همسر الهام:کاش احمدی نژاد زودتر رييس جمهور مي شد تا ملت ″آدم″به حساب آیند
خُسن آقا:مجددا خانم فاطمه رجبی گوزید
عصرایران: الحق که ″ضرغامی″ هم برای مافيا ابزار خوبی است /حدادعادل وقت خواندن مقاله های انتقادی نسبت به کارکرد مجلس را ندارد /شگفت تر آنکه امروز درد مردم حتی ″ خاتمی″ را هم دردمند کرده تا بياد بياورد که به احمدی نژاد پيرامون توزيع فقر هشدار داده بود
عصر ایران – همسر سخنگوی دولت ، در یادداشتی که در سایت منسوب به خویش منتشر کرده است ، هاشمی رفسنجانی،خاتمی، رییس قوه قضاییه، رییس صدا وسیما،حداد عادل، خوش چهره و بقیه را به باد انتقاد گرفت و نوشت:ای کاش زودتر احمدی نژاد رييس جمهور مي شد که ملت ″ آدم ″ به حساب بيايند!
متن کامل این یادداشت – بدون هیچگونه پیشداوری راجع به محتوای آن – در زیر می آید:
اين که گرانی در برخی کالاها به وجود مي آيد و اين که مقام معظم رهبری نسبت به رفع آن به دولت رهنمود داده اند, برای فضاسازی و بلوای جناح ها دليل موجهی پيش نمي آورد. چرا که اين قصه جناحی سر دراز دارد. از سوی ديگر کاهش قيمت اجناس و فراوانی برخی کالاهای ضروری هم مساله ای است که از چشم کم سوی شکست خوردگان در انتخابات همواره دور می ماند. به راستی به استثنای سياسی کاران و قدرت طلبان و باندهای قديم و جديد مافيايي و هواداران نامزدهای پرمساله با پرونده های مالی سنگين در انتخابات نهم, چه کسی در اين کشور منکر آن است که ” احمدی نژاد“ برای خدمت به مردم و اجرای عدالت يک لحظه آرام ندارد ؟!
چه کسی انکار می کند که اگر وکلای مجلس با داشتن ماشين های مدل ؟ و حقوق و مزايا و سفرهای خارجی و پی در پی و مرخصی های بی حساب, گاه موکلان خود را نظاره می کنند, دکتر احمدی نژاد و مردان دولتش با بسياری از افراد ديگر حضوراٌ ملاقات دارند, دردهای آنها را می شنوند و مشکلات شخصی ايشان را رسيدگی می کنند.
از اين روی “ مردم گرايي” شديد و غليظ کنونی و اين“ دردمندی برای مردم” و اين همه غم و بيماری دو جناح از ″ گرانی ″ و ″ فقر″ سبب ميشود تا ملت بگويند :
ای کاش زودتر احمدی نژاد رييس جمهور مي شد که ملت ″ آدم ″ به حساب بيايند. ″ گرانی ″ مطالبه آنها با باشد. ″ فقر″ واقعيت پيدا کند و مخارج دولت ″ زير ذره بين های سياه″ راست و چپ برود.
واقعيت آن است که هر دو جناح مسير آلوده ای را در پيش گرفته اند. نامش را هرچه بگذارند و پوشش آن را هر رنگي بدهند, مطمﺌن باشند مردم ″ بنيان ها″ را دريافته و بر آن تامل دارد. روند تخريب گری فاجعه آميز انتخابات به شهادت ملت حتی يک لحظه هم پس از پيروزی دکتر احمدی نژاد توقف نداشته است.
آن ويرانگری بی سابقه با اشتباه گمانه زنی های سياسی پيرامون اولويت بندی برنامه های احمدی نژاد در انتخابات, ″ پروژه فرهنگ″ را ميدان تاخت و تاز خود قرار داد. ملت بخوبی بخاطر دارد يک دارنده لباس روحانی که نامزد کنونی خبرگان رهبری هم هست ″ رای دادن به احمدی نژاد را بدليل مرتجع بودنش يعنی ديندار بودن او حرام اعلام کرد.″ و يک همپالکی او اخطار داد که اجرای ″ حرام و حلال الهی توسط احمدی نژاد به جداسازی قبرستانهای زنانه و مردانه خواهد انجاميد″ و ديگری گفت : پياده روها هم ديوارکشی خواهد شد و …
در يک کلمه ملت به ياد می آورد که چه سخن ها که گفته نشد, چه تخريب ها که انجام نگرفت و چه اظطراب و وحشتی که از ″ جمود ″ و ″ تحجر″ و ″ ارتجاع″ مردم را بمباران نکرد. اما اراده الهی به اين ″ وحدت تخريب و ترور″ پاسخ داد و آرای مردم را معجزه آسا بر گرد احمدی نژاد رقم زد و اين يعنی ايستادگی آگاهانه و يکپارچه ملت در برابر مافيای خطرناکی که با همه وجود ملت را به مصاف گرفته بود.
