16.11.2004

شصت هزار سردبیر

 ابراهيم نبوی
روزنامه نگار و وب نويس
منبع: بی بی سی 
 
اینترنت در ميان کاربران ايرانی آن به عنوان جایگزینی برای مطبوعات، جایگزینی برای رادیو و تلویزیون، جایگزینی برای باشگاه تفریحی، جایگزینی برای نامه نگاری و جایگزینی برای ارتباطات رو در رو استفاده می شود
در این نوشته تلاش بر این است که وبلاگ های فارسی به عنوان یک رسانه بررسی شوند، این بررسی بیش از هر چیز تلاش می کند رسانه وبلاگ را از منظر جامعه شناختی بررسی کند.
ایرانیان در اینترنت دنبال چه می گردند؟


مخاطبان ایرانی رسانه ها به دلیل انحصار دولتی بر شماری از رسانه ها، کنترل نامحدود سیستم قضایی بر مطبوعات، دولتی بودن رادیو و تلویزیون و امکان کنترل و فیلترینگ اینترنت توسط دولت و برخی دلایل دیگر دچار اختلال شدید رسانه ای هستند.


مخاطبان ایرانی در دنیاهای متفاوت ارتباطی زندگی می کنند. این امر باعث شده است که به دلیل خصوصیت ویژه هر وسیله ارتباطی استفاده از یک رسانه، مخاطب را از سایر رسانه ها بگریزاند و دریچه او را محدود و بسته نگه دارد. گروهی از ایرانیان منحصرا از دریچه مطبوعات موجود کشور و رادیو و تلویزیون جمهوری اسلامی دنیا را می بینند، گروهی از دریچه تلویزیونهای فارسی زبان خارج از کشور با دنیا مواجه می شوند، گروهی از مخاطبان تنها از طریق رادیوهای فارسی زبان خارج از کشور اخبار را می شنوند و گروهی از دریچه اینترنت همه چیز را می بینند؛ این گروه که در دهه گذشته گروهی معدود به شمار می آمد، اینک به جمعی فراوان تبدیل شده است.


این گروه از اینترنت به عنوان جایگزینی برای مطبوعات، جایگزینی برای رادیو و تلویزیون، جایگزینی برای باشگاه تفریحی، جایگزینی برای نامه نگاری و جایگزینی برای ارتباطات رو در رو استفاده می کنند. در حقیقت شاید اقبال بیش از حد ایرانیان به اینترنت نه به خاطر خوش اقبالی اینترنت، بلکه به دلیل بحران در سایر رسانه ها و مجامع و اجتماعات است. شاید اگر شرایط رسانه ای ایران متفاوت بود، این حجم وسیع از اقبال به اینترنت، گروه های یاهو، سایت اورکات و وبلاگ ها وجود نداشت، این اقبال بلند شاید از بدشانسی ماست.


وبلاگ چه رسانه ای است؟


شاید بیش از هرچیز در جستجوی تفاوت های وب سایت و وبلاگ به لحاظ رسانه ای هستیم، یکی از مهم ترین تفاوت ها این است که ما وبسایت را وب سایت می نویسیم، اما وبلاگ را وب لاگ نمی نویسیم!


جز این شوخی، تفاوت های دیگری وجود دارد، یکی اینکه گروهی معتقدند وبلاگ حول محور شخص ایجاد می شود در حالی که وب سایت حول محور موضوع ایجاد می شود.


دیگر اینکه وبلاگ غیرحرفه ای است و هر فردی بدون نیاز به سرمایه و امکانات پیچیده تکنولوژِیک و فارغ از کنترل اعمال شده بر رسانه های حرفه ای و به دور از نقادی خشن ناظر بر رسانه های حرفه ای، می تواند در وبلاگ شخصی اش بنویسد.


سوم اینکه وبلاگ مثل یادداشت های شخصی به گونه ای دلبخواهی و بی نظم نوشته می شود و به همین دلیل اهمیت آن در نوشته شدن است و نه خوانده شدن.


چهارم اینکه وبلاگ به دلیل اینکه می تواند یک رسانه کاملا یک نفره باشد ، به دور از نهان-روشی اعمال شده توسط عرف و قانون نوشته شود و لذا نویسنده را دچار آزادی می کند و این آزادی با استفاده از از اسم مستعار به فرد اجازه می دهد تا بتواند حداکثر خواسته های فردی خود را در یک محیط مجازی بیان کند. خواسته هایی که در وبلاگ تا حد امکان از قضاوت اخلاقی
جامعه می گریزند و به فرد احساس نزدیک بودن به خود را می دهد.


پنجم اینکه نوشته وبلاگی از امکانات وبلاگ مانند لینک دادن، استفاده از صدا و تصویر و گرافیک پویای اینترنتی استفاده می کند.


اما و در هر حال و با هر تعریفی که از وبلاگ داشته باشیم وبلاگ ايرانی کودکی سه ساله است، کودکی که در حال تغییر است و شاید به همین دلیل تعیین حد و رسم مشخصی در تعریف آن امکانپذیر نیست.


وبلاگ ایرانی چیست؟


ایرانیان دارای فرهنگی پیچیده و کهن و دارای زبانی خاص هستند، پیچیدگی فرهنگی و زبان فارسی و فراوانی داشته های فرهنگی ما باعث می شود هر رسانه ای در محیط ایرانی بلافاصله تعریف خودش را بیابد، از برخی خصوصیات ماهوی خود تهی شود و خصوصیات دیگر را بپذیرد، لذاست که ما هر پدیده تکنولوژیک را در هاضمه اجتماعی و فرهنگی خود به شکل دیگری بدل می کنیم: وبلاگ و وب سایت ایرانی هم مثل پیتزای ایرانی و ماکارونی ایرانی که ربطی به ایتالیا ندارد مزه و شکل خاص خود را دارد. لابد ساندویچ های فری کثافت برای ما همانقدر خوشمزه است که شیوه اداره وب سایت گویا توسط فرشاد دوست داشتنی گویا و یا وب-سایت-لاگ حسین درخشان. من معتقدم خصوصیات مشترکی میان جامعه ایرانی و وبلاگ فارسی موجود است:


اول اینکه هر دو جوان هستند و خصوصیت جوانی در آنها معلوم است، مشخصات دموگرافیک جامعه ایران به لحاظ جوان بودن جامعه با نسبتی جوانتر در وبلاگ ها نیز معلوم و مشهود است.


دوم اینکه زبان وبلاگ ها زبان نسل جوان ایران است، زبانی که گریزان از تکلف ادبی، مایل به صمیمیت و محاوره، کمی لش و بی ادب، کمی بی رحم و بی محابا، کمی ملیح و نمکین و شکسته و خیابانی است.


سوم اینکه اخلاق بچه های جوان ایرانی را در وبلاگ ها هم می توان دید، رفتن به دنبال مدهای روز که بی دلیل مورد توجه قرار می گیرند و بی دلیل رها می شوند را در وبلاگ هم دید، همانطور که در اورکات هم این پدیده را می توان شاهد بود، وگرنه چه دلیلی دارد که ایرانیان سومین مصرف کننده اورکات در جهان باشند؟ قبل از اورکات نیز همین اتفاق در گروه های یاهو افتاده بود. ما گرایشاتی در جامعه جوان ایران سراغ داریم که بیش از هرچیز حاصل مد شدن و تکرار رفتار برخی گروههای مرجع توسط گروههای جوان اجتماعی است.


چهارم اینکه داشتن نامی خاص و ویژه و خاص بودن گاهی مدل مورد نظر عامه مردم می شود، داشتن نظری متفاوت می شود نظری که همه به آن اعتقاد دارند.


پنجم اینکه وبلاگ جانشین رسانه ها و نهادهای ناموجود است، گاهی وبلاگ جانشین بخش های اینترنتی است که در جامعه ما ایجاد نشده است، گاهی وبلاگ جانشین مجله تخصصی است، گاهی وبلاگ جانشین مهمانی است، گاهی وبلاگ جانشین دفتر خاطرات است، گاهی وبلاگ جانشین روزنامه است، گاهی وبلاگ جانشین حزب و تریبون است و گاهی وبلاگ محیطی برای دوست یابی است.


وبلاگ ایرانی واکنشی است در مقابل فشار اجتماعی و ناکامل بودن جامعه و بی کارکردی رسانه های آن، یک نظریه جامعه شناختی می گوید وقتی یک نهاد اجتماعی کارکرد ندارد، نهادهای دیگر جانشین می شوند و خلاء موجود را پرمی کنند، این وضع اگرچه نامتوازن اما اجتناب ناپذیر است.


خصوصیات وبلاگ ها به عنوان رسانه گروهی


بلاگرها چه کسانی هستند؟
نویسندگان وبلاگ ها متفاوتند، برخی از آنان بزرگتر از وبلاگ شان هستند و برخی دیگر کوچکتر از آن. در میان شماری که بین چهل و پنج تا شصت هزار وبلاگ تخمین زده می شوند، گروهی نویسنده و روزنامه نگار حرفه ای وجود دارند، اما اکثریت نویسندگان وبلاگ ها افرادی گمنامند که تنها در جامعه وبلاگها شناخته شده اند.


تعداد نامهایی از وبلاگ نویسان که در سایت های پربیننده نام شان تکرار می شود و نوشته های شان لینک می خورد، بسیار معدودند. نویسندگان وبلاگ ها از سویی دیگر حاصل فشار بر رسانه های حرفه ای و بزرگ و رسمی هم هستند، آنان می توانند بنویسند بدون اینکه مجبور باشند زیر فشار کنترل رسانه ای قرار بگیرند، شاید به گونه ای حاصل دپلیتیزه (غيرسياسی/سياست زدايی)شدن رسانه ها در اثر فشار قضایی بر رسانه های گروهی اند. چه، بسیاری از نویسندگان وبلاگ ها که با نام خود در اینترنت می نویسند به گونه ای از کنار سیاست می گذرند و به دنیای شخصی و خصوصی و دلمشغولی های ادبی و اجتماعی و فرهنگی پناه می برند.


در مقابل گروهی دیگر که با نام مستعار می نویسند کاملا خود را رها می کنند و آنچه هرگز در هیچ نوشته فارسی به کلمه در نیامده بود به ادبیات نوشتاری راه پيدا می کند.


از سوی دیگر چند گرایش در میان بلاگرها وجود دارد، گرایش حسین درخشان گرایش غالب است، گرایش هایی مانند ملکوت که یک گرایش ادبی خاص است، گرایش خسن آقا، گرایش سینا مطلبی و کاپوچینو و بچه سینمایی ها، دبش و هنوز و گرایش مربوط به وبلاگ های سکسی (شاگردان توت فرنگی و ندای سابق ) و گرایش بچه کامپیوتری ها (حامد بنایی و دوستان) گرایش های دیگرند.


چه کسانی وبلاگ می خوانند؟
خوانندگان وبلاگ ها چند گروه عمده اند: نخست کسانی که نویسنده وبلاگها هستند و در دنیای وبلاگی زندگی می کنند، دوم خوانندگان سایت های پرمراجعه که به وبلاگ ها لینک داده اند و سوم کسانی که مشتری های دنیای وبلاگ فارسی شده اند، گروه سوم بر اساس آمارهای موجود بسیار محدودند. شاید اهمیت اصلی وبلاگ ها تعداد کمی وبلاگ ها و از سوی دیگر کثرت نوشته هاست، نه فراوانی خوانندگان.


قبلا بگویم که تنها دسترسی ما برای آمار قابل مقایسه شمارشگر ندستت(Nedstatbasic) است، این شمارشگر قطعا اشکالات فراوانی دارد، اما در هر حال امکان مقایسه در زمان واحد را برای ما فراهم می سازد، بر این اساس و با بررسی های انجام گرفته از میان هجده وب سایت اینترنتی فارسی که بالاتر از ده هزار مراجعه کننده روزانه دارند، سیزده سایت سرگرم کننده و تفریحی هستند، به عبارت دیگر جزو سایت های زرد( مانند مطبوعات زرد) قرار می گیرند، سه سایت مربوط به اینترنت، دوسایت تجاری و تنها یک سایت خبری در این فهرست قرار دارند. در میان پنجاه سایت پرمراجعه ایرانی که بالاتر از 5500 مراجعه در روز( روز 23 آبان شمارش انجام شده است) فقط نام “سردبير: خودم” در فهرست پنجاه سایت پرمراجعه دیده می شود.


البته به خاطر داشته باشیم که در این معیار نام وب سایت های خبری حرفه ای مانند گویا، بی بی سی فارسی، رادیو فردا، پیک ایران، ایسنا، بازتاب و امروز نیامده اند. به نظر می رسد جز وب سایت امروز بقیه این سایت ها بالاتر از پنجاه هزار مراجعه کننده روزانه دارند، گویا بیش از هشتاد هزار و وب سایت بی بی سی بیش از سیصدهزار بازدیدکننده روزانه دارند.


با این تعریف می توان مراجعه کنندگان سایت های خبری حرفه ای را نخستین گروه کمی و مراجعه کنندگان سایت های زرد را دومین گروه دانست، اگر آمار افواهی سه میلیون عضو سایت ارتباطی اورکات و نحوه دسترسی ایرانیان به یاهو را هم مورد توجه قرار دهیم، درخواهیم یافت که بیشترین انگیزه استفاده از اینترنت برقراری ارتباط اینترنتی و یافتن دوستان و ارتباط با آنهاست.


اما قصد من از گفتن این آمارها در حقیقت مقایسه آن با آمارهای مربوط به وبلاگ هاست. در تاریخ مورد بررسی تعداد مراجعه کننده (بالای 100 نفر) برخی از وبلاگ های فارسی که من از فهرست لينکهای وبلاگ حسین درخشان به تصادف انتخاب کردم، به شمار زیر بوده است: از امروز(1950نفر)، زیتون(1120 نفر)، پاگرد(962 نفر)، نوشی و جوجه هایش( 425 نفر)، بر ما چه گذشت(692 نفر)، آدم و حوا(371 نفر)، یولداش( 313 نفر)، خسن آقا(271 نفر)، رضا ناظم( 215 نفر)، هنوز( 255 نفر)، فانوس( 202نفر)، حضورخلوت انس(205 نفر)، ندا دهقانی(149 نفر)، چرک نویس (133 نفر)، یونس شکرخواه(131 نفر)، روزگار من(157 نفر)، حسین پاکدل(117 نفر). -اين فهرست نمونه است و طبيعتا کامل نيست (همه وبلاگ های دارای صد خواننده به بالا را در آن روز بر نمی گيرد).


گاهی تعداد لینک های داده شده برای یک وبلاگ در وبلاگ های دیگر از تعداد مراجعه کننده روزانه آن بیشتر است. این امر بیش از هر چیز نشان دهنده دنیای خصوصی وبلاگ هاست. دنیایی که در آن گروهی می نویسند و نوشته های دوستان شان را می خوانند.


وبلاگ ها چه حرفی برای گفتن دارند؟
در بررسی موضوعی وبلاگ ها توجه به نکاتی چند ضروری است، نخست اینکه چه موضوعاتی در زمان واحد در وبلاگ ها تکرار شده اند؟ و آیا با موضوعات واحد برخورد متفاوتی شده است؟ یا یک برخورد واحد توسط افراد متفاوت تکرار شده است؟ و دیگر اینکه چه حرف های ویژه ای وجود داشته است که محتوای یک وبلاگ را با وبلاگ های دیگر متفاوت کند؟ در یک بررسی تصادفی در میان چهل وبلاگ پرمراجعه کننده( نمونه مورد بررسی از فهرست وبلاگ های موجود در سایت سردبیر خودم آقای درخشان انتخاب شده است)، چند نوع موضوع را در این نوشته ها می توان مشاهده کرد:


اول: بیان خود و اتفاقاتی که بر وبلاگ نویس رفته است( 26 درصد)
در این بخش وبلاگ نویس در مورد کارهایی که در طول روز انجام داده نوشته است، بیشتر این نوشته ها در مورد زمانی است که وبلاگ نویس برای خرید از خانه بیرون رفته است، در سه مورد نیز شرح سفر وبلاگ نویس آمده است.


دوم: مسائل سایر وبلاگ نویسان و اینترنت و کامپیوتر(19 درصد)
در این بخش وبلاگ نویس در مورد سایر وبلاگ ها و مسائل کامپیوترنوشته است(11.5 درصد)، و یا به دستگیر شدن یک وبلاگ نویس دربند اعتراض شده است( 5.8 درصد)، در سه مورد نیز در مورد موضوعی که برای نوشی( نویسنده وبلاگ پرطرفدار نوشی و جوجه هایش) پیش آمده نوشته هایی دیده شده است.


سوم: مسائل سیاسی(32.3 درصد)
در روز مورد بررسی موضوع مرگ عرفات و مسائل فلسطین بیشترین موضوع سیاسی وبلاگها بوده است(12.7 درصد)، موضوع آمریکا، عراق و افغانستان موضوع بعدی سیاسی(7 درصد) بوده است. در 7 وبلاگ از چهل وبلاگ موضوع نوشته شدن نام خلیج عربی به جای خلیج فارس دقیقا با یک شکل و یک ادبیات تکرار شده است. میزان خبرهای سیاسی داخل ایران 7 درصد و خبرهای سیاسی خارجی 25.4 درصد بوده است. تقریبا تعداد خبرهای مربوط به دستگیری یک وبلاگ نویس به اندازه سایر خبرهای مربوط به ایران بوده است. در سه مورد نیز خبر ترور تئو ون گوک در هلند تکرار شده است.


چهارم: عید فطر و مسائل مذهبی( 9 درصد)
تقریبا در تمام ماه رمضان حضور این ماه در وبلاگ ها مشهود بوده است. موضع گیری ها متفاوت است.


پنجم: نویسندگی و هنر و ادبیات( 7 درصد)


ششم: موضوعات دیگر( 6.7 درصد)


بررسی این نمونه از وبلاگ ها نشان می دهد که دنیای موضوعی وبلاگ ها در محدوده خود وبلاگ هاست. وبلاگ ها نقش اطلاع رسانی خبری ندارند و انتخاب خبرها نیز نشان می دهد که یک خبر که توسط یکی دو وبلاگ اصلی انتخاب می شود به اشکالی نه چندان متفاوت توسط دیگر وبلاگ ها تکرار می شود. نوعی گریز از طرح مسائل سیاسی داخل ایران در وبلاگ ها مشهود است و بیشترین واکنش به مسائل سیاسی زمانی اتفاق می افتد که خود وبلاگ ها یا وبلاگ نویسان با مشکل مواجه شوند. در مورد نوشته اخیر حسین شریعتمداری در روزنامه کيهان با وجود اینکه موضوع اصلی ربطی به وبلاگ ها نداشت و دستگیری های مربوط به نویسندگان اینترنتی در مورد وبلاگ ها اتفاق نیفتاده بود، واکنش وبلاگ ها به شکل گسترده ای صورت گرفت. در حقیقت وبلاگ ها به استقبال نام شبکه عنکبوت رفتند.


زبان وبلاگ ها چه خصوصیتی دارد؟
چنانکه به طور مختصر گفته آمد زبان وبلاگ ها زبان امروز نسل جوان ایران است. مشخصاتی چند را برای این زبان می توان برشمرد:


اول: شکسته نویسی و رها شدن از زبان ادبیات نوشتاری
دوم: تلگرافی نوشتن و خلاصه نویسی و دورشدن از شرح و بسط اضافی
سوم: اینترنتی نوشتن، استفاده از لینک نوشته و عکس و صدا در متن و دادن منبع خبر.
چهارم: ساده نویسی و گریز از ادا و اطوارهای ادبی غیرضروری و در بعضی موارد اداهای صمیمی غیرضروری و اطواری و اشتباه نویسی های فاهش ادبیاتی و نوشطاری( مثل همین که خواندید)
پنجم: واژه سازی های مفید و مضر. این پدیده از دل زبان مخفی و زبان خیابانی به اینترنت، چت روم ها و وبلاگ ها وارد شده و گسترش پیدا کرده است، طبیعی است که این امر نشان دهنده زنده بودن زبان این بخش زنده و پرتحرک جامعه است، البته این زبان با مقاومت نسل های قبلی و بخصوص نویسندگانی که در خارج از کشور با زبان نسبتا مرده فارسی سخن می گویند مواجه می شود.
ششم: خود محور بودن و واکنش نشان دادن به اطراف ویژگی زبانی و روایی وبلاگ هاست. نسل وبلاگ نویس از یک خودخواهی مثبت برخوردار است. جملات را با خودش شروع می کند و بر محور خودش موضوعات را پیش می برد، در بسیاری موارد ضمیر اول شخص مفرد آغاز جمله است و فروتنی ریاکارانه رایج و حاکم بر ادبیات همیشگی ما( بطور خاص برآمده از ادبیات مذهبی) در آن دیده نمی شود. بطور خاص و به پیروی از زبان مخفی نسل جوان ایران این زبان در هم آمیخته است با واکنش های پر از طنز و متلک های ریز موجود در نوشته ها و اعتماد به نفسی فردگرایانه در این ادبیات.


من معتقدم زبان وبلاگها اجتناب ناپذیر است، بیش از آنچه فکر کنیم آنچه ماهیت وبلاگ ها را تشکیل می دهد نه موضوع و محتوای آنها بلکه زبان آنهاست.


وبلاگ ها چه اثری روی جامعه دارند؟
وبلاگ ها در اثر فشارهای اجتماعی و سیاسی و به عنوان نوعی واکنش، قدرت گرفتند و گسترش یافتند. این وبلاگ ها بیش از آنکه نقش اطلاع رسانی داشته باشند، پدیده ای اجتماعی هستند و از روند گسترش فردیت در جامعه ما حکایت می کنند. بیش از آنکه این رسانه بخواهد به رهبری اجتماعی برای تغییر وضع اجتماعی بپردازد کارکرد خود را در جهت بروز فردیت خواهد داشت.


شاید بهتر است به این اشاره کنم که موضوع اصلی وبلاگ ها ضرورت سردبیر بودن شصت هزار وبلاگ نویس نیست، بلکه ناشی از احساس تکرار این واژه است: سردبیر خودم. شاید حسین درخشان بهترین نام را برای شروع وبلاگ های فارسی انتخاب کرده باشد.


————————————————-
ابراهيم نبوی در زمينه جامعه شناسی تحصيل کرده و اولين کارهايش در روزنامه نگاری در زمينه تحقيقات اجتماعی بوده است. او همچنين در مطبوعاتی مانند روزنامه نشاط و ماهنامه همشهری دبيری سرويس اجتماعی را بر عهده داشته است.



 

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates