17.08.2006

توهم پیروزی حزب الله

امیر بلندان:: بالاخره پس از سی و سه روز زبانه های آتش جنگ با تصویب قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل فرو نشست و با بوجود آمدن آرامش نسبی مردم منطقه با دلهائی انباشه از آلام جنگی “ناخوانده ” درحال بازگشت به خانه و کاشانه های ویران خود هستند.ویرانیهائیکه شاید سالها تلاش و سعی شبانه روزی میطلبد تا ترمیم و بازسازی شوند.اما مسلمآ زخم دل مادران و پدران داغدار هیچوقت التیام نخواهد یافت.
بهر تقدیر اینک قطعنامه ای تصویب شده و بموجب آن آتش بسی نچندان پایدار مابین طرفین درگیر ایجاد گشته است.این درحالیست که گروه تروریستی حزب الله و حامیانش در بوق و کرنای خود میدمند و فریاد پیروزی سرمیدهند.زهی خیال باطل!
صرفنظر از دو موضوع بسیار حیاتی و مهم مشتمل بر:الف) خسارات سنگین وارده بر زیربنای اقتصاد لبنان ب) اعلامیهء نیروهای اسرائیل مبنی بر تخلیه حدفاصل مرز این کشور تا رودخانه لیتانی در عمق خاک لبنان ،که هم اینک تحت اشغال این نیروهامیباشد، اسرائیل مقرر کرده که پس از ورود نیروهای بین المللی آن منطقه را ترک خواهد گفت. !! در واقع این قطعنامهء شورای امنیت بود که باعث آتش بس فعلی شد و نیروهای حزب الله را از قلع و قمع ارتش اسرائیل رهانید .
علیرغم واقعیات فوق این گروه خود را پیروز میدان قلمداد کرده و بهمراه حامیان پر و پاقرصشان بر طبل پیروزی میکوبد در حالیکه همین حامیان قطعنامهء تصویب شده را در تناقضی آشکار بر علیه حزب الله ارزیابی میکنند! که دست برقضا چندان بیراه هم نمیگویند.
اما براستی وضعیتی که امروز خاورمیانه با آن مواجه شده است چیست؟
پاسخ آن چندان هم پیچیده نیست!God Father های عالم سیاست همانهائیکه بر روی صفحه ای به بزرگی نقشه جهان شطرنج بازی میکنند میروند که گام بلند دیگری در مسیر پروژه خاورمیانه بزرگ بردارند.تحلیل این نکته در پاسخ این سوال بسیار ساده نهفته است که:کدام قدرت میتوانست پانزده هزار نیروی مسلح را اینبار با مجوز حقوقی در حساس ترین نقطه از خطه خاورمیانه مستقر سازد؟اکنون لبنان در گریز از آتش جنگی ناخواسته به اشغال نیروهای تحت فرمان بازیگردانان بزرگ صحنه سیاست در آمده و از سوی دیگر دولت مرکزی لبنان بموجب این مصوبه متعهد شده است تا نیروی نظامی حزب الله را منحل نماید.بهمین مقدار نیز بسنده نشد تا اینکه فواد سینیورا نخست وزیر لبنان در گفتگوی تلفنی کوتاه خود با جرج بوش بطور شفاهی قول داد که:” من بعد هیچ تشکیلات و نیرویی بغیر از ارتش رسمی لبنان در آن کشور دست به اسلحه نخواهد بود.” این تعهدنامه یعنی مرگ حزب الله! یعنی دیگر سوریه و ج.ا نخواهند توانست بمحض قرار گرفتن در تنگنای سیاسی از این اهرم تشنج بنفع خود بهره ببرند.
با در نظر گرفتن جمیع اوصاف آیا میتوان پیروزیی برای حزب الله متصور شد؟
باری…
بدنبال اجرای قطعنامه شورای امنیت و استقرار نیروهای “صلح بان”سازمان ملل در جنوب لبنان طرح تحریم ج.ا اسلامی میرود که در دستور کار شورای امنیت قرار گیرد.در حقیقت ببهانه بلندپروازیهای اتمی حکومت، رفته رفته میرود که عرصه بر ج.ا تنگ شود.بخصوص که اکنون چین هم با سایر قدرتهای بزرگ هم آوا شده است.
در واقع با بازنگری تحولات اخیر میتوان به این تحلیل نهائی رسید که گوئی: همه این بوی برنج و صدای ساز و آواز و …برای خطنه سرائی ایران بوده است!
بازیگردانان بزرگ جهان سیاست معرکه ای گرفته و سیرک بندبازی پهن نموده اند و در انظار عمومی جهان بندبازانی را با “چشمان بسته “بروی طناب فرستاده اند و خودشان در میان نظار ضمن برانگیختن حیرت تماشاگران، از طرفی دیگر به جیب بری مشغولند و صد البته همانگونه که شاهدیم تاب و توان بندبازان چشم بستهء روی طناب بسر آمده و در حال افتادن اند.افسوس که انبوهی از تماشاگران هم ناگزیر زیر آوار این سیرک له خواهند شد و معرکه گیران اینبار در لباس و کسوت ناجی ظاهر شده و از آن طریق بچپاول ادامه خواهند داد.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates