فرماندهان انتظامی هم فهمیده اند قوه قضائیه در پی کشاندن خشونت به سراسر کشور است!
پیک نت:
حوادث و دستگیریهای وسیع دانشجویی در روزهای اخیر نشان میدهد که قوه قضاییه یک بار دیگر عزم خود را برای حمایت از چماقداران و گروههای فشار و محافل به اصطلاح خودسر جزم کرده است.
دستگیری روزهای اخیر دانشجویان و بگیر وببند برخی نیروهای ملی مذهبی درست از همان ساعتی آغاز شد که قالیباف – فرمانده نیروی انتظامی- از قرار معلوم برخلاف میل و امید رهبری دستگاه قضایی از عاملین حمله به خوابگاه دانشجویان علامه طباطبایی به قوه قضاییه شکایت کرد. هنوز از این شکایت و اجبار دادستان تهران به پذیرش آن چند ساعتی نگذشته بود و هنوز کسی از آنان بازداشت نشده بود که قاضی مرتضوی احکام دستگیری چند تن از وابستگان به نیروهای ملی مذهبی و جمع کثیری از دانشجویان را صادر کرد.
این دستگیریها بویژه از آن جهت فوریت داشت که باید خیال بقیه دارودسته چماقداران را آسوده می کرد و به آنان نشان می داد که بازداشت چند تن از عوامل چماقدار هیچ تغییری در سیاست قوه قضاییه در حمایت از گروههای فشار و قمه کشان ایجاد نکرده است. نتیجه نیز همین شد. تلاش برخی از فرماندهان نیروهای انتظامی که از سیر اوضاع نگران بودند و تصور می کردند می توان با بازداشت تعدادی از چماقداران مرحمی بر زخم دانشجویان گذاشته و فضای خشونت و نفرت را مهار کرد، بکلی از میان رفت و نه فقط تنش ها خاتمه نیافت بلکه ادامه یافت و بصورت زخمی چرکین درآمد که هر لحظه و هر ساعت میتواند در هر کجا سرباز کند و بیرون بزند. بر این حریق آیت الله یزدی، در نماز جمعه دیروز تهران نفت هم پاشید!
با مشاهده این اقدامات، این پرسش مطرح می شود که آیا رییس قوه قضاییه و منسوبین او از نتیجه اعمال خود آگاه نیستند و خطری که انباشته شدن نفرت و تنش و خشونت کشور ما و حتی حکومت و از جمله بخشی از جناح راست را تهدید می کند درک نمی کنند. همه چیز نشان میدهد که برعکس آنان نه تنها از این خطر آگاه هستند، بلکه درست به همین دلیل و برای گسترش آتش خشم و نفرت و مایوس کردن مردم از اصلاحات مسالمتآمیز و روشهای آرام تحقق مطالباتشان است که به این اقدامات ادامه میدهند.
امروز با آنچه در چهار سال اخیر گذشته دیگر آشکارا می توان دید که تبرئه کردن عوامل هیجدهم تیر سال 1378 و محکوم کردن و در زندان نگاه داشتن دانشجویان درست با همین هدف صورت گرفته است. این دانشجویان در زندان ماندهاند زیرا در صورت آزادی آنان بزرگداشت سالانه هیجدهم تیر می تواند تمام شود و یکی از عوامل کاهش تنش و خشونت می تواند خنثی شود.
در واقع اگر منطق اولیه حفظ حکومت که مستلزم آرامش و جلوگیری از گسترش تنش است راهنمای قوه قضاییه بود، می توانست چند تن از عاملان حوادث هیجدهم تیر را، حتی بطور نمایشی؛ به چند سال زندان و تنبیه های دیگری محکوم کند و بعد پنهانی و بیسروصدا آنان را آزاد کند و از دانشجویان هم رفع خسارت کند و قضیه هیجدهم تیر هم خودبخود تمام و فراموش می شد. در آن روز که این احکام صادر شد تصور میشد که اعضای گروه فشار از آنچنان حامیان قدرتمندی برخوردارند که دستگاه قضایی نمیتواند آنان را محاکمه و حتی یک روز زندانی کند. هرچند برای محکوم کردن دانشجویان و در زندان نگه داشتن آنان جز بیخردی و احساس انتقام گیری دلیلی دیگر یافت نمی شد.
امروز با حوادث پیش آمده مشخص میشود که این قضیه ابعاد و دلایلی دیگر و بسیار وسیعتر دارد. جریان معینی در قوه قضاییه به همراهی بخشی از نیروهای نظامی که پشت سر چماقداران و قمه کشان است، آگاهانه زخم زدن و کینه انباشتن و نفرت و انتقام انبار کردن را هدف خود قرار داده اند. آنان ظاهرا حساب می کنند که با انباشته کردن خشم و نفرت فضا را خشونت بار خواهند کرد و برخلاف فضای آرامش که در آن نظامیان و تفنگ بدستان حرفی برای گفتن ندارند در فضای خشونت آنان از ابزارهای خشونت قویتر و تعیین کننده تر برخوردارند و می توانند ابتکار عمل را بدست گیرند. بخشی از خشم و ناراحتی دستگاه قضایی از شکایت نیروی انتظامی از چندتن از عوامل چماقدار و تلاش برای خنثی کردن جنبه های آرامش بخش و تنش زدای آن از طریق یورش و گروگانگیری دانشجویان از همینجا ناشی میشود.
درست به همین دلیل دستگیری وسیع دانشجویان در روزهای اخیر، بویژه از میان رهبران انجمنهای اسلامی دانشجویی صورت گرفت که در این حوادث بیش از همه برای حفظ آرامش کوشیدند و حتی از همین رو مورد خشم برخی محافل افراطی و تلویزیونهای سلطنت طلب خارجی هم بودند. تلویزیونهایی که پیوسته برضد دفتر تحکیم وحدت و انجمنهای اسلامی دانشگاهی سم پاشی میکردند و می کنند.
قوه قضاییه با دستگیری رهبری انجمنهای اسلامی می خواهد از یکسو یک جریان اصلاح طلب، آرامش خواه و مسالمت جو دانشجویی را از صحنه خارج کند تا عرصه بدست عناصر بیشناسنامه و ماجراجو بیفتد و از سوی دیگر میکوشد با حذف یک جریان رهبریکننده که میتواند به حرکات دانشجویی جنبه آگاهانه و هدفمندانه بدهد این حرکات را به شورشهای کور و انتقامی فاقد رهبری و در نتیجه بی آینده تبدیل کند و ضمنا از جنبه انفجاری و خشونتامیزی که این حرکات در این شرایط بخود خواهد گرفت بسود گسترش فضای نظامیگری استفاده کند.
آنان همچنین حساب می کنند که در فضای تنش و کینه و انتقام دیگر سخن آنانی که مفهوم این حرکات را میفهمند و میکوشند آن را خنثی کنند و از ضرورت حفظ آرامش و مسالمت و کشاندن مردم به صحنه سخن می گویند خریداری نخواهد داشت و عرصه به دست افراد ماجراجو و یا وابسته خواهد افتاد که سرکوب آنان بسیار ساده تر خواهد بود.
اما این دستگیری ها و عزمی که قوه قضاییه برای حمایت از چماق کشان جزم کرده است با نامه سرگشاده اخیر فرمانده نیروی انتظامی به رییس قوه قضاییه چیزی دیگر را نیز نشان میدهد. فرمانده نیروی انتظامی در این نامه ضرورت محاکمه عوامل حمله به خوابگاه دانشجویان علامه طباطبایی را گوشزد کرده بود و انتشار سرگشاده این نامه نشان میدهد که از قرار نقش دستگاه قضایی و بخشی از نیروهای نظامی در این اقدامات و اهداف و مقاصد انان نیز لو رفته و حتی جریانی از داخل جناح راست نیز نگران پیامدهای آن است. به همین دلیل یورش به دانشجویان این بار ابعاد و دلایل دیگری نیز دارد و همه تلاش برای آن است که عوامل پشت سر جریان چماق و نظامی گری نجات پیدا کنند. قوه قضاییه با یورش به دانشجویان و حمایت از جریان چماقدار در واقع دارد از ادامه مدیریت خود بر راس دستگاه قضایی دفاع میکند. همه چیز نشان میدهد که ارتباط این گروهها با قوه قضاییه چنان تنگاتنگ است که اگر جریان چماق نه حذف که حتی تضعیف شود این مدیریت دیگر نمیتواند برسر مقام خود باقی بماند.
پیام برای این مطلب مسدود شده.