30.11.2006

احمدی نژاد و رياکاری در باره ماجرای انگشت نگاری

روشنگری:
*احمدی نژاد در حالی در رد انگشت نگاری حين ورود اتباع آمريکايی به ايران به ياد مفيديت منطق ومزيت های کرامت انسانی افتاده است که نه برای ورود به کشور که برای ورود به دانشگاه که خانه دانشجوست,دانشجويان منتقد رژيم راممنوع الورود ميکنند

روشنگری:ميان گروههای حکومتی در رژيم اسلامی در رابطه با انگشت نگاری از اتباع آمريکايی در سفر آنها به ايران توافق نظر وجود ندارد. در حالی که حداقل بخشی از نمايندگان مجلس رژيم خواستار مقابله به مثل با آمريکا در اين زمينه هستند و حرفشان هم اين است که اگر آمريکا اتباع ايرانی را در حين ورود به اين کشور به طرز تحقيرآميزی انگشت نگاری می کند, پس همين برخورد را هم بايد با اتباع آنها در ايران صورت داد. ظاهرا احمدی نژاد با اين نظر مخالف است. او در مقاله ای در وبلاگ شخصی خود دلايل مخالفتش را شرح داده و نوشته است:

“حركت‌هايى نظير انگشت ‌نگارى از اتباع خارجى و ممانعت از حضور نخبگان فرهنگي، سياسي، علمى و ورزشي، تجاوز به حريم ساير كشورها و سرقت منابع و ذخاير آنان، تشكيل و راه‌اندازى شكنجه‌گاه‌ها و زندان‌هاى مخفى و قرون وسطايي، عدم پايبندى به معاهدات بين‌المللى و تخريب محيط زيست، اشغال كشورها و قتل عام زنان و كودكان، ضمن اين كه بيانگر سابقه سوء حكام آمريكايى است، باعث مخدوش شدن بيش از پيش حيثيت فرهنگى و انسانى ملت بزرگ آمريكا مي‌شود. ايجاد تصويرى منفى از ملت آمريكا در اذهان ساير ملل از يك سو و اهانت‌هاى هيأت حاكمه آمريكا حتى به شهروندان آمريكايى با رفتارهاى زننده‌اى چون شنود مكالمات تلفني، برخورد شديد با منتقدان و مخالفان دولت، تبعيض ‌نژادى و قومي، سانسور شديد اطلاعات و اخبار از سوى ديگر، امروز ملت آمريكا را به يكى از مظلوم‌ترين ملت‌هاى جهان تبديل كرده است. مردم آمريكا خود نيز امروز يكى از قربانيان اصلى رفتار حاكمانشان هستند. من اقدام رژيم آمريكا در انگشت ‌نگارى از مسافران را اقدامى توهين‌آميز به حرمت بشرى مي‌دانم كه با كرامت انسانى در تضاد است و اين نوع برخوردها از همان جنس برخوردهاى قرون وسطايى است كه دوران آن به پايان رسيده است.”

احمدی نژاد در ادامه استدلالش در مخالفت با انگشت نگاری نوشته است: “اگرچه احساسات پاك مردم ايران نيز مانند بسيارى ديگر از كشورها، از اين اهانت ‌ها خدشه‌دار شده است، اما انتظار ايرانيان از ما مسوولان اين است كه رفتارهايمان بر اساس فرهنگ غنى اين سرزمين باشد و حتى براى مقابله به مثل كه حق طبيعى ماست، راضى نيستند كرامت انسانى مسافران مجاز آمريكايى كه ميهمان ملت ايران محسوب مي‌شوند خدشه‌دار شود. درخواست من از مجلس محترم شوراى اسلامى مبنى بر عدم تصويب قانون مقابله ‌به ‌مثل و انگشت‌ نگارى متقابل از اتباع آمريكا نيز بر اساس همين نكته بود.”

به طور خلاصه و در يک جمله, معنای حرف احمدی نژاد اين است که اگر آمريکا با ايرانيان برخورد زشت, تحقيرآميز و اهانت بار می کند, ايران نبايد همان برخورد زشت, تحقيرآميز و اهانت بار را که منتقد آن است خود انجام دهد. اين نتيجه ای است که چه احمدی نژاد بگويد چه هر کس ديگر, چه حالا بگويند چه بعدا, چه در مورد مناسبات ايران و آمريکا گفته شود, چه در مورد مناسبات هر کدام از دولت ها و ملت ها به نام منطق و انسانيت نمی توان با آن مخالف بود.

