ملياردها دلار ثروت، حاصل ابتكار کلیک کلیک دنگ دنگ
دکتر کاظم علمداری
منبع سایت رفراندم
. اين ياداشتی است برای آنها كه هنوز به اهميت تكنولوژی اطلاعاتی پی نبردهاند و نقش گلوباليزاسيون را در روند تحولات جوامع نشناختهاند و هنوز تغييرات را عمداً از گوشه مسجد و كارخانه میدانند.
١. اين ياداشتی است برای آنها كه هنوز به اهميت تكنولوژی اطلاعاتی پی نبردهاند و نقش گلوباليزاسيون را در روند تحولات جوامع نشناختهاند و هنوز تغييرات را عمداً از گوشه مسجد و كارخانه میدانند.
اينترنت بر خلاف تصور برخیها، دنيای فانتزی نيست، واقعيت بسيار ملموس زندگی امروز است. برای نمونه اعلام سايت رفراندوم تقريباً تمام جامعه روشنفكری ايران تا حد رئيس جمهور را وادار به واكنش كرد. اگر ابراز خواست سياسی روی سايت اينترنت فانتزی بود اين چنين واكنشها و نگرانیها را به خود جلب نمیكرد. بر خلاف اين تصور، تكنولوژی اطلاعاتی كاملاً در زندگی مردم جهان درگير شده است. كسانی كه دگرگونیهای اجتماعی را فقط تابع روش و اهرمهای كلاسيك (كهنه)ای كه خود تجربه كردهاند میدانند هنوز به نقش فراگير و قدرتمند تكنولوزی ارتباطات ديجيتالی (Networking) در زندگی اجتماعی ، اقتصادی ، فرهنگی و سياسی جوامع و افراد انسانی پی نبردهاند. اين يادداشت گوشهای از اين واقعيت را توضيح میدهد.
٢. يكی از ايرادهای مكرری كه به فراخوان گرفته میشود اين است كه آيا مگر میشود روی انترنت رژيمی را عوض كرد. نخست اينكه هيچ كس ادعا نكرده است كه فراخوان رفراندوم قرار است رژيمی را روی اينترنت عوض كند. اين سخن مغلطهای بيش نيست. اين افراد از روش نا درست م مغرضانه نسبت دادن نظر نا درستی به كسی و سپس حمله به آن نظر استفاده میكنند. اما برای اينكه متوجه شويم كه كليك كليك دنگ دنگ فانتزی نيست به واقعيتهای اقتصادی و سياسی زير توجه كنيد.
هيج فكر كرديد كه كمپانیهای عظيم البنيهای مانند Yahoo , Ebay, يا Google چگونه سالانه ميليارها دلار درآمد دارند؟ خيلی ساده خيلی آسان. از همان راهی كه كسانی آنرا “كليك كليك دنگ دنگ” خواندهاند. مخالفان فراخوان میپرسند كه آيا در گذشته ديدهايد كه تحولی از طريق اینترنت و روش “كليك كليك دنگ دنگ” انجام گرفته باشد؟ من میپرسم آيا در گذشته ديده بوديد كه ملايی وب سايت داشته باشد و مسايل فقهی مردم را از طريق اينترنت جواب بدهد؟! معاون رئيس جمهوريی (مانند حجت السلام ابطحی) را ديده بوديد كه وبلاگ داشته باشد و خاطراتش را روزانه برای مردم در تمام دنيا بنويسد؟ اين پديدههای دوره كنونی يك طرفه نيست در تمام حوزههای امور اجتماعی از جمله تغييرات سياسی كابرد فراوان دارد و آگاهان نسبت به نقش تكنولوژی در سياست بايد آنها را بيشتر شناسايی و كشف كنند. واكنش جمهوری اسلامی نسبت به سايتها و وب لاگ نويسها از همين واقعيت ناشی میشود. آنها به درستی نگران ٧٠٠٠٠ وبلاگ نويسی هستند كه مانند روزنامهها نمیتوانند فلهای آنها را تعطيل كنند. بگذاريد فقط به چند نمونه از دهها نمونه كمپانیهايی كه از طريق كليك كليك دنگ دنگ پولهای ميلياردی ساخته و میسازند اشاره كنم.
تفريباً ٥ سال پيش دو جوان ٢٥ سال و ٢٦ ساله بنام سرگی برين و لری پييج تازه از دانشگاه بيرون آمده مبتكر تشكيلات اينترنتی عظيمی به نام گوگل شدند، كه اكنون ارزشی نزديك به ٥٠ ميليارد دلار پيدا كرده است. آيا فكر كردهايد كه گوگل چه كالايی عرضه ميكند كه اينهمه سود آور است؟ عرضه فهرست و محتوای وب سايتها و اطلاعات مربوط به من و شما را كه از ارتباطات و كليك كليك دنگ دنگها بدست میآورد. آيا میدانيد كه ارزش اين كمپانی از چندين كمپانی بزرگ صنعتی جهان با عمر صد ساله و چند صد هزار گارگر و كارمند و مهندس و مدير بيشتر است؟ آری، ارزَش كمپانی گوگل با كمتر ار ٢٠٠٠ كارمند ازارزش دو كمپانی اتومبيل سازی فورد و جنرال موتورز، مادر صنايع اتومبيل سازی جهان با ٦٥٠٠٠٠ نفر خدمه بيشتر است. اگر مردم با خريد اتومبيل به كمپانیهای اتومبيل سازی سود میرسانند، با “كليك كليك دنگ دنگ” كردن بر روی دكمههای كامپيوتر خود به گوگل و دهها كمپانی اينترنتی ديگری مانند آن پول میپردازند. هم اكنون من كه اين مقاله را مينويسم و شما كه اين مقاله را میخوانيد، و هر دوی ما فكر میكنيم كه مجانی است، به اينگونه شركتها سود میرسانيم. پديده گوگل بسياری از انديشمندان اقتصادی را كه مانند سياسيون ايرانی ما اهرمهای تغيير را ثابت فرض كردهاند، غافلگير كرده است.
كمپانی Ebay نيز كه به ابتكار يك جوان ٢٩ ساله در سال ١٩٩٧ بنام پيتر اميد يار بوجود آمد، امروز ارزشی برابر با ٧٦ ميليارد دلار دارد. Ebay سايتی ساخته است كه خريداران و فروشندگان كالا در سراسر دنيا از طريق كليك كليك دنگ دنگ كردن با هم معامله میكنند و به اين شركت كميسيون میپردازند. يا ارزش كمپانی ياهو، كه همگان با آن آشنا هستند، بالغ بر ٥٠ ميليارد دلار است. برای آنكه نقش تكنولوژی اطلاعاتی كليك كليك دنگ دنگ را بهتر بشناسيد، تعداد كاركنان، و ارزش پولی اين سه كمپانی را با شركتهای صنايع سنگين مقايسه كنيد. تعداد كاركنان ياهو و Ebay هر كدام حدود ٥٠٠٠ نفر است. به عبارت ديگر، تعداد كاركنان سه شركت كليك كليك دنگ دنگی اشاره شده در بالا، با ارزش ١٧٦ ميليارد دلار، حدود ٢ در صد دو شركت اتومبيل سازی فورد و جنرال موتورز است. به زبان ديگر ارزش پولی اين سه شركت ٣.٥ برابر آن دو شركت اتومبيل سازی است. يعنی نسبت پولی هر نفر در دو شركت اتومبيل سازی حدود ٧٣٠ دلار و در سه شركت كليك كليك دنگ دنگی ١.٥ ميليون دلار است. اين تفاوت ناشی از نقش تكنولوژی اطلاعاتی و كاهش نفرات انسانی است. شايد هضم ميزان ثروتی كه هر يك از كمپانیها كه پولشا ن را از طريق كليك كليك دنگ دنگ در میآورند برای بسياری كه هنوز در دنيای ديروز سير و سياحت میكنند دشوار باشد و فانتزی جلوه كند، ولی واقعيت دارد وهيچ مبالغهای در كار نيست.
ممكن است بر من ايراد بگيرند كه اين نقش تنها در حوزه اقتصادی است. ابداً چنين نيست. نخست جدا كردن حوزه اقتصاد از سياست سر آغاز گمراهی است. دوم، اگر نقش تكنولوژی اطلاعاتی در حوزه سياست برايما ن روشن باشد، آنگاه به نقش اقتصاد در خريد تكنولوژی و كابرد آن درسياست راحت تر پی میبريم. من در زير مثالهای ملموس تری خواهم آورد.
اگر در حوزه اقتصا دی اهميت كليك كليك دنگ دنگ با ارقام روشن قابل اندازه گيری است، در حوزه سياست نيز در نقش تكنولوژی اطلاعاتی مانند رسانهها در شكستها و پيروزیهای احزاب و كانديداها مشخصتر میشود. بسياری امروز به نقش سايت Move on در سياست جامعه آمريكا واقفاند. اين سايت به اعتراف مخالفان و موافقان در دو سال گذشته نقش بسيار برجستهای در پيشبرد سياستهای ليبرالی و ضد جنگ در آمريكا بازی كرده است. “هوارد دين” كانديدای محبوب حزب دمكرات در دور اول انتخابات درون حزبی كه شانس برجستهای در پيروزی پيداكرده و با فاصله زيادی از رقبای خود پيشی گرفته بود از طريق سايتهای اينترنتی با مردم تماس بر قرار كرد. رسانههای گروهی آمريكا “هوارد دين” را بخاطر استفاده بی سابقه از اينترنت و توفيقی كه از اين راه در ميان قشر روشنفكر آمريكا پيدا كرد ستودند.
اما علی رغم اين تلاش محافظه كاران حزب جمهوری خواه آمريكا توانسنتد استفاده بسيار فراگيرتری از تكنولوژی اطلاعاتی بكنند. جمهوری خواهان پيروزی خود را مديون دستيابی به صدها شبكه تلويزيونی و هزاران شبكهی راديويی و اينترنتی میدانند. آنها به جای تكيه بر وسايل ارتباط جمعی بی طرف و اطلاع رسان، دست به ايجاد شبكههای اطلاعاتی حزبی زده اند. اين در حالی است كه حزب دمكرات امريكا هنوز خود را پای بند به اصل بی طرفی رسانههای گروهی میداند. اين تفاوت يكی از دلايل مهم باخت بازی انتخابات دمكراتها در آمريكا شد.
٣. تغيير هميشه درد ناك است. در عصر تحول فئوداليسم به سرمايه داری نيز بسياری از اشراف كه اعتبار و ثروت را در زمين خلاصه میكردند نمیتوانستند نقش صنايع را درك كنند. در ايران خودمان، دولت كندی در امريكا به زور و تهديد به خوانين ايرانی فهماند كه دست از شيوه كهنه توليد ثروت در كشاورزی بر دارند و به صنعت و بانك و خدمات شهری، منابع اصلی توليد سود و ثروت در عصر جديد بيانديشند؛ و شاه سرانجام با فشار امريكا آنرا پذيرفت و انقلاب سفيد را به راه انداخت و تحول به سرمايهداری عملی شد و امريكا هم از اين تحول بینصيب نماند. هيچ يك از اين تحولات جديد ساده و بی مكافات طی نشد. وقتی در ايران مدرسه باز شد خيلی از آخوندها مخالفت كردند، و همينطور زمانی كه برق آمد و راديو و بعد تلويزيون و سينما آمد، همينهائيكه امروز چهار دستی به آن چسبيدهاند، در آغاز از معجزه اين تكنولوژیها با خبر نبودند و فكر میكردند فقط بايد به منبر و مسجد بچسبند. كما اينكه امروز با تحول اينترنت بيمناك شدهاند و در صدداند كه آنرا نيز بطور انحصاری در اختيار خود بگيرند. اصلاح طلبان حكومتی از اين بابت بسيار عقب ماندهاند و نصايح امروز آنها به مدافعان فراخوان ناشی از اين بیاطلاعیها و بیتوجهیها ست. اين حكايت همچنان باقی است!
شنبه 28 دسامبر 2004
پیام برای این مطلب مسدود شده.