04.06.2003

آتن گیت: از زبان صادق زیبا کلام، پیشکار محسن رضائی در مذاکرات محرمانه آتن

پیک نت:
ما گفتیم-امریکائی ها گفتند حیف که امریکائی ها دیگرنگفتند!

1- تیمسار رضائی پس از بازگشت از آتن شرح دیدارها و مذاکرات خود را به استحضار مقامات عالیه رساند تا رهنمود بگیرد!
2- گفتیم: جمهوری اسلامی حاضر به همه نوع همکاری با امریکاست، به شرط آنکه بفرمائید ما (آنها که محسن رضائی را به ماموریت فرستاده بودند) کجای کاریم!

پس از زندانی کردن عباس عبدی به جرم اعلام آن نظرسنجی که بموجب آن 75 در صد مردم ایران خواهان مناسبات عادی دیپلماتیک با امریکا هستند، دو تیم از سوی جمهوری اسلامی، پیش و پس از حمله نظامی امریکا به عراق، طرف مذاکره امریکائی بودند. نخست تیمی به سرپرستی جواد ظریف، نماینده ایران در سازمان ملل متحد و دیگری تیمی به سرپرسی محسن رضائی فرمانده پیشین سپاه پاسداران و دبیرمجمع تشخیص مصلحت. اولی در ژنو و دومی در آتن. سرپرست تیم امریکائی مذاکره کننده در ژنو زلمان خلیل زاد مشاور کاخ سفید در امور افغانستان، ایران و عراق بود و تیم دوم را “فلینت لورت” کارمند سابق وزارت خارجه امریکا و تحلیل گر سازمان سیا برعهده داشت. شاید دولت خاتمی در جریان بخش هائی از مذاکرات تیم اول به سرپرستی جواد ظریف بود اما نمی توانست در جریان مذاکرات تیم دوم باشد، چرا که اولی کار و وظیفه اش مذاکره با امریکائی ها بر سر مسئله عراق و افغانستان بود، اما تیم دوم مستقل از دولت و تحت نظر مجمع تشخیص مصلحت به ماموریت اعزام شده بود. از جریان مذاکرات تیم دوم اعضای خیلی ارزشی مجمع تشخیص نمی توانستند بی خبر باشند، هرچند ابتکار عمل را بدست هاشمی رفسنجانی سپرده بودند؛ اما بی شک دفتر رهبری در جریان جزئیات مذاکرات هر دو تیم بود. شعارهای نماز جمعه و سخنرانی های رسمی رهبر همچنان حاکی از استکبار ستیزی و بدترکیب ستیزی بود و بسیجی ها و حزب الهی های ساده دلی که هنوز چشم و گوششان خوب باز نشده دل به این استکبار و بدترکیب ستیزی خوش بود.

امریکا یکباره هر چه را در طشت ژنو و آتن دوشیده شده بود با یک لگد برگرداند و گفت که دیگر هیچ مذاکره ای را قبول ندارد. کسی چه می داند، شاید گوش های اطلاعاتی امریکا وانگلیس در سطوح مختلف حاکمیت و بخش های بیرونی حاکمیت خبر رسانده بودند که هر نوع مذاکره با جریانات وابسته به جناح راست جمهوری اسلامی به نفوذی که امریکا در سالهای اخیر و بر اثر نا امید شدن مردم از امکان اصلاح جمهوری اسلامی پیدا کرده لطمه می زند و امکانات امریکا و انگلیس در ایران آینده بشدت لطمه می زند. ایرانی که هنوز چند آلترناتیو داخلی برای حکومت دارد: ترکیب ملیون و ملی مذهبی ها، ترکیبی از طرفداران رفرم در داخل حاکمیت و اصلاح طلبان خارج از حاکمیت و حتی در میان بخش هائی از نیروهای نظامی جمهوری اسلامی که از جناح راست دلشان خون است و امکان پیوند آنها با بخش هائی از حاکمیت و بدست گرفتن ابتکار حکومتی وجود دارد.

بهرحال، مذاکرات نیمه کاره رها شد و نه تنها وزیر دفاع امریکا، مشاور ارشد امنیت ملی امریکا (رایس) و مقامات کاخ سفید، بلکه شخص زلمای خلیل زاد نیز قطع این مذاکرات را اعلام داشتند و مطبوعات امریکا پیرامون آن گزارش های مختلفی را منتشر ساختند. آن بخش دیگر مذاکرات، یعنی مذاکرات محرمانه آتن نیز خیلی زود توسط امریکائی ها فاش شد، چرا که کاخ سفید ادامه آن را هم لغو کرده بود. نام “فلنیت لورت” دیپلمات امریکائی که در سازمان سیا نیز ماموریت تحلیلی داشته از این لحظه به بعد بر سر زبان ها افتاد. او طرف مذاکره با محسن رضائی بود.

پس از این افشاگری ها، وزارت خارجه جمهوری اسلامی نیز با لکنت زبان مذاکرات ژنو را پذیرفت و در باره مذاکرات آتن نیز محسن رضائی بعنوان مبتکر خط سوم در جمهوری اسلامی و صادق زیباکلام که تاکنون کسی نمی دانست پیشکار مخصوص محسن رضائی است زبان گشودند. عبدی در گوشه سلول انفرادی زندان اوین زیرفشارشکنجه برای پرونده سازی علیه جبهه مشارکت و مجاهدین انقلاب اسلامی باقی ماند و نمایندگان وابسته به مشارکت و مجاهدین انقلاب اسلامی در مجلس زیر فشار جنگ روانی مرتضی نبوی، کاظم انبارلوئی و امیر محبیان( تحلیل گران بنیاد رسالت و وابسته به موتلفه اسلامی و حجتیه) باقی ماندند. شریعتمداری در کیهان نیز برحریق نفت دروغ و افترا پاشید. مجلس و عبدی و مشارکت و مجاهدین انقلاب اسلامی شدند امریکائی و مذاکره کنندگان زیرمیزی با امریکا شدند استکبار ستیز!

اظهارات و اعترافات صادق زیبا کلام را درباره مذاکرات آتن باید از این نقطه آغاز کرد، گرچه فاجعه را باید از سال 1361 پی گرفت که بزرگترین خیانت ها به انقلاب پایه گذاری شد و در سال 1367 و 1369 به اوج اعدام ها و تصفیه نیروهای انقلابی ختم شد.

صادق زیبا کلام که در 10 سال گذشته پرچمدار مقابله و مبارزه با تئوری “توطئه” در جمهوری اسلامی بوده و با این تئوری کوشش داشته بسیاری از حقایق گذشته را زیر چتر فراموشی و استهزا برده و آینده را توجیه کند، در مصاحبه با رادیو فردا در پراگ پیرامون مذاکرات آتن اطلاعات زیر را فاش ساخته است. گفتگو را پی بگیرید:

ما راضی، آنها راضی و مردم دور از بازی

تیم شرکت کننده در آتن عبارت بوده اند از صادق زیبا کلام، حسین بشیریه، سلیمی، نوشیروان احتشامی از دانشگاه دارام انگلستان، و جلیل روشندل از دانشگاه کالیفرنیای آمریکا و سرانجام و در راس آنها محسن رضایی فرمانده کل سابق سپاه پاسداران در دوران جنگ و دبیرکنونی مجمع تشخیص مصلحت. از اینکه از این جمع چندتن در جریان مذاکرات بوده‌اند اطلاعی منتشر نشده است.

اما به این جمع دو تن از کارکنان سفارت جمهوری اسلامی در آتن نیز اضافه شده بودند. اینها اطلاعاتی است که تاکنون صادق زیبا کلام که نقش سخنگو و توضیح دهنده این مذاکرات افشاء شده را برعهده گرفته به زبان آورده است.

محسن رضائی می گوید چون مقالات تحقیقاتی اش جایزه برده بود به آتن رفت که این مقالات را ارائه بدهد و صادق زیبا کلام می گوید آنچه اتفاق افتاد یک ملاقات تصادفی بود، اما “فلینت لورت” تحلیل گر سابق سازمان سیا و کارشناس ارشد سابق خاورمیانه در وزارت امور خارجه امریکا این ملاقات را نه اتفاقی می داند و نه ساده و به همین دلیل نیز نتیجه گفتگوها را مستقیما به وزارت خارجه و کاخ سفید ارائه داد. جورج بوش او را به همین دلیل به حضور پذیرفت و اطلاعاتش را گرفت!

صادق زیبا کلام به رادیو “فردا” در باره این مذاکرات گفته است:

“ما “فلینت” را نمی شناختیم و صحبت هایی که می شد عمدتا حول این محور بود که چگونه می شود گامهایی را برداشت در جهت رفع این دیوار بی اعتمادی بین ایران و آمریکا. ” به این ترتیب معلوم نیست با کسی که او را نمی شناخته اند چرا بر سر دیوار بی اعتمادی بین ایران و امریکا گفتگو کرده اند!

زیبا کلام در بخش دیگری از مصاحبه خود، در باره صحبت های تیمسار رضائی( لقبی که خود وی به رضائی در مصاحبه با رادیو فردا داده) گفت:

“ایشان معتقد بودند که تنها راه ثبات برای عراق و منطقه خلیج فارس، تنش زدایی و تشنج زدایی میان ایران و آمریکا است و مادام که آمریکاییها قصد براندازی نظام جمهوری اسلامی را دارند، هیچ وقت مسائل حوزه خلیج فارس و مساله اعراب و مساله افغانستان، هیچ کدام از این مسائل حل نخواهد شد. آمریکایی ها در مجموع می گفتند که ما هرگز خواهان ساقط کردن نظام جمهوری اسلامی نبودیم و این بیشتر تصور خود ایرانیها بوده از ابتدای انقلاب که همواره آمریکا را به چشم دشمن دیدند. اتفاقا” آنها هم با آقای محسن رضایی هم عقیده بودند که در نهایت آنچه که ثبات واقعی را در منطقه خلیج فارس ایجاد می کند، تفاهمی هست که به گونه اجتناب ناپذیری باید بین ایران و آمریکا به وجود بیاید.”

اینکه آدم های ناشناس مورد مذاکره و گفتگو این نظرات را از کجا آورده و مطرح می کردند و تکلیف کودتای طبس و یا حمله عراق به ایران و ترورها و انفجارها چه می شود، البته نکاتی است که ظاهرا نه به آقای رضائی فرمانده سابق سپاه پاسداران مربوط است و نه به سخنگوی کنونی وی “صادق زیبا کلام”!

صادق زیبا کلام که از طراحان تئوری پوچی “توطئه” درایران است و چند کتاب هم در این رابطه در ایران منتشر کرده، در بخش دیگری از مصاحبه خود می گوید:

آنچیزی که در مجموع می شود گفت این است که ایران حاضر است همه جور با آمریکا، حتی با سازمان ملل همکاری بکند. منتهی همه ما معتقد بودیم – از جمله آقای محسن رضایی- که اگر آمریکاییها واقعا یک مرتبه و برای همیشه حاضر بشوند که یک ایران نیرومند را به رسمیت بشناسند، ما ایرانیها هیچ دلیلی نمی بینیم که چرا خصومت و چرا تنش بین ما و آمریکاییها وجود داشته باشد؟

ظاهرا امریکائی های ناشناس در آتن باید نقش ایران نیرومند از سوی امریکا را می پذیرفتند و طبعا این نقش نیرومند هم نمی تواند جز در خدمت امریکا باشد، مگر امریکائی ها جنون داشته باشند که نقش نیرومندی در مخالفت با امریکا برای ایران قائل شوند!

صادق زیبا کلام در بخش دیگری از مصاحبه خود فاش می سازد که رضائی وعده همه نوع همکاری به امریکائی ها داده است. نکته جالب آنست که بعد از همه این وعده ها امریکا و بویژه وزیر دفاع این کشور مذاکرات با طرف ایران- همین گروه و گروه ژنو- را قطع کرده و گفته اند امریکا دیگر روی این نیروها در ایران حساب نمی کنند زیرا پایگاهی در میان مردم ندارند!

” آمریکایی ها این بحث را مطرح کردند که آیا ایران می تواند در مورد عراق با ما همکاری بکند؟ می تواند در مورد عراق کمک بکند؟ یعنی جوری نباشد که در نهایت یک درگیری و یک رویارویی بین مسلمانان عراق و به خصوص شیعیان و آمریکاییها به وجود بیاید.

ما گفتیم به هیچ وجه خواهان چنین برخوردی نیستیم چرا که منطقه را بی ثبات می کند. اما اگر آمریکاییها خواهان همکاری ایران هستند، نمی شود که از یک سو شما خواهان نابودی نظام جمهوری اسلامی باشید، ما را تهدید بکنید، از سوی دیگر خواهان این باشید که شما با در مورد ثبات و امنیت و آینده عراق همکاری بکنیم. ما به عنوان شریک حاضر هستیم با شما همکاری بکنیم اما این مستلزم این است که واقعا ما بدانیم در کجا قرار داریم. ”

ساده تر از این نمی توان اعتراف کرد که از امریکائی های ناشناس تقاضای حمایت از مذاکره کنندگان ایرانی شده تا بدانند در کجا قرار دارند تا بعنوان شریک با امریکا همه نوع همکاری را بکنند.

صادق زیبا کلام در ادامه و از قول همان مقاماتی که مدعی است اصلا نمی دانسته چه کاره بوده اند و چه نقشی در دستگاه دولتی امریکا دارند می گوید:

” آمریکایی ها نه تنها مساله نطنز را مطرح کردند، بلکه مساله حمایت ایران از حزب الله لبنان، حماس و جهاد اسلامی را مطرح کردند، مساله موشکهای دوربرد ایران را مطرح کردند، مساله اینکه آیا واقعا ایران سلاحهای بیولوژیک و شیمیایی دارد یا ندارد را مطرح کردند. آمریکاییها خیلی صریح و علنی می گفتند که ما فی الواقع این مشکلات و نگرانیها را در مورد ایران اسلامی داریم.

ما معتقد بودیم که همه اینها چیزهایی هست که باید نشست در بالاترین سطح، خیلی شفاف، خیلی علنی و رسمی و میان مقامات ایرانی و آمریکایی در موردش مذاکرده کرد.”

شاید همه هوش و زکاوت نزد آقای زیبا کلام خلاصه نشده باشد و دیگران هم بهره ای از آن برده باشند. اگر این فرض را قبول کنیم، آنوقت از ایشان باید پرسید آن امریکائی های ناشناس با کدام پشتوانه حکومتی پیرامون گرهی ترین مسائل فی مابین ایران و امریکا نظرات خود را با فرمانده سابق سپاه پاسداران و دبیرمجمع تشخیص مصلحت در میان گذاشته اند؟

صادق زیبا کلام و محسن رضائی تاکنون مدعی شده بودند که رضائی برای ارائه مقالاتش به کنفرانس آتن رفته بود، اما زیبا کلام در بخش دیگری ای مصاحبه خود با رادیو فردا و در باره قرار ومدارهای بعدی علنا اعتراف می کند که عالی ترین مقامات جمهوری اسلامی در جریان سفر جایزه ای رضائی- که چند سالی است همراه صادق زیبا کلام مبتکر خط سوم در جمهوری اسلامی شده- در آتن بوده اند! او می گوید:

” ما قرار مدار خاصی برای ادامه گفتگوها نگذاشتیم. این بستگی به این دارد که تیمسار رضایی وقتی برگشتند ایران، قطعا به افراد مافوق خودشان گزارش خواهند داد. البته شرکت ایشان در کنفرانس آتن با علم و اطلاع مقامات ارشد جمهوری اسلامی ایران بود. قطعا ایشان گزارش خواهند داد، قطعا نقطه نظرهایی که در مجموع آمریکاییها مطرح کردند را، به استحضار مقامات ارشد جمهوری اسلامی ایران می رسانند. حالا بایستی ببینیم که آنها چه می گویند، ایا آنها استقبال می کنند یا این که نه، می گویند دیگر از این کنفرانسها شما شرکت نکنید. کس دیگری هم شرکت نکند. ممکن هم هست عکسش باشد، آنها بگویند که نه، اگر واقعا آمریکایی ها برای اولین بار رسیده باشند به این نقطه که خیلی جدی حاضر باشند جمهوری اسلامی ایران را به رسمیت بشناسند و سودای براندازی نظام را نداشته باشند، می شود نشست و در مورد مشکلات و مسائلی که بین دو کشور هست، صحبت کرد و مذاکره کرد.”

به این ترتیب؛ ارشد ترین مقامات جمهوری اسلامی درجریان ریز مذاکرات نیز قرار گرفته اند، همانگونه که مذاکره کنندگان ناشناس امریکائی در کاخ سفید ریز مذاکرات را تحویل جورج بوش دادند.( بموجب خبر روزنامه واشنگتن پست که پیک نیز منتشر کرد، فلنیت لورت مستقیما این گزارش را به جورج بوش داده است)

بوش و رامسفلد وزن و اعتباری برای رضائی و هیات همراهش قائل نشدند، حتی وقتی هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه تهران خطاب به امریکائی ها گفت: خوب به حرف های من گوش کنید و آن را تحلیل کنید، که البته بخشی از این حرف ها همانهائی بود که در نماز جمعه تهران گفت و بخش دیگری همان چیزهائی بوده که زیبا کلام در مصاحبه با رادیو فردا گفت.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates