13.08.2006

هنرمندان سرشناس در مظان اتهام کودتا!

پیک ایران:
روزنت “روز”، اسفنديار صفاري : يک هفته بعد از وارد کردن اتهام جاسوسي اينترنتي به رامين جهانبگلو از سوي روزنامه کيهان، روز گذشته روزنامه جمهوري اسلامي با چاپ يادداشتي با عنوان “در تدارک لشکر انقلاب مخملين” علاوه بر رامين جهانبگلو، چند تن از هنرمندان سرشناس ايران را به عنوان “عوامل شاخه فرهنگي کودتاي مخملين” معرفي کرد. لوريس چكناواريان [آهنگساز]، پرويز تناولي[مجسمه ساز]، كامبيز ـ د [ به نظرميرسدمنظور کامبيز درمبخش، كاريكاتوريست باشد]، پرويز شاپور[کاريکلماتوريست]، آيدين آغداشلو[نقاش]و عليرضا مشايخي، رهبر اركستر سمفونيك تهران از جمله هنرمندان سرشناسي هستند که اين روزنامه از آنها به عنوان “عوامل اين کودتا” نام برده است.

هنرمندان در” سيبل”

“در تدارك لشكر انقلاب مخملين” عنوان يادداشت ديروز روزنامه جمهوري اسلامي است که طي آن برخي از شخصيتهاي هنري کشور به عنوان عوامل انقلاب مخملين معرفي شدند. اين روزنامه با نام بردن از 5اين هنرمند مشهور کشور آنها را چنين معرفي کرد: “ارمني مشهور، لوريس چكناواريان، پرويز تناولي مجسمه و آفتابه سازي كه مشهورترين كارش ساختن آفتابه در ضريح بود كه حتي مجله فردوسي مامور اشاعه مدرنيسم نيز آنرا تاب نياورده و با نام نمايشگاهي از شارلاتانيزم از آن نام برد، كامبيز ـ د كاريكاتوريست مشهور تيم شاپور بختيار كه اخيرا كتاب هايش منتشر مي شود و با حمايت سفارت هاي خارجي نمايشگاه برپا مي دارد و آيدين آغداشلو از عناصر دفتر فرح كه بورس سفر مطالعاتي اش به فرانسه اخيرا باطل گرديد، هر روز در روزنامه هاي دولتي مطرح مي گردند و در نهايت نادر مشايخي كه به صورت مرموز رهبر اركستر سمفونيك تهران شده است كه هر روز اخبار كنسرت آتي اين اركستر به رهبري وي در آلمان از سوي راديو آمريكا و راديو فردا پيگيري و حمايت مي شود.”
علاوه بر اين روزنامه جمهوري اسلامي از “نشر ني” ناشر کتاب تازه رامين جهانبگلو که گفتگويي است با دکتر سيد حسين نصر ـ يکي از انديشمندان سرشناس جهان اسلام ـ نوشت: “در هفته گذشته كتابي با نام در جست وجوي امر قدسي ها گفتگويي مابين رامين جهانبگلو و سيدحسين نصر از سوي نشر ني وارد بازار كتاب مي گردد كه گفته مي شود داراي اشتباهات چاپي بسيار است و با عجله چاپ شده است.”
اين روزنامه بارديگر با واردآوردن اتهام “تدارک انقلاب مخملين” به رامين جهانبگلو، که نزديک به چهارماه است بدون دسترسي به وکيل در بازداشت به سر مي برد، در توصيف انقلاب مخملين نوشت: “انقلاب هاي مخملين، كودتاهاي نويني هستند كه توسط جوانان فريب خورده و هزينه هاي مالي بسيار، اخيرا در كشورهاي بلوك شرق سابق براي تغيير حاكميت هاي غيرهمسو با منافع غرب اعمال شده اند و در اغلب موارد موفق عمل كرده اند.”
نکته جالب در اين مقاله آن است که به رغم تاکيد نويسنده بر جوان بودن عوامل انقلاب مخملين، در ادامه مطلب هنرمنداني به عنوان “شاخه انقلاب مخملين ايران” معرفي شده اند که ميانگين سني آنها 60 سال به بالا است. در اين ميان سهم اتهامات وارد شده به دکتر سيد حسين نصر، يکي از اقوام رامين جهانبگلو نيز کمتر از ديگران نيست. نويسنده روزنامه جمهوري اسلامي به گونه اي درباره سيد حسين نصر قلم فرسايي کرده و از “مطرح ساختن سيد حسين نصر” توسط “شاخه هاي به اصطلاح فرهنگي انقلاب مخملين” سخن گفته که به نظر ميرسد مقامات کشور، به اين انديشمند شناخته شده جهان اسلام به عنوان “آلترناتيو” خود مي نگرند.
روزنامه جمهوري اسلامي که در ادامه ادعا کرده: “اخيرا عناصر فرهنگي بسياري در زمينه هاي موسيقي، نقاشي و حتي كاريكاتور نيز از غرب وارد كشور شده اند” نام هنرمنداني را آورده که بسياري از آنها هميشه ساکن ايران بوده اند.
نويسنده روزنامه جمهوري اسلامي حتي تا آنجا پيش رفته که روزنامه هاي اطلاعات و جام جم را به عنوان روزنامه هايي که از “بيت المال ارتزاق” مي کنند به تبليغ درباره سيد حسين نصر متهم کرده است. جالب اينکه روزنامه اطلاعات همانند کيهان توسط نماينده ولي فقيه و روزنامه جام جم توسط صدا و سيما و به سردبيري محمد مهاجري عضو سابق شوراي سردبيري روزنامه کيهان و از دوستان قديمي حسين شريعتمداري نماينده ولي فقيه در روزنامه کيهان، منتشر مي شود. و جالب تر اينکه يک روز پيش از وارد کردن اين اتهامات به هنرمندان کشور، حسين صفار هرندي وزير ارشاد در نمازجمعه تهران حاضر شده و با اعلام اينکه “آنچه تاکنون در عرصه فرهنگ و هنر کشور عرضه شده را ناشي از کم کاري ديگران بدانيد و به حساب من و همکارانم ننويسيد”، از خود رفع مسئوليت کرده است.

نقطه مشترک

بازداشت رامين جهانبگلو در اوايل ارديبهشت گذشته پيام روشني براي فعالان فرهنگي و روشنفکران ايران داشت. جهانبگلو از سوي وزير اطلاعات ابتدا به ارتباط با بيگانگان متهم شد. چند روز بعد هفته نامه صبح صادق، ارگان سپاه پاسداران در مقاله اي با مطرح کردن براندازي نرم در صدد زمينه سازي برخورد با روشنفکران بر آمد. “براندازي نرم” که معادل تازه “تهاجم فرهنگي” دهه هفتاد است، اندکي بعد سر از روزنامه هاي کيهان و جمهوري اسلامي در آورد و نويسندگاني با اسامي مستعار در صدد گسترش پروژه برخورد با روشنفکران بر آمدند. و سپس بعد از گذشت يک ماه از بازداشت جهانبگلو، او توسط همان روزنامه ها به تدارک انقلاب مخملين متهم شد.
از آن جايي که رامين جهانبگلو در ميان اعضاي شوراي عالي انقلاب فرهنگي شخصيتي شناخته شده بود، در دومين ماه بازداشت وي، فيلمي از اعترافات اجباري اين محقق و نويسنده در اين شورا به نمايش در آمد. از يک هفته پيش هم بار ديگر بخشي از رسانه هاي جناح راست که در دوران فعاليت سعيد امامي همکاري مستقيمي با محفل او داشتند فعاليت مجدد خود را شدت بخشيدند. نقش روزنامه کيهان دراين بخش، انتشار اتهامات تازه بر عليه جهانبگلو بود.
اين روزنامه نوشت: “يك مقام آگاه خبر داد رامين جهانبگلو كه به اتهام فعاليت عليه نظام جمهوري اسلامي ايران در بازداشت به سرمي برد، به تازگي اعتراف كرده كه وظيفه راه اندازي يك شبكه وسيع تحت وب را براي جمع آوري اطلاعات طبقه بندي شده ازجريان ها، گروه ها و عناصر فعال سياسي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي برعهده داشته است.”
کيهان علاوه بر اين جهانبگلو را متهم کرد که “درصدد اجراي طرح شبكه جاسوسي “سايبر” به نام C. E. S در ايران بوده و گروهي از روزنامه نگاران سايبرنتيك، فعالان اينترنتي- ايراني در ياهو، گوگل و مديران چندين سايت فيلتر شده را براي اين كار ساماندهي كرده بود.”
اين روزنامه در ادامه، نيت اصلي خود از انتشار اين خبر فاش کرد و نوشت: “اگر چه هم اكنون كميته هاي ويژه جرايم اينترنتي و رايانه اي تشكيل شده اند اما اعتراف جهانبگلو، ضرورت اتخاذ تدابير ويژه براي جلوگيري از اجراي اين گونه طرح ها و برنامه هاي جاسوسي را دوچندان مي كند.”
خبر ويژه کيهان و گزارش منتشر شده در روزنامه جمهوري اسلامي در يک نقطه مشترک هستند. منبع آگاه روزنامه کيهان يک سايت اينترنتي بود که اين روزنامه از انتشار نام آن خودداري کرد. سايتي با عنوان “دپارتمان پژوهش هاي مجازي حقوق” که توسط يکي از جاسوسان جوان نهاد موازي اطلاعات در سالهاي قبل اداره مي شود. بر اساس اخبار منتشر شده اين گروه اينترنتي که قبلا زير نظر حفاظت اطلاعات نيروي انتظامي فعاليت مي کردند، با انتصاب غلامحسين رمضاني به فرماندهي حفاظت اطلاعات سپاه فعاليت خود را در دفتري که در شمال تهران به آنها واگذار شده، ادامه مي دهند.
گفته مي شود اين گروه با اسامي مستعار و ساخت سايت ها و وبلاگ هاي بي نام و نشان اقدام به ايجاد رابطه با فعالان اينترنتي در داخل و خارج از کشور ميکنند و از طريق اين روابط در صدد نزديکي به بعضي شخصيتها و تخليه اطلاعات و پرونده سازي براي آنهاهستند.
نام “حسن جعفري” براي شمار زيادي از وبلاگ نويسان آشنا است. اغلب آنها اين شخصيت کذايي را به عنوان يک دوست وبلاگي و نديده مي شناسند. و جالب اينکه نويسنده روزنامه جمهوري اسلامي نيز چنين نامي را به عنوان نام مستعارش برگزيده است. يکي از انديشمندان اصلاح طلب در وبلاگش درباره “حسن جعفري” مي نويسد: “لازم است بدانيد اين لباس تازه هديه دوست عزيزي است که ‏هيچگاه او را نديده‌ام و در اين روزگار وانفسا ندانستم چرا اينهمه وقت عزيز خود را صرف بنده ‏حقير کرد.”
روزگار اهل فرهنگ کشور خوب نيست. برخي بر اين نظرند که اقدامات اخير رسانه هاي جناح راست، اقدامي براي ايجاد وحشت در ميان فعالان فرهنگي و اينترنتي است. برخي ديگر اين اقدامات را گامهايي براي برکناري چند چهره نزديک به اصلاح طلبان مي دانند از جمله سيد محمود دعايي در روزنامه اطلاعات و مير حسين موسوي در فرهنگستان هنر… هر چه هست اين را همه ميدانند که انقلاب مخملين به بهانه اي براي سرکوب فرهيختگان کشور تبديل شده است.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates