خُسن آقا: یکی میرد ز درد بینوایی این پتیاره می‌پرسد آقا زردک می‌خواهی!
پیک ایران:
انتخاب : تنها لحظاتی پس از واکنش شدید خامنه ای به تخریب چهره های سیاسی، دینی و انقلابی کشور، همسر غلامحسین الهام سخنگوی دولت در ادامه حملات خود به دو رییس جمهور سابق ایران، طی یادداشتی با عنوان «هدیه‌های كاخ سفید به سید حسن نصرالله و خاتمی»، می نویسد:
واقعیت آن است كه در ام‌القرای جهان اسلام – ایران- برخی دارندگان لباس روحانیت چندی است ناقل ویروس «غربزدگی و غربگرایی» شده‌اند. آنانكه قدرت و سیاست را آئین خود می‌دانند و بر مدار آن تفكر، ایمان و ارزشهای خود را تنظیم می‌كنند‌ و البته پاداش مادی و غیرمادی آن را هم دریافت می‌كنند.‌ كافی است به مسأله ای در روزهای اخیر اشاره شود كه به دو چهره شاخص این طیف مربوط می‌شود:
1-این سخنان هاشمی رفسنجانی در یكی از دیدارهای پرترافیك او در یك ساله ی اخیر است.
وی با اعلان اینكه «فكر و عقیده را نمی‌توان تحمیل كرد» به القای اجباری «حاكمیت غیرالهی» پرداخته،‌و در پی جابجایی تحمیلی و جبری «مشروعیت الهی حاكمیت اسلامی و ولایت فقیه» با مفاهیم پوشالی و دروغین غرب است. وی با تبلیغ تأكیدی «تحزب»، آن را «راهكار درست دمكراسی و مردم‌سالاری» خوانده و اخطار می‌كند كه «دنیا به طرف آزادی و حاكمیت مردم پیش ‌می‌رود و نمی‌توان جلوی این مسیر را گرفت.»……..
2- مسأله دیگر «میزبانی كاخ سفید و میهمانی خاتمی است» به‌دور از هر تفصیل، جملاتی از صفحه‌ اول یك روزنامه از ده ها روزنامه ‌دوم خردادی! را باید مرور كرد كه با افتخار چنین‌آورده است: «روزنامه واشنگتن پست در یادداشتی به سفر قریب الوقوع سیدمحمدخاتمی به واشنگتن اشاره كرده است.» ……
سخن اصلی آن است كه «كاخ سفید» و دولت بوش به «خاتمی» ویزای ورود می‌دهد و شادمان است كه او نخستین مقام رسمی ایران است كه پس از پیروزی انقلاب اسلامی از واشنگتن دیدار می‌كند. همان كاخ سفیدی كه بمبهای ویرانگرش در چنگال‌های اسرائیل هزاران شیعه لبنانی را به خاك و خون كشید و منطقه مسكونی آنان را با خاك یكسان كرد. بنابراین «كاخ سفید و دولت بوش» برای نصرالله و حزب الله لبنان هم «هدیه» داشت كه در هفته‌های گذشته به آنها اهدا كرد!
…….
نكته سوم حكایت مثلث مركز تحقیقات استراتژیك مجمع تشخیص مصلحت است كه دو ضلع آن را «هاشمی» و «خاتمی» تشكیل می‌دهند. از این روی باید در مواضع و مبانی عقیدتی و سیاسی این افراد تأمل بسیار نمود و «هدیه كاخ سفید» را به یكی از اضلاع اصلی با دقت و كنجكاوی بیش از پیش نگریست. آیا می‌توان در راس مجمع تشخیص مصلحت پذیرای تفكری بود كه «حاكمیت الهی» را در مصاف اندیشه «دنیا مدارانه» به حاشیه می‌راند ومفاهیم بی ارزش را به عنوان جایگزین آن ترویج می‌كند؟ و آیا می توان پذرفت «خاتمی» رئیس مركز یا محفل استراتژیك مجمع تشخیص مورد استثنایی استقبال شده از سوی «كاخ سفید» باشد‌ و «هدیه» این خانه شیطانی برای او آماده باشد و واشنگتن میزبان او گردد.