مجوز هزاران کتاب باطل شد
روز:
گزارشی از سیاه ترين دوران کتاب – پنجشنبه 2 آذر 1385 [2006.11.23]
شهرام رفيع زاده
پدید آورندگان کتاب در ایران می گویند یک سال گذشته سخت ترین سال ها برای کتاب در کشور بوده، و بعضی شان از مرگ کتاب می گویند. و شاهد آخرین، سخنان محمد حسین صفار هرندی،وزیر فعلی ارشاد است که به طور علنی از نویسندگان خواست خودشان سانسور کتاب هایشان را بر عهده بگیرند.
در حالی که یک سال پیش صفار هرندی در آغاز وزارتش وعده کرده” شاخص کتابخوانی در کشور سر به رشد خواهد گذاشت” امسال در هفته کتاب او و معاون فرهنگی اش محسن پرویز، به دفعات اعلام کردند اوضاع کتابخوانی در کشور “تعریفی و امیدوار کننده” نیست.
اگر چه کتاب نخواندن در ایران به عوامل بسیاری ربط دارد،اما در همین محدوده تنگ نیز وزیر ارشاد و همکارانش در صددند تا موجی از نویسنده گریزی را بر مشکلات پر شمار فرهنگی کشور اضافه کنند.وزیر ارشاد از یک سال پیش چه در حرف و چه در عمل تنها در جهت بسته تر شدن فضای انتشار کتاب در ایران فعال بوده است. صفار هرندی که سوابق نظامی او بر کسی پوشیده نیست،در مصدر فرهنگی ترین وزارتخانه کشوربر این باور است که:”باید در معبر اصلی که مرحله نوشتن و چاپ کتاب است، جلوی این گونه آثار را گرفت.من خودم تصمیم دارم در تمام جلسات انتخاب کتاب برای کتابخانه ها شرکت، مداخله و همکاری فکری داشته باشم”.
وزیر ارشاد که در دوره سردبیریش در روزنامه کیهان یکی از نظریه پردازان تهاجم فرهنگی بود و بسیاری از پدیدآورندگان کتاب را به عنوان عامل دشمن معرفی کرد، چندی پیش و در نمایشگاه بین المللی قرآن بار دیگر اعلام کرد:”نمی گذاریم به اسم هنر ارزشهای دینی را استحاله کنند”.او گفت “برخی از صاحبان اصلی نظام، به ما میگویند چرا هنوز در برخی حوزهها شرایط امروز فرقی با گذشته نکرده و شما به عنوان مسئول چه کرده اید؟” ضمن تقسیم بندی شهروندان به “صاحبان اصلی نظام” و “سایرین” تاکید کردکه:”هر فعالیتی در حوزه فرهنگ و هنر راکه با ارزشهای انقلاب و نظام تعارضی داشته باشد متوقف می کنیم حتی اگر دارای مجوز باشد،مجوز آن را باطل می کنیم”.
صفار هرندی هم چنین ضمن اظهار تاسف از اینکه افرادی هستند که در تولید فرهنگی و به نام هنر هیچ نگاهی به قرآن و ارزش های اسلامی ندارند، گفت:”از همکارانم می خواهم که با تمام قوا مراقب تولیدات حوزه های مختلف باشند چرا که وظیفه دارند جلوی آنچیزی که دل خانواده های شهدا و اهل ایمان و متعهد جامعه را به درد می آورد بگیرند، حتی اگر مجبور باشیم خسارت عملکرد بد پیشینیان را بپردازیم این کار را باید انجام دهیم”.
تشدید سانسور در همه حوزه های فرهنگی و به ویژه کتاب، اگر چه اعتراضات بی شماری را بر انگیخته اما با این وجود وزیر ارشاد همزمان با برگزاری هفته کتاب گفت:”امروز در حوزه بررسي كتاب مشكل چنداني نداريم”.
صفارهرندی در عین حال با استقبال از رواج خودسانسوری در میان پدیدآورندگان کتاب،به طور رسمی از نویسندگان و مترجمان کشور خواست تا خود بررسي کتاب شان را انجام بدهند”تا”مبادا خوراك مسموم”تحويل نسل جوان داده شود.او در تایید گزارش تحقیق و تفحص کمیسیون فرهنگی مجلس از وزارت ارشاد دوره خاتمی گفت:”گاهي به اين عنوانها كه نگاه ميكنيم،متوجه ميشويم كه نظمي بر اين كار حاكم نيست و هر كس هر چه كه به نظرش رسيده،بيتوجه به نياز جامعه، در جامعه نشر داده، نوشته، ترجمه و منتشر كرده است”.
او براساس این تحلیل افزوده است:ما”به كسانيكه خود را دستياران يك پروژه پليد قرار دادهاند،گله و اعتراض داريم و اعتراض هم كرديم كه متاسفانه در همه عرصههاي فرهنگي و همهجاي جامعه هستند كه القا ميكنند ايراني نميتواند بهجايي برسد”.وزیر ارشاد هم چنین به طور رسمی از ترجمه آثار فلسفی و ادبی سایر کشورها در ایران انتقاد کرده و گفته نباید”هر چه كه از آن سو وارد شد، به دست ترجمه سپرده شود،چه بسا خيلي چيزها هست كه بايد ترجمه شود،ولي نميشود”.
عقاید وزیر ارشاد و روش های او برای تشدید سانسور کتاب، در مجلس نیز طرفدارانی دارد،چنان که وقتی پس از ماه ها هیاهو گزارش تحقیق و تفحص از وزارت ارشاد در دوره وزارت مهاجرانی و احمد مسجد جامعی منتشر شد،فهرستی از اتهامات شامل اتهامات غیر اخلاقی تا دشمنی با مذهب و جمهوری اسلامی به کتاب های منتشر شده در دوره هشت ساله ریاست جمهوری خاتمی منتسب شد:”ابتذال، عادیسازی روابط محرم و نامحرم، از ميان بردن قبح گناه، اشاعهآداب غيراخلاقی، تشريح صحنههای منافی اخلاق، توصيف روابط نامشروع، ترويج روابط قبل از ازدواج، تنزل ذائقهعمومی نسبت به ادبيات، اشاعهرابطههای مثلثی، اشاعه اشرافیگری، اشاعهی بیاعتقادی نسبت به امور دينی و معنوی، سنتستيزی دختران جوان،ايجاد حس همذات پنداری با افراد لاابالی و بيتوجه به مذهب،اشاعهبیتوجهی به احکام شريعت،به سخره گرفتن شعائر دينی، بهکارگيری الفاظ ناپسند،ترويج پوچگرايی، بزرگنمایی و الگوسازی افراد لائيک و نامناسب بودن طرح های روی جلد” از جمله اتهاماتی بود که این کمیسیون فرهنگی مطرح کرد. اتهاماتی که حتا صدای برخی از نزدیکان به جناح راست را نیز در آورد تا جایی که رضا داوری اردکانی در گفت و گویی با روزنامه آینده نو به نوع نگاه اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس به نویسندگان و اندیشمندان ایرانی انتقاد کرد. هنرمندان و اعضای کانون نويسندگان و استادان دانشگاه هم در فرصت های مختلف، اعتراض خود را به گزارش تحقيق و تفحص مجلس ابراز کرده اند که همه بی جواب مانده است.
فهرست سیاه سانسور
سانسور کتاب که مقامات کشور آن را “بازبينی” و ““بررسی” می خوانند، اگر چه همواره گریبان گیر توليد کنندگان کتاب در ايران بوده است، اما در سال های اخیر دو دوره بسیار تاریک را برای کتاب رقم زده است، دوره وزارت مصطفی میر سلیم در کابينه دوم هاشمی رفسنجانی و دوره فعلی – هر دو هم از اعضای هيات موتلفه اسلامی . اما بسیاری از پدید آورندگان کتاب، از جمله احسان نراقی،یک سال پس از وزارت صفار هرندی، دوره او را “سیاه ترین دوران کتاب در ایران” می خوانند. نراقی در سخنانی که خبرگزاری ایلنا منتشر کرده به صراحت می گوید:”يكسال اخير سياه ترين دوران تاريخ كتاب ايران است و بعدها در تاريخ از آن به عنوان فاجعه قرن ياد خواهند كرد”.او با اشاره به اینکه مجموعه مقالاتش را كه سال ها پيش منتشر شده بود،ناشر براي تجديد چاپ به ارشاد فرستاده، اما پس از چند ماه هنوز وضعيت صدور مجوز قبل از چاپ آن مشخص نشده،تاکید کرده است که”اين تنها مشكل من نيست؛هر ناشري دست كم 40 عنوان كتاب دارد كه وضعيتشان مشخص نشده است و اين نشان مي دهد كه كارهاي مسوولان فرهنگ و ارشاد اسلامي هيچ منطقي ندارد”.
احسان نراقی که سال ها مشاور دبیر کل یونسکو نیز بوده، درباره سرنوشت کتاب در سال های اخیر می افزاید:”زماني كه خاتمي بر سر كار آمد؛ تعداد كتاب منتشر شده در حدود 8000 عنوان بود،اما در پايان دوره رياست ايشان شاهد انتشار 40 هزار عنوان كتاب در كشور بوديم”.
او برخلاف گزارش کمیسیون فرهنگی مجلس که 78 در صد کتاب های منتشر شده در دوره وزارت احمد مسجد جامعی را ترویج ابتذال و ضد دین معرفی کرده است، گفته که”در اين سال ها بسياري از كتاب هاي فيلسوفان قرن بيستم در ايران ترجمه و منتشر شد و اين اتفاق بسيار مهمي است كه از كنار آن نمي توان گذشت.در حدود 2 سال پيش در يونسكو ،يكي از دوستان مصري ام را ديدم، او به من گفت: تعداد كتاب هاي ترجمه و منتشر شده در ايران در حوزه علوم انساني چند برابر كتاب هاي منتشر شده در جهان اسلام و قابل تقدير است”.
نراقی ضمن رد نظر وزیر ارشاد و کمیسیون فرهنگی مجلس هفتم که می گویند برخی کتاب ها ممکن است زمینه انحراف اخلاقی مردم را فراهم کنند،طرح چنین مسائلی را به تنگ نظری مسئولان نسبت داده و گفته”مگر مردم ايران آنقدر بي شعورند كه با خواندن يك كتاب اخلاقشان فاسد شود”.
جواد مجابی، نویسنده و شاعر یکی دیگر از منتقدان تشدید سانسور است،او در گفت و گویی با خبرگزاری ایلنا، با اشاره به منشاء نگرانی مقامات جمهوری اسلامی نسبت به پدیدآورندگان کتاب، گفته است:”يك نويسنده نه مخالف يك حكومت است و نه مدافع آن، بلكه يك نويسنده براي بهبود وضعيت جامعه، حق اظهار نظر و انتقاد دارد”.مجابی که در سال های پس از انقلاب قریب به بیست سال اجازه نشر اثری به او داده نشد، با اشاره به اینکه”سانسور در بيشتر كشورهاي جهان اعمال نمي شود” افزوده است:”ما نيز خواستاريم تا فضايي ايجاد شود تا همانند كشورهاي ديگر جهان آثارمان را بدون اعمال نظر و سانسور منتشر كنيم و چرا كه معتقديم ،مردم با استقبال نكردن از يك كتاب بهترين سانسور را اعمال خواهند كرد”.جواد مجابی در پاسخ توجیه مقامات دولتی درباره تشدید سانسور تاکید کرده که”هيچ كس با خواندن يك كتاب دست به قتل نمي شود و به فحشاء و فساد نيز كشانده نمي شود”.
علی صالحی، از اعضای کانون نویسندگان ایران، وشاعری که آثارش در سال های اخیر مورد اقبال جوانان بوده، یکی دیگر از معترضان سانسور کتاب است. او درباره توجیهات وزارت ارشاد درباره تشدید سانسور بر کتاب گفته:”وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي احتمالا بر اين باور است كه شعر،كلام و نوشتههاي ما موجبات فقر و نكبت را پيش آورده است.احتمالا معتادان ميليوني بعد از مطالعه دقيق آثار ما از صراط مستقيم منحرف شده اند.فساد،فحشاء،فقر،بيكاري واختلاف فاحش طبقاتي،ركود،تورم،گراني كمر شكن،سقوط بي سئوال محرومان در اعماق گرسنگي و بي پناهي و همه و همه زير سر كلمات ما است”.صالحي با اشاره به ميليونها ايراني كه زير خط فقر زندگي ميكنند، افزوده:”اين آمارهمين دولت است،نه تشويش اذهان عمومي و تبليغ عليه اين و آن.پرسش من اين است كه آثار ما در سه هزار نسخه چگونه ميتوانند،اين همه ويراني به بار آورند؟”
این شاعر تاکید کرده که”در 27 سال اخير،هيچ دورهاي [نحوه بازبينی کتاب] اين همه كينه ورزانه نبوده است. دايره مميزي كتاب در وزارت ارشاد، به انبار كتاب تبديل شده. ناشراني را ميشناسم كه همه اندوخته خود را روي كار كتاب گذاشته و همه دستاوردشان در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به گروگان زمان درآمده است؛ چرا؟ چرا به اين ياس عمومي دامن ميزنند؟ معناي مهرورزي فرهنگي اگر اين است،واي اگر از پس امروز بود فردايي”.این شاعربا اشاره به اينكه شيوع افسردگي فرهنگي به نفع هيچكس نيست، گفته:”ما مينويسيم كه نكبت،فقر،فحشاء،رنج و گرسنگي نباشد.ما به نفع آزادي و عدالت مي نويسيم تا روياهاي ما از جنس صلح و سعادت باشد، نه دشمني و نفرت افكني”.او همچنین درباره سرنوشت آثارش در ارشاد گفته:”من خبر ندارم و حتي حاضر نيستم كه براي چانه زدن و پيگيري سرنوشت آثار توقيف شده خود به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي نزديك شوم”.
محمود دولتآبادي،خالق آثاري چون “كليدر”و”روزگار سپري شده مردم سالخورده” نیز چندی پیش در جریان یک مراسم داستان خوانی با اشاره به برخی از کتاب های خود که برای تجدید چاپ در ارشاد مانده،از وضعیت صدور مجوز کتاب در ارشاد اظهار تاسف کرد.دولت آبادی گفت:”نميدانم راه حل چه خواهد بود،چرا كه نه تنها ناشران را به آستانه تعطيلي كشاندهاند، بلكه نويسندگان، شاعران و پژوهشگران را ديگر رغبتي به ادامه كار نيست.اين مشكل ساده نيست و بايد به نحوي حل شود و يكي از واكنشهاي طبيعي و منطقي نسبت به اين امر اين است كه ناشران اعلام كنند از انتشار كتاب معذوريم و نويسندگان نيز ديگر كتابي را براي نشر به ناشري نسپارند”.او توقیف برخی از کتاب ها در وزارت ارشاد را اتفاق ناخوشایندی دانسته و اعلام کرده که:”در اين شرايط از انتشار آثارم امتناع خواهم كرد”و “تا زمانی كه چنين وضعيتي ادامه داشته باشد،هيچ كتابي به هيچ ناشري نخواهم سپرد”.
عمادالدین باقی،پژوهش گر و جامعه شناس که در سال های اخیر کتاب هایش با اقبال کتابخوانان ایرانی همراه بوده است، چند هفته پیش با انتشار نامه سرگشاده ای خطاب به وزیر ارشاد و دیوان عدالت اداری نسبت به منع انتشار کتاب هایش اعتراض کرد. باقی که پیشتر 21 عنوان کتاب از او منتشر شده در این نامه تاکید کرده که تاکنون شش کتابش توقیف و ممنوع شده،و چندین کتاب جدیدش نیز در ماه های اخیر از گرفتن مجوز چاپ در وزارت ارشاد بازمانده اند.او باشاره به اظهارات بنیانگزاران جمهوری اسلامی درباره آزادی بیان و وعده آنان به مردم در مورد اینکه حتی مارکسیست ها نیز در ابراز عقیده آزاد خواهند بود،نوشته:”دولتي كه شعارش عدالت و معيشت است چگونه ناشران و نويسندگان را با خطر بيكاري و محروميت از يگانه منبع درآمد زندگيشان مواجه مي سازد”.او در نامه خود آورده:”بجز يك اثر كه پنج سال است ابتدا در يكي از موسسات و سپس وزارت ارشاد بلا تكليف مانده قريب به دو سال است كه شش كتاب ديگراز اين قلم در محاق بررسي در وزارت ارشاد است وپس از سپري شدن اين زمان طولاني اعلام داشته اند كه به كتابهايم مجوز انتشار نمي دهند و هيچ نامه و مكتوبي حاوي اين پاسخ و ادله و مستندات قانوني منع چاپ كتاب را تسليم نمي كنند”.
باقی در این نامه که آن را شکایت نامه نیز خوانده تاکید کرده است:”ممانعت از نشر كتابهاي اينجانب برخلاف مفاد اصل هشتم،نهم، بيستوسوم و خصوصاٌ اصل 24 قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران و ماده 3 [بهويژه بند ب و تبصره 2 ماده 3] و نيز ماده 4 مقررات نشر مصوب شورايعالي انقلاب فرهنگي است”،و از همین رو خواستار رسیدگی به شکایت خود در دیوان عدالت اداری شده، اما با گذشت یک ماه هنوز هیچ یک از مقام های دولتی وقضایی در این باره پاسخی ارائه نداده است.
ابراهیم یزدی،دبیر کل نهضت آزادی و وزیر خارجه دولت موقت ،یکی دیگر از شاکیان سانسور وزارت ارشاد است.او نیز ضمن انتشار نامه ای از وکیل خود خواسته است تا با شکایت بردن به قوه قضاییه نسبت به عدم صدور مجوز برای کتابش با عنوان”روشنفكري ديني و چالشهاي جديد” دادخواهی کند.یزدی گفته که این کتاب پانزده ماه پیش توسط ناشر به وزارت ارشاد سپرده شده اما تاکنون مسئولان این وزارتخانه حاضر نشده اند به صورت کتبی ایرادات مورد نظر خود را به ناشر ابلاغ کنند و تنها به طور شفاهی از ناشر خواسته اند بخش هایی از کتاب را حذف کند.ابراهیم یزدی هم چنین اعلام کرده که”از فحواي كلام كارشناس اداره كتاب در گفتوگو با مديرعامل انتشارات كوير چنين برميآيد كه مشكل اصلي براي وزارت ارشاد نام اينجانب است”.
فریبرز رییس دانا،اقتصاددان و نویسنده از جمله دیگر نویسندگانی است که تعداد کتاب های در حبس مانده خود را چهار عنوان ذکر کرده و گفته”عدم صدور مجوز انتشار كتاب و اعلام وصول مشكلي است كه دامن اهالي فرهنگ و هنر را گرفته است”.
نمونه ای از خروار
از جمله نمونه هائی از کتاب های توقيف شده که به چندين هزار می رسد اين کتاب هاست:
مجوز چاپ رمان “دختري با گوشواره مرواريد” نوشته تريسي شواليه، با ترجمه گلي امامي لغو شده است.این کتاب قرار بود برای ششمین بار تجدید چاپ شود.
كتاب “گفتوگوها” و جلد دوم “جهان داستان ايران” نوشته جمال ميرصادقي پس از حدود يكسال مجوز نشر گرفت، او اما از چاپ “23 داستان از نويسندگان نوقلم نسل سوم” منصرف شد.به گفته ميرصادقي چون حذفيات خيلي زياد است، امكان چاپ كتاب وجود ندارد و به اين دليل ترجيح ميدهد آن را چاپ نكند.
مهدی غبرایی،از چاپ ترجمه”هرگز تركم نكن” نوشته ايشي گورو منصرف شد. چاپ اين كتاب پس از 10 ماه در انتظار مجوز نشر بودن،مشروط بر انجام حذفياتي اعلام شد كه به گفته غبرايي،چون” زياد” بود قابل اعمال نبود..مهدی غبرایی هم چنین خبر داده که ترجمههاي “سياهاب”، “كتاب ريتمها” و “موجها”يش در انتظاردريافت مجوزنشرند،اما تاکید کرده که” با روشي كه مسوولان در پيش گرفتهاند و آثار با اشكالتراشيهاي زياد مواجه ميشوند و چاپ آنها به تاخير ميافتد،يا بايد افسرده شد و كار را كنار گذاشت يا ادامه داد و به اميد روزي نشست كه سعه صدري باشد تا آثار منتشر شود”.
كتاب “خاطرات علمالسلطان” نوشته خسرو معتضد، اين نويسنده و پژوهشگر تاريخ،بیش از هشت ماه در انتظار مجوز مانده و بهتازگي به او اعلام شده تصاوير كتاب بايد حذف شوند.به گفته معتضد تصاوير این كتاب مربوط به افرادی چون ناصرالدينشاه ومظفرالدينشاه است.او با تاکید بر اینکه هميشه مخالف مهاجرت بوده،اعلام کرده با اين وضعيت به فكر مهاجرت افتاده است.
مجوز نشر رمان “ميرا” با ترجمه ليلي گلستان لغو شده است.ترجمه اين رمان نخستينبار در سال 54 منتشر شد، اما 25 سال اجازه تجديد چاپ نداشت و تنها مدتي پيش مجوز گرفته و توسط نشر بازتابنگار تا چاپ پنجم هم رسيده بود؛ اما به گفته گلستان،اینک مجوز نشر آن پس از اعلام وصول چاپ ششمش پس گرفته شده است.او می گوید:” آنچه وزارت ارشاد با کتاب می کند باعث شده تا دوران مرگ کتاب در ایران فرا رسد”.
كتابهاي”انتري كه لوطياش مرده بود”،”چراغ آخر” و “خيمهشببازي” چوبک، از بنیانگزاران داستان نویسی نو ایران با گذشت بيش از يكسال و نيم از زمان انتشار مجدد، مجوز پخش ندارند.
كتابهاي اصغر الهی بیش از 10 سال است که در انتظار مجوزند. اين داستاننويس دو رمان به نامهاي “سالمرگي” و “رؤيا و رؤيا” را سالها پيش نوشته است، اما كتابها بهترتيب، به علت آنچه، غمانگيز و مخالف عفت عمومي عنوان شدهاند، هنوز مجوز نشر نگرفتهاند و طبق گفته الهي پاسخ روشني نيز در اين زمينه داده نشده است.
حسین بروجردی، فرزند یکی از بنیانگزاران سپاه پاسداران محمد بروجردی، که کتاب هایش به عنوان الگو در جمهوری اسلامی تبلیغ می شود با انتشار نامه ای اعلام کرده که پس از چهار سال تحقیق کتابی با عنوان “پیکار ناتمام” درباره پدرش نوشته اما به علت نظارت وزارت ارشاد و موسسه تنظیم آثار امام خمينی بر این گونه کتاب ها،باید 70 ایراد گرفته شده را در کتاب خود حذف کند:” مضايق و محدودياتِ شديدی که در نظام جمهوری اسلامی نسبت به صدور مجوز چاپِ کتاب اعمال می شود، نفیِ آشکارِ آزادیِ بيان است و برای قلم و نويسندگی سرنوشتی مگر اضمحلال و نابودی را رقم نمی زند”.
مرگ کتاب
این تنها مشتی نمونه خروار است و نشان می دهد دیوار سانسور آن قدر بلند شده که می تواند نه تنها نویسندگان سرشناس که حتی فرزند سرداران شهید را نیز شامل شود.بر این فهرست می توان ده ها نویسنده و صدها کتاب دیگر را نیز افزود.کتاب هایی که از حوزه ادبیات،دین،سینما،نمایشنامه،داستان کوتاه،شعر،نقد و حتی اقتصاد و سیاست و تاریخ را در بر می گیرد. علاوه بر این ها در هفته های اخیر اخباری ازروش های تازه سانسور نیز منتشر شده است.بر اساس اعلام ناشران شرکت کننده در نمایشگاه های استانی کتاب، که نمونه های اخیرش در مشهد و تبریز برگزار شد، در این نمایشگاه ها مامورانی از طرف وزارت ارشاد به کتابفروش ها مراجعه و ضمن بازبینی کتاب ها از عرضه کتاب های منتشر شده برخی شاعران نویسندگان و از جمله فروغ فرخ زاد،صادق هدایت،غلامحسین ساعدی و برخی از شاعران و نویسندگان مشهور ایرانی ممانعت می کردند.
برخی می گویند اگر روزگاری محققانی بخواهند درباره حجم سانسور در دوره اخیر کتابی بنویسند،بی گمان فهرستی چند جلدی از کتاب های ممنوع و غیر قابل چاپ از نظر وزارت ارشاد را تدارک ببیند. اما محمد نوری زاد،یکی از دوستان و همفکران صفار هرندی چندی پیش در توصیف کارنامه یک ساله وزیر ارشاد گفت:” آقای صفار از ضعیف هم ضعیفتر بودهاند”.اگر چه به طور دقیق مشخص نیست که نوری زاد از چه منظری چنین انتقادی را مطرح کرده،اما این را هم گفته که:”ایشان در کیهان نیز نشان دادند که فرد ناموفقی هستند؛به نحوی که تیراژ روزنامه کیهان از 250 هزار به 30 هزار تنزل پیدا کرد”.اگر صفار هرندی بخواهد همان کار را با شمارگان دو سه هزار نسخه ای کتاب تکرار کند، از هم اکنون می شود مرگ کتاب در ایران را اعلام کرد.
پیام برای این مطلب مسدود شده.