اما رياکاری احمدی نژاد در آن است که او مثل ساير رهبران جمهوری اسلامی از همه چيز, منجمله منطق و کرامت انسانی هم استفاده ابزاری می کند بدون اين که واقعا اعتقادی به کرامت انسان ها و برخورد انسانی داشته باشد. به همه فقرات انتقاد او از آمريکا نگاه کنيد: هزار بار و صد هزار بار بدتر از همه آنها در همين ايران اسير آخوندها روزانه رخ می دهد و نه احمدی نژاد و نه هيچ کس ديگر در حکومت ذره ای پروای آنها را ندارند که هيچ, خود عامل و علت اساسی آنها هستند

احمدی نژاد بهتر از همه می داند که در بازداشت گاههای عادی همين رژيم به زور مشت و لگد و سيلی است که از دستگير شدگان عادی اعتراف به قتل می گيرند و بعد بر اساس همين اعترافات احکام اعدام آنها را صادر می کنند. او در حالی در رد انگشت نگاری حين ورود اتباع آمريکايی به ايران به ياد مفيديت منطق و مزيت های کرامت انسانی افتاده است که نه برای ورود به کشور که برای ورود به دانشگاه که خانه دانشجوست, دانشجويان اين کشور را فقط به خاطر مخالفت با سياست های رژيم به دانشگاه ممنوع الورود می کنند و دستگاههای حراستی رژيم با “ستاره دار” کردن دانشجويان ياد “ستاره های داوود” رژيم نازی های آلمان را زنده کرده اند. احمدی نژاد در حالی به ياد “برخورد انسانی” و “با کرامت” با اتباع آمريکايی افتاده است که گزمه های رژيمش شب و روز مشغول برخورد غير انسانی و بدور از هر گونه کرامت با زندانيان سياسی در زندان های ايران هستند. او برخوردهای پليسی و امنيتی در آمريکا را زير ضرب می گيرد, در حالی که دستگاه قضايی همين رژيم اسلامی هر نوع سازمان و دسته بندی که بخواهی برای سرکوب و پيگيرد خيابانی ايجاد کرده است و ناهيان از منکرش روز روشن با چاقو جوانان اين مملکت را به قتل می رسانند و آب از آب تکان نمی خورد.

رژيم جمهوری اسلامی نه تنها در شمار امنيتی ترين و پليسی ترين رژيم های منطقه است و اصلا بسياری از استان های کشور را عملا نظامی کرده است, که رژيمی است که حکومت پليسی و امنيتی را بر يک ايدئولوژی قرون وسطايی مذهبی هم سوار کرده است و از رهگذر آن تجاوز به حريم خصوصی مردم را به سياست رسمی خود ارتقا داده است. بنابراين چطور می توان ادعای احمدی نژاد را جدی گرفت وقتی که از لزوم رعايت حرمت ميهمان دم می زند, در حالی که نماينده رژيمی است که هيچ حريمی در بی حرمت کردن صاحبخانه يعنی ملت ايران باقی نمی گذارد؟

ماموران دولت احمدی نژاد همانطور با کارگران بابلسر رفتار کرده اند که سربازان اشغالگر آمريکايی با غير نظاميان در عراق. اصلا بخش بزرگی از اعضای کابينه همين احمدی نژاد امنيتی و نظامی اند و برخی از آنها, نظير وزير کشور در قتل عام زندانيان سياسی و کشتار جوانان آزاديخواه مشارکت داشته اند.

احمدی نژاد در حالی از برخوردهای پليسی و امنيتی در آمريکا انتقاد می کند که جوخه های ترور اين رژيم به صورت زنجيره ای صدها تن از آزاديخواهان اين کشور را به قتل رسانده اند و همچنان در مسند قدرت هستند.

گرد و خاک ضد آمريکايی احمدی نژاد برای ايرانيان که چوب اين رژيم و مانورهای عوامفريبانه اش را خورده اند و ذات متسبد و فاشيستی اين حکومت و خصلت انسان ستيز آن را با گوشت و پوست خود تجربه کرده اند کوچکترين جاذبه و ارزشی ندارد.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates