10.12.2006

پخش فيلم های خصوصی افراد در ايران

خُسن آقا: قبل از خواندن این گزارش گفته‌های خمینی ملعون را که گفت: ما معنویات شما را افزایش می‌دهیم را بخاطر بیاورید. اینها همان معنویاتی است که آخوند خمینی از آن سخن می‌گفت
.
بی‌بی‌سی: آرش بهمنش: خبرنگار در تهران:
رئيس پليس ايران به بانوان هشدار داده مواظب سواستفاده تصويری باشند
“رئيس پليس ايران، هشدار داده برای اينکه تصاوير خصوصی زنان، به بازار تصاوير ويدئويی غيرمجاز راه نيابد، بانوان بايد جانب احتياط را رعايت کنند.”
سارا دختری بيست و پنج ساله، از شنيدن اين جمله از زبان يک مقام امنيتی، متعجب می شود: “اگر رييس پليس هشدار داده که مواظب باشيد، يعنی شعور اجتماعی مان پايين است. معنی ديگرش هم اين است که برای جلوگيری از اين کارها، نمی شود قانونی صادرکرد؛ انگار انتظار داريم اين اتفاقات بيافتند، پس تذکر می دهيم که مردم خودشان مواظب باشند.”

وقتی از او می پرسم که در استخرها يا مهمانی هايی که بوده، به سوء استفاده از فيلم برداری يا عکاسی فکر کرده يا نه، بدون اين که معطل کند می گويد: “تا به حال بهش فکر نکردم. چون خيلی برايم مهم نبوده.”

با اين حال کافی است به يکی از دست فروش های کنار ميادين اصلی شهر مراجعه کنيد و از او بخواهيد سی دی منسوب به بازيگر سريال نرگس را در اختيارتان بگذارد.

“جامعه بسته”

“کدوم رو می گی؟ فيلم دختر شوکت يا بهنوش ب؟ هر دو را دارم. با چند تا فيلم ديگر روی يک سی دی. هر سی دی ۲۰۰۰ تومان.”

من اسکلم که هنوز نتوانستم اين فيلم را ببينم. همه دوستانم ديده اند

مهسا

می پرسم: “فيلم پورنو چی داری؟”
“چی می خوای؟ اروپايی؟ آمريکايی؟ آسيای مرکزی؟”
می پرسم فيلم اين بازيگر ها طرفدار هم دارد؟
” صبح يک سری آوردم، الان ديگه ندارم. بخوای بايد سفارش بدی برات نگه دارم.”

مهسا ۲۱ ساله، فيلم منسوب به هنرپيشه سريال تلويزيونی نرگس را نديده: “من اسکلم که هنوز نتوانستم اين فيلم را ببينم. همه دوستانم ديده اند.”

“من اين موضوع را در دانشگاه شنيدم و اولين حسی که داشتم دلسوزی برای آن دختر بود. به اين فکر کردم که خيلی از همکلاسی های من با دوست پسرشون سکس داشته اند و اين موضوع بين نوجوان ها و جوان ها ديگر عادی شده است، ولی فيلم اين دختر پخش شده و اين همه هم راجع بهش صحبت می شود. چقدر جامعه ما بسته است و چه اندازه بيکار که اين جور مسايل، اين قدر حساسيت برانگيز است و اين قدر به سرعت پخش می شود.”

شروين، ۱۹ ساله هم از سر کنجکاوی دوست دارد اين فيلم را ببيند و می گويد: “می خواهم ببينم اصل ماجرا چيست؟ عده ای می گويند دروغ است، عده ديگری می گويند راست است و خود خودش است. يکی می گويد خودش حواسش نيست که ازش فيلم برداری می شود، ديگری می گويد خودش هم متوجه است و با رضايت ازش فيلم گرفته شده است. يک عده می گويند حتی در فيلم دارد گريه می کند.”

البته هستند کسانی که فيلم را نديده اند و ديدن آن را مخالف اخلاقيات می دانند. بابک، ۵۵ ساله که دو دختر نوجوان هم دارد می گويد: “خيلی ها پيشنهاد کردند که فيلم را ببين، ولی من به همه شان گفتم که هر کس اين فيلم را ببيند، شريک جرم است.”

“خشونت اجتماعی”

بسياری معتقدند بانوان نمی توانند همه جا مواظب داشته باشند تا ناخواسته از آنها تصويربرداری نشود

“وقتی موضوع پخش فيلم هم آغوشی يک بازيگر را از دخترانم شنيدم، برای چندمين بار احساس کردم حرمت نيم بند حريم خصوصی افراد،‌ از بين رفت. اتفاقی که افتاده، يک موضوع کاملا شخصی بوده، نه اجتماعی. اما اينکه چرا به اين شکل وارد حوزه های عمومی شد، ‌سوالی است که مسئولان بايد جواب بدهند.”

به نظر بابک: “حرمت شکنی حريم خصوصی آدم ها از طريق تلويزيون با تمسخر آن ها و نگه نداشتن حريم قوميت ها، و حرمت شکنی آن ها با وارد شدن نيروهای دولتی به حريم خصوصی مردم، با حرمت نگه نداشتن عروسی ها و مراسم خصوصی مردم و ارتباط جنس های مخالف در خيابان ها، نتيجه اش بی توجهی جامعه به اين حريم است.”

“خيلی مهم است در حالی که افراد به راحتی می توانند فيلم های پورنو را از طريق ماهواره ببينند، يا از خيابان تهيه کنند، چرا به ديدن فيلم های ايرانی گرايش پيدا می کنند. جامعه ما به وارد شوندگان به حريم خصوصی افراد مجوز می دهد. به نظر من، پخش چنين فيلم هايی از سر لذت نيست، نشانه وجود خشونت اجتماعی است.”

او نگران دخترهای خودش هم هست: “دو تا دختر دارم و باور کنيد که نگران شان هستم. من اخبار مربوط به پخش فيلم استخر ها يا اعمال خشونت های جنسی در اتاق های پرو را در روزنامه ها می خوانم؛ آنهم وقتی که ماجرا تمام شده است. اين ها مرا وحشت زده می کند. من از از تجاوزهای نگاهی، دستی و واقعی می ترسم. متاسفانه مرتب هم بايد دخترهايم را با اين خطرات آشنا کنم”.

اما هر چند فيلم های تولد يا عروسی، فيلم و عکس از استخرهای زنانه و يا اخبار مربوط به امکان تصوير برداری، مشاهده يا حتی تجاوز به زنان و دختران در اتاق های پرو در جامعه پخش شده و پليس ايران هم در اين باره به زنان و دختران هشدار داده، نگرانی از اين اعمال در همه ايجاد نشده است.

“خوش غيرتی”

تلفن های دوربين دار امکان عکاسی در محافل خصوصی و اماکن عمومی را تسهيل کرده است

آزيتا، دانشجوی سال اول در يکی از شهرستان های شرقی ايران می گويد: “در مورد استخرها، شنيده ام که مثلا کف آب دوربين می گذارند و تصوير می گيرند. اما خودم فيلمی در اين باره نديده ام. ولی فيلم عروسی ديده ام. چيز خاصی هم نبوده، مثل همه عروسی ها، بزن و برقص بوده. هيچ وقت هم برای خودم خيلی مهم نبوده که در جايی باشم و فيلمی بگيرند و فکر کنم اين فيلم ممکن است سر از بازار هم در بياورد. شايد از خوش غيرتی برادرهايم است”.

البته او کسانی را هم می شناسد که از اين اتفاقات واقعا می ترسند: “دوستهای خودم بوده اند که در مورد فيلم تولد و اينها نگران بوده اند. حتی در تولد خود من، نمی گذاشتند ازشون فيلم بگيرم. من هم چون به خانواده خودم اطمينان داشتم، زيرزيرکی ازشون تصوير گرفتم”.

آزيتا که در مورد فيلم و عکس در استخرها، اصلا نگران نيست،‌ ديده شدن در اتاق های پرو را موضوع مسخره و غير قابل باوری می داند: “در استخر چون بايد مخفيانه فيلم و عکس گرفت، از چهره نمی توانند تصوير بگيرند. بنابراين نگران کننده نيست. البته اگر بفهمم که در مورد خودم دارد اين اتفاق می افتد يا افتاده، ناراحت می شوم، اما نگران نيستم، چون چهره ام معلوم نيست”.

“در مورد اتاق پرو، شنيده ام که بعضی از اين اتاق ها، پشتش شيشه است، اما فکر می کنم چرت و پرت است. آخه کسی که نگاه می کند، چه چيزی می بيند؟ فکر نمی کنم هيچ مردی اين قدر بيکار باشد که اين کار را انجام دهد. اين افراد حتی اگر ماشين هم نداشته باشند، باز هم می توانند يک خانم را ببرند جايی و کاری که می خواهند انجام دهند”.

پول، لذت يا بيماری؟

من نمی دانم بينندگان فيلم های عروسی و تولد ديگران، در اين فيلم ها، دنبال چی می گردند؟

علی

“انگيزه شان پول در آوردن است.” سپهر ۱۵ ساله، در حالی اين حرف را در مورد گيرندگان و پخش کنندگان تصاوير خصوصی افراد می زند که خدا را شکر می کند خواهر ندارد و می تواند کمتر نگران باشد.

اما علی، که کارش عکاسی و فيلمبرداری از مجالس است، درباره انگيزه کسانی که اين فيلم ها را وارد بازار می کنند معتقد است: “من فکر می کنم کسانی که تهيه کننده اين فيلم ها و پخش کننده آن ها هستند، مريض اند. کسی که علم اين کار را دارد و به صورت حرفه ای عکاس يا فيلمبردار است، چنين کاری نمی کند. به نظر من برای پول نيست. راه های ديگری هم برای پول درآوردن هست. البته شايد عده ای هم برای خوش گذرانی اين کار را می کنند.”

او می افزايد: “در بازار دستفروشی، ‌از اين قبيل فيلم ها پر است؛ طرفدار هم دارد. ولی من نمی دانم بينندگان فيلم های عروسی و تولد ديگران، در اين فيلم ها، دنبال چی می گردند؟ آيا اين افراد، خودشان خانواده ندارند و اگر دارند، آيا همراه با آن ها به اين فيلم ها نگاه می کنند؟”

محمد رضا که او هم فيلمبردار و عکاس در يکی از شهرستان های اطراف تهران است، نظر ديگری درباره انگيزه تهيه کنندگان و پخش کنندگان اين فيلم ها دارد:”انگيزه اين افراد می تواند سوء استفاده يا خصومت شخصی باشد. البته بی توجهی مردم هم دليل ديگرش است. افرادی هستند که به صرف داشتن کامپيوتر و نرم افزارهای مربوطه، کار ميکس و مونتاژ فيلم های مراسم خصوصی افراد را انجام می دهند. من خودم به اين افراد، به خصوص اگر جوان و مجرد باشند، کار نمی دهم. اما خيلی ها به اين مسايل توجه نمی کنند. افراد زيادی سی دی مراسم خصوصی شان را می دهند به کسی که نمی شناسند تا برايشان کپی کند، او هم يک کپی از فيلم در دستگاه خودش نگه می دارد”.

بازار دست فروشی

فيلم های خانوادگی و خصوصی به آسانی در بساط دستفروش ها پيدا می شود

“من اطمينان دارم اين اتفاقات، کار عکاس و فيلمبردار نيست. درآمدی هم برايشان ندارد. معمولا کسانی که کار عکاسی می کنند، تعهد خاصی هم دارند. فيلم هايی هم که در بازار منتشر شده، به خصوص فيلم اخير، حرفه ای نبوده که کار اين گروه باشد.”

محمد رضا، با اين صحبت ها، از هم صنف های خودش در رشته عکاسی و فيلمبرداری دفاع می کند.

علی پای فعالان ميکس و کپی سی دی را به ميان می کشد: “اتحاديه فيلمبرداران و عکاسان، گوشزد می کند که کارهای ميکس و مونتاژ را پيش افراد معتمد ببريد؛ به مردم هم توصيه می کند کار فيلم و عکس شان را جای مطمئن بدهند”.

بيژن، که در کنار فعاليت های تئاتری، کار ميکس صدا و تصوير را هم در استوديوی کوچکی انجام می دهد، درباره امکان انتشار اين قبيل فيلم ها به دست افراد حرفه ای در حوزه ميکس و مونتاژ می گويد: “من خودم کار ميکس و مونتاژ انجام می دهم، اما دوره ای شده که بين افراد اين قشر، آدم سالم کم پيدا می شود.”

او از شنيدن ماجراهايی که برای هنرمندان تلويزيونی اتفاق افتاده ناراحت است و می گويد: “يکی از بازيگران تئاتر را به جرم دزدی گرفته بودند؛ قاضی گفته بود شما هنرمندها يا داريد دزدی می کنيد يا فيلم سکسی بازی می کنيد. اين موضوع خيلی شرم آور است.”

صادق هم که کارش ميکس و مونتاژ تصاوير عروسی و مهمانی های خصوصی است، تاييد می کند که افرادی که به کار ميکس مشغولند، ممکن است در پخش اين فيلم ها دخيل بوده باشند: “شنيده ام که همکارانم از اين کارها کرده اند اما خودم دنبالش نبودم”.

او در مورد روشی که خودش در کارش دارد تا بتواند اعتماد مردم را جلب کند می گويد: “تبديل فيلم به سی دی و ميکس را يا جلوی خودشان انجام می دهم يا روی دستگاه خودشان، بدون هيچ رابط ذخيره کننده”.

رامين که نمی داند اين فيلم ها از کجا وارد بازار می شوند و‌ فقط می گويد: “برای خودم هم جالب است که بدانم منبع اصلی اين طور فيلم ها کجاست؟”

از جوانک دست فروش که می پرسم فيلم ها را از کجا تهيه می کند، می گويد: “از کرج، کهريزک، شهريار … من خودم بيشتر از کرج می آورم. آن جا کسی را دارم که از او می گيرم”.

حريم خصوصی

کاری نمی شود برايش کرد. اگر بخواهند فيلمی بگيرند، هر جايی اين کار را می کنند

سپهر

اين،‌ راه حلی است که بيژن تجويز می کند: “مشکل را می شود خيلی راحت حل کرد. اين همه پرسنل در نيروهای انتظامی وجود دارد. بسيج شوند و بريزند در جاهايی که آگهی داده اند که کار ميکس و مونتاژ را انجام می دهند؛ ببينند در دفتر کار و کامپيوترشان چه خبر است؟ آخه چطور می شود در سطح شهر، پر باشد از سی دی های عروسی و تولد مردم.”

اما صادق راه حل بلند مدت تری را پيشنهاد می دهد: “ما بايد يک مرکزی داشته باشيم که به حرفه ای های اين کار مجوز بدهد. مثل عکاس ها و … که مجوز دارند. به اين ترتيب، اگر کسی سراغ فردی رفت که مجوز ندارد، پيه اش را به تنش ماليده که اتفاقی برايش بيافتد”.

او همچنين به لزوم پياده شدن قانون کپی رايت اشاره می کند و می گويد: “با پياده شدن قانون کپی رايت، قيمت نرم افزارهای اريژينال آن قدر گران می شود که برای هر کسی صرف نمی کند که کار ميکس و مونتاژ را انجام دهد. الان اين نرم افزارها به صورت کپی در بازار وجود دارد و هيچ قانونی هم برای جلوگيری از آن وجود ندارد. هر کسی با ارزان ترين قيمت می تواند يک کپی از نرم افزارهای ميکس و مونتاژ را داشته باشد و اين کار را انجام دهد”.

سپهر، نگرانی زيادی در مورد خانواده اش ندارد و معتقد است: “به هر حال کاری نمی شود برايش کرد. اگر بخواهند فيلمی بگيرند، هر جايی اين کار را می کنند”.

آزيتا از اين موضوع ناراحت است که چرا بازيگری که اين فيلم از او انتشار يافته نمی تواند شکايت کند: “شنيدم که اين اتفاق برای يک خواننده ترک افتاد و رفت شکايت کرد. اما در ايران که اين اتفاق می افتد، دختره را می گيرند. چرا کسی که به حريم شخصی اش تجاوز شده، نمی تواند شکايت کند؟”

بابک اعتقاد دارد که اين اتفاقات بايد در جامعه علنی شود. او در واکنش به خبر منتشر شده از قول رييس پليس ايران می گويد: “سانسور اين اخبار، کمکی نمی کند. وقتی بدانند يک عده مراقب اند، هزينه انجامش، برايشان بالا می رود. در غير اين صورت آسيب های بعدی دامن گير می شود و کسانی که نسبت به آن ها، خشونت انجام شده، خشونت طلب می شوند”.

رامين می گويد :”کسی به هشدارهای پليس توجه نمی کند؛ يعنی کاری هم نمی تواند بکند. مگر وقتی کسی داخل اتاق پرو می رود، به دور و برش نگاه می کند که ببيند درزی چيزی هست يا نه، و تازه اگر هم نگاه کند، مگر چيزی می فهمد؟”

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates