بررسی نقش دفتر رهبر جمهوری اسلامی در سازماندهی گروه های سرکوب و فشار
پیک ایران:
مهدی خلجی، مصاحبه با احمد سلامتیان (پاریس)، اکبر کرمی (قم)
مهدی خلجی (رادیوفردا): گروه فشار در عرف سیاسی به مجموعه ای از نیروهای مسلح غیر نظامی گفته می شود، که به کانون قدرت وابسته هستند، اما هیچ شناسنامه و هویت قانونی و سیاسی ندارند و در موقعیتهایی که مرکز اقتدار سیاسی نمی تواند مخالفان خود را در چهارچوب قانون مهار کند، از آنها بهره می گیرد تا کمترین هزینه را برای حفظ یکه سالاری خود بپردازد. تاریخ سیاسی سده بیستم در حافظه خود گروههای فشار نیرومندی را در دوران حکومتهای کمونیستی و نیز فاشیستی به یادگار نگاه داشته است. این گروهها از نظر فکری بنیاد گرا هستند و خواستار بازگشت به گذشته اند و از هر گونه گفتگوی انتقادی درباره وضعیت اکنون می گریزند.
احمد سلامتیان (تحلیلگر سیاسی، پاریس): آن چیزی که در تاریخ ایران هم به نوعی وحدت بین ملا و لات از آن صحبت می کردند، این وحدت حتی در ماههای قبل از پیروزی انقلاب در بعضی از تظاهرات تبلور پیدا کرد. یعنی اینکه روحانیونی که در محله های مختلف، حوزه های مختلف، احتیاج به عناصر اجرایی جهت مرعوب کردن رقبا و مخالفین خودشان داشتند، این گروههای فشار، شبه لمپن محلی را به کار می گرفتند، اما به سرعت در جریان انقلاب با متمرکز شدن قدرت روحانیون و به خدمت گرفتن شبکه های سنتی سازماندهی هیئتی در خدمت روحانیونی که سوار بر اسب قدرت در کل کشور می شدند، این از جنبه تشتت خودش خارج شد، خود جوشی خودش را از دست داد. در یک مرحله اول، عده ای از آنها در داخل کمیته های مختلف سازمان یافته شدند. بعد از آن کمیته ها عملا به صورت نیروهای انتظامی در آمدند، چون احتیاج به این سازماندهی که مسئولیت اداری و قانونی نداشته باشد و در عین حال هم بتواند برای ایجاد جو ارعاب و سرکوبهای مختلف به کار رود، هنوز وجود داشت، به همین علت در یک سازماندهی موازی تحت عنوان حزب الله و بعد انصار اسلام در سراسر کشور گسترش پیدا کرد.
م.خ.: احمد سلامتیان میان سازماندهی ائمه جمعه در کشور و گروههای فشار پیوندی نزدیک می بیند.
احمد سلامتیان: به همان ترتیبی که سازمان ائمه جمعه و ستادهای ائمه جمعه یک سازمان گسترده متمرکز در اختیار دفتر رهبری است، سازماندهی آنچه هم به او به اسم گروه فشار می دهند، یک سازماندهی منظم متمرکز، موازی و در کنار همان سازماندهی ائمه جمعه در اختیار مستقیم دفتر رهبری است. یک امری نیست که یک طیف اجتماعی با نظرات محافظه کارانه آن را ترویج بکند، در واقع یک ارگان مسلح سازمان یافته است، در اختیار یک فرماندهی. متناسب با اینکه آن فرماندهی به آن احتیاج داشته باشد، به کارش می برد.
م.خ.: شهر قم، پایتخت اقتدار سیاسی روحانیان، یکی از مراکز اصلی گروههای فشار است. آنگونه که ناظران سیاسی در این شهر می گویند، ساز و کار فعالیت گروه فشار در این شهر چنان پیچیده است که حتی گاهی خبرهای آن نیز در رسانه ها بازتاب نمی یابد.
اکبر کرمی (تحلیلگر سیاسی، قم): به نظر می رسد که گروههای فشار، به کانون مدیریت این گروهها چون نزدیکتر هستند، و شهر قم یک شهر بسته تری است به خاطر مسائل مذهبی که دائما بمباردمان می شود و القاء می شود، اینه به نظر می رسد که دستشان بازتر است برای اعمال نظرات خودشان و پیگیری منویات خودشان. منجمله، در همین روزهای اخیر پدر غلامحسین کرباسچی، مرحوم کرباسچی، مرحوم شدند. ایشان وصیت کردند که نمازشان را حضرت آیت الله العظمی منتظری برگزار بکند. توافقاتی صورت گرفته بود که ایشان برود داخل خانه نماز بخواند و اینکار انجام شده بود. بعد ایشان را که آورده بودند در قبری که در حرم کنده شده بود، آماده شده بود، به خاک بسپارند، گروههای فشار به شدت مخالفت کردند و علیرغم رایزنی های متعدد و چند ساعته ای که صورت گرفت، به هیچ وجه حاضر نشدند که ایشان را در گوری که آماده شده بود به خاک بسپارند، و به صورت تاسف بار و مضحکی در واقع برخورد کردند ونهایتا خانواده آقای کرباسچی تصمیم گرفتند که ایشان در قبرستان ابوحسین به خاک بسپارند. و یا حتی مثلا فرض کنید در مورد مرحوم شیرازی، جنازه ایشان را گروههای فشار ربودند و علیرغم وصیت ایشان و میل خانواده در جایی که نمی پسندیدند با اعمال قدرت به خاک سپردند. این مسائل خشونت باری هست که در قم اتفاق می افتد و کمتر خبرش به بیرون درز می کند
م.خ.: فعالیتهای گروه فشار در ماههای اخیر افزایش یافته است. پس از حادثه کوی دانشگاه در سال 78، و نیز ترور سعید حجاریان، چهره شناخته شده اصلاح گرا، گروه فشار از اقدامات خود کاسته بودند، اما در ماههای اخیر به نظر می رسد با رویدادهایی نظیر حوادث اخیر دانشگاههای اصفهان، همدان، علامه طباطبایی تهران، و نیز به آتش کشیده شدن سینما در قم، گروه فشار سازماندهی تازه ای به فعالیتهای خود دادند.
اکبر کرمی: برای این مسئله چند مورد را می توان مطرح کرد. نخست اینکه به نظر می رسد که قوه قضاییه و ساز و کارهایی که از طریق قوه قضاییه اعمال قدرت می کرد، از سقف پتانسیل خودش استفاده کرده است. چهره قوه قضاییه چنان خراب شده است و هزینه ها آنچنان گزاف پرداخته شده است که به نظر می رسد که دیگر قوه قضاییه امکان برخورد بیشتر از آن چیزی که تا حال کرده را ندارد. بنابراین گروههای فشار فعال شدند. از طرفی دیگر به نظر می رسد در شرایط بحرانی که ایران و منطقه هست، گروههای فشار از کنترل و مدیرت مرکزی که احتمالا در جناح راست وجود دارد بیشتر فاصله گرفتند و بنا بر این بیشتر مستقل و خود سرانه برخورد می کنند و اینها باعث می شود که در این چند روزه اخیر ببینیم که برخوردهای اینها فوق العاده گسترش پیدا کرده است.
م.خ.: احمد سلامتیان نیز ممانعت دیروز گروه فشار را در مشهد و نیشابور از سخنرانی رجبعلی مزروعی و فاطمه راکعی نمایندگان اصلاح طلب مجلس چنین ارزیابی می کند.
احمد سلامتیان: عملیاتی که تحت عنوان گروههای فشار انجام می شود، عملیاتی بسیار حساب شده و دقیق است. اگر از سخنرانی نمایندگان مجلس در مشهد الان جلوگیری می شود، آن هم مشخص ترین نمایندگان اصلاح طلب، عبارت از این است که در مشهد چه امام جمعه، چه اداره اوقاف، و چه گروه فشار متمرکز و سازمان یافته در ارتباط با همان رهبری که از نامه سرگشاده نمایندگان سخت عصبانی است وارد میدان می شوند و می خواهند هر کسی را که از فضای حساب بردن و رعب از رهبری تخطی کرد، دو مرتبه به سر حساب بیاورند و هزینه عملش را به ترتیبی بالا ببرند که معلوم شود که اگر از خط قرمز تخطی بکند، گروههایی هستند که بتوانند جلو او را بگیرند. عین این گروهها در کشورهای دیگر دنیا مثل رومانی یا ایتالیای فاشیست وجود داشته و حتی عده ای از کسانی که راجع به این موضوع مطالعه کرده اند، سازماندهی و نحوه عمل این گروهها را به گارد آهنی که چائوشسکو در رومانی در سالهای آخر حکومت خود ایجاد کرده بود، بسیار قابل قیاس می دانند.
م.خ.: در جریان حمله نظامی نیروهای ائتلاف به عراق، شماری از گروه فشار در برابر سفارت انگلیس در خیابان فردوسی تهران تجمع کردند که پلیس با آنها درگیر شد و به سرعت آنها را سرکوب کرد. این امر نشانه از مخالفت حکومت با رفتار گروه فشار در این مورد خاص بود. از وی پرسیدم آیا ممکن است گروه فشار چنان هویت و استقلالی پیدا کند که حتی روزی بر خلاف نیت گردانندگان کنونی اش فعالیت کند؟
احمد سلامتیان: این یک مشخصه است که در منطق خود گروههای مسلح بدون قانون و بدون مسئولیت وجود دارد که در بسیاری از مواقع، کنترل آنها از دست فرماندهانشان هم خارج می شود و می توانند حتی در مواردی بدل به ابزار و حربه ای علیه خود آن فرماندهان و سازمان دهندگانشان شوند.
م.خ.: و سر انجام این پرسش هنوز مطرح است که مسئولیت گروه فشار در ایران با کیست؟ و حتی مهمتر از آن، با توجه به ناکامی اصلاح طلبان در مقابله با گروه فشار، چه مرجعی در ایران می تواند گروه فشار را مهار و محدود کند.
اکبر کرمی: نهاد رهبری به دو علت عمده مسئولیت مستقیم دارد. نخست اینکه گروههای فشار علنا اعلام کردند که ذوب در ولایت هستند، بنابراین به باور خودشان دارند از حریم ولایت دفاع می کنند و هر کاری که می کنند برای این است که منویات مقام رهبری را به نوعی از آن حمایت می کنند و با مخالفین آنها برخورد بکنند. رهبری و نهاد رهبری باید با این مسئله برخورد بکند. اگر اینها را تایید می کند، شفاف باید تایید کند تا تکلیف همه روشن شود و اگر تایید نمی کند، شفاف برائت خودش را از این رفتارها اعلام بکند و با ایشان برخورد بکند. مسئله دومی که به نظر من مسئولیت نهاد رهبری را به شدت بزرگ می کند، این است که ما به هر حال طبق مناسبات حقوقی که در قانون اساسی و قوانین عادی داریم، رهبری و نهاد رهبری عالی ترین مقام حتی اجرائی جامعه ما است. عملا بسیاری از نهادهایی که می توانند در اجراء با این رفتارها مخالفت بکنند و برخورد بکنند و جلوی این نوع پرخاشگریها و رفتارهای غیر قانونی را بگیرند، در دست رهبری است. بنا بر این نهاد رهبری اگر واقعا مخالف این رفتارها باشد، قاعدتا باید بتواند جلوی این رفتارها را بگیرد و قصور ایشان در تاریخ ما ثبت خواهد شد و غیر قابل اغماض خواهد بود.
پیام برای این مطلب مسدود شده.