16.06.2003

من و آقا – بخش ۱۷خاطرات محرمانه علمدار آقاها

یکشنبه ۳ خرداد
«شرف» یابی! آقا فرمودند در بیت را از داخل قفل کن. ترسیدم و توکل بر خدا در گوشه ای نشستم. ناگهان دیدم سه نفر از پشت پرده بیرون آمدند. آقا با اشاره به من فرمودند، هذا مشاور، هذا علمدار! و از من پرسیدند فتواها را آوردی. بسته کاغذ را به آقا دادم. آقا دومرتبه فرمودند هذا فتوا، هذا صد تا فتوا و البقیه جمعه حاضر! و از رئیس آن سه نفر پرسیدند، شما چند فتوا لازم؟ طرف ها هر چند فارسی نمیدانستند ولی فهمیدند و رئیسشان جواب داد، الف او الفین! آقا پرسیدند چند تا میخواهند؟ عرض کردم هزار تا یا دو هزار تا. آقا مجددا فتواها را از طرف گرفتند و چندتایش را برداشتند و فرمودند، هذا مال ایرانی، هذا مال کشتن مخالفین ایرانی. آنها خندیدند. آقا هم خندیدند. آقا ادامه داد، هذا فتوی مال مصباح، هذا نمبر یک(شماره یک) هر سه نفر شعار دادند، ثوره، ثوره حتی النصر و پای آقا را بوسیدند و در حالی که از بوی پای آقا به سکسکه افتاده بودند از در عقب بیرون رفتند. از آقا پرسیدم اینها کی بودند آقا فرمودند، القاعده! گفتم اینها اهل تسنن هستند چرا برای کشتن از ما فقط فتوا میگیرند؟ آقا گفتند چون ما ولی امر مسلمین جهان هستیم! فهمیدم القاعده در حال از بین رفتن برای خود شریک میتراشند و این پوست موز را زیر پای آقا گذاشته اند!

دوشنبه ۴ خرداد
«شرف»یابی! آقا زار زار گریه میکردند و تا مرا دیدند فرمودند: من از بیگانگان هرگز ننالم، و ادامه دادند یعنی نه این که اصلا ننالم! و از من پرسیدند مگه من چند سالمه؟ با لکنت جواب دادم فکر میکنم سی هفت هشت سال! آقا با هق هق گفت حالا بگو چهل سال. گفتم خدایا خدایا از عمر ما بکاه و بر عمر آقا بیفزا! آقا باز پرسیدند حضرت امام چند سال عمر کردند؟ گفتم مگر حضرت امام مرده اند؟ آقا فرمودند نخیر ارتحال فرموده اند! و دو مرتبه سئوال کردند، حضرت امام در چند سالگی جام زهر را به سلامتی رفتند بالا؟! گفتم در سن نود و اندی جام انگبین را نوشیدند! آقا با عصبانیت گفت پس چرا به من که هنوز در عنفوان جوانی هستم جام زهر تعارف میکنن؟! و دوباره زار زار زدند زیر گریه. منهم گریه ام گرفت و گفتم حالا که گریه اش فراهم شده اجازه بدهید روضه دو طفل مسلم بخوانم، خواندم و آقا زار زار به حال خودشان و من گریه کردند!

سه شنبه ۵ خرداد
آقا فرمودند شنیده ام رضا پهلوی دیروز سخنرانی داشته، عرض کردم گویا مخالفین ایشان میخواسته اند چند تا سئوال از وی بکنند اما شاه الهی ها حسابشان را رسیده اند. آقا گفتند از ما یاد گرفته اند! گفتم قرار شده مخالفین را بفرستند به اوین! آقا فرمودند، اوین که در اشغال ماست. گفتم به همین خاطر شعار میدادند«وطن» عزیز دوباره آزادت خواهیم کرد. آقا گفتند دوزار بده آش به همین خیال باش! گفتم مثل این که شعار میدادند جاوید شاه جاوید شاه! آقا گفتند اکبرشاه خیلی عصبانی شده و به دولت کانادا اعتراض کرده که ما در کانادا سرمایه گذاری کرده و مثل ریگ پول خرج میکنیم آن وقت شما جلو یک نفر دیگر فرش مشکی پهن میکنید؟ گفتم مثل این که دولت کانادا بعد از شنیدن شعار جاوید شاه به فرزند شاه سابق اعتراض کرده که شما قرار بود سخنرانی بکنید نه تاج گذاری! ایشان هم جواب داده، والله بالله من بارها گفته ام من نیستم اما عده ای کیسه گشادی برای خود دوخته اند! دولت کانادا هم به شاه الهی ها گفته برای این که نه سیخ بسوزد نه کباب به جای تاجگذاری به کلاه گذاری رضایت بدهید!

چهارشنبه ۶ خرداد ماه
به عرض رساندم که گویا خبرگان جلسه محرمانه داشته اند. آقا گفت چطور ما را خبر نکرده اند؟ گفتم اگر ما را خبر میکردند دیگر محرمانه نبود. آقا گفت با این سوئیس و آتن رفتن ها باید حدس میزدم خبرهایی باشد، تازگی مثل این که خنگ تر شده ام. خواستم بگویم در اثر زیاده روی است، ترسیدم!
گفتم گویا بزن و بزن و فحش فحش کاری هم بوده، آقا گفتند این که نمک جلسه ایرانی هاست، گفتم مگه در خبرگان ایرانی ها نفوذ کرده اند؟ آقا فرمودند به هر حال نان ایرانی ها را میخورند، عرض کردم ما همه نان ایرانی ها را میخوریم! آقا فرمودند باز رفتی رو منبر؟ و ادامه دادند، حالا میفهمم اکبرشا و مجمع تشخیص در آتن ما را دور زده اند نه وزارت خارجه را! عرض کردم اکبرشا به آمریکایی ها گفته صبر کنید اگر ما نتوانستیم آقا را عوض کنیم آن وقت شما فشار بیاورید. آقا گفتند نمک نشناس ها و گفتند معطل نکنید، همین الان با آمریکایی ها تماس بگیرید و بگویید کمتر فشار بیاورید و خطاب به من گفتند مثل این که دعوا بر سر لحاف ملاست! حرف آقا را قطع کردم و جسارتا عرض کردم، برعکس دعوا بر سر خود ملاست! آقا فرمودند پیغام بدهید حالا که قرار است شما ما را عوض کنید قول میدهم خودم، خودم را عوض کنم تا این نمک نشناس ها بدانند با کی طرف هستند! و مرا با اردنگی از اتاق بیرون انداختند و داد زدند برو تا دیر نشده

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates