بيانيه پاياني نشست لندن
پیک ایران: به سوی همبستگی ملی برای دموكراسی و حقوق بشر
1 – ما، جمعی از نیروهای سیاسی، فرهنگیان و فعالان حقوق بشری با گرایشها و دیدگاههای گوناگون نظری و سیاسی، در روزهای 12 تا 14 خرداد 1385 (2 تا 4 ژوئن 2006) در نشستی در لندن گرد آمدیم و برای پاسخگویی به نیازهای سیاسی حاد امروز جامعه خود به شور پرداختیم.
2 – از آنجا كه این پاسخگویی منوط به همكاری و همگامی وسیعترین نیروهای سیاسی جامعه از افقهای نظری و سیاسی گوناگون است، ما همین اندازه از همدلی و اجماع ملی را كه تا كنون در این نشست و نشستهای مشابه آن به تحقق پیوسته است رویدادی مثبت و ارزنده میدانیم و از همه نیروهای مترقی و دموكرات جامعه میخواهیم كه در هرچه گستردهتر و عمیقتر كردن این همدلی و اجماع ملی بكوشند.
3 – ما از پیامهای حمایت نیروهای سیاسی داخل و خارج كشور، خصوصا پیامهای آقایان ناصر زرافشان، بینا داراب زند، احمد باطبی و پیمان عارف كه مستقیما به نشست ما رسیده است سپاسگزاریم و مبارزات و كوششهای آنان در راه استقرار دموكراسی را ارج مینهیم.
4 – ما اصول یادشده در منشور نشست برلین و منشورهای مشابه آن در بین گروهها و نیروهای شركتكننده در اجلاس لندن را در كلیت آنها مبنای مناسبی برای اتحاد عمل نیروهای سیاسی دموكرات میدانیم و از آنها حمایت میكنیم.
5 – ما تلاش خواهیم كرد تا در آیندهای نزدیك به برگزاری یك نشست وسیع با مشاركت جمع بیشتری از هممیهنان (كوشندگان سیاسی، فرهنگی و اجتماعی) كه با اهداف ما برای تشكیل یك نهاد ملی در جهت برقراری دموكراسی و حقوق بشر در ایران همآهنگی دارند بپردازیم.
نشست لندن
14 خرداد 1385 (4 ژوئن 2006)
بيانيه سياسي نشست لندن
مردم آزاده ايران!
27 سال حاكميت جمهوري اسلامي ميهن ما را با بحرانهایی حاد و جدي روبرو كرده است؛ جامعه در همه عرصه هاي اجتماعي، اقتصادی، فرهنگی و سياسي رو به انحطاط نهاده است؛ گسترش پدیدههایی چون فقر، نابساماني، اعتياد فراگیر، و سوداندوزی در تجارت زنان و كودكان بيداد مي كند.
مسئولان رژيم اسلامي، اين مدعيان دفاع از حقوق مستضعفان، اكنون با قبضه كردن همه قدرتهای اجرایی سلطه انحصاری بر كلیه منابع ثروت كشور را برای خود تضمین كردهاند. اینان بجاي توجه اساسی به مسائل و گرفتاریهای اكثريت عظيم مردم محروم ما – كه وظیفه اصلی هر نظام دولتی است – از همه منابع موجود كشور، از یك سو با گستراندن مكانیزم هایی چون فساد، رشوهخواری و رانتخواری خوان یغمایی برای خود و وابستگان خویش آراستهاند، و از سوی دیگر در اجرای سیاستهای سلطهجویانه اسلامي، وسیلهای برای پر كردن جيب انواع و اقسام مافیاهای منتسب به جریانهای بنیادگرای اسلامی در منطقه و جهان.
ماجراجوییهای خارجی رژیم، اما، به همینجا ختم نمیشود. زیر پوشش مردمفریبانه استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای، نظام حاكم بر كشور ما فاجعهای بس هولناكتر از بحرانهای داخلی را برای میهن ما تدارك میبیند. سالها پنهانكاری در عرصه به اصطلاح دستیابی به انرژی اتمی، و پاسخ منفی دادن به همه پیشنهادهای مصلحانه جامعه جهانی و به ویژه شركای تجاری رژیم در این زمینه، این بدگمانی را به حق در جامعه ملی و بینالمللی ایجاد كرده است كه رژیم ایران و عوامل سركوبگر آن به راستی در جست و جوی دستیابی به تكنولوژی ساختن سلاحهای هستهای است. در اين میان مواضع برخی از هممیهنان ما كه با تكيه بر احساسات شوونیستی دستیابی به این گونه تكنولوژی مخرب را حق ملی ما میدانند یا برخی ديگر از هممیهنان كه به این موضوع از دیدگاه جنگ سرد مینگرند، متأسفانه مسألهسازتر است و و در واقع آب به آسیاب جمهوري اسلامي لطمه میریزد. واقعیت این است كه رژیم اسلامي در طول حیات خود ثابت كرده است كه نظامی سلطهجو، سركوبگر، بیاعتنا به حقوق مردم و صلح و امنیت داخلی، و مدافع تروریسم بینالمللی است. یكی از نتایج خطرناك این گونه سیاستهای نامسئولانه، برانگیختن نگرانی در جهان آزاد و زمینهسازی برای حمله نظامی به ایران از یك سو، و اعمال فشارهای بینالمللی بر رژیم ایران و دادن دستاویز به برخی از كشورهای سودجو چون روسیه و چین برای غارت هرچه بیشتر منابع ملی ما از سوی دیگر است. مقابله با خطر حمله نظامی از سوی هر كشور خارجی به ایران یك وظیفه ملی است، و هیچ ایرانی آزادهای نیست كه به چنین حملاتی دلخوش و به نتایج ویرانگر آن بیاعتنا باشد. ولی در عین حال، نباید از یاد برد كه چه كسانی با در پیش گرفتن چه سیاستهایی در داخل كشور ما زمینه چنین بحرانهایی را فراهم میكنند.
زنان آزاده و مبارز ايران!
قوانین قرون وسطایی رژیم جمهوری اسلامی عامل اصلی زمینهساز توهین و تجاوز به حریم وجودی و سركوب اندیشههای نو و حقوق انسانی شما شده است؛ اما مبارزات شما برای تعمیم تلقی دموكراتیك از جنس زن و تضمین حقوق از دست رفته زنان در تمام سطوح اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی نشان داده است كه زنان ایران هرگز به ساختار دوگانهنگر و اندیشههای واپسگرای نظام جمهوری اسلامی تن در نخواهند داد. شما یكی از مؤثرترین نیروهای اجتماعی در تغییر این ساختار تحقیر و تبعیض در جامعه كنونی ما هستید.
جوانان آزاده و آگاه!
سياست ها و روشهای غیر انسانی رژيم، سرنوشت حال و آینده شما را بیش از هر لایه اجتماعی دیگر به تباهي كشانده است . سلب طبیعیترین حقوق شهروندی و ایجاد محدودیتهای گوناگون در آزادي هاي فردي و اجتماعي به همراه جوّ سانسور از سویی، و برخوردهای قیممآبانه و سركوبگرانه هر نوع خواست و حركت مدنی همراه با دخالت همه جانبه در همه شئون زندگی افراد و بی كفایتی آشكار حاكمان رژیم در پاسخگویی به مسائل ناشی از فقر و فساد و بیكاری از سوی دیگر، سبب گردیده كه حس ياس و انفعال و بیاعتمادی به فردا و افسردگی و فرار مغزها در ميان جوانان روز بروز گسترش يابد. در جامعهای كه انتخاب پوشش، موسیقی و برخورداری از ابتداییترین آزادیها در مطالبات و معاشرتها حكم میوه ممنوع را دارد، جوان بودن عملا یك جرم محسوب میشود.
اقوام آزادیخواه ایران!
حقوق و آزادیهای شما كه بر اساس اعلامیه جهانی حقوق بشر و ملحقات آن به رسمیت شناخته شده است بارها و بارها از سویرژیم حاكم پایمال گردیده و خواستهای به حق شما با سركوب هرچه بیشتر مواجه شده است. اعتراضات حقطلبانه شما در یك ساله اخیر در غرب و جنوب و شرق كشور به خاك و خون كشیده شده و به فجایع تازهای انجامیده است. رژیم جمهوری اسلامی اساسا بر تبعیضهای قومی، زبانی، فرهنگی، جنسی و مذهبی بنا نهاده شده است. در سایه این رژیم، حقوق هیچ یك از آحاد مردم ایران به ویژه اقوام آزادیخواه ما تأمین نخواهد شد. ایران متعلق به همه ما است و تنها در یك ایران آزاد و دموكراتیك میتوان به تحقق حقوق و آزادیهای زبانی، فرهنگی و قومی كشور ما امید بست. بنا بر این، مبارزه برای استقرار دموكراسی در ایران شرط مقدم تحقق خواستههای به حق شما است.
كارگران و زحمتكشان ايران!
مبارزات اخير شما رژيمي كه خود را نماينده شما در جهان اعلام كرده بود چنان رسواكرد كه مردم آگاه جهان دریافتند كه اگر شما زحمتكشان ایران با اعتراضات و اعتصابات خود با عزمی راسخ به ميدان بیاييد ، طومار این رژيم آسانتر و زودتر درهم پيجيده خواهد شد. مبارزه شما زحمتكشان ايران یكی از محورهای تعیین كننده كوششهای مردم ما برای پایان دادن به عمر نكبتبار این رژيم خواهد بود.
دانشجويان آگاه ایران!
دانشگاهها و مراكز آموزش عالی همواره سنگر آزادیخواهی و دفاع از حقوق بشر را در كشور ما تشكیل داده و دانشجویان مبارز و دانشگاهیان آزاده از پایههای سازنده وجدان بیدار مردم ما بودهاند. سالها مبارزه بیامان شما دانشجویان و دانشگاهیان در داخل كشور سند انكارناپذیر جنایات رژیم جهل و ستم حاكم بر ایران است.
احزاب ، سازمان ها و تشكل هاي سياسي مترقي و دمكرات!
تداوم تفرقه در اپوزيسيون آزادیخواه و طرفدار دمكراسي در ايران باعث بیاعتمادی و نومیدی افكار عمومي جامعه ما در داخل و خارج است. وظیفه همه سازمانهای سیاسی در درجه اول كمك به جنبش آزادیخواهانه ملی و یاری رساندن به ارائه یك بدیل دموكراتیك برای رژیم اسلامی در ایران است. عدم توانایی در ارائه چنین بدیلی رژيم جمهوري اسلامي را براي سركوب خيزش هاي مردم ما جري تر خواهد كرد. تداوم پراكندگي اپوزيسيون آزاديخواه به معنای تداوم حاكميت رژيم جمهوري اسلامي است. بايد از عمده كردن اختلافها پرهیز كرد و با تاكيد بر مشتركات دمكراتيك مانع فرسودگي هر چه بيشتر نيروها شد. ضرورت مبارزه پيگير ، وسيع و توانمند بر ضد رژيم جمهوري اسلامي اقتضا ميكند كه بجاي تكيه بر افـتراق نظر و هدف ، بر اشتراكات دموكراتيك تأكید، و نيروهاي خود را هماهنگ و همسو كنيم.
هممیهنان!
هدف از «نشست لندن» به دنبال «نشست برلين» و كوششهاي فراوان مشابه آن، بستر سازي براي هماهنگي و همسويي مبارزه برای احقاق حقوق شهروندان ايران و استقرار دموكراسي و حقوق بشر در ميهن ماست. مسئله مركزي و نهايي كه در اين نشست ها دنبال مي كنند، هماهنگي و همسويي سازمان ها و احزاب (با حفظ استقلال و مواضع برنامههای سياسيشان) ، شخصيت هاي فرهنگي ، سياسي و اجتماعي آزاديخواه ، براي نفی جمهوري اسلامي و استقرار دمكراسي در ايران است.
ما گامهاي ضروري و نخستین را برداشتهایم، و به تداركهای امیدبخش خود در اين زمينه ادامه خواهیم داد. ايجاد نهادي كه بر اساس توافقي دمكراتيك ، بخش وسيعي از اپوزيسيون آزادی خواه را در برگیرد و با مبارزه مردم ما در پيوندي تنگاتنگ باشد، وجه مهم فعاليتهاي ما در اين مرحله است. بايد در همكاري و گفتگویی مشترك به اين همگامي و همآهنگي ادامه داد تا سرانجام بتوان در پيوند با جنبش دمكراتيك هر چه زودتر به اهداف اعلام شده دست يافت. شركت كنندگان نشست لندن همه توان خود را در اين راه بكار مي گيرند و از همه آزاديخواهان میخواهند كه هيچ كوششي را براي به ثمر رسیدن اين مهم فرو نگذارند.
نشست لندن
14 خرداد 1385 (4 ژوئن 2006)
پیام برای این مطلب مسدود شده.