عرب و اسلام ( آيا اسلام به روزگار ِ خود و برای ِ اعراب ، مترقّی ، رهايی بخش و منشاء ِ کمال بوده است ؟ )
وبلاگ فردای روشن:
بسياری از ايرانيان که به تأمّل در تاريخ ِ اسلام ( و ايران و اسلام ) پرداختهاند ، به اين باور رسيدهاند ، يا اين نظر را – که ممکن است مانند ِ بسياری از برداشتهای ِ ديگر ، نخست از سوی ِ اسلامشناسان و ايرانشناسان ِ غربی مطرح شده باشد[1] – پذيرفتهاند که : اسلام در آن روزگار و برای ِ عرب ِ بدوی ، آيينی بسيار مترقّی بوده است . اسلام توانسته است با چيرگی بر باور و بنيانهای ِ نادرست و ناروای ِ جامعهی ِ بدوی و نيمهوحشی ِ عرب ، برای ِ ايشان حياتی نو و سرشار از فضايل به ارمغان آورد ؛ و همچنين با اتّحاد ِ تحت ِ لوای ِ اسلام ، جنگها و خونريزیهای ِ دائم ِ قبيلهای به پايان رسيده و عرب ِ متفرّق و متشتّت ، به قومی يگانه بدل گشته ؛ و در يک کلام : عرب ِ جاهلی از جاهليّت بهدرآمده است .
امّا برای ِ ما ايرانيان ، …
آری ، باورداران ِ اين برداشت ، بيشتر منظورشان به اين پارهی دنباله است : امّا برای ِ ما ايرانيان که ملّتی يکپارچه ، متمدّن ، و دارای ِ فرهنگ بودهايم ، دين ِ اسلام سودی جز زيان نداشته است .
به نظر میرسد که در مجموع ، پارهی ِ نخست به منزلهی ِ تمهيدی است برای ِ اظهار و اثبات ِ اين نکته که در برداشت ِ مزبور هيچ وجهی از تعصّب و غرض وجود ندارد !
ادامه مطلب را در وبلاگ فردای روشن بخوانید
پیام برای این مطلب مسدود شده.