بحران واقعی در پايان ماه اوت، با پاسخ منفی ايران به توقف غنی سازی شروع خواهد شد
روشنگری:
*نظر چنی اين بود: ما با تماشای کاری که اسرائيل در لبنان ميکند، ميتوانيم ياد بگيريم در ايران چطور بايد عمل کنيم.. انگشت چنی همه اين ها را می چرخاند
*اليوت آبرامز در سياست گزاری در مورد ايران و در رابطه با جنگ لبنان يک نقش کليدی بازی کرد و از نقش کندو ليزا رايس کاسته شد.
http://www.roshangari.net/
روشنگری. بخش اول چکيده ای از مقاله اخير سيمور هرش روزنامه نگار آمريکايی در مورد جنگ لبنان در روشنگری درج شد. در اينجا بقيه آن را ملاحظه ميکنيد. مجموعه مقاله نشان ميدهد يک نگرانی بزرگ سيمور هرش مثل گذشته حمله به ايران به عنوان هدف نهايی دولت بوش در کارزار جنگی در خاورميانه است. او در اين مقاله مجموعه اطلاعاتی را که از منابع خود گرفته به ترتيبی نقل ميکند که نشان ميدهد نه تنها جنگ لبنان از پيش طرح شده بود، بلکه عليرغم اختلافاتی که در نتيجه شکست اهداف جنگ لبنان در سطوح بالای دولت بوش پيش آمده، نو محافظه کاران تندرو به رهبری ديک چنی دست بالا را در دولت بوش دارند و بر سياست خود پافشاری ميکنند. اين در حالی است که رژيم اسلامی حاکم بر ايران که در جنون از محافظه کاران همتای خود در واشينگتن دست کمی ندارد، قصد دارد به قطعنامه شورای امنيت در پايان ماه اوت نه بگويد و در اروپا تونی بلر قيد هرنوع تعهد سياسی را از گردن انداخته و خود را به کاخ سفيد بسته و با خونسردی به استقبال جنگ ميرود. از اطلاعات انتهای مقاله در می يابيم اليوت آبرامز که هم در سياست گزاری برای ايران و هم در مورد جنگ اسرائيل و لبنان يک نقش کليدی برعهده دارد و نيز ساير نومحافظه کاران به جنون بمباران های هوايی دچارند و شکست های پی در پی اين نوع بمباران ها نيز روی آن ها تاثيری ندارد.سيمور هرش برای جلوگيری از فاجعه حمله به ايران به هر تلاشی متوسل ميشود، حتی برجسته کردن اندکی ,تعقل, يا بندبازی کندوليزا رايس …
WATCHING LEBANON
علايق آمريکا در جنگ لبنان
سيمور هرش
کارشناس خاورميانه گفت در مذاکرات اوليه با مقامات آمريکايي، اسرائيلی ها مکرر به جنگ کوزوو به عنوان مدل مورد نظر اسرائيل اشاره ميکردند. ژنرال وسلی کلارک به طور سيستماتيک نه فقط اهداف نظامی بلکه تونل ها، پل ها و جاده را در کوزوو و نقاط ديگر صربستان زير بمباران و حملات هوايی قرار داده بود. مشاور دولتی به هرش گفت:,اسرائيل جنگ کوزوو را به عنوان مدل نمونه خود مورد مطالعه قرار داد، اسرائيلی ها به کندی رايس گفتند شما کار را در عرض 70 روز انجام داديد، ما فقط به نصف آن يعنی 35 روز نياز داريم.,
هرش سپس به سخنان کلارک ميپردازد. کلارک که در سال 2000 بازنشسته شد و تلاش ناموفقی با شرکت در انتخابات 2004 داشت، به هرش گفت اگر درست باشد که اسرائيل مدل خود را از کوزوو گرفته است، آنوقت نکته اساسی را از دست داده است. هدف ما از کاربرد زور اين بود که به يک دستاورد ديپلوماتيک برسيم، اين نبود که مردم را بکشيم., هرش به کتاب کلارک هم اشاره ميکند که در آن گفته است بمباران ها و نيز خطر حمله زمينی بود که سرانجام صرب ها را وادار کرد جنگ را خاتمه دهند. کلارک ميگويد بنابر تجربه من حمله هوايی نهايتا بايد با اراده و توانايی عمليات زمينی همراه باشد تا بتوان به موفقيت دست يافت.
هرش سپس يادآوری ميکند مقامات و روزنامه نگاران اسرائيلی بعد از شروع جنگ علنا نيز به مورد کوزوو متوسل ميشدند. از جمله اهود اولمرت در 6 اوت با اشاره اظهارات اروپايی ها به محکوميت کشتار شهروندان غيرنظامی در لبنان گفت:,آن ها اين حق را از کجا به دست آورده اند که اسرائيل را موعظه کنند؟ کشورهای اروپايی به کوزوو حمله کرده و ده هزار شهروند غيرنظامی را کشتند. ده هزار؟ و به هيچکدام از اين کشورها حتی يک موشک اصابت نکرده بود. من نمی گويم دخالت در کوزوو نادرست بود. ولی لطف بفرمائيد، در باره شيوه برخورد به شهروندان غير نظامی ما را موعظه نکنيد.,
هرش ميگويد ديده بان حقوق بشر تعداد کشته های غير نظامی در اثر بمباران های ناتو را 500 نفر ذکر کرده بود، ولی حکومت يوگسلاوی شمار آن را بين 1200 تا 5000 ذکر کرد.
دفتر ديک چنی و اليوت آبرامز مشاور امنيت ملی نيز از طرح اسرائيل حمايت کردند. آن ها معتقد بودند اسرائيل بايد در حمله هوايی به حزب الله شتاب کند. يک مقام امنيتی سابق به هرش گفت :,ما به اسرائيل گفتيم اگر شما بايد اين کار را بکنيد، ما پشت شما هستيم. ولی ما فکر ميکنيم بايد اين کار را هر چه زودتر انجام بدهيد. هرچه بيشتر صبر کنيد، ما وقت کمتری برای ارزيابی طرح و اجرای طرح ايران قبل از اينکه بوش دوره اش تمام شود باقی ميماند.,
نظر چنی اين بود: ,اگر اسرائيل بخش مربوط به خود را اول انجام بدهد و واقعا موفقيت آميز باشد،چه خواهد شد؟ عالی خواهد بود. ما با تماشای کاری که اسرائيل در لبنان ميکند، ميتوانيم ياد بگيريم در ايران چطور بايد عمل کنيم.,
يک مشاور پنتاگون به هرش ميگويد کاخ سفيداطلاعات مربوط به حزب الله و ايران را به همان شيوه دستکاری ميکند که در سال 2002 و 2003 ،وقتی که ميخواست پرونده سلاح کشتار دسته جمعی برای عراق درست کند. او ميگويد مشکل اصلی اين است که حالا همه اطلاعات امنيتی بدون اينکه ارزيابی شودمستقيم به بالا ارسال ميشود. او تاکيد ميکند اين وحشتناک است و نقض تمام مقررات امنيت ملی است. اما اگر شما از اين امر شکايت داشته باشيد، بيرونتان ميکنند., انگشت چنی همه اين ها را ميچرخاند.,
هدف دراز مدت آمريکا اين بود که از دولت های سنی عرب مثل عربستان سعودي، اردن و مصر يک ائتلاف جور کند که به آمريکا و اروپا برای فشار به ملاهای شيعه ايران بپيوندند., ولی يک مقام امنيتی سابق که پيوندهای نزديکی با اسرائيل دارد گفت:,اما مبنای آن طرح اين بود که اسرائيل حزب الله را شکست ميدهد، نه اينکه به آن می بازد.,
مقامات دفتر چنی و شورای امنيت ملی از طريق صحبت خصوصی اطمينان يافته بودند که دولت های مزبور در اظهار نظرهای رسمي، انتقاد از اسرائيل را ملايم تر کرده و در عوض حزب الله را سرزنش خواهند کرد که با عث اين بحران شده است. آن ها در آغاز همين کار را کردند،ولی وقتی با اعتراضات مردم خودشان عليه بمباران اسرائيل مواجه شدند، موضع شان را تغيير دادند. وقتی دراواخر ماه جولای پرنس سعود الفيصل ،وزير خارجه عربستان سعودی به واشينگتن آمد و در ديداری با بوش خواهان مداخله فوری جرج بوش شد، نارضايی کاخ سفيد آشکار بود.
کارشناس مسايل خاورميانه به هرش گفت توانايی غيرمنتظره حزب الله و تداوم پرتاب موشک به شمال اسرائيل در زير بمباران اسرائيل، ضربه شديدی بود به آن دسته از رهبران در کاخ سفيد که خواهان استفاده از زور در ايران هستند و آن هايی که استدلال ميکنند بمباران ايران به شورش عليه حکومت در ايران منجر خواهد شد.
باوجود اين، به گفته يک مقام امنيتی سابق، برخی از افسرانی که در ستاد مشترک خدمت ميکنند،عميقا نگرانند که دولت بوش ارزيابی مثبتی که با واقعيت انطباق ندارد از اين بمباران ها به دست بدهند. او گفت:,به هيچوجه ممکن نيست که رامسفلد و چنی به نتيجه گيری درستی از آن برسند، وقتی که آسمان از دود پاک شد، خواهند گفت عمليات موفق بود و به تقويت برنامه خود برای حمله به ايران خواهند پرداخت.,
در کاخ سفيد، بويژه در دفتر معاون رئيس جمهور، ديک چني، بسياری از مقامات معتقدند کارزار نظامی بر عليه حزب الله خوب پيش ميرود و بايد اجرای آن را پيش برد. در عين حال بعضی از طراحان سياسی در دولت بوش به اين نتيجه رسيدند که بهای بمباران برای جامعه لبنان بسيار بالا بود و به اسرائيل ميگويند وقت آن است که حمله به زير ساخت ها را تخفيف دهند.
هرش سپس به شکاف مشابهی در اسرائيل اشاره ميکند. ديويد سيگل سخنگوی ارتش اسرائيل به هرش گفت رهبری اسرائيل فکر ميکند جنگ موفق بوده و 70 درصد موشک های دور برد و ميانبرد حزب الله نابود شده است. او گفت مشکل موشک های کوچک متحرک است که ميتوان آن ها را از مناطق غير نظامی و مسکونی شليک کرد و کار را بايد با ورود نيروی زمينی تکميل شود.
هرش در ادامه يادآوری ميکند باوجود اين در اسرائيل بعضی از گسترش جنگ نگرانند. هفته گذشته در يک اقدام غيرعادی ژنرال موشه کالينسکي، معاون هالوتز را به جای ژنرال اودی آدم بر فرماندهی عمليات گماردند. نگرانی در اسرائيل اين است که نصرالله بحران را با پرتاب موشک به تل آويو تشديد کند. يک مشاور حکومت آمريکا به هرش گفت:, اگر نصرالله به تل آويو حمله کند، اسرائيل چه بايد بکند؟ هدف اسرائيل اين است که به نصرالله بگويد اگر او به حمله ادامه دهد کشورش ويران خواهد شد و به جهان عرب خاطر نشان کند که اسرائيل ميتواند آن را 20 سال به عقب بازگرداند. ما ديگر با همان قواعد گذشته بازی نمی کنيم.,
يک مقام امنيتی اروپايی به هرش گفت فلسفه شهادت اسلامی اسرائيل را در يک تله روانی انداخته است. اسرائيل قبلا تصور ميکرد ميتواند مشکلات را با نشان دادن زور حل کند، حلالا اوضاع تغيير کرده و آن ها بايد به دنبال راه حل های ديگری باشند. او گفت مشکل حذف حزب الله اين است که گروه با جمعيت شيعه دره بقاع و جنوب بيروت پيوند دارد در آنجا مدرسه، بيمارستان، يک ايستگاه راديويی ساخته و خدمات اجتماعی مختلف ارائه ميدهد.
سيمور هرش سپس به نقل نگرانی های يک طراح ارشد نظامی آمريکا می پردازد که ميگويد مادر منطقه آسيب پذير هستيم .او به هرش گفت در مورد حمله ايران و حزب الله به رژيم سعودی و زير ساخت های نفتی بحث زيادی صورت گرفته است. و همينطور در مورد دولتهای نفتی شمال تنگه هرمز. او در مورد عواقب ناخواسته و بالارفتن بهای نفت ابراز نگرانی کرد و گفت اگر بهای نفت به 100 دلار برسد آيا ما از پس آن برخواهيم آمد. او همچنين گفت يک طرز تفکر کميک در ميان آن ها وجود دارد که گويا همه چيز را از طريق
[ بمباران ] از هوا ميتوان حل کرد. درحاليکه اگر در زمين نباشيد موفق نخواهيد بود، ولی آنها هرگز احتمالات بد را در نظر نمی گيرند و ميخواهند چيزی را که دوست دارند بشنوند.
سيمور هرش بخشی از مقاله خود را به نقل نظرات ولی نصر اختصاص ميدهد که برای شورای روابط خارجی آمريکا کار ميکند و در مدرسه عالی نيروی هوايی در کاليفرنيا تدريس ميکند. او ميگويد: شواهدی هست که نشان ميدهد ايرانی ها انتظار جنگ عليه حزب الله را داشتند. ايران حمله به حزب الله را بخشی از برنامه بزرگ تر حمله به ايران تلقی ميکند و آمادگی برای زورآزمانی را با مجهز کردن حزب الله به انواع سلاح های پيچيده و آموزش های نظامی آغاز کرد و حزب الله اکنون دارد آن ها را به آزمايش ميگذارد. ايران تصور ميکند که دولت بوش ميخواهد نقش منطقه ای آن را به حاشيه براند،از اين رو برای آمريکا مشکل درست ميکند. نصر که اکنون در مورد اختلافات شيعه – سنی کار ميکند گفت دولت ايران فکر ميکند قصد نهايی آمريکا اين است که يک منطقه حايل بين لبنان و سوريه درست کند که حزب الله را که از مسير سوريه سلاح هايش تامين ميشود، خلع سلاح کند. او همچنين گفت عمليات نظامی نتايج سياسی مطلوب ببار نخواهد آورد و اگر آمريکا به تاسيسات هسته ای ايران حمله کند، احمدی نژاد، منتقد تند اسرائيل که در داخل کشور بيش از همه محبوبيت دارد، به يک نصرالله ديگر و ستاره راک خيابان های عرب تبديل خواهد شد.
هرش در ادامه ميگويد دونالد رامسفلد که يکی از قدرتمندترين مقامات دولت بوش و از بلندصداترين سخنگويان آن بوده است، در رابطه با لبنان در مقابل انظار عمومی زياد صحبت نکرده است. سکوت نسبی او در مقايسه با برخورد تهاجمی اش هنگام تدارک جنگ عراق، به بحث هايی در واشينگتن دررابطه با موضع او دامن زده است. برخی از مقاماتی که هرش در رابطه با اين مقاله با آن ها مصاحبه کرد، گفته اند رامسفلد با بوش و چنی در مورد نقش آمريکا در جنگ بين اسرائيل و لبنان هم نظر نبود. يک مشاور حکومتی که روابط نزديک با اسرائيل دارد به هرش گفت اين احساس وجود دارد که رامسفلد در رابطه با جنگ اسرائيل زياد حرارت نداشت. استفاده از نيروی هوايی همراه با ميزان محدودی از نيروها ی ويژه در افغانستان موثر بود. او همين روش را عراق هم به کار برد. ولی موثر نبود. او فکر ميکرد حزب الله مستحکم تر است و طرح حمله اسرائيل موثر نخواهد بود و آخرين چيزی که او ميخواهد اين است که در دوره او جنگ ديگری شروع شود که نيروهای آمريکا در عراق را در خطر بيندازد.
يک ديپلومات غربی به هرش گفت رامسفلد در جريان جزييات طرح جنگی قرار نداشت. او عصبانی و نگران نيروهايش در عراق است. او گفت رامسفلد در آخرين سال جنگ ويتنام وقتی آمريکا از سال 1975 شروع به عقب نشينی کرد، درکاخ سفيد خدمت ميکرد و مايل نبود وضعی مشابه اين برعراق تاثير بگذارد. نگرانی او اين بود که گسترش جنگ به ايران ممکن است نيروهای آمريکايی را زير خطر حمله ميليشای شيعه طرفدار عراق قراردهد.
رامسفلد در جسله سوم اوت در مقابل کميته خدمات نيروهای مسلح در پاسخ سوالی در مورد عواقب جنگ برای نيروهای آمريکا يی در عراق گفت در جلسات با بوش و کندوليزا رايس:,در اين مورد که کشورمان ، يا منافع مان، يا نيروهايمان تحت تاثير جنگ اسرائيل و حزب الله در معرض خطرات بيشتر قرار نگيرد، علاقه و حساسيت وجود داشت… ما با مشکلات گوناگونی در منطقه روبرو هستيم، و اين امری دشوارو حساس است.,
با وجود اين مشاور پنتاگون شکاف در سطح بالای دولت را رد کرد و گفت: ,رامی هم در تيم بود، او خيلی علاقه داشت حزب الله خرد شود، ولی او از آن ها بود که مايل بود ميزان بمباران ها کمتر باشد و اسرائيل در عمليات زمينی ابتکار عمل بيشتری به خرج دهد., مقام امنيتی ارشد سابق نيز به هرش گفت رامسفلد :,خوشحال بود که اسرائيل وسيله زير جلی stalking horse آمريکاست.,
در مورد موضع کندوليزا رايس هم سوالاتی مطرح شد. گفته شده حمايت اوليه او از حملات هوايی اسرائيل عليه حزب الله به خاطر ترس از عواقب آن برای لبنان، ملايم تر شد. مشاور پنتاگون گفت در اوايل اوت او شروع کرد به اينکه بطور خصوصی تماس با سوريه را,تبليغ, کند – که تا به حال موفقيتی در بر نداشته است. هفته گذشته تايمز گزارش داد رايس به يکی از مقامات سفارت در دمشق دستور داده با وزير خارجه سوريه ملاقات کند، که آشکارا نتيجه ای نداشته است. تايمز در اين گزارش آورد رايس ميخواهد هم در خارج به عنوان برقرار کننده صلح ظاهر شود هم در درون دولت نقش واسطه ميان طرفين را بازی کند. مقاله تايمز به شکاف بين ديپلومات ها ی حرفه ای در وزارت خارجه و
, محافظه کاران در دولت, از جمله چنی و آبرامز ,که خواهان حمايت شديد آمريکا از اسرائيل هستند, اشاره کرد.
هرش در ادامه ميگويد ديپلومات های غربی به او گفته اند آبرامز در رابطه با ايران و در مورد بحران جاری اسرائيل حزب الله به عنوان يک سياستگزار کليدی ظاهر شد و نقش رايس بطور نسبی کاهش يافت. رايس مايل نبود سفير اخير به اسرائيل را انجام دهد. او مايل بود اين سفر تنها در صورتی انجام گيرد که يک شانس واقعی برای آتش بس وجود داشته باشد.
هرش سپس به موضع تونی بلر می پردازد که در اروپا بيشترين پشتيبانی را از سياست بوش به عمل می آورد ولی به گفته يک ديپلومات سابق او در وزارت خارجه خودش به کلی منزوی شد بخصوص وقتی که از سياست بوش مبنی بر جلوگيری از آتش بس فوری حمايت کرد. ديپلومات سابق گفت تونی بلر در اين موضع کاملا تنها بود. بلر ميداند بز لنگی است که کارش تمام شده است. ولی او اين را تقبل ميکند. او مثل بقيه در واشينگتن از شربت خنک کننده [ Kool-Aid] کاخ سفيد مينوشد. ديپلومات گفت: ,بحران واقعی در پايان ماه اوت شروع خواهد شد، وقتی که ايرانی ها در پايان مهلتی که سازمان ملل برای توقف عنی سازی اورانيوم تعيين کرده نه بگويند.,
هرش در پايان مقاله خود تاکيد ميکند حتی کسانی که به حمايت خود از جنگ اسرائيل عليه حزب الله ادامه ميدهند قبول دارند که اسرائيل به يکی از هدف های اصلی خود که برانگيختن لبنانی ها عليه حزب الله بود نرسيد. هرش سپس به نقل نظرات يک کارشناس در مورد بمباران های هوايی دولت آمريکا می پردازد. جان آرکوئيلا، يکی از تحليل گران مدرسه عالی نيروی دريايی به هرش گفت :,بمباران استراتژيک 90 سال است که يک مفهوم شکست خورده است، ولی نيرو های هوايی در سراسر جهان به اين کار ادامه ميدهند.,
هرش خاطر نشان ميکند آرکوئيلا بيش از يک دهه است که کارزاری را برای تغيير روش آمريکا در مبارزه با تروريسم شروع کرده که بيش از پيش مورد قبول قرار ميگيرد. آرکوئيلا به هرش ميگويد: ,جنگ های امروزی جنگ توده ای با توده ديگر نيست. شما بايد شبکه ای برای شکار تشکيل بدهيد تا بتوانيد يک شبکه را شکست بدهيد. اسرائيل روی بمباران حزب الله متمرکز بود و وقتی که اين کار نتيجه نداد، به عمليات به شدت تهاجمی تر روی زمين روی آورد. تعريف جنون عبارت از اين است که آدم همان کار را بکند، اما انتظار داشته باشد نتيجه همان نباشد.
——————————————————————————–
26 مرداد 1385 03:22
پیام برای این مطلب مسدود شده.