به گفته ″ محسن آرمين″ آن موج عظيم تخريب و ترور برآيند اشتباه اصلاح طلبان و همراهانشان از″ اولويت های برنامه های احمدی نژاد بود.″ به همين جهت به محض آغاز بکار رييس جمهور ميدان ″ اقتصاد″ محل ترکتازی آنان واقع شد و ″ مردم″ در اين ميدان″ نور چشم ضد مردمی ترين افکار و عقايد و سلايق شدند.″
حزب ها, گروهها, باندها, مطبوعات, راست, چپ , صاحبان قدرت پيشين همه و همه به برکت صدا و سيمای ضرغامی هرچه تير در ترکش داشتند و دارند به سوی احمدی نژاد پرتاب می کنند. چرا ؟ ملت به درستی واقعيت را دريافته است : ″ احمدی نژاد نه تنها خارج از حلقه مافياگران است, بلکه در انديشه اش قطع دست اين اژدهای هفت سر را می پروراند.
از اين روی بايد فرصت های او را سوزاند, کاه را کوه کرد, هر سخن و قدم و عمل را تخريب نمود و هرکاری انجام داد تا نيمه راه احمدی نژاد از پای بيفتدو مافيا دوباره بر مسند کار قرار بگيرد.″ به معنای ديگر ملت بايد بفهمد خارج از حلقه مافيا هيچ کس ديکر را به رياست جمهوری نمی تواند برگزيند ؟!
به هرحال امروز همه مردم گرا شده اند و همه از گرانی که″ گويي يک پديده عجيب و جديد و بی سابقه است برای مردم مينالند″ الحق که ″ضرغامی″ هم برای مافيا ابزار خوبی است و در بست پوشش همه چيز را توام با کمرنگ کردن, حذف, تضعيف و تخريب دولت دنبال می کند.
امروز رييس دولت سازندگی با نوعی دهن کجی به مردم از عدالت به توزيع فقر تعبير می کند و آن را خيانت می خواند!!! و شعور مردم را ناديده می گيرد که 8 سال توسعه″ فقر فزاينده″ را به مردم ارزانی داشت و ″خاندان های سرمايه خوار″ را در حلقه های به هم فشرده حاکميت بخشيد. شگفت تر آنکه امروز درد مردم حتی ″ خاتمی″ را هم دردمند کرده تا بياد بياورد که به احمدی نژاد پيرامون توزيع فقر هشدار داده بود. امروز رييس قوه قضاييه به دولت اخطار مي دهد که گرانی بی رويه !؟ را رفع و فتق کند.
امروز رييس مجلس مدام اعلام خطر مي کند, هشدار می دهد اما او وقت خواندن مقاله های انتقادی نسبت به کارکرد مجلس را ندارد و مردم را هم از دادن نامه به مسولان توبيخ مي کند. امروز وکلا, مردم دوست شده اند. اقليت و اکثريت و از گرانی به مانند يک″ مولود تازه ″ برای مردم می نالند. وکلايي که 70 نفر از آنها در مجلس ششم حضور داشتند و در مجالس پيشين هم تعدادی از آنها صاحب کرسی بوده اند اما ″له شدن اکثريت مردم را زير چرخ های فقر فزاينده گرانی سرسام آور و ديگر مصيبت ها نه ديدند و نه شنيدند.″
امروز کارشناسان هم افزايش يافته اند و هم بسيار مردم گرا. کارشناسانی که به همه امور وقوف کامل دارند و همه با داشتن سمت های متفاوت يک دکتر هم پيشوند نامشان شده است و البته بيشتر تزيينی است و همه برای مردم عليه دولت فرياد سر مي دهند.
اين فضای مسموم, البته″دکتر توکلی″ را به انصاف وا مي دارد که به″جنگ روانی پيرامون گرانی″ اشاره کند و مطبوعات چی ها را به پاسخگويي در پيشگاه خداوند انذار دهد و خبرنگاران را به اطلاع رسانی واقعی و نه جنجال آفرينی رهنمون شود.″
اما در سوی ديگر″خوش چهره″ که از آغاز بکار دولت نهم حتی يک جمله جز ناسزا و تخريب و تضعيف عليه دولت از او شنيده نشده 16 سال روند سکولار کردن جامعه و برنامه های نمودن از بالا را از خاطر برده به همين دليل اينک به هراس افتاده است که عملکرد دولت در آينده جامعه را به لاثيم سوق دهد ؟!!″
از او می پرسم عملکرد مجلس چطور ؟ شهرداری چطور ؟ شورای شهر ؟ آيا مردم فقط يک ″ چشم″ دارند و مقدار کمی″ شعور″ که آن را هم به عملکرد دولت طبق روال کار حزبها و باندها و تخريب ها و تضعيف ها نموده اند ؟ آيا مجلس را و تصويب ورد لوايح را و نطق ها را و خط و نشان کشيدن ها را و تخريب ها و دشنام ها را و … ملت را از دستور کار خود خارج کرده است ؟
اما من در اين واويلای خيلی مردم گرايانه بياد مي آورم روزی از روزهای اوج توسعه و سازندگی را که در مغازه ميوه فروشی بر خود لرزيدم و هنوز از يادآوريش بشدت متاثر می شوم. آن روز که رييس دولت در خطبه های نماز جمعه سخنرانی ها و … همراه با دهها تريبون يار و ياورش از ″رفاه مردم″ ميگفت و ثمربخشی برنامه های توسعه را مدام بر سر و جان مردم ميکوفت. همان روز که زن بدحجابی به دليل قيمت سرسام آور ميوه نيم کيلو زردآلوی خريده را پس از شنيدن قيمت بسيار بالای آن به فروشنده باز گرداند. آن زن کودک خردسالی هم در آغوش داشت. اما نه آن روز و نه فردای اصلاح طلبانه و نه امروز هيچ يک از اين حنجره های مردم دوست کمترين زحمتی به خود نداد از گرانی و بيدادهای رفته بر ملت مانند امروز فرياد کند. چرا ؟
باز بياد می آورم يک برنامه تلويزيون هنگام افطار ماه رمضان در دوره درخشان اصلاح طلبی را که ثمره شوم ″توسعه و سازندگی″ بود. در آن برنامه زن جوانی با تمام عزت نفس از نبود حتی نان بر سر سفره افطارش اشک ريخت و شوهر جوانش با دست صورت خود را پوشانيد. اما باز هم هيچ گوشی نشنيد و هيچ چشمی نديد. فردای آن روز مقاله ای تحت عنوان ″آی صاحبان پژو پرشيا, زن جوانی بر سفره نان ندارد″ خطاب به مجلسيانی نوشتم که دهها نفر از اکثريت امروز مجلس در آن حضور داشتند. چرا که دولت در فکر اصلاحات بود و هيچ صدايي را جز آن نمی شنيد!
اما نه آن وکيلان و نه آن وزيران و نه رييس قوه قضاييه و نه هيچ کارشناسی وقت خواندن آن مقاله را نداشت و ديدن آن صحنه هم از تلويزيون حتماٌ ″حرام″ بود و اينها همه يعنی اصلاحات و توسعه يعنی آنچه دهها وکيل اين مجلس و دهها حزب و گروه و باند برای استمرار برنامه های آن پيرامون رقيب احمدي نژاد حلقه زدند و برای رای آوردنش آنچه توانستند انجام دادند.
باز هم بياد مي آورم روز قدس سال گذشته که وکيلی را ديدم بر ماشين مدل بالا ؟! – که حتی نامش را نميدانم- سوار!! او که پيشتر چفيه بر گردن داشت و داعيه هايي را سر ميداد و امروز حتی در نحوه لباس پوشيدن از مدرن های هم کسوت خود پيروی می کند. به او گفتم : اين همه مخالفت – البته نقد – با احمدی نژاد نزد خداوند پاسخگويي دارد. او فرمان ماشينش را چرخانيد و سراسيمه گفت : من … و امروز مي بينم علاوه بر اينکه در تغيير يک وزير از سوی رييس جمهور شيون و غوغا ميکند حتی افطاری دادن رييس جمهور هم او را خيلی داغدار نموده است ؟!
می گويم گرانی را چرا نبايد با افشای پشت پرده ها دنبال کرد. ملت از رييس قوه قضاييه انتظار دارد به جبران سالها سکوت در قبال اين امر با حداقل يک مورد مبارزه با مفاسد اقتصادی- مفسد اقتصادی از نوع مافيايي آن – احمدی نژاد را در اجرای عدالت همراهی کند. ايشان مي تواند پس از اين يک مورد فرياد از گرانی سر دهد و البته آنگاه با استقبال ملت رويارو شود.
ملت از رييس مجلس و وکيلان چه انتظاری دارد ؟ تنها می توان گفت مردم خشم رييس مجلس در برابر اظهار اعلان ليست 70 نفره مفسدان اقتصادی توسط رييس جمهور از ياد نخواهد برد. هر چند که پی در پی تيترهای روزنامه های چپ و راست از فريادهای ضد گرانی او پر شود. ملت از وکيلان چه توقعی می تواند داشته باشد آنگاه که وکيل تهران روحانی و معلم اخلاق دردمندی نسبت به مردم چنان بی تابش می کند که اين جمله بسيار اخلاقی او تيتر روزنامه دوم خرداد می شود : ″دولتمردان زيپ دهنشان را ببندند و در مورد گرانی ها حرف نزنند.″ به روی چشم, آقای وکيل و معلم اخلاق !!
اما من و بسياری از موکلان متاسفانه يا خوشبختانه نمی توانيم فراموش کنيم که شما از نخستين کسانی بوديد که در برابر مخالفت دکتر توکلی با گرفتن موبايل نمايندگان در آغاز بکار مجلس اصول گرای هفتم با همين خشم فرياد برداشتيد : من اولين کسی هستم که در برابر مخالفين خواهم ايستاد ؟ و باز هم فراموش نمی کنيم که شما بارها با رقيب احمدی نژاد با صراحت و قاطعيت حتی پس از پيروزی احمدی نژاد تجديد بيعت نموده ايد. آيا خدای شما هم می پذيرد که گرانی امروز را يک پديده خلق الساعه و با اين دردمندی عليه دولت آن هم با اين اخلاق گرايي علم کنيد ؟ ملت که پذيرا نيست اين را.
به همه اين دلسوزان اعم از دارندگان مسوليت, مطبوعات ,کارشناسان و غيره اطمينان می دهم که :
ملت مطمن است احمدی نژاد نه ″باند″ دارد و نه ″حزب″ و ″گروه.″ او مردی از جنس مردم و برای مردم است. عدالت خواه است و از جيب ملت برای خود کاخ ماشين تشريفات حقوق و مزايا و برپايي همايش تهيه نمی کند و آينده خود و فرزندان و خاندانش را تضمين نمی نمايد. او مثل مردم و بيش از همه مردم از گرانی ها رنج می برد اما بر خلاف دولتمردان گذشته دستورالعملهای توسعه و اصلاحات را ناخوانده به اجرا نمی گذارد.
مردم گفته ها, نوشته ها و رفتارهای همه دل سوزان امروز !!؟ را با سکوت, تاييد و تحسين ديروزشان از اصلاح طلبی و توسعه به خوبی در ذهن نگهداشته اند. همين است که با اين دل نگرانی ها نه تنها تحريک نمی شوند بلکه برای ياری احمدی نژاد فرصت بيشتری در اختيار او می گذارند. در عين آنکه هم تحرکات فرصت سوز تخريب گران دو جناح را بدقت دنبال می کنند و هم اهداف سياسی را ″سياستمدارانه″ مورد توجه قرار می دهند.
مردم مراقب رفتار قوتی مقننه و قضاييه هستند. مطبوعات را بخوبی می شناسند. رسانه ضرغامی را بی اعتماد طرد می کنند. مردم ″واقعيت ها″ را درک می کنند و آنها را با سخن و عمل صادقانه مخلصانه و به دور از هر شايبه احمدی نژاد ارزيابی می نمايند.
مردم يادشان نرفته که در سال 83 تنها قيمت هر کيلو مرغ 2150 تومان در بازارها بود و دولت آن را 1850 تومان اعلام می کرد. حال ديگر ارزاق چگونه بود ؟ اما نه مجلس و نه اين خيل عظيم دردمند از ″بيداد گرانی″ دردی احساس نمی نمودند. قوه قضاييه هم سرگرمی های بسيار داشت و وقت کار ديگری را نمی يافت. آن روزها که هم وهمه از راست و چپ گرفتار مردم سالاری بودند يا ″دينی″ يا ″ضد دينی.″ ″دموکراسی″ دردشان بود. ″خواه با دين سازگار″ و″ خواه دين سوز و بنيان فکن.″ جامعه مدنی غم شب و روزشان بود. به هر کجا که می رفت و هر چاهی را که ميکند …
بنابراين مردم هوشمند هستند, دينمدارند, مرز ميان اخلاص و صداقت, اخلاق گرايي و اخلاق ستيزی, دين مداری و فريبکاری, عدالت محوری و حزب محوری و در يک سخن″ دين گرايي″ و″ خدا گرايي″ را به خوبی می شناسند. لباس و اسم و نشان و ديگر درجات ميدان سياست مردم را طعمه خود نخواهد کرد. آنها بخوبی می دانند که برای هر دو جناح ″ کرسی رياست جمهوری″ هدف و مقصد است. اما آيا اين تلاش نافرجام, فرجامی خواهد داشت ؟!
پیام برای این مطلب مسدود شده.