08.01.2005

زير چتر چل تيكه سيّال (4)

 اصلاحات پست مدرن “تبعيد”!


ر. ميم . گزنه
 
به تاريخ ششم ژانويه 2005(چهارشنبه 16 دی 1383)  آقاي سيد ابراهيم نبوی خطاب به آقاي خامنه اي كه “قدرت کلمه را می داند، قدرت شعر و طنر را می داند… و می داند که حاکمان و اميران و قاضيان قرن هشتم رفتند…” نامه اي مرقوم  كرده است؛ “تهديد آميز”:
 


“آقای خامنه ای!  تهديدتان می کنم. اگر به اين مصيبتی که بر سر اين بچه های مظلوم آمده رسيدگی نکنيد و اين قاضی روستايی کم شعور را از سر کار برنداريد، بی ترديد تمام کلماتی را که در اين مدت عنانش را نگه داشتم رها خواهم کرد تا همان چهره سياهی را که طنز می تواند از اين قاضی و اين شيوه قضاوت و شما که پشتيبانش بوديد نشان دهد، به عيان ببينيد.


 من و شما می ميريم. شما قدرت کلمه را می دانيد، شما قدرت شعر و طنز را می دانيد، شما می دانيد که حاکمان و اميران و قاضيان قرن هشتم رفتند و تنها نامی که از آنان باقی ماند در اشعار حافظ و در طنزهای عبيد است. نه شما عمر ابدی دارید و نه ما تا ابد در غربت خواهيم ماند، حتی در غربت هم صدای کلمات ما هنوز متولد نشده در شهر می پيچد، از کلمه بترسيد، از کتاب و کتابخانه بترسيد، من و شما می ميريم، از شما هيچ چيزی باقی نمی ماند ولی من و ما در کتابخانه ها باقی خواهيم ماند. فرزند مرتضوی همواره شرمنده کتابخانه ها خواهد شد. من نامش را به تلخ ترين شکلی در طنز نگه خواهم داشت، آنقدر سياه که نامش که بيايد قهقهه ای باشد و نفرينی، از اين قهقهه و نفرين بترسيد. شما که شعر می شناسيد، قاضی شهر کجاست تا ببيند حيوان خوش علفی شده است در طنز و شعر حافظ؟ من شما را تهديد می کنم، باور کنيد ماهها بود که نمی خواستم درشت بگويم، اما مشت درشت زشتخويانی را بر صورت خردمندان و نويسندگان می بينم که پاسخش جز به درشتی کلمه نمی آيد”


http://akhbar.gooya.com


نامه رسان بدجنس اين نامه  تاريخي  را به عمد انداخته است توي صندوق پستي خسن آقا  ( صاحب وبلاگ خسن آقا) كه “قدرت کلمه را نمي داند و  قدرت شعر و طنر را نمي داند”  و از اصلاح طلب هاي قرن هشتم  به طور اعم،  و از امثال مسعود بهنود و خواجه حافظ  زاكاني به طور اخص، خوشش نمي آيد.http://hasanagha.blogspot.com


بنا براين تعجب آور نيست كه خسن آقا بعد  از خواندن تاكيدات  خواجه حافظ  زاكاني مبني  بر اين  كه  “از اين قهقهه و نفرين بترسيد” به پوزخندكي نرم اكتفا كند: “مگر روستايی بودن از نظر شما عمل خلافی است که آقای مرتضوی را که يک جنايت کار است، روستايی می‌ناميد؟ا…”


 با توجه به اين كه آقاي خامنه اي اين نامه تهديد آميز تاريخي را هنوز دريافت نكرده است و امكان تبديل “روستائي” به “جنايت کار”   باقي است، اصلاح طلبانه  پيشنهاد  ميكنم  كه براي هر چه بيشتر ترساندن آقاي خامنه اي ( و به منظور اين كه به طور حتم “من و ما در کتابخانه ها باقی” بمانيم) بهتر است تركيب ” حيوان خوش علف”  مان در نيم بيت   “قاضی شهر کجاست تا ببيند حيوان خوش علفی شده است در طنز و شعر حافظ” را هم خط بزنيم و به جايش بنويسم ” خوش معلق تازه به تبعيد آمده”!

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates