22.06.2003

نظرخواهی شهروند از شخصیت های سیاسی در مورد رویدادهای اخیر ایران

جواد طالعی ـ دفتر اروپایی شهروند
علی شریفیان ـ مونتریال

مهدی خانبابا تهرانی: پایان نهادهای انتصابی

از مهدی خانبابا تهرانی که مسائل ایران را با دقت دنبال می کند می پرسیم: به نظر می رسد که حاکمیت ایران در رخدادهای ده روز اخیر از نیروی سرکوب خود با شدت همیشگی استفاده نکرده است. شما این تحول را چگونه ارزیابی می کنید؟

خانبابا تهرانی می گوید: دو هفته پس از آن که جورج دبلیو بوش ایران را در کنار عراق و کره شمالی در محور شرارت قرار داد، مقامات آمریکائی به صراحت اعلام کردند که در مورد ایران اعتقادی به مداخله نظامی ندارند. آن ها، از آن زمان تاکنون بارها اعلام کرده اند که مردم ایران در تلاش دستیابی به دموکراسی هستند و ایالات متحده آمریکا از این تلاش ها پشتیبانی خواهد کرد. اکنون، به نظر می رسد که آمریکا و اروپا در مورد ایران به استراتژی مشترکی دست یافته اند. این استراتژی، همانطور که مقامات آمریکائی بارها تاکید کرده اند، پایان دادن به عمر نهادهای انتصابی است. به موجب اطلاعاتی که من در روزهای اخیر از تهران به دست آورده ام، ظاهرا هم خامنه ای و هم احمد جنتی رئیس شورای نگهبان دریافته اند که توانائی ادامه وضعیت موجود را ندارند. در مورد دو لایحه حذف نظارت استصوابی بر انتخابات و گسترش اختیارات رئیس جمهور، عقب نشینی هائی صورت گرفته و تا جائی که من خبر دارم، این دو لایحه به احتمال قوی بدون دخالت شورای تشخیص مصلحت نظام مورد تصویب شورای نگهبان قرار خواهد گرفت. هدف رژیم، عبور از بحران است. بحرانی که ناشی از محاصره کامل کشور، وقایع افغانستان و عراق، شکست اصلاحات دولتی و تزلزل کامل در ارکان رژیم است. رژیم امیدوار است هنوز بتواند با اصلاحات قطره چکانی از این بحران عبور کند. اما به نظر من شرایط امروز ایران به شرایط پس از هفده شهریور نزدیک شده است و نمی توان آینده را به صورت کامل پیش بینی کرد. من فکر می کنم علت مدارای رژیم آن است که می داند در شرایط فعلی اجازه سرکوب ندارد. مردم هم این را به زودی خواهند فهمید و وارد میدان خواهند شد. به این ترتیب، اعتراضات دانشجوئی اخیر، مقدمه ای بر یک جنبش بزرگ است.

ابوالحسن بنی صدر: خشونت به زیان جنبش است

در نخستین روزهای هفته اخیر، در محافل سیاسی بحث بر سر آن بود که گروه هائی در تدارک حمله به سفارتخانه های جمهوری اسلامی هستند. شایع بود که عمدتا گروه های طرفدار سلطنت در این اندیشه اند. روز دوشنبه کنسولگری جمهوری اسلامی در هامبورگ از سوی حدود پنجاه نفر مورد هجوم قرار گرفت که بیشترین آن ها سلطنت طلب نبودند.

دکتر ابوالحسن بنی صدر در گفت و گوئی تلفنی با دفتر اروپائی شهروند، ضمن تایید این نکته که گروه های سلطنت طلب در تدارک برنامه هائی برای اشغال سفارتخانه ها هستند، گفت: “اقدامات سلطنت طلبان، در نهایت مانع از گسترش جنبش شده است. دو شعار دانشجویان “شاه شاه، اکبرشاه، مرگ بر شاه” و “جنبش ما دانشجوئی است نه آمریکائی” نشان دهنده آن است که دانشجویان مایل نیستند حرکتشان به حساب جریانات لس آنجلسی گذاشته شود. از طرف دیگر، گروهی از لباس شخصی ها، در روزهای اخیر شعار داده اند ” تا خون در رگ ماست، پهلوی رهبر ماست” رژیم می کوشد با این ترفندها همان حرف هائی را که رفسنجانی در نماز جمعه زد جا بیاندازد.”

شهروند: به نظر شما چه دلایلی سبب شده است که رژیم در برابر اعتراضات دانشجوئی نسبت به سال های قبل خشونت کمتری نشان بدهد؟

بنی صدر ـ “اعمال خشونت هست. اما همانطور که شما گفتید به شدت گذشته نیست. دیروز منبعی از درون رژیم به من خبر داد که خامنه ای و اطرافیانش، چون دریافته اند که آمریکا حاضر به مذاکراه با آن ها نیست به شدت دستخوش هراس شده اند و خامنه ای از چند مجرا می کوشد با انگلستان وارد مذاکره شود. رژیم، یکی از ترس بدتر شدن وضعیتش در افکار عمومی جهانی دست به سرکوب نمی زند، یکی به این دلیل که اعتراضات دانشجوئی محدود مانده و به یک اعتراض گسترده و سراسری که موجودیتش را به خطر بیاندازد تبدیل نشده است. از سوی دیگر، سرکوب خونین اعتراضات می تواند باعث شورش بخش های بیشتری از مردم شود و خامنه ای، براساس اطلاعات مستقیمی که من از پیرامونیان او دارم، شخصا می داند که نیروی کافی برای سرکوب یک جنبش گسترده را ندارد. او، تنها روی یک نیروی ده تا پانزده هزار نفری می تواند حساب کند و می داند که نه سپاه و نه نیروهای انتظامی در هنگام خطر از او دفاع نخواهند کرد.

* “اصولا وضعیت جنبش دانشجوئی را در حال حاضر چگونه ارزیابی می کنید؟”

ـ “جنبش دانشجوئی ایران، اکنون وضعیت معتادی را دارد که تازه ترک اعتیاد کرده است. این جنبش، امید خود را به حرکت دوم خرداد به کلی از دست داده است، اما هنوز به اندیشه راهنمای تازه ای برای تبدیل شدن به یک حرکت اجتماعی پردوام دست نیافته و به همین دلیل گیج می خورد. بررسی بیانیه 24 دانشگاه کشور و شعارهای دانشجویان همه نشان دهنده این گیجی هستند. ایران دارای هفتصد هزار دانشجو است و تعداد دانشجویانی که وارد مبارزه فعلی شده اند، از چند هزار نفر تجاوز نمی کند. همین امر نشان دهنده آن است که جنبش هنوز اندیشه راهنمائی ندارد که بتواند اکثریت دانشجویان را به خود جلب کند. جنبش دانشجوئی، برای تبدیل شدن به یک جنبش اجتماعی کارآمد، ابتدا باید در درون خودش پخته شود و استحکام نظری یابد.

* برخی از شبکه های تلویزیونی طرفدار سلطنت طلبان به جوانان ایرانی برای ساختن کوکتل مولوتوف و به آتش کشیدن بانک ها رهنمود می دهند. آیا کشیده شدن جنبش اجتماعی به خشونت می تواند به نفع جامعه باشد؟

ـ به هیچ عنوان. بگذارید در این جا به صراحت یک چیز را بگویم: اگر تا دیروز مجاهدین بودند که از گسترش مردمی جنبش در ایران هراس داشتند، امروز این سلطنت طلبان هستند که دستخوش این هراس شده اند. اگر مردم ایران بتوانند خودشان سرنوشتشان را تغییر بدهند، آنوقت دیگر سلطنت طلبان این شانس را نخواهند داشت که بر سر سهم قدرت خودشان با آمریکائی ها به چانه زدن بپردازند. زیرا آمریکائی ها خواهند گفت: مردم خودشان کارشان را می کنند و به نفع ما نیست که با شما معامله کنیم. اما اگر جنبش محدود بماند، آنوقت است که آن ها شانس بند و بست خواهند یافت. به نظر من، در کنار دلایل دیگر، یکی از دلایل محدود ماندن اعتراضات دانشجوئی در یک هفته اخیر هم همین تحریکات سلطنت طلبان است. خیلی ها به این دلیل وارد صحنه نشده اند که نمی خواهند طرفدار سلطنت شمرده شوند.

حشمت رئیسی: رهبران جنبش دانشجوئی نگران اند

حشمت رئیسی از چهره های شناخته شده جنبش کارگری دوران انقلاب، از مدت ها پیش مرکز کتاب اندیشه را در برلین اداره می کند. او، از طریق شرکت مرتب در یک برنامه گفت و گوی اینترنتی که خود در مرکز کتاب اندیشه سامان داده است، موفق به ایجاد ارتباطاتی نسبتا گسترده در داخل و خارج شده است و رخدادهای کشور را با علاقه دنبال می کند.

دفتر اروپائی شهروند در تماس تلفنی با رئیسی از او خواست که با توجه به اطلاعات خود، تصویری از اوضاع فعلی به دست بدهد.

رئیسی گفت: ارزیابی اوضاع ایران بسیار سخت شده است. در تماس های مرتبی که من با برخی از مراکز دانشجوئی و کارگری داخل کشور دارم، متوجه شده ام که رهبران جنبش دانشجوئی خودشان نیز با نگرانی و دلهره روند امور را دنبال می کنند. آن ها از یک سو نگران آن هستند که کنترل اوضاع به کلی از دستشان خارج شود و از سوی دیگر نگران تنها ماندن و سرکوب خونین هستند.

رژیم هنوز دست به سرکوب جدی نزده است و حتی چهره های مشخص جناح انحصار طلب از اظهار نظر خودداری کرده اند و این درحالی است که از اهواز، شیراز، مشهد و اصفهان گزارش هائی پیرامون تظاهرات و ناآرامی های پراکنده می رسد. ضمنا خبر رسیده است که کردها قصد دارند با شعار “نه فقاهت، نه سلطنت، جمهوریت جمهوریت” در ارومیه دست به تظاهرات بزنند. این نخستین حرکت گروه های قومی در همراهی با دانشجویان خواهد بود.

حشمت رئیسی نیز شایعات مربوط به برنامه ریزی گروه ها را برای اشغال سفارتخانه ها و کنسولگری ها تایید می کند. و در پاسخ به این پرسش که چرا این بار رهبران جمهوری اسلامی متوسل به سرکوب دانشجویان نشده اند، می گوید: “با قاطعیت نمی توان دلیلی را بیان کرد. اما چند احتمال را می توان در نظر گرفت. یا پس از نشست اخیر سران هشت کشور و نزدیک شدن نظرات اروپا و آمریکا درباره وضعیت ایران، رژیم خود را در موقعیتی نمی یابد که دست به سرکوب بزند و یا این که تعمدا دست به دست می کنند تا اوضاع هرچه ناامن تر شود و به بهانه استقرار امنیت دست به کودتا بزنند. خبرهای متعددی رسیده است که در تهران و چند شهر دیگر، گروهی با چاقو به جوانان حمله کرده اند”.

دکتر امیر خدیر: روزنه امید بزرگتر شده است

دکتر امیر خدیر عضو اتحادیه نیروهای مترقی UFP کبک، فعال سیاسی در مونتریال در مورد تظاهرات دانشجویی ـ مردمی اخیر ایران میگوید:

مشاهده خیزش های دانشجویی در تهران و دیگر شهرهای ایران هیجان برانگیز است، شادی برای مردمی که با سربلندی تمام میبیند دیوار “ترس” ترک بزرگتری برداشته است. روزنه امید بزرگتر شده است. من شخصا احساس غرور میکنم. تحلیل هایی که از حاشیه خیزش، از بطن جنبش دانشجویی و از درون صفوف مبارزان بیرون میآید به خوبی نشان میدهد که حداقل بخش قابل توجهی از جنبش به مخاطراتی که پیش پای حرکت دانشجویان است، آگاهی دارد.

ایالات متحده با لشکرکشی به افغانستان و اشغال عراق، تور شوم سلطه نظامی خود را بر منطقه پهن کرده است. از طرفی تهدید میکند و درباره فعالیتهای اتمی ایران بهانه گیری میکند و از طرف دیگر با جناح واپس گرا و تمامیت خواه خامنه ای مذاکره میکند. بعد هم شیپور تبلیغات سلطنت طلبان عتیق و جدید را خوب چاق میکند، چون بی عدالتی و جنایتهای حکومت و شکست اصلاح طلبی خاتمی، افق را به حدی مسدود کرده که عده ای از مردم زجرکشیده میهن ما چشم امید به نجات دهنده ای بدوزند که کسی و ملتی را به جز به سرسپردگی و بردگی نمیپذیرد. اما آیا آمریکا و هم پیمانان سلطنت طلبش که دستپاچه زد و بند و بهره گیری از بودجه 57 میلیون دلاری کنگره هستند خواهند توانست بر هشیاری و دقت عمل شگفت انگیز دانشجویان و جوانان امروز وطن چیره شوند؟ آیا جنبش که برخاسته از پایه های عدالت خواهی اجتماعی است میتواند به راحتی طعمه فریبهای نظام بی عدالتی جهانی و عامل اصلی اش آمریکا گردد؟ بعید است اما غیر ممکن نیست و این جاست که آن شادی و هیجان و غروری که در مقابل این خیزش احساس میکنم، با یک نگرانی دل آزار توام میشود!

امیدوارم ایرانیان آزادی خواه خارج از کشور که استقلال ایران و گسترش عدالت اجتماعی و رعایت حقوق فردی و انسانی را برای مردم وطنشان آرزو میکنند، یک صدا به پشتیبانی از خیزش دانشجویان بشتابند و صفوف خود را فشرده کنند. بایده راه را بر کسانی که حاضرند برای به قدرت رسیدن چوب حراج به ثروتهای مادی و معنوی ایران بزنند، بست!

سرنوشت مردم افغانستان پس از پیروزی و اشغال آمریکا، باید درس عبرتی باشد که پیمان با این قدرت ظالم جهانی کمکی به آبادی مملکت و آزادی ملت ما نخواهد کرد.

شهباز نخعی : در این لحظات حساس، بی تفاوتی خیانتی بزرگ به آزادی و آینده ایران است

شهباز نخعی، تحلیل گر سیاسی ساکن مونتریال در مورد رویدادهای یک هفته گذشته ایران میگوید:

نظام ولایت فقیه بدون هیچ گونه تردید برچیده خواهد شد، اما زمان آن را شرایط عینی جامعه باید تعیین کند و نه هیجان ها و بی تابی ها.

دانشجویان به عنوان نوک پیکان حمله به نظام باید پشتیبانی شوند.

ارزنده ترین ویژگی جنبش یعنی مسالمت آمیز بودن آن حفظ شود.

گسترش جنبش به صورت افقی و یا پیوستن تدریجی قشرهای دیگر از جمله معلمان، کارگران و کارمندان به دانشجویان انجام گیرد.

از به خشونت کشیده شدن جنبش، که خواست نظام است، پرهیز شود و اقدامات واکنشی از مرز دفاع مشروع فراتر نرود. در این زمینه، هر چه حضور مردم در صحنه گسترده تر شود، از بار خشونت کاسته خواهد شد. بنابراین در این لحظات حساس، بی تفاوتی خیانتی بزرگ به آزادی و آینده ایران خواهد بود.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates