هشدار شاخه اينترنتي اپوزيسيون: در چاه بوش نيفتيد
خُسن آقا: نگفتیم حسین درخشان نوکر رژیم است!؟ این هم نشانه آن: در این خبر سایت آقای رضایی (بازتاب) از ایشان بطور غیر مستقیم تمجید میکند
بازتاب:
حسن درخشان، نخستين وبلاگنويس فارسي درباره تبديل شدن به مجري برنامههاي كاخ سفيد، به روزنامهنگاران منتقد جمهوري اسلامي هشدار داد.
به گزارش خبرنگار «بازتاب»، درخشان كه از روزنامهنگاران روزنامههاي اصلاحطلب، همچون نشاط بوده و چندي است در خارج از كشور و با ادبيات اپوزيسيون قلم ميزند، در مقاله جديد خود، درباره فعاليت در يك ماهنامه كه بودجه خود را از دولت آمريكا تأمين ميكند، به دوستانش هشدار داد.
وي مدتي پيش، سفري دو ماهه به رژيم اسرائيل داشت و مدتي نيز به عنوان كارشناس با راديو آمريكا همكاري ميكرد.
اكنون بدون هيچگونه قضاوتي، توجه خوانندگان را به نوشته اخير درخشان جلب ميكنيم:
خانه آزادي يا Freedom House سازمان آمريکايي است با منبع درآمدي تقريبا به کل دولتي که هدف ظاهرياش، گستردن ليبرال دمکراسي در دنياست.
ولي نتيجه عملکردش در اين چند دهه، بيشتر به سمت برانداختن حکومتهاي کمونيست و ضدآمريکايي و کمک به نيروهاي سياسي طرفدار آمريکا بوده است؛ از همکاري براي ساقط کردن کاسترو در کوبا بگيريد تا کمک به «انقلاب تارنجي» در اوکراين.
«جيمز ووزلي»، رئيس سابق «سي.آي.اي ا» سال 2005 رئيس هيات مديره آن بوده و «پيتر اکرمن»، هماكنون جايش را گرفته. در هيات مديرهاش هم از آذر نفيسي که همه با نزديکي و خدماتش به نومحافظهکاران آشناييد تا مارک پالمر که سفير سابق آمريکا در مجارستان بوده و از بنيانگذاران نشنال اندامنت فور دمکراسي (National Endowment for Democracy) هم هست.
او نويسنده کتابي به نام «چطور محور شرارت را به زانو درآوريم» که در سال 2003 چاپ شده است و تازگي هم در دوبي يک شرکت رسانهاي به نام سيگنال «وان تي.وي» درست کرده تا با آن براي جوانان ايران و عراق و سعودي برنامه درست کند. (يک بلاگر آمريکايي مينويسد که اين شبکهها قرار است درواقع فاکسنيوز براي خاورميانه باشد).
حالا همين «خانه آزادي» که بر اساس گزارش فايننشال تايمز از وزارت خارجه آمريکا براي عمليات مخفيانه بودجه گرفته، در ادامه گسترش فعاليتش درباره ايران، وبسايتي به زبان فارسي راه انداخته با نام «گذار» که خودش آن را مجلهاي ماهانه براي «دمکراسي و حقوق بشر» معرفي ميکند و اتفاقا لوگويش هم برگرفته از لوگوي خود خانه آزادي است.
نخستين مقاله آن را هم «کارل گرشمن» و «مايکل آلن»، از اعضاي برجسته نشنال اندامنت نوشتهاند که از جورنال اين مؤسسه؛ يعني دمکراسي ترجمه شده است و در آن توضيح ميدهند که چطور بايد جلوي دولتهاي «دوزيست» که در آنها انتخابات آزاد و سازمانهاي دولتي وجود دارند ولي در مقابل مثلا پارلمانشان ضعيف است، رسانههايشان دولتي است، قوه قضاييهشان مستقل نيست و امثال آن ايستاد. در آن از «انقلاب نارنجي» اوکراين هم تجليل شده و آن را نشانهاي از موفقيت روش پيشنهادي مقاله ميداند.
گذار ادعا ميکند که ميخواهد با درست کردن فضايي Inclusive (که نميدانم چرا به «ويژه» ترجمه شده نه «باز و دربرگيرنده» که معني اصلي آن است) و Provocative؛ يعني «بحثبرانگيز» درباره مفهوم آزادي به ايرانيان دمکرات کمک کند، ولي در عمل همه مطالب آن نگاه مشابهي به چند مساله خاص دارند که در اين جملهها خلاصه ميشود: وضع حقوق بشر در ايران فاجعه است؛ برنامه اتمي ضد حقوق بشر و دمکراسي در ايران است؛ وضع مطبوعات فاجعه است؛ سانسور در سينما بيداد ميکند؛ شاعران زن و فمينيستها «خار چشم» جهوري اسلامياند؛ وضع حقوق اقليتها فاجعه است؛ وضع حقوق کارگران دهشتبار است؛ ايران حامي حزبالله است و… .
ماجراي گذار، جنجالي هم در هلند به پا کرده است. براي اين که توماس اردبرينک، خبرنگار روزنامه مهم NRC در تهران، هفته پيش فاش کرد که «فريدام هاوس» با پولي که وزارت خارجه هلند به آن داده، وبسايت گذار را راه انداخته است. منبع اين پول هم احتمالا همان بودجهاي است که از پارلمان هلند براي کمک رسانهاي به ايران در نظر گرفته شده بود و دولت هلند آن را خرد کرد و به سازمانهاي گوناگون داد.
چند روز پيش نوشتم که کمک به گفتمان جهاني دمکراسي و حقوق بشر، بيشتر به نفع حکومت آمريکاست تا مردم ايران و براي همين همکاري با پروژههايي اين چنين کاملا برخلاف منافع ملي است. گذار از همان اول در همين گفتمان خود را تعريف ميکند و براي همين خود را «نامهاي براي دمکراسي و حقوق بشر» مينامد.
بخش غمانگيز ماجرا آنجاست که تعدادي از همکاران اين ماهنامه، کساني هستند که هميشه با دريافت پول از آمريکاييها براي دخالت در اوضاع ايران مخالفت کردهاند. از بين آنان کوثر حتي کار صرفا فني براي جايي مانند راديو فردا را محکوم ميکند و نشانه بياخلاقي و خودفروختگي ميداند، ولي حالا خودش دارد به يک مؤسسه نزديک به نومحافظهکاران آمريکايي که هدفي جز سرنگوني جمهوري اسلامي ايران از زاويه ترويج دمکراسي و حقوق بشر کمک ميکند. عباس معروفي و رويا طلوعي و عيسي سحرخيز و خيليهاي ديگر هم در همين پروژه دانسته يا ندانسته دارند به بوش براي سرنگوني [آيتالله] خامنهاي کمک ميکنند. آيا اين تصميمشان آگاهانه است يا بازي خوردهاند؟
پیام برای این مطلب مسدود شده.