19.10.2006

پای منبر آیت الله عباس عبدی

خُسن آقا: نگفتم وای بر احوال ملت ایران!؟ این آقا مثلا تحصیلات دانشگاهی دارد، به جای صرف وقتش برای رفع مشکلات اصلی جامعه به روضه خوانی روی آورده. باور کنید عمه من که دوکلاس سواد هم ندارد عقل‌اش از این آقای دانشگاه رفته بیشتر است.
وبلاگ عباس عبدی:
وجه شخصي دين در اسلام
مي‌خواستم تمام نكات اصلي و حاشيه‌اي را كه در خصوص پرسش مربوط به عيد سعيد فطر مطرح كردم در همان روز عيد بنويسم اما چون طولاني مي‌شد ترجيح دادم كه برخي نكات حاشيه‌اي ولي مهم را پيش از عيد بیان کنم، سپس به نكته اصلي پرسش بپردازم. در اين نوشته خواهم گفت كه چه نتيجه‌اي از رويت ماه در تائید وجه شخصي دين در اسلام مي‌توان گرفت.

به لحاظ عيني در هر منطقه معيني فقط و فقط يك شب است كه ماه با چشم عادي قابل رویت است و از اين حيث بايد گفت در عالم واقع و عيني فقط و فقط يك روز معين مي‌تواند عيد باشد (در منطقه معين) اما به لحاظ شرعي اين چنين نيست. بلكه ممكن است يك روز براي فرد «الف» عيد باشد و واجب است كه افطار كند و همان روز براي فرد «ب» روز پاياني رمضان است و واجب كه است روزه بگيرد. چطور؟ فرض كنيد كه شما و فرد ديگري براي چند روزي به منطقه دورافتاده رفته‌ايد و دسترسي به جايي و خبري هم نداريد، در غروب 29 رمضان يكي از شما دو نفر ماه را مي‌بيند، ولي ديگري به حرف او اعتماد ندارد و خودش هم ماه را نديده است، در اين صورت براي روز بعد، فرد اول بايد افطار كند و فرد دوم واجب است كه روزه بگيرد، و هر دو هم وظيفه شرعي و واجب خود را انجام داده‌اند، اما مي‌دانيم كه فقط و فقط يك روز مي‌تواند عيد باشد. از اين مثال بيرون بياييم. شما در تهران هستيد و دسترسي به نظرات حكومت و مراجع و… داريد، اگر به هر دليل اظهارنظر اين افراد براي شما حجت نباشد [گرچه چنين حالتي كم رخ مي‌دهد] و خود شما هم شخصاً ماه را نديده باشيد، بايد روز سي‌ام را روزه بگيريد.
در واقع اين نگرش كاملاً صحيح است، زيرا اگرچه در واقعيت امر فقط يك روز عيد است، اما هر كس موظف است برحسب درك و مسئوليت خود عمل كند. حتي در تقليد از مراجع نيز، هر فرد موظف است كه شخصاً و با مسئوليت خود مرجع خود را برگزيند. مثال ديگر در نماز جماعت است، اگر شما در عدالت امام جماعتي شك داشته باشيد و يا مطمئن به ناصالح بودن او باشيد، نمي‌توانيد به او در جماعت اقتدا كنيد، اما فردي كه چنين اطلاعي را ندارد و فكر مي‌كند كه وي عادل است مي‌تواند در نماز به او اقتدا كند و از نظر شرع همان قدر كه خواندن نماز فرد اول به آن امام جماعت موجب بطلان نماز اوست در مورد دومي موجب ابطال نمي‌شود.
خوب! وقتي كه در موضوعي به اين عيني و روشني كه اتفاقاً بايد جمعي هم باشد (زيرا نماز عيد فطر خوانده مي‌شود) تشخيص مسأله كاملاً جنبه شخصي دارد، چطور مي‌توانيم در امور ديگر اجازه درك و فهم مطلب را از شخص سلب كنيم و او را مجبور به متابعت چيزي به نام دين كنيم. برخلاف مسيحيت كه پاپ و واتيكان فارغ از انتخاب مردم مرجعيت مذهبي براي كليه كاتوليك‌ها دارند، در اسلام اصولاً‌ چنين مرجعيتي وجود ندارد، و اگر هم باشد، متمركز نيست، زيرا اينگونه مرجعيت‌ها در اسلام و به خصوص شيعه با گزينش و اراده اشخاص و تابعان شكل مي‌گيرد. اگر مرجعيتي عام پيدا مي‌شود (مثل زمان آيت‌الله بروجردي)، به واسطه اين است كه توده مسلمانان آن را عام مي‌كنند، و اين عموميت در ذات مرجعيت (چه سياسي و چه مذهبي) نيست، به همين دليل در ادوار ديگر بسيار پراكنده و متنوع است (مثل حالا)، در حالي كه واتيكان و پاپ هميشه واحد و متمركز بوده‌اند.
اين ضرب‌المثل كه گفته مي‌شود كه «كسي را در قبر ديگري خاك نمي‌كنند» مصداق روشن مسئوليت شخصي در فهم دين است، حال اين فهم گاه مستقيم است و گاه غيرمستقيم (مثل توده مردم در تقليد از مراجع) كه در مورد اخير هم باز مسئوليت برعهده فرد انتخاب‌كننده است. با اين توضيحات چگونه عده‌اي به خود اجازه مي‌دهند به نام شرع و دين مردم را مجبور به انجام كاري نمايند و از آنان هم بخواهند كه آن دستور و امر را عين شرع و اسلام بدانند؟ اگر در مسأله‌اي به سادگي رويت ماه كه امري كاملاً فني و تكنيكي است نمي‌توان كسي را به نام شرع مجبور به پذيرش كرد، چگونه در امور غير فني و محتوايي مي‌توان چنين كرد؟ البته دولت مي‌تواند يك روز را به صورت رسمي عيد اعلام كند، اما اين متفاوت است با آن عيد فطري كه در شرع آمده است. به همين دليل حكومت‌ها مي‌توانند مردم را به واسطه قانون يا حتي زور وادار به انجام يا ترك اموري كنند اما اين هرچه باشد، شرع نيست. زيرا در اسلام شرع جز با مسئوليت شخصي محقق نمي‌شود.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates