نامه فخرالدين حجازي به دکتر محمد مصدق
۴ شهريور ۱۳۸۳ – قبل از ظهر ۱۱:۲۶ تعداد بازديد : 2925 كد خبر : ۱۵۳۴۴
رسول جعفريان
فخرالدين حجازي كه از جواني در مطبوعات ديني و انجمنهاي مذهبي فعاليت ميكرد، نخستين بار نشريهاي با عنوان «جلوه حقيقت» در سبزوار منتشر كرد. صاحب امتياز اين نشريه، پدرش محمد حجازي بود، اما اين ظاهر كار بود و عمده مطالب آن نشريه را خود فخرالدين، با قلم زيبايش مينوشت.
در اين نشريه كه تنها چند شماره آن در اختيار ما بود، نامهاي به دكتر مصدق چاپ شد كه در عين تأييد موضع ضداستعماري دكتر مصدق و ستايش از تلاش او براي ملي كردن نفت، از وي به خاطر بيتوجهياش به مسائل ديني انتقاد شده بود.
اشكال دكتر مصدق از نظر نويسنده نامه اين بود كه دكتر را مذهبيها سر كار آوردند و او بدون توجه به اين مطلب، هيچ تلاشي براي انجام خواستههاي مشروع آنان انجام نداد. در واقع سقوط دكتر مصدق هم بر اساس همين قاعده قابل پيشبيني بود. گروهي كه كسي را سر كار آوردند، وقتي حمايتشان از سر او برداشته شود، ناگزير ساقط ميشود. اين يك قاعده شبيه قواعد رياضي در سقوط دولتهاست. البته دكتر مصدق ضعفهاي ديگري هم داشت. انحلال مجلس هفدهم، سپردن امنيت كشور به دفتري كه خود عامل كودتاچيان بود، علاوه بر آنكه باعث از دست دادن پايگاه او در ميان روحانيون و متدينين كه تلاش زيادي براي حمايت از او كرده بودند، شد؛ زمينه را براي سقوط وي فراهم كرد و براي چند دهه تمامي آمال و آروزهاي مردم مسلمان ايران را بر باد داد.
متن نامه فخرالدين حجازي در زير ميآيد. اهميت اين نامه از آن روست كه فخرالدين حجازي جوانان انقلابي هوادار مصدق به شمار ميرفت.
از حق نبايد گذشت، تنها عامل مؤثري كه بنيان حكومت شما را محكم ساخته و در تاريخ مشروطيت ايران به طرز بيسابقهاي شما را حاكم شؤونات ملي و اجتماعي اين كشور نموده، نيروي ايمان مردم مسلمان ايران بوده است. آري، اگر نهضتهاي مقدس ديني و اجتماعات شگرف مذهبي در مساجد و معابد مملكت نبوده و اگر همآهنگي پيشوايان اسلامي و بيانات گويندگان ديني و ادعيه خالصانه مسلمانان به درگاه حضرت يزدان ميبود، شما هرگز نميتوانستيد دست به كار بزرگ تاريخي زده و با امپراطور قهار بريتانيا كه ساليان دراز چنگال خونآلودش به پيكار مسلمانان رنجيده جهان فرو رفته است، پنجه نرم كنيد و همچو قهرماني توانا، حريف محيل و دغلباز خود را از صحنه سياست كشور بيرون رانيد.
پس متوجه باشيد همانطور كه براي انجام خدمات ملي اين كشور مسؤول هستيد، مسؤوليت خطير و شديدي را نيز در برابر «ديانت پاك اسلام و جمهور مسلمين عهدهدار ميباشيد». امروز تمام نيروهاي فعاله كشور صرف تقويت دولت شما ميشود و تمام اركان مشروطيت متوجه اقدامات شما ميباشد. صريحتر بگويم، روح پرفتوح مؤسس اسلام و روان پاك شهيدان راه حق و بالاخره ديدگان ميليونها نفر مسلمان، نگران خدمات ديني شماست. سه ماه از مدت اختيارات تام شما گذشت. درست است كه به تصويب لوايح سودمند و برخي اصلاحات داخلي پرداختيد، لكن هنوز قطرهاي از زلال خدمت به ديانت در كام تشنگان وادي اميد و حسرت نريختهايد و با كمال تأسف بايد گفت، هنوز جمعي عناصر پستفطرت يهودي و ارمني شعبات رسومات را داير دارند و مرتبا سم مهلك الكل را در كام جوانان و مردان سادهلوح ما فرو ميريزند و بنيان قوميت ما را متزلزل ميسازند.
هنوز در پرتو سايه روشن نور كابارهها و رقاصخانهها، جوانان بوالهوس اين كشور در آغوش زنان عريان و بيعفت مستانه ميرقصند و منطق محكم قرآن را به باد سخريه و استهزاء ميگيرند.
هنوز سي هزار زن بدكاره در فاحشهخانههاي تهران به سر ميبرند و آتش مرض و فساد و اخلاق را به خرمن هستي اجتماع اين كشور مياندازند.
هنوز فرهنگ ما در منجلاب بيديني و فساد فرو رفته و در سي ساعت برنامه گيجكننده آموزشگاهها تنها يك ساعت خيالي براي تعليمات مذهبي مقرر شده است.
هنوز سيل لامذهبي و لاقيدي غرّشكنان بناي معتقدات مذهبي محصلان را از بيخ برميكند و دستهدسته جوانان ما از دامان قرآن فرار كرده به آغوش بيگانگان پناه ميبرند.
هنوز فيلمهاي وحشتانگيز خارجيان در سالن فاسد سينماها نمايش داده ميشود و هنوز دختران رقاصه در صحنه سياه تماشاخانهها از فرزندان اين آب و خاك دل و دين ميبرند.
جناب آقاي نخست وزير! سه ماه ديگر از مدت اختيارات شما باقي مانده است. فرصت را غنيمت شماريد و همان طور كه خود را به نام يك قهرمان ملي معرفي كردهايد، نام خويش را به عنوان يك رجل مذهبي در تاريخ درخشان اسلامي ثبت فرماييد و متذكر شويد كه استقلال و مليت اين كشور بسته به ايمان و اسلاميت مردم آن است و اگر خداي نخواسته اين از بين برود، آن نيز متلاشي خواهد شد.
آقاي دكتر مصدق! شما با يك نيروي شگرف، كارشناسان انگليسي را از خاك مقدس ميهن بيرون رانديد و سفارتخانهها و كنسولگريهاي بريتانيا را تعطيل كرديد، ولي به اين حقيقت تلخ واقف باشيد كه ارتش جرار انگلستان به صورت بطرهاي شراب در اين كشور اسلامي خودنمايي ميكند و هستي ما را به باد فنا ميدهد و برنامه ناقص فرهنگ كه از ساختههاي مغز خائن بيگانهپرستان است، نونهالان كشور را به پرتگاه فساد اخلاق و بيديني سوق ميدهد. شما را به خدا براي خدا قيام كنيد. قبل از هر چيز لايحه منع مسكرات را كه به تصويب مجلس شوراي ملي رسيده است، به موقع اجرا گذاريد و سپس قانون مفيدي كه متضمن تعليمات عاليه اسلامي باشد، تصويب فرماييد و گروه زنان عياش بيكاره را از ادارات دولتي بيرون ريخته، مردان لايق و معيل را به كار گماريد و آتش فساد اخلاق فاحشهخانهها و سينماها و تئاترها را خاموش كنيد. با يك سلسله تبليغات مذهبي در راديوهاي كشور، مردم را به سوي حقيقت و درستكرداري و نوعدوستي دعوت كنيد و روح يگانهپرستي و اسلاميت را در مردم تقويت فرماييد و بدانيد كه در انجام اين خدمات برجسته ديني، مشيت بالغه الهي و همّت رادمردان اسلامي و نيروي فعاله ملت ايران پشتيبان شماخواهد بود و همانطور كه در برابر مردم نام شما به عظمت و بزرگي ياد ميشود، در پيشگاه اقدس قادر متعال نيز محبوب و محترم خواهيد بود.
فخرالدين حجازي، 28 آذر 1331
پیام برای این مطلب مسدود شده.