی خواهيم ماند. فرزند مرتضوی همواره شرمنده کتابخانه ها خواهد شد. من نامش را به تلخ ترين شکلی در طنز نگه خواهم داشت، آنقدر سياه که نامش که بيايد قهقهه ای باشد و نفرينی، از اين قهقهه و نفرين بترسيد. شما که شعر می شناسيد، قاضی شهر کجاست تا ببيند حيوان خوش علفی شده است در طنز و شعر حافظ؟ من شما را تهديد می کنم، باور کنيد ماهها بود که نمی خواستم درشت بگويم، اما مشت درشت زشتخويانی را بر صورت خردمندان و نويسندگان می بينم که پاسخش جز به درشتی کلمه نمی آيد”


http://akhbar.gooya.com/


نامه رسان بدجنس اين نامه  تاريخی  را به عمد انداخته است توی صندوق پستی خسن آقا  (صاحب وبلاگ خسن آقا) كه “قدرت کلمه را نمی داند و  قدرت شعر و طنر را نمی داند”  و از اصلاح طلب های قرن هشتم  به طور اعم،  و از امثال مسعود بهنود و خواجه حافظ  زاكانی به طور اخص، خوشش نمی آيد.


http://hasanagha.blogspot.com/


بنا براين تعجب آور نيست كه خسن آقا بعد  از خواندن تاكيدات  خواجه حافظ  زاكانی مبنی  بر اين  كه  “از اين قهقهه و نفرين بترسيد” به پوزخندكی نرم اكتفا كند: “مگر روستايی بودن از نظر شما عمل خلافی است که آقای مرتضوی را که يک جنايت کار است، روستايی می‌ناميد؟ا…”


با توجه به اين كه آقای خامنه ای اين نامه تهديد آميز تاريخی را هنوز دريافت نكرده است و امكان تبديل “روستائی” به “جنايت کار”   باقی است، اصلاح طلبانه  پيشنهاد  ميكنم  كه برای هر چه بيشتر ترساندن آقای خامنه ای (و به منظور اين كه به طور حتم “من و ما در کتابخانه ها باقی” بمانيم) بهتر است تركيب ” حيوان خوش علف”  مان در نيم بيت   “قاضی شهر کجاست تا ببيند حيوان خوش علفی شده است در طنز و شعر حافظ” را هم خط بزنيم و به جايش بنويسم ” خوش معلق تازه به تبعيد آمده”!


 


 

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates