“مسئولیت پذیرش آتش بس در جنگ ایران و عراق متوجه مردم ایران است”
خُسن آقا:
به این میگویند فرافکنی! آقایان! ملت ایران خواهان جنگ نبوند و در نتیجه اینکه خواهان پایان آن باشند امر مسلمی است که نیاز با استدلال ندارد. مساله امروز این است که کدام حرامزادگانی چوب خشک در تنور جنگ میریختند تا آنرا بعنوان یک “نعمت” برای حفظ بیضه آخوندیسم گرم نگاه دارند. امروز نیز ملت ایران خواهان جنگ نیتسند ولی باز حرامزادگانی حیزم خشک در این تنور میریزند تا منافع خود را از این طریق تامین کنند.
رسانه خبری:
“قدرتالله رحماني مشاور وزير ارشاد در امور ايثارگران: آقاي هاشمي معتقد بود يكي از دلايل پذيرش توقف جنگ -كه در نامه هم آمده- اين بود كه مردم ديگر مثل گذشته شور و شوق براي نبرد نداشتند و چون در نامه به اين مسئله اشاره شده است،مصلحت نيست كه اين موارد در دسترس عموم قرار گيرد”. مشارو وزير ارشاد در امور ايثارگران ادامه داد:” اين يك مصلحتانديشي جالب توجه از سوي رييس مجمع تشخيص مصلحت بود كه عليرغم در اختيار داشتن جايگاه جانشيني فرمانده كل قوا حتي در آن شرايط بعد از جنگ نيز حاضر نبود مسئوليت پايان نبرد را متوجه مردم كند.”
متن کامل این خبر به نقل از خبرگزاری البرز به شرح زیر است:
“قدرتالله رحماني مشاور وزير ارشاد در امور ايثارگران با تاكيد بر اينكه محتواي نامه امام خميني(ره) در مورد جنگ مطلب تازهاي ندارد، خاطرنشان كرد:جنگ رسانهاي ميان هاشمي رفسنجاني و محسن رضايي مدتها پيش از انتشار اين نامه وجود داشته است و بسياري از مباحث مطروحه در اين نامه قبلاً توسط اين دو ارائه شده بود.
رحماني با اشاره به مجموعه مصاحبههايي كه وي(از سوي كيهان) در سال ۸۲ با رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام انجام داده و بعدها به صورت يك كتاب با نام «بيپرده با هاشمي» منتشر شد، تاكيد كرد: در بخشي از اين گفتگو تحت عنوان «جنگ و ختم جنگ» مواردي از جمله نامه آقاي محسن رضايي به آقاي هاشمي و مسئولان مطرح شد كه بعدها توسط آقاي رضايي در مصاحبه با روزنامه ابرار به آن پاسخ داده شد.
وي در ادامه افزود: من در حين مصاحبه وقتي اين مطالب را از آقاي هاشمي شنيدم، از ايشان خواستم كه اين نامه را در اختيار كيهان قرار دهد، اما ايشان با استناد به اينكه اين نامه محرمانه است، از ارائه آن خوداري كرد و محورهايي از نامه را بيان كرد كه شامل اختلاف بين سپاه و ارتش، نامه محسن رضايي درمورد نيازهاي سپاه در جبهه، اعلام نظر دولت مهندس موسوي درمورد دراختيار نداشتن امكانات مورد اشاره در اين نامه، غير واقعبينانه خواستن درخواست آقاي رضايي از سوي امام ميشد.
عضو هيأت منصفه دادگاه مطبوعات با اشاره به اينكه قصد ديگر هاشمي رفسنجاني از عدم ارائه نامه اين بود كه متفاوت با محتواي نامه مذكور نتيجهگيري ديگري حاكي از ايستادگي مردم ايران حتي در اواخر جنك داشته باشد، تصريح كرد: آقاي هاشمي معتقد بود يكي از دلايل پذيرش توقف جنگ -كه در نامه هم آمده- اين بود كه مردم ديگر مثل گذشته شور و شوق براي نبرد نداشتند و چون در نامه به اين مسئله اشاره شده است،مصلحت نيست كه اين موارد در دسترس عموم قرار گيرد.
رحماني با بيان خاطرهاي به نقل از هاشمي رفسنجاني درباره نداشتن روحيات لازم در ميان سپاهيان در يكي از عمليات اواخر جنگ گفت: از نظر آقاي هاشمي يكي از دلايل پذيرش قطعنامه پايين آمدن روحيه رزمندگان و عدم تمايل مردم براي رفتن به جبههها بود و اين مسئله با آنچه كه در نامه به آن اشاره شده بود، تطبيق ميكرد، اما ايشان اعلام كرد كه چون قصد دارد در نتيجهگيري اين بحث در جريان مصاحبه اعلام كند كه مردم ايران تا آخر دوران دفاع مقدس با شهامت تمام در مقابل سختيهاي جنگ ايستادگي كردند و مسئولان نتوانستند امكانات لازم را براي اين حضور پرشور فراهم آورند، بنابراين نبايد نامه مزبور انتشار پيدا كند.
مشارو وزير ارشاد در امور ايثارگران ادامه داد: اين يك مصلحتانديشي جالب توجه از سوي رييس مجمع تشخيص مصلحت بود كه عليرغم در اختيار داشتن جايگاه جانشيني فرمانده كل قوا حتي در آن شرايط بعد از جنگ نيز حاضر نبود مسئوليت پايان نبرد را متوجه مردم كند.
وي با طرح اين سئوال كه از آقاي هاشمي بايد پرسيد كه در حال حاضر چه تغييري در شرايط و مصالح نظام پيش آمده كه ايشان انتشار نامه مذكور را خلاف مصلحت تشخيص ندادند، تصريح كرد: به نظر ميرسد كه در شرايط سياسي كشور كه ما در آستانه انتخابات مجلس خبرگان و شوراها هستيم، اطرافيان آقاي هاشمي كاري غير مسئولانه انجام دادند و متاسفانه در بسياري از مقاطع مختلف انقلاب اين اطرافيان عامل اصلي تخريب آقاي هاشمي بودند.
عضو هيأت منصفه دادگاه مطبوعات تاكيد كرد: قابل پذيريش نيست كه آقاي هاشمي با آن سوابق درخشان در جنگ و انقلاب دست به چنين اقدامي بزند و اين نامه باهدف تخريب ايشان توسط اطرفيان نادان و مشكوك ايشان صورت گرفت.
رحماني با اشاره به اينكه مصلحت عدم انتشار اين نامه در چنين موقعيتي كمتر از عدم ارائه آن در سال ۸۲ نيست، تصريح كرد: سايتها و ديگر مراكز خبري مواردي از نامه را منتشر كردند كه به تصريح دبيرخانه شوراي عالي امنيت ملي قابل انتشار نيست و اين مسئله مستمسكي براي تحت فشار قرار دادن نظام در شرايط فعلي خواهد بود و از سويي ديگر برخي از سايتها نيز با بياني استهزاگونه از مطالب امام در آن نامه مبني بر نوشيدن جام زهر ياد ميكنند و اين مسئله نشان ميدهد كه در شرايط فعلي انتشار نامه به مصلحت نبود.
وي با تقدير از عملكرد هاشمي رفسنجاني و رضايي در دوران دفاع مقدس خاطرنشان كرد: اين نامه حقانيت هيچ كس را به اثبات نميرساند. تنها حقانيت راه حق و راه و نگاه آرماني امام و بسيجيان را اثبات كرده و ثابت ميكند كه امام راحل با نام و ياد خدا و براي انجام تكليف وارد ميدان شد و تا آخرين لحظه بر سر ايمان و عقيدهاش ايستاد و آن روزي كه جنگ را مناسب تشخيص داد، جنگيد و آن زمان كه صلح را مناسب ديد، صلح كرد. ”
” ۹ مهر ۱۳۸۵ (۱ اکتبر ۲۰۰۶)”
پیام برای این مطلب مسدود شده.