احمد شيرزاد: تلاطمى ناديده در سطح افكار عمومى، روشنفكران و جريانهاى سياسى ايران وجود دارد
رادیو آلمان:
”اگر ایران (پيشنهاد مشوقهاى اروپا را) نپذیرد، دیدگاهى كه طرفدار شروع اقدامات عملی علیه ایران است بیشتر تقویت میشود“
محمود احمدىنژاد رييس جمهورى اسلامى ايران ديروز با اظهار اينكه «جمهورى اسلامى هيچ مشوقى را براى تعليق غنىسازى نخواهد پذيرفت» عملا پيش از ارائه رسمى پيشنهاد سه كشور آلمان، انگلستان و فرانسه براى ايران، دست رد به سينهی آنها زد.
پيشنهاد مزبور كه هنوز جزييات آن بطور كامل روشن نيست، حاوى مشوقهايى براى ايران است و در مقابل آن از جمهورى اسلامى خواسته مىشود كه غنىسازى اورانيوم را به حالت تعليق درآورد. برخلاف گذشته، اينبار روسيه و چين هم كاملا از پيشنهاد اخير اروپا حمايت كردهاند. اصلىترين پرسشى كه در اين ميان مطرح مىشود اين است كه آيا با رد پيشنهاد اروپايىها از سوى ايران، مشروعيتى هر چه بيشتر براى برخوردهاى شديدتر با جمهورى اسلامى بوجود نمىآيد؟ در همين زمينه دكتر احمد شيرزاد نماينده پيشين مجلس و عضو شوراى مركزى جبهه مشاركت، به پرسشهاى صداى آلمان پاسخ داده است.
مصاحبهگر: بهنام باوندپور
دویچهوله: دکتر شیرزاد، بسیاری از تحلیلگرها پیشنهاد اخیر اروپا به ایران را آخرین تلاش جهانی برای حل مسالمتآمیز مناقشه هستهای ایران میدانند. نظر شما در این خصوص چيست؟
احمد شیرزاد: در سمت ایران تحلیلهای متفاوتی روی این مسایل هست و در سمت کشورهای غربی هم به همین ترتیب. به نظر میرسد که دو رویکرد در سمت مقابل ایران وجود دارد. یک رویکرد این است که مذاکره با ایران فایدهای ندارد، ایران تصمیم خودش را گرفته، به هیچ قیمتی حاضر به سازش نیست و میخواهد کار خودش را انجام بدهد و به همین دلیل باید اقدامات عملی را علیه ایران شروع کرد که بیشتر مقامات آمریکایی، بخصوص مقامهایی چون جان بولتون و اینها طرفدار این دیدگاه هستند. دیدگاه دیگری که در سمت مقابل ایران مطرح است این است که مسئولان ایران، علیرغم ظاهر سازشناپذیرشان، اهل معامله هستند و میشود آنها را راضی کرد. البته نه در مذاکرات شفاف و در صحنهی علنی، بلکه در گفت و گوهای پنهانی و با دادن مشوقهای کافی، میشود آنها را به یک سازشی کشاند. آنچه در عرصهی سیاست جهانی میگذرد، تقابل این دو دیدگاه هست. مثلا، تا قبل از این پیشنهادات تشویقی ما شاهد یک دوره تلاش خیلی جدی به رهبری آمریکا بودیم، البته پیشاپیش قضیه پیشنهاد انگلیس و فرانسه در شورای امنیت بود که سعی کنند به سمت یک جمعبندی برای شروع اقدامات عملی علیه ایران برسند. بهرحال، آن اقدامات تابحال نتیجهبخش نبوده، به همین دلیل این تدبیر دوم در دستور کار است و دارند این را دنبال میکنند. طبیعیست که به هرحال عرصه سیاست در اروپا و آمریکا صحنهی رقابت این دو دیدگاه باشد، ولی، البته، هر دو دیدگاه در این مسئله یک هدف را دنبال میکنند.
دویچهوله: حالا، دکتر شیرزاد واقعیت این است که تلاشهای بسیاری، شما هم اشاره کردید، شده و پیشنهادهای مختلفی هم شده، تا اينكه پرونده ایران به شورای امنیت رفت. بعد، دوباره پیشنهاد دیگری شد و الان طرح مشوقها از طرف اروپا مطرح شده است. سوال مشخص این است، به نظر شما بعد از این تلاش، آیا تلاش دیگری هم در کار خواهد بود، یا نه؟
احمد شیرزاد: در عرصهی سیاست هیچوقت نمیشود بطور قطع بگوییم که یکنوع فعالیت تمام شده است. به هرحال دشوار است که اگر این فاز اخیر به نتیجه نرسد، بسختی میشود پیشبینی کرد که دوره بعدی هم مشابه این باشد. اما، نباید فراموش کرد که یکبار دیگر هم طرح مشوقها مطرح بود و آن پیشنهاد چندمادهای که اروپاییها، يك سال پیش در چنین روزهایی، مطرح کردند و به ایران ارائه کردند و بخصوص در اولین ماههای دولت احمدینژاد این پیشنهاد علنی شد، تقریبا همین مضامین را در بر داشت…
دویچهوله: اما دکتر شیرزاد، شرایط با یکسال پیش بسیار متفاوت شده، درست است؟
احمد شیرزاد: بله، بله! در آنزمان پرونده ایران به شورای امنیت نرفته بود، آن قطعنامههای شدیدالحن آژانس علیه ایران صادر نشده بود و ما در شرایطی قرار داشتیم که آن درخواستهای چهارگانهی آژانس از ایران هم مطرح نبود. اگر در آنزمان ما به یک توافقی دست پیدا کرده بودیم، طبیعتا خیلی مسیر متفاوت بود با آنچه امروز هست. امروز هم اگر غربیها به یکنوع توافقی با ایران دست پیدا بکنند، میشود پیشبینی کرد که با دشواریهای بیشتر روبرو خواهند بود، اما به مرور و از طریق مذاکره مسایل مىتواند حل بشود.
دویچهوله: برویم سراغ این «اگر»، كه «اگر» ایران و اروپا به توافقی برسند! گویا اروپاییها کماکان بر توقف غنیسازی اورانیوم در ایران پافشاری میکنند. بر چنین بنیانی، آنها مشوقهایی را در عرصههای اقتصادی و سیاسی و حتا تضمینهایی امنیتی مطرح کردهاند که با وجود اینکه هنوز جزییات کاملاش مشخص نیست، اما برخی از آنها به بیرون درز كرده است. در مقابل آقای احمدینژاد با صراحت اعلام کردهاند: «جمهوری اسلامی هیچ مشوقی را برای تعلیق غنیسازی نخواهد پذیرفت»! فکر میکنید چنانچه پس از ارائه رسمی پیشنهاد اروپا به ایران جمهوری اسلامی کماکان بر این موضع پافشاری بکند، چه پیامدهایی در انتظار ایران خواهد بود؟
احمد شیرزاد: در صحنه مقابل ایران این دو تحلیل و دو دیدگاه در کش و قوس بودند. طبیعیست که اگر ایران نپذیرد، باز دومرتبه آن دیدگاه اول که طرفدار شروع اقدامات عملی علیه ایران است بیشتر تقویت میشود و پیشنهادات آنها در دستور کار قرار میگیرد که البته طول دارد تا این پیشنهاد به ایران مطرح بشود و جواب رسمی ارسال بشود، ولی به هرحال به نظر میرسد که خود مقامات ایران دارند استقبال میکنند از اینکه این فاز هرچه سریعتر طی بشود، در حالیکه من فکر میکنم شاید حداقل به لحاظ زمان به نفع ایران بود، اگر مدت این فاز طولانیتر میشد.
دویچهوله: دکتر شیرزاد، چین حمایت خودش را از پیشنهاد اروپاییها اعلام کرد و سرگئی لاورف، وزیر امور خارجه روسیه هم با حمایت از این پیشنهاد از دولت ایران خواست تا «پاسخ سازندهای» به آن بدهد. آیا رد پیشنهاد مشوقها از سوی ایران، که کاملا روشن از طرف آقای احمدینژاد مطرح شده، به معنای پیوستن کامل روسیه و چین به اروپا و آمریکا و نزدیکشدن این دو کشور به موافقت با تحریم ایران نخواهد بود؟
احمد شیرزاد: برای چین و روسیه بهترین وضعیت این است که ایران با انعطاف خودش مسئله را به نوعی حل و فصل بکند و آنها هم از این بنبستی که در آن گیر کردهاند، رها بشوند…
دویچهوله: مشکل دقیقا بر سر همین است که ایران این انعطاف را از خودش نشان نداده و وزیر امور خارجه روسیه هم گفته است «ما قاطعانه متقاعد شدیم که این پیشنهاد تنها راه برای حل بنبست هستهای ایران است»!
احمد شیرزاد: آنها شاید آرزویشان این باشد که ایرانیها کمی کوتاه بیایند و این مسئله با خیر و خوشی تمام بشود، بطوریکه نهایتا این دو کشور در یک بنبست تصمیمگیری قرار نگیرند. بدترین وضعیت برای این دو کشوری که صاحب حق وتو در شورای امنیت هستند، این است که کشورهای اروپایی دارای حق وتو و آمریکا روی یک پیشنهادی مصرانه بایستند و اینها هم بخواهند بنوعی کوتاه بیایند یا بخواهند از حق وتوی خودشان استفاده بکنند که طبیعتا این تصمیم دشواری برای آنها خواهد بود. پس، از حالا قابل پیشبینی نیست که آنها چه خواهد کرد. البته…
دویچهوله: البته بسیاری بر این عقیدهاند که روسیه و چین اینبار از حق وتو استفاده نخواهند کرد!
احمد شیرزاد: بله. در چنین شرایطی اگر آمریکا، انگلیس و فرانسه بخواهند قاطعانه بر پیشنهادی بایستند، آنها دچار شرایط خیلی دشواری خواهند شد، اما به نظر میرسد آمریکاییها هم عجلهای برای اینکه بسرعت یک پیشنهادی را، علیرغم میل روسیه و چین به تصویب برسانند ندارند. به نظر میرسد که آنها حاضرند زمان این مسئله طولانیتر بشود، ولی در عوض، برخلاف مورد عراق، بتوانند آرای بیشتری را در صحنه سیاست جهانی همراه خودشان داشته باشند. حتا غیر از قدرتهایی که اعضای دائمی شورای امنیت هستند، بسیاری از کشورهای مهم دنیا، مثل ژاپن، کانادا، استرالیا و آلمان و کشورهای دیگری که در صحنهی سیاسی جهان هستند، دیدگاه آنها هم تاثیرگذار است. بنابراین، من بعید میدانم که در کوتاه مدت آمریکاییها بخواهند با عجلهی تمام این پرونده را به یک اقدام عملی برسانند. هرچند در صحنهی سیاسی آمریکا مقاماتی مثل جان بولتون در اقدامهای عملی علیه ایران بسیار عجله دارند، اما من فکر میکنم که صبوری بیشتری را از سوی آنها شاهد خواهیم بود، به قیمت اینکه بتوانند دیگران را با خودشان همراه بکنند.
دویچهوله: دقیقا مشکل در همینجاست که الان این «دیگران» تا حدودی به نظر میرسد که با آنها همگام شدهاند، به این مفهوم که روسیه و چین حمایت خودشان را از این پیشنهاد اعلام کردهاند و به صراحت از ایران خواستهاند که پاسخ روشن به این پیشنهاد بدهد، و ایران هم پیشاپیش این پیشنهاد را رد کرده است. آیا فکر نمیکنید رد این پیشنهاد از طرف ایران به نوعی مشروعیت به آمریکا میدهد، برای اقدامات جدیتر علیه ایران؟
احمد شیرزاد: ایرانیها در این کارزار سیاسی که درگیر آن شدهاند، شاید چندان برای افکار مقامات کشورهای غربی اهمیتی قائل نباشند و از قبل هم پیشبینی کرده باشند که ممکن است بر سر این مسئله همهی آنها یک توافق اجمالی داشته باشند. در سمت ایران بیشتر تلاشها از سویی بر جلب افکارعمومی در داخل کشور قرار گرفته است، و از سوی دیگر تلاش میکنند که در سطح کشورهای منطقه، کشورهای اسلامی و عربی با مخاطب قراردادن افکار عمومی، کارهایی از نوع نامهای که آقای احمدینژاد این روزها منتشر کردهاند، سعی میکنند آن بخش از افکار را به سمت خودشان جلب بکنند و هزینهی اقدام سیاسی، اقتصادی و حتا نظامی علیه ایران را تا جایی میشود بالاتر ببرند. اصولا رویکرد ایرانیها نسبت به این مسئله متفاوت است با آنچیزی که در ذهن ارائهکنندگان اروپايى این مشوقها هست.
دویچهوله: فرانک والتر اشتاینمایر، وزیر خارجه آلمان چند روز پیش گفت امیدوار است «افرادی خردمند در ایران باشند که موضعی متفاوت با مواضع آقای احمدینژاد» اتخاذ کنند. با توجه به اینکه آقای احمدینژاد صریحا، تقریبا با این کلمات که اروپاییها فکر کردهاند با بچه طرفاند و میخواهند طلا را از ما بگیرند و بجایش گردو و شکلات به ما بدهند، صریحا از پیش، دست رد به پیشنهاد آنها زدهاند. فکر میکنید، چه راهی برای جلوگیری از برخوردهای شدیدتر شورای امنیت در آینده با ایران وجود دارد؟ آیا افراد مورد نظر وزیر خارجه آلمان قادر به تغییر مسیر مواضع کنونی ایران هستند؟
احمد شیرزاد: خیلی این کار دشوار است. ببینید، این تحلیل به نظر من درست است که در ایران افراد خردمند زیاد هستند و واقعا هم زیاد هستند، کسانی که دلسوزانه برخورد میکنند و تنش در روابط خارجی ایران را به نفع منافع ملی ایران ارزیابی نمیکنند، اما، به هرحال، مهم آن کسانی هستند که در موضع تصمیمگیری قرار گرفتهاند. به نظر میرسد که حتا اگر میخواستند جواب رد هم به این پیشنهاد بدهند، باید تامل میشد تا این پیشنهادات ارائه و بررسی بشود و بعد هم، با لحن و در چارچوبهای دیپلماتیک به آن پاسخ داده بشود. واقعا برای من توجیهپذیر نیست که چرا اینقدر تعجیل هست در رد پیشنهادات و قبل از مطرحشدنش و آنهم، بیشتر در چارچوب سخنرانیهای عمومی! ولی بهرحال نکتهای که هست، این است که در داخل ایران واقعا یک تلاطم نادیدهای در سطح افکار عمومی، روشنفکران، مقامهای سیاسی و جناحهای سیاسی وجود دارد و اینها مرتب برهم کنش دارند. اینکه اینها کی به عرصهی ظهور برسد و بتواند تاثیرگذار باشد در صحنهی سیاسی کشور، قابل پیشبینی نیست. تمام آنچه در کشور و در عرصهی افکار افراد مهم کشور میگذرد، آن چیزهایی نیست كه در موضعگیریهای رسمی اعلام میشود. صحبتهای بسیار دیگری هم مطرح است که بنا به مصالح داخلی کشور علنی نمیشود.
دویچهوله: دکتر شیرزاد، آقای احمدینژاد با این جملات که «کاری نکنید که دولتهای دیگر عضو ان.پی.تی که خواهان دستیابی به انرژی صلحآمیز هستهای هستند، قید آژانس را بزنند»، باز هم به شکل تلویحی تهدید به خروج از ان.پی.تی کردهاند. آیا این تهدید به نظر شما ممکن است در صورت برخوردهای تندتر احتمالی در آینده، عملی بشود؟
احمد شیرزاد: هرچند بعضی جملات، نظیر همین جملهای که گفتید، ممکن است بوی چنین تهدیدی بدهد، اما به اندازه کافی شواهد دیگر هست، حتا در صحبتهای خود آقای احمدینژاد، که ایران قصد خروج از «ان.پی.تی» را در شرایط فعلی ندارد. اساسیترین محتوای پیمان «ان.پی.تی» مخالفت با تولید سلاحهای هستهایست، بنابراین خروج از پیمان «ان.پی.تی» اصولا معنا و مفهوم دیگری در روابط بینالمللی دارد و کشوری هم این کار را میکند که در آستانهی دستیابی به تسلیحات هستهای باشد، با برنامهریزیهای قبلی. من تصور میکنم که ایران، هم به لحاظ عملی با چنین وضعیتی فاصلهی بسیاری دارد، و هم سیاست رسمیاش چنین چیزی نیست. تصور نمیکنم، حداقل در آینده یکیدوساله، اصولا چنین تصمیمی مطرح باشد. بیشتر میباید به این قبیل جملات بعنوان تقابلهای لفظی و تهدیدهای