17.12.2004

خط امام ره، رفراندوم نمي خواهد

 نيما راشدان


منبع گویانیور
در ايران حتي آن معدود کارگزاران اصلاح طلب اسبق دولتي که سرمايه گذار خصوصي اند، اصولا درآمدهاي خويش را هنوز مديون قراردهاي دولتي اند. با عرض معذرت از آقاي حجاريان، انتظار اصلاح داشتن از کساني که اگر آخر برج حقوق دولتي شان قطع شود، گرسنه خواهند ماند، کيوکيو بنگ بنگ است و نه طرح رفراندوم!


قسمت اول


1- بضاعت علمي جنبش اصلاحات چقدر است ؟
به جرات مي توان ادعا کرد، مجموعه نيروهاي سياسي اعم از اصلاح طلب و يا محافظه کار، داخل ايران – به لحاظ نظري – حتي در مقايسه با کشورهايي نظير لبنان يا عراق از بي بضاعت ترين و فقيرترين جريانات سياسي خاورميانه اند.
تنها تعداد انگشت شماري از چهره هاي سياسي اصلاح طلب در ايران، اساسا قادر به تکلم آکادميک و روشنفکرانه، زبان انگليسي اند. پشتوانه نظري هر جريان سياسي و يا اجتماعي، انتشار مقالات چهره هاي شاخص اين جريانات در نشريات معتبر علمي جهان است. به جرات مي توانم ادعا کنم، به لحاظ علم و شيوه « بررسي مطالب علمي و فني » حتي يکي از مقالات سالهاي اخير آقايان علوي تبار، حجاريان، جلايي پور و … قابل درج و طرح در سبک ترين « ژورنالهاي آکادميک و تخصصي » دنياي بيرون از ايران نيست. کما اينکه از ۸ سال جنبش اصلاحات در ايران، در نشريات جدي و تخصصي جهان جز آنچه دانشگاهيان ايراني تبعيدي و يا نويسندگان غربي نوشته اند ، سر سوزني به چشم نمي خورد. اگر هست و ما نمي دانيم ، بگويند و بنويسند تا جفاي بي سبب بر کس نرود.


2- جنبش اصلاحات قرار بود که به قول خود به جاي راديکاليسم در کار کادرسازي و نهادسازي آيد. گاه آن رسيده است که رهبران جبهه مشارکت ايران اسلامي توضيح دهند ، چه اندازه در ترويج فرهنگ حزبي در ايران موفق بوده اند . از من بپرسيد مي گويم : « هيچ !» و برايتان مثال مي زنم که چرا :
« جبهه مشارکت ايران اسلامي از سال ۱۳۷۷ يعني ۶ سال پيش مشغول بسط تشکيلات و کادر سازي است ، خانمها و آقايان توجه فرماييد که در انتخابات اسفند ماه شوراها – راي ۹۰۰ نفري تنها کانديد اختصاصي جبهه مشارکت آقاي مهندس فراهاني نشان مي دهد که حتي اعضاي موسس و اعضاي رسمي جبهه به ايشان راي نداده اند ».
حزب سياسي که پس از ۶ سال کار تشکيلاتي حتي از توان جذب آراي اعضاي خود برخوردار نيست ، چه تفاوتي به لحاظ تشکيلاتي با « جامعه وعاظ تهران » يا « مجمع اسلامي بانوان فاطمه کروبي » يا « انجمن اسلامي فارغ التحصيلان شبه قاره هند » دارد؟


3- در هيچيک از جنبشهاي اجتماعي دهه اخير که به سقوط ديکتاتوري هاي داس و چکش يا ستاره سرخ و سياه انجاميده است، هرگز دولتي هزينه سقوط خود و هزينه مبارزه قهرمانان آزادي و دمکراسي نظير لخ والسا، واتسلاو هاول، ميخائيل ساکاشويلي و ويکتور يوشچنکو را نپرداخته است. در همين انتخابات اخير « روماني » ، آخرين پناهنگاه اروپايي « کمونيست هاي بدعاقبت سابق »، که به پيروزي چشمگير « شهردار ليبرال و طرفدار غرب بخارست » انجاميد، اين جامعه مدني و سرمايه داري صنعتي است که هزينه گذار را مي پردازد و نه صندوق دولت.
متاسفانه در ايران ما – تک تک عناصر سياسي موسوم به اصلاح طلب کارمند و حقوق بگير دولت اند. به جرات مي توان گفت ۹۹٪ از عناصر دوم خردادي در ۲۵ سال گذشته « از قبض برق گرفته تا شيرخشک فرزندشان را از محل حقوق دولتي خود پرداخت کرده اند »، اصلا کسي وجود ندارد که کارمند دولت نباشد. همه اعضاي موسس جبهه مشارکت يا سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي يا سفير بوده اند ، يا مدير کل هستند يا مشاور و معاون و الي آخر. کجاي دنيا تا کنون، کارمندان دستگاه ديوانسالار به تنهايي ، قادر به حل معضلات دستگاهي شده اند که ربع قرن است هزينه « نان روزمره شان » را مي پردازد. در ايران حتي آن معدود کارگزاران اصلاح طلب اسبق دولتي که سرمايه گذار خصوصي اند، اصولا درآمدهاي خويش را هنوز مديون قراردهاي دولتي اند. با عرض معذرت از آقاي حجاريان، انتظار اصلاح داشتن از کساني که اگر آخر برج حقوق دولتي شان قطع شود، گرسنه خواهند ماند، کيوکيو بنگ بنگ است و نه طرح رفراندوم!


4- رويدادهاي سياسي سالهاي گذشته نشان مي دهد که جنبش خط امامي اصلاحات در ايران – تنها از پشتيباني چيزي قريب ۴۰۰ تا ۶۰۰ کارمند عاليرتبه دولتي برخوردار است که بهرتقدير در صورت تضمين حفظ مقام دولتي حاضر به حمايت از اصلاحات اند. اسامي امضاء کننده طومارهاي محرمانه به رهبر مويد توان بسيج کنندگي کادرهاي درون حکومتي اصلاح طلب است. از چنين جريان سياسي اي محدود به کارمندان سابقا حزب اللهي قوه مجريه انتظار تحول داشتن، اتلاف وقت و انرژي است.



هيزم سوخته شمع ره و منزل نشود
بايد افروخت چراغي که ضيايي دارد



ادامه دارد

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates