01.06.2003

شریعتمداری بدکاره ای که بدنام هم هست!

مسعود بهنود

با گفتن این که آمریکا می خواهد با رفراندوم جمهوری اسلامی را سرنگون کند، به زبان ساده، یعنی جمهوری اسلامی اکثریت ندارد و مشروعیت از کف داده و به زور سرپاست و اگر رفراندوم کنند رای نمی آورد!ا

ماجرای رقابت سیاسی و جر زدن یکی از آن ها و تهمت زدن به طرف مقابل، از آن کارهای مخصوص یک گروه و دسته خاص در ایران است، که مدت هاست اثر منفی خود را به صورت نفرت عمومی آشکار کرده ولی دوستان دست بر نمی دارند
و به این تصور خامند که مردم غافلند و بازیچه دست آن ها. بنابراین هر چه دلشان می خواهد می نویسند و با استفاده از موقعیتی که همفکری قوه قضاییه با آن ها برایشان ایجاد می کند نگرانی هم ندارند. نه ترسی از فاش شدن حقیقت و نه نگرانی از شکایت کسی و نه عنایتی به آبرو و حیثیت ها .
این را چرا گفتم برای این که کیهان امروز عنایتی هم به من کرده است و جعل خبری که برای آن روزنامه عادی و شیوه مرضیه شده است و دیگر آن چنان عادی است که کسی نه به خواندن این نوع مطالب خود را زحمت می دهد و نه به پاسخ گوئی آن ها. کیهان نوشته است:
“مسعود بهنود… به رادیو دولتی انگلیس گفت: استفاده درست از فرصت ها از لوازم فعالیت های سیاسی است و نمی شود اصلاح طلبان را متهم کرد. بهنود که نمی توانست رابطه این گونه اقدامات [ نامه نوشتن به رهبر] را با محافل اطلاعاتی آمریکا نفی کند در ادامه گفت : البته در حالی که آمریکا تا پشت مرزهای ایران آمده و تهدیدهائی را متوجه کشور کرده است طبیعی است که این گونه اقدامات شائبه همکاری آن ها با آمریکائی را قوت بخشد.
مسعود بهنود در پایان مصاحبه خود از جایگاه یک شخصیت مورد اعتماد به مردم اطمینان داد که آمریکا در پشت پرده این گونه اقدامات نیست. ”
حالا به چند نکته درباره این خبر دقت کنید:
اول این که نویسنده خبر با تکه و پاره کردن گفته های من به بی بی سی نوشته مغلوط و مجهولی به دست داده و از قول من به دروغ نوشته که من گفته ام طبیعی است که نامه نوشتن نمایندگان به رهبر شائبه همکاری با آمریکا را قوت بخشد. که کاملا دروغ است و نوار آن مصاحبه در سایت بی بی سی هست . اما در حالی که چنین چیز مزخرفی را گفته ام به مردم اطمینان داده ام که آمریکا پشت این اقدامات نیست.
بعد هم اضافه کرده که از جایگاه یک شخصیت مورد اعتماد حرفی زده ام. مورد اعتماد یعنی چه؟ مورد اعتماد کی؟ شخصیت مورد اعتماد چه طوری حرف می زند اصلا؟
اما دلیل این حرکات چیست. در یک کلمه ترس. این همه جیغ و داد از ترس است و بس. ترس از آمریکاست که به طور ساده این ها را وامی دارد چنین به دست و پا بیفتند و کارهای ضد خود کنند . آن جا که ضد خودشان هست به ما مربوط نیست و در ضمن چه بهتر. اما آن جا که از منافع ملی ما خرج می کنند حق داریم که بابت به خطر افتادن منافع ملی مان نگران باشیم و این نگرانی را بیان کنیم.
ملاحظه کنید که در همین چند ماه چه بازی مسخره و پر خطائی را با آمریکائی های بهانه گیر پیش برده و چقدر در موضع ضعف افتاده اند. کارخانه های هسته ای را با شدت پنهان کردند . وقتی سی آی آ خبر و عکس هوائی آن را منتشر کرد دستپاچه به تائید آن پرداختند و به فاصله کوتاهی در صدد زرنگی برآمدند که بله ما که چیزی را پنهان نداریم دیدید که اعلام کردیم. در حالی که آمریکائی که به استناد همین رد و تائید به همه گفته اند که این ها خیلی چیزهای دیگری هم دارند که پنهان می کنند. این همان بازی است که سر صدام هم در آوردند یعنی صدام به خیال خودش با این روش سر دنیا را گرم کرده بود در حالی که در عاقبت کار خودش بازنده شد و کشوری را تحویل دیگران داد.
چند روز اخیر عین همین کار بدون کم و کاست در مورد القاعده تکرار شد. تکذیب پشت تکذیب که ما القاعده را اگر بگیریم دستگیر می کنیم، اصلا آن ها با ما دشمنند و به این جا نمی آیند. و تکرار مدام این حرف که القاعده را آمریکائی ها خودشان ساخته اند. آن قدر گفتند که آمریکائی ها اسم و رسم دادند و ناگزیر اعلام کردند که بلی ما در ماه های گذشته پانصد نفر را دستگیر کرده ایم که مشکوک بوده اند. آمریکا به این هم اکتفا نکرد حالا افتاده اند به این نظر که مشکوک ها را می گیریم و بازجوئی می کنیم و تحویل کشورهای متبوعشان می دهیم. حالا بنشینید و نگاه کنید که در این عقب نشینی های گام به گام به کجا می روند.
مذاکراتشان را با آمریکائی ها انکار کردند و به قول طنز نویس خوش ذوق آفتاب یزد در سالگرد اعلامیه دادگستری تهران که دیروز گفته بود کسی حق ندارد درباره مذاکره و رابطه با آمریکا بنویسد. دوستان در چند نقطه دنیا به گفتگو مشغول شدند. عیبی هم ندارد و تمام کشورهای دنیا حتی آن ها که با هم دشمنند مذاکره می کنند وقتی نگران کننده است که آقای رضائی ناچار می شود آسمان را به زمین بدوزد که مقاله ام در کنفرانس وین قبول شده بود و… اما در مورد کنفرانس ژنو تکذیب و انکار پشت هم تا زمانی که آمریکائی ها پشت پا زدند و اعلام کردند که با فاش شدن حضور سران القاعده و عاملان عملیات تروریستی ریاض در ایران دیگر گفتگوئی نداریم که با ایرانی ها بکنیم و مذاکرات ژنو قطع شده است و موضوع برملا شد.
حالا بپرسید مذاکراتی که کسی هم در داخل کشور با آن مخالف نیست چرا به این قیمت گزاف و با بی اعتبار شدن پیش طرف مذاکره و دادن آتو به او پنهان داشته می شود. جوابش این است که اگر فاش شود دکان بسته می شود. اگر مذاکره به بهانه کنفرانس آتن فاش شود که شده مردم می پرسند قاضیان و بهروز گرانپایه که نه در کنفرانسی رفته بودند که اسرائیلی و آمریکائی در آن بوده چرا به زندان انداخته شدند. قاضیان اتهامش شرکت در جلسه دانشگاه سواز بود که همه دوستان در سال چند بار از جمله نمایندگی ولایت فقیه در لندن آن جا هستند.
اگر مذاکرات دیگر را فاش کنند سوژه اصلی اتهام زنی به مخالفان از دست می رود و چطور کیهان با هر کس که مخالف است به او بگوید با آمریکا بسته ای . چطور استاد مصباح دروغگو بگوید خبر دارم که معاون سیا با چمدان اسکناس به تهران آمده و بین روزنامه نگاران پول تقسیم کرده و نرود و از دوستان خود نپرسد که برای دادن پول های میلیونی و رشوه ها هم لازم نیست که کسی در این دوره و زمانه چمدان به دست بگیرد و به تهران بیاید حواله به حساب های سویس کافی است با یک حرکت انگشت . .ولی نه این که آقای مصباح یزدی که خودش همواره یک پایش در خارج کشور است و قسم می خورم که چند کارت اعتباری دارد نداند که برای پرداخت پول چمدان و اسکناس لازم نیست. بر بی اطلاعی ما سرمایه نهاده است.
مانند این داستان کیهان و رفراندوم که در دو سه روز گذشته خودش را کشته که جا بیندازد که آمریکائی ها برای برگزاری رفراندوم در ایران پولی تعیین کرده اند. ماجرا که از همین وصله پینه های کیهان است که مدام می نویسد و بعد هم سکوت می کند چون ریشش در می آید و همین که حرفش را حتی سه ماه بعد هم در نماز جمعه ارومیه تکرار می کند به خیالش همه مانند حسنی هستند و باور دارند.
پنج تا سناتور بی خبرتر از آقایان و به همان اندازه در عقل و دانائی رفته اند و به سنای آن کشور پیشنهاد کرده اند که 56 میلیون دلار به دولت بدهند برای کمک به رادیو تلویزیون های مخالف جمهوری اسلامی . پیشنهادی است و لابد کسی باید از آن ها بپرسد که برای دادن پول به مخالفان این همه ملاحظه کار و قانونمدار هستید که با سروصدا آن را علم کنید. ولی باشد با رسیدن خبر پیشنهاد پنج سناتور سردبیر کیهان لبخندی فتح به لب زده است که یافتم راه خنثی کردن خواست رفراندوم را . برداشت و تیتر زد 56 میلیون دلار برای کمک به طرح رفراندوم در ایران. رسالت هم که ریزه خوارخوان کیهان است فردایش برداشت و تیتر زد کمک 56 میلیون دلاری آمریکا به مطرح کنندگان رفراندوم در داخل.
آقایان از فرط شادمانی یافتن راهی برای تهمت زدن به اصلاح طلبان یادشان رفت که وقتی این حرف را بزنند به معنای آن است که همه حرف هایشان درباره حکومت مردمی به باد می رود. با گفتن این که آمریکا می خواهد با رفراندوم جمهوری اسلامی را سرنگون کند یعنی جمهوری اسلامی اکثریت ندارد و مشروعیت از کف داده و به زور سرپاست و اگر رفراندوم کنند رای نمی آورد.
اما باکشان نیست چون قرار نیست که به عاقبت تهمت ها و اخبارشان فکر کنند که اگر می کردند تیتر بزرگ نمی زدند فساد مالی شصت نماینده مجلس و در نهایت معلوم شود که همفکر محترمشان سردبیر روزنامه جام جم کسی است که دادگاه هم با همه نظربازی با جناح مربوطه نتوانسته از آن بگذرد. و باز هم معلوم می شود که شهرام جزایری که قرار بود پول های دزدی را بین اصلاح طلبان و مجلس تقسیم کرده باشد میلیارد ها از بودجه بیت المال که همان صدا و سیما باشد دریافت کرده و بعد از افشای آن توسط کمیسیون تحقیق و تفحص مجلس با جسارت تمام می گویند بعد از دستگیری شهرام جزایری همه پول صداو سیما را دریافت کرده ایم و چیزی نمانده است. عجب، کجاست کیهان که بر سر بیست میلیون تومان وام وزارت کشور به کرباسچی نوشت مردم بیچاره برای گرفتن ده هزار تومان وام که به دردهای بی درمان خود بزنند سال ها در صف بانک ها و موسسات می مانند چطور شد که شهردار تهران به سادگی با یک چک بیست میلیون تومان می گیرد. حالا یکی از کیهانیان دلسوز مردم بیچاره بپرسد که بیست میلیون بیشتر است یا پنچاه میلیارد و بپرسد چرا زمانی که صداو سیما اتهامات مطرح شده در دادگاه شهرام جزایری درباره اصلاح طلبان را مستقیم پخش می کردند درباره وام پرداختی خود به متهم و پول دریافتی سردبیر جام جم از متهم چیزی نگفتند چرا دوستان کیهانی حالا ساکتند.
برگردیم به طرح تبلیغاتی مشعشع 56 میلیون دلار برای کسانی که درباره رفراندوم در ایران مقاله بنویسند و سخنرانی کنند که روزنامه جمهوری اسلامی امروز سخنان روز قبل تاج زاده را هم به همین پول مربوط کرده است. باید یکی از این مغزهای تبلیغاتی بپرسد که آیا هر نوع رفراندوم را آمریکا پول می دهد و اگر درست است یعنی همه پرسی جمهوری اسلامی در فرودین سال 58 هم با پول آمریکائی ها ممکن شد و یا به تازگی آمریکائی ها این همه دست و دلباز شده اند.
ده ها سئوال درباره طرح تبلیغاتی آقای شریعتمداری می توان مطرح کرد و از جمله هم یکی این که اگر با 56 میلیون دلار آمریکائی ها می توان نظر مردم را برگرداند پس چرا شما هنرمندان با ده ها برابر آن که به صورت کمک های مختلف به همین کیهان و صدها برابرش برای صدا و سیما طرفداری برای خود و نظام مطلوب خود برپا نکردید؟ شما که از خرچ کردن پول نفت برای فرستادن آقای مصباح و دوستان به شیلی هم پروا ندارید و از هر قبض تلقن مردم هم پانصد تومان برای آقای لاریجانی و دوستان هیات موتلفه وصول می کنید چرا پس هر چه ساخته اید مخالف است؟ به طوری که حالا از تصور برگزاری انتخابات آزاد در کشور به وحشت افتاده و به هر دری می زنید و از جمله جملات من کوتاه دیوار را تغییر می دهید که سخن خنده دار خود را ثابت کنید.
باید در جوابشان عرض کنم که: نه جانم کار نیکان را قیاس از خود مگیر. کار جوانان این ملک از فریب خوردن گذشته است و داستان های تخیلی شما همان به درد چند نفر دورو برتان می خورد که با آن دریافت حقوق های گزاف از بیت المال به خیالتان حلال می شود که نمی شود.
بایدتان گفت عیبتان این است که تاریخ نخوانده اید و گرنه می دانستید که 24 سال پیش که این همه جوانان باسواد نبودند و این همه وسایل ارتباط جمعی گسترده نبود و دنیا هم این همه با حکومت شاه دشمن نبود بلکه هزاران دوست داشت باز نتوانست مردم را فریب دهد و تبلیغات دروغینش کار نکرد و آن شد که در انقلاب دیدیدم. حالا که دیگر کار از همه این حرف ها گذشته است
در زمان حکومت نظامی و دولت ازهاری معلوم نیست کدام نابغه ای طرح جالبی به ساواک داده بود و بر اساس آن نامه مانندی در شهر توزیع شد با این مضمون که حضرت الله العظمی شیرازی دیشب به خواب دیده اند امام رضا را که به ایشان گفته اند من نگرانم که چرا مردم این همه همنام من ( یعنی محمدرضا شاه ) را اذیت می کنند .
این بنده حقیر به چشم خود در خیابان تخت طاووس دیدم که زنان بدکاره با آرایش های غلیظ جلو ماشین ها را می گرفتند و کاغد تایپ شده خوابنما شدن آیت الله شیرازی را به آن ها می دادند. مرد مسنی سرش را از پنچره ماشینش به در آورد و خطاب به مردی که گویا سردسته کار بود گفت: بابا جان خجالت بکشید، تازه اگر هم می خواهید دروغ درست کنید بدهید به دست آدم هائی که بدنامی از سروکله شان داد نزند.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates