07.06.2003

سیدرضاکاشانى فرد: تمامیت خواهان کشوررابه سمت جنگ مى کشانند

*خامنه اى برتصفیه “بى رحمانه”منتقدان درونى وحاشیه نظام تاکید کرد
*ولایت فقیه اگر بخواهد”ایستادگى” فاجعه بارخودرابراى کشاندن ملت ایران
به ورطه هولناک جنگ سازمان دهد، مسلما نمیتواند در درون نظام کسانى را
تحمل کند که به او “جام زهر” تعارف مى کنند

سخنان خامنه اى در مراسم سالمرگ خمینى در تهران نشانه آن است که تمامیت خواهان با لجاجت کشور را به سمت باطلاق جنگ و نابودى مى کشانند. خامنه اى در اجتماع تهران گفته است : “ملت و مسوولان ایران با تکیه بر آرا و آرمان‌هاى امام در مقابل هر گونه زیاده‌خواهى دشمنان، شجاعانه و قاطعانه ایستاده‌اند و قواى سه گانه نیز باید خدمت به مردم را به عنوان “بزرگترین مبارزه با آمریکا” دنبال کنند.” سخن خامنه اى در باره یگانگى مسئولان چند روز پس از آن مطرح شده که بخش بزرگى از گردانندگان نظام در نامه اى سرگشاده از وى خواسته اند جام زهر را سر بکشد و از خودکامگى دست بردارد. این مسئولان حاضر نشده اند در شرایطى که “ملت” حداقل در سه انتخابات و بویژه و با صراحتى انکارناپذیر در آخرین آن، یعنى انتخابات شوراها رسما از حکومت ابراز انزجار کرده، در ماجراجویى هاى ولایت فقیه و آمران و عاملانش مشارکت کنند. بنابراین وحدتى در میان مسئولان نظام در صورت مداخله نظامى آمریکا وجود ندارد و مردم هم آنقدر از حکومت بیزارند که براى نجات تاج و تخت ولى فقیه حرکت نخواهند کرد. خامنه اى بسیار از مرحله پرت است وقتى که مى گوید در صورت حمله نظامى آمریکا “آحاد ملت بویژه جوانان پرشور و آماده ایران، با هر مهاجمى بسیار مقتدرانه و سرسخت مقابله خواهند کرد.” زیرا آن دوران که خمینى مى توانست نوجوانان را با کلید پلاستیکى بهشت، هزار هزار روى میادین مین بدواند و ولایت فقیه را با خون جوانان سرپا نگاه دارد گذشته است. اکنون جوانان ایران در صف اول مخالفت با نظام ایستاده اند. مگر این که منظور خامنه اى از جوانان همان گروههاى سرکوبگرى باشد که زیر نظر بیت رهبرى از این شهر به آن شهر مى روند و به اجتماعات یورش مى برند، سینما آتش مى زنند، به دختران مانتوپوش و فروشگاههاى لباس زنانه حمله مى کنند، و در عین حال در باجگیرى و انواع قاچاق هم دست دارند. اما سرنوشت این گروهها همان است که سرنوشت “فدائیان صدام” بود. شاخ و شانه کشیدن براى غول مست متجاوزى چون آمریکا که ایران را در محاصره گرفته، در شرایطى که دیروز اجلاس سران هشت کشور صنعتى به ایران کارت زرد داده و تونى بلر نیز امروز با لحنى تند خواستار پیوستن بى قید و شرط ایران به پروتکل الحاقى سازمان انرژى اتمى شده، نشانه خردمندى و استوارى نیست، نشانه بى خردى محض است.
خامنه اى که به قول خود سیاست آمریکا را در مورد ایران مى داند بر این تصور است که آنها فشار را بر جمهورى اسلامى افزایش داده اند تا مسئولان این حکومت را بترسانند و امتیاز بگیرند و نمى خواهند به ایران حمله کنند چرا که مى دانند که هزینه آن بالاست. او مى گوید که آمریکایى ها “درصددند با مطرح کردن حمله نظامى و تهدیدات دیگر، مردم و مسوولان ایران را دچار ترس و رعب کنند تا با عقب ‌نشینى مسوولان و خیانت آنها به ملت، به خواسته‌هاى خود برسند”
حقیقت چیست؟ حقیقت این است که خامنه اى همانقدر تمامیت خواه است که ولفویتز و رامسفیلد. رهبران کاخ سفید به چیزى کمتر از آقایى رسمى بر جهان رضایت نمى دهند و حالا دیگر دیپلماسى را هم کمابیش کنار گذاشته اند و صراحت مى دهند که مى خواهند امپراطوران جهان باشند. آمریکا رسما مى گوید که هر اراده اى را که در برابرش مقاومت کند درهم مى شکند و در این راه تره اى هم براى موازین دمکراسى و قوانین بین المللى و آداب و تشریفات و ظاهرسازى خرد نمى کند. اکنون براى سیاستمداران کاخ سفید قوانین بین المللى و آداب و تشریفات تماما جنبه زمینه سازى و آماده سازى افکار عمومى داخلى یافته است. از آن سو على خامنه اى هم به هیچ وجه جاى عقب نشینى ندارد. اصطلاح “جام زهر” در نامه سرگشاده نمایندگان مجلس شاید بیهوده به کار نرفته باشد: خامنه اى اگر یک قدم عقب بگذارد پودر خواهد شد، براى این که بلافاصله حفره اى در دیواره استبداد ایجاد مى شود که از درون آن سیلابى که پشت در ایستاده است راه باز خواهد کرد و مقاومت استبداد را درهم خواهد شکست. خامنه اى اگر چه هدف تهدیدات آمریکا را ترساندن مسئولان رژیم مى داند و نه حمله نظامی، اما وقتى که مى گوید: “میان مسوولان کشور در قواى سه گانه، هیچکس نمی‌تواند حتى اندک انگیزه عقب‌ نشینى داشته باشد و اگر کسى نیز در جهت تسلیم ملت و عقب ‌نشینى از منافع ملى گام بردارد، ملت او را با نهایت بی‌رحمى کنار خواهد زد.” در حقیقت صراحت مى دهد که ماهیت تهدیدات آمریکا را مى شناسد. آمریکایى ها با تمامیت خواهان حاکم بر ایران کنار نخواهند آمد و چون خامنه اى بر این حقیقت واقف است مى گوید که ایستادگى خواهد کرد و تهدید مى کند که “با نهایت بى رحمى” کسانى را که نخواهند در چهارچوب او و دستگاهش در مقابل آمریکا بایستند سرکوب خواهد نمود. و اینجاست عمق فاجعه: یک نظام مشروعیت باخته در مقابل قلدرى زورمند و تا دندان مسلح و حاکم بر جهان مى خواهد تا نفس آخر ایستادگى کند. قربانیان این نوع “ایستادگى” همچنان که نمونه عراق و افغانستان نشان مى دهد قبل از این که مستبدان باشند مردم اند. مساله این است که تنش هاى موجود میان ایران و آمریکا در چهارچوب معادلات هیچ یک از دو درگیر اصلى آن (یعنى تمامیت خواهان کاخ سفید و تمامیت خواهان جمهورى اسلامى)، راه حل دیگرى جز درگیرى ندارد. این تنش در چهارچوب پیش گفته کار را به فاجعه مداخله نظامى مى کشاند.
پایان دادن به نظام جمهورى اسلامى آرزوى مردم ایران است ولى این آرزو فقط بشرطى که توسط خود مردم متحقق شود، ممکن است چشم انداز تاسیس دمکراسى به همراه داشته باشد. با تجاوز نظامى آمریکا از پاره پاره شدن کشور گرفته تا جنگ داخلى و هرج و مرج و ایجاد فجایع زیست محیطى و نابودى کشور … همه و همه مقدور و متصور است. خامنه اى به خوبى فهمیده است که راه گریز ندارد و بنابراین حالا که در چاله افتاده است مى خواهد ملت ایران را هم به چاله بکشد. او و دستگاه آمران و عاملانش به زور مى خواهند سرنوشت نظام را که نفسش به شماره افتاده با سرنوشت مردم ایران گره بزنند: یا جنگ داخلى و تجزیه کشور و نوکرى استعمار و فاجعه زیست محیطى و.. یا ادامه بى حقى عمومى در پیشگاه ولایت مطلقه فقیه. این است پیام واقعى خامنه اى براى اکثریت عظیم ملت ایران.
طبیعى است که ملت ایران چنین پیامى را نپذیرفته و به آن تن نخواهد داد. این موضوع بسیار روشن است و اگر خامنه اى به ترکیب و تعداد جمعیتى نگاه مى کرد که از دهها استان با اتوبوس جمع کرده بودند تا به سخنرانى او گوش دهند، این مساله بدیهى را مى فهمید. با این حال گام اول در “ایستادگى” خامنه اى در برابر آمریکا راه اندازى موج تصفیه منتقدان درونى و حاشیه نظام و نگارندگان نامه سرگشاده است.

تاکید خامنه اى بر تصفیه بیرحمانه منتقدان درونى و حاشیه نظام
ظرف روزهاى اخیر حمله به اجتماعات و سخنرانى هاى نمایندگان مجلس از سوى انصار حزب الله و پیگرد و سرکوب دانشجویان شدت یافت. سخنان امروز خامنه اى نشان مى دهد که این حملات با سازماندهى صورت مى گیرد. ولایت فقیه قصد دارد زیر پوشش خطر آمریکا مخالفان داخلى را تحت عنوان عناصر سست عنصر و نفوذى تصفیه کند. در این زمینه کافیست تاکید او را در مورد این که با مخالفان مقاومت در برابر تهدیدات آمریکا با “نهایت بى رحمى” رفتار خواهد کرد در کنار طرح مجدد مساله “نفوذ دشمن” گذاشت. از خاطر نرفته است که اولین هجوم برق آساى تمامیت خواهان به مطبوعات پس از سخنرانى خامنه اى در باره “نفوذ دشمن در مطبوعات” صورت گرفت. حالا هم خامنه اى که پیش از این حتى بحث در باره رابطه یا عدم رابطه با آمریکا را ممنوع اعلام کرده و آن را “بى غیرتى” و “خیانت” خوانده بود مى گوید که آمریکائى ها “ممکن است.. توانسته باشند عناصرى را در برخى دستگاه‌ها نفوذ دهند یا بعضى عناصر سست را جذب کنند، اما این کار مشکل آنها را حل نخواهد کرد، چرا که مسوولان اصلى کشور همراه ملت؛ حول اصول امام و پایه‌هاى مستحکم نظام متحدند و هر کسى نیز از این راه تخطى کند تنها به سقوط خود کمک کرده است.”
معادل گرفتن مخالفت با خط ولى فقیه در زمینه سیاست خارجى با “سقوط” و تاکید بر این که “مسئولان اصلى” در چهارچوب خط ولایت فقیه هستند، چراغ سبزى است به شریعتمدارى ها تا نمایندگان مجلس را که، البته در شمار “مسئولان اصلى” نیستند رسما “گاو” بخوانند و به عناصر چماقدار، تا سخنرانى هاى آنان را برهم بزنند و به کروبی، تا در مجلس جلوى دهانشان را بگیرند و به نیروهاى امنیتی، تا به تلفن هاى تهدید آمیز رو آورند.
ولایت فقیه اگر بخواهد “ایستادگى” فاجعه بار خود را براى کشاندن ملت ایران به ورطه هولناک جنگ و نابودى سازمان دهد، مسلما نمى تواند در درون خود کسانى را تحمل کند که به او “جام زهر” تعارف مى کنند و کاستن از غلظت خودکامه گى او و پذیرش چند فقره مطالبات براى امیدوار کردن مجدد ملت به اصلاح نظام و مذاکره با آمریکا را تجویز مى کنند. بنابراین تصفیه گسترده تر منتقدان جناحى و حاشیه نظام را در دستور قرار داده است.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates