از پشت پرده نماینده مدیرمطبوعات انتصاب کردند
انتظامی کیست؟ همکار سعید امامی و رابط سازمان امنیت موازی
منبع: پیک نت
انتخابات نماینده مدیران مسئول مطبوعات در هیأت نظارت بر مطبوعات، به همان سیستمی که انتخابات مجلس هفتم برگزار شد، برگزار شد و انتصابات فرمایشی ابلاغ شد.
محسنی اژهاى رئیس دادگاه غلامحسین کرباسچی شهردار اسبق تهران و رئیس و دادستان دادگاه ویژه روحانیت که در هیات نظارت بر مطبوعات نماینده قوه قضائیه است(!) صلاحیت ۳۵ تن از ۴۷ کاندیدای این انتخابات را رد صلاحیت کرد.
اژه ای که یکی از متهمین و آمران قتل های زنجیره ایست، در یکی از آخرین جلسات هیات نظارت به عیسی سحر خیز مدیرمسئول نشریه “آفتاب” و مدیرکل سابق مطبوعات در دولت خاتمی حمله کرده و او را گاز گرفت.
سحر خیز درباره این انتخابات که در حقیقت انتصابات بود طی مصاحبه ای با رادیو آلمان گفت:
آقایى بنام انتظامى را نماینده مدیران مطبوعات کرده اند. البته صلاحیت او هم رد شده بود اما گفته میشود لاریجانى در آخرین لحظات خواست تا صلاحیت او را تأیید کنند. این یک حکم فرمایشى بود.
سحرخیز دراین مصاحبه گفت: بطور مسلم این یک انتخابات آزاد نبود و فردی که انتخاب شده نیز به هیچ وجه نمی تواند فضای روزنامه نگاری و مطبوعات کشور را نمایندگی کند و نمی تواند میانگین نماینده مطبوعات کشور باشد. در واقع آن چیزی که برای دوره دهم اتفاق افتاد، این بود که ما شاهد گسترش دامنه ی نظارت استصوابی به تمامی ارکان انتخابی کشور و تهی کردن این نهادها از نمایندگان واقعی مردم و به معنایی ایجاد نهادهای انتصابی و فرمایشی هستیم.
پس از مجلس هفتم که در یک انتخابات فرمایشی و غیرآزاد شکل گرفت و عده ای را که واقعا نمایندگان مردم نیستند، بلکه همانگونه که رسانه ها مطرح می کنند ”راه یافته” به مجلس هستند، ما اکنون بعد از مجلس شاهد اعمال نظارت استصوابی در هیات نظارت بر مطبوعات نیز هستیم. در عمل به جای آنکه نماینده مدیران مطبوعات انتخاب شود، نماینده جناح اقتدارگرا به هیات فرستاده شده تا ماموریت و وظیفه ای را که بخشی از آن تاکنون بر عهده ی قوه قضاییه گذاشته بود و در عمل موجب نقض مکرر قانون اساسی، نقض حقوق بشر و در نهایت بازشدن پرونده های متعدد در زمینه ی رسانه ها و مطبوعات و نهادهای حقوق بشر و نهادهای حمایتی بودیم، بتوانند بخشی از بار آن را کاهش دهند و به نهاد دیگری منتقل کنند که هیات نظارت بر مطبوعات است. در عمل ما شاهد این هستیم که جریان اقتدارگرا می خواهد که آب را از سرچشمه با بیل بگیرد. آرزویی که مسلما در بلند مدت برای آنها محال است که بتوانند جلوی آزادیها را بگیرند. چون که با گسترش اینترنت، شبکه های ماهواره ای و رادیوها و تلویزیونهای متعددی که مشغول پخش برنامه به صورت ۲۴ ساعته هستند، در عمل من فکر نمی کنم که بتوان جلوی آزادی بیان را گرفت.
تمام حکومتهای اقتدارگرا هم در طول تاریخ سعی داشتند در این مسیر حرکت کنند و در عمل هم هیچکدام پیروز نشدند. چه روسیه که در بلوک شرق به آنها فقط اجازه ی تولید و استفاده ی رادیوهای یک موج را می داد، ولی جلوی موج اخبار و اطلاعات و گسترش آزادیها را نتوانستند بگیرند و چه شاه که سعی می کرد جلوی آزادی را بگیرد و اخبار و اطلاعات را نگذارد در کشور گسترش بیابد، ولی در عمل شاهدش بودیم که مردم به رادیوهایی که از عراق، چین و کشورهای دیگر خبر می فرستادند، به این رادیوها گوش می کردند. الان با فضای گسترده تری از پیشرفت و تکنولوژی و فناوری رو به رو هستیم و کاری را که اینترنت و یا ماهواره ها می کنند و همین طور امواج رادیو تلویزیونی می کنند، فکر نمی کنم چنین کاری عملی باشد.
ولی بهرحال این عده تلاش کرده اند که در ابتدا هیات را در اختیار خود بگیرند. آقای محسنی اژه ای یکی از اعضای کمیته ی سه نفره از ۴۷ نفری را که انتخاب کرده بودند، ۳۵ نفر را کنار گذاشت. آقای کامران که به جای آقای مزروعی وارد هیات نظارت شده بود، ایشان هم ۱۲ تا ۱۳ نفر را کنار گذاشت و در عمل چهره های شاخصی را که می توانستند رقیب اصلی تلقی شوند را حذف کردند. جالب این است فردی که اکنون هم انتخاب شده، از طرف آقای محسنی اژه ای رد شده بود، از طرف آقای کامران هم رد شده بود وپس از اینکه انتخابات برگزار شد، تعدادی از مدیران مسئول این حرف را می زدند که بعد از اینکه آقای علی لاریجانی به نمایندگی از جایی خواست که این فرد را برگردانند و در شرایطی که خودش هم حضور نداشت و در مکه بود، اسمش به لیست اضافه شد و ما شاهد این بودیم که یک اتفاق نظری را و یک دستوری و یک حکم فرمایشی را داده بودند که به این فرد رای بدهند و برخلاف تاکیدی که معاون مطبوعاتی داشته که افراد نباید به آنجا بروند و اعلام کنند و به نفع کسی ائتلاف کنند، که تقریبا تمام نامزدهای فرمایشی ثبت نام کرده بودند، به آن جلسه آمدند و گفتند که ما به آقای انتظامی رای می دهیم.
من فکر می کنم خوب است که شما پیشینه ی آقای انتظامی را داشته باشید. ایشان مدیرکل اسبق مطبوعات داخلی هستند. فردی ست که پیش از دوران اصلاحات وظیفه ی سانسور، خودسانسوری و جلوگیری از دادن مجوزها را به عهده داشت و در عمل هم همین کار را می کرد. طبیعی ست فردی که در جهت محدود کردن آزادیها، محدود کردن فعالیت مدیران مسئول و حتا جلوگیری از کسانی که مجوز داشته اند و می خواستند فعالیت کنند، عمل کرده است، نمی تواند نماینده ی واقعی مطبوعات و مدیران کشور باشد. ( انتظامی روزنامه جام جم را در کنار علی لاریجانی سازمان داد و طراح بسیاری از سایت های امنیتی و ضد اصلاحات در سالهای گذشته است. او چندین پرونده زمین خواری در مازندران دارد و به توصیه بیت رهبری و فرماندهان سپاه در کنار لاریجانی در تلویزیون قرار گرفته و روزنامه جام جم را راه انداری کرد.- پیک نت)
سحر خیز در ادامه این مصاحبه گفت:
نکته ی جالب این است که فردی که انتخاب شده، به یک معنا نماینده ی مطبوعات مستقل ما نمی تواند باشد. ایشان مدیر مسئول روزنامه ای ست که با پول بیت المال هزینه می شود، پیش از آن هم در روزنامه ی قدس فعالیت می کرده، آنجا هم نهادی بوده است که به بخش دولتی و حکومتی تعلق داشته و پول فراوانی را داشتند که خرج می شده است. فارغ از این که این نشریات را می خرند یا نمی خرند و یا ایرادشان کجاست یا چگونه پول خرج می شود. مطبوعات ما، هم از لحاظ آزادیها دچار مشکل هستند و هم از لحاظ تنگناهای تولید و فروش. طبیعتا فردی که به این شکل وارد می شود، نه می تواند مدافع آزادی آنها باشد، نه در راه حل مشکلات و تنگناهایشان عمل کند. اگر آن پیشینه ی ۸ سال قبل را هم در نظر بگیریم که مطبوعات را سانسور می کردند و می بستند، آنها را احضار می کردند، جلوی نوشتن افراد خاصی را در مطبوعات می گرفتند و همینطور جلوی نشریات دارای مجوز را سد می کردند، ما می توانیم شاهد دورنمای تیره ای باشیم که با افزایش این افراد به عنوان نماینده ی مطبوعات علیه خود مطبوعات شکل خواهد گرفت. جالب است که در رسانه هایی که ایشان، چه »جام جم و چه »قدس» فعالیت می کرده، علیه مطبوعاتی ها و علیه روزنامه نگارها مطلب نوشته می شده، پرونده سازی می شده است و در واقع یک نوع هماهنگی با باند اطلاعاتی موازی و در یک جایی اصلا نوعی همکاری مستقیم بین ایشان و آقای سعید امامی وجود داشته است و همینطور پیش از دوم خرداد جلساتی داشتند . فردی که در این جایگاه است، نه تنها نمی تواند نماینده ی مطبوعات باشد، بلکه به آنجا رفته تا عرصه را بر مطبوعات و روزنامه نگاران تنگ کند.
پیام برای این مطلب مسدود شده.