27.10.2006

دولت “عدالتخواه” و مرگ نوزادان

روشنگری:
*وزير بهداشت:”سالانه 20 هزار مرگ نوزادى در كشور به وقوع مي‌پيوندد… هنوز كانونهاى سوءتغذيه در خراسان جنوبي، سيستان و بلوچستان، كرمان، هرمزگان و برخى از شهرستانهاى كشور وجود دارد.”
*اين دولت با اولويت بخشيدن به غنی سازی اورانيوم و کشاندن مردم به دامچاله تحريم های مرگبار و صرف هزينه های کلان به اين منظور فقط وضعيت جاری مردم را بدتر نمی کند, بلکه مسووليت بخشی از مرگ و مير نوزادان کشور را هم بر گردن دارد.

روشنگری:در شرايطی قرار داريم که با بهره برداری از سياست ماجراجويانه رژيم اسلامی در زمينه پرونده هسته ای, قدرت های بزرگ جهانی در ميان خود مشغول چانه زنی بر سر حدود و ثغور مجازات مردم ايران هستند و رييس جمهور رژيم در هر شهرستان و ده کوره ای که پا می گذارد مثل نواری که سوزنش گير کرده باشد تاکيد می کند که “ملت ايران يک قدم عقب نشينی نمی کند”. درست در همين شرايط که رژيم تلاش تبليغاتی گسترده ای به عمل می آورد تا غنی سازی اورانيوم را خواست اصلی ملت ايران و چنان مهم و پراهميت جلوه دهد که گويا اين ملت حاضر است به خاطرش به هر فلاکتی هم تن بدهد, از آمارهای منتشره و مورد تاکيد وزير بهداشت همين رژيم چنين برمی آيد که در دوره همين “دولت عدالتخواه” “سالانه 20 هزار مرگ نوزادى در كشور به وقوع مي‌پيوندد”
اين آمار را لنکرانی وزير بهداشت روز جمعه 5 آبان در مراسم گشايش كنگره طب اطفال در بيمارستان خمينی اعلام داشته است. در حالی که احمدی نژاد دوره افتاده است تا “قله های هسته ای” را با “يک يا حسين ديگر” فتح کند, وزير بهداشت با اعتراف به اين که “عمده مرگ نوزادى در كشور با اقدامات ساده قابل پيشگيرى است” و ذکر اين که “سالانه 20 هزار مرگ نوزادى در كشور به وقوع مي‌پيوندد” گفته است: “مرگ و مير كودكان يك تا 59 ماه در سال 67 حدود 9/32 در يكهزار تولد زنده بوده است حال آن كه اين شاخص با افت مناسب در سال 82 به 4/12 در هزار تولد رسيد و در فاصله زمانى 67 تا 82 نيز شاخص مرگ و مير كودكان زير يك ماه از 19 به 6/16 رسيد؛ اين در حاليست است كه مرگ كودكان يك ماه تا 59 ماه از 20 در هزار افت برخوردار بوده كه جاى تقدير دارد.”
او با اعتراف به اين که “عمده مرگ كودكان در هفته اول بعد از تولد و در بيمارستانها به وقوع مي‌پيوند” گفت: “به نظر مي‌رسد علت مرگ نه به خاطر عدم دسترسى به امكانات بلكه به علت عدم ارائه پاسخ مناسب زود هنگام است.”

پيش از اين هم تاکيد شده بود که خصوصی سازی بيمارستان ها همراه با دشواری فوق العاده کار پرستاران و حقوق ناکافی به گسترش مرگ و مير منجر خواهد شد, اما اکنون وزير بهداشت به شيوه فرافکنانه و بدون تشريح علت “عدم ارائه پاسخ مناسب زود هنگام” در بيمارستان ها به مراجعين به اين واقعيت اعتراف کرده است.

لنکرانی به رابطه مرگ و مير کودکان با سياست های دولت با گفتن اين که “كاهش مرگ كودكان نيازمند برنامه‌ريزى بر اساس الگوى مرگ است” اعتراف کرد.

او به سوتغذيه کودکان اشاره کرد و گفت:”هنوز كانونهاى سوءتغذيه به مفهوم رايج كالرى و پروتئين كم در خراسان جنوبي، سيستان و بلوچستان، كرمان، هرمزگان و برخى از شهرستانهاى كشور وجود دارد.”

در حقيقت سرمايه ای که بايد صرف برنامه ريزی برای کاهش مرگ کودکان, بهبود تعذيه و جلوگيری از سوتعذيه, بهبود وضعيت پرستاران و کادر پرسنلی بيمارستان ها شود, از بخش بهداشت و درمان دريغ شده است. “دولت عدالتخواه” با اولويت بخشيدن به غنی سازی اورانيوم و کشاندن مردم به دامچاله تحريم های مرگبار و صرف هزينه های کلان به اين منظور فقط وضعيت جاری مردم را بدتر نمی کند, بلکه مسووليت بخشی از مرگ و مير نوزادان را هم بر گردن دارد.

وزير بهداشت به طرز شرم آوری با قياس وضعيت امروز بهداشت کشور با آمارهای دهه پنجاه گفت:”بر اساس آمارهاى موجود شايعترين علت مرگ و مير كودكان زير پنج سال در كشور در سال 50 حدود 37 درصد به علت بيماريهاى دستگاه تنفسى فوقاني، 28 درصد اسهال، 9 درصد بيماريهاى عفوني، 5/6 درصد ناشى از حوادث بوده است؛ اين در حاليست كه بر اساس آخرين آمار 20 استان كشور در سال 80 ، 28 درصد مرگ كودكان زير 5 سال ناهنجاريهاى مادرزادى و يا تداوم بيماريهاى حول تولد، 25 درصد حوادث، 14 درصد بيمارى عفونى تنفسى فوقانى بوده است، لذا كاهش مرگ كودكان نيازمند برنامه‌ريزى بر اساس الگوى مرگ است.”

او اين قياس را از آن جهت صورت داد تا آن چه را “افت مرگ كودكان يك ماه تا 59 ماه از 20 در هزار” در فاصله سال 67 تا 82 ناميد “جاى تقدير” بداند.

راستی آيا شرم نمی کنند؟ اگر آمار ارائه شده از سوی لنکرانی را ملاک بگيريم ظرف 15
سال توانسته اند مرگ نوزدان و کودکان زير پنج سال را در حد 400 نفر کاهش دهند. آيا يک چنين نتيجه ای “جای تقدير” دارد؟ با وجود ميلياردها دلار ثروت نفتی بايد مسوولان و دست اندرکارانی که چنين بيلان کاری فاجعه باری داشته اند را به دادگاه کشاند و آنها را به خاطر مسووليت و مشارکت در مرگ نوزدادن ايرانی و حيف و ميل ميلياردهای نفتی محاکمه کرد, به آن که با پررويی اين بيلان را مورد ستايش قرار داد.

کشور ما با منابع عظيم ثروت نيازی نداشت که کودکانش اسير سوتغذيه باشند و نوزادانش در اثر بيماری های ساده قابل پيشگيری بميرند. ريشه اصلی محروميت اين مردم از برخورداری از بهداشت و درمان, آموزش و اشتغال و سرپناه شايسته, رژيم جمهوری اسلامی است.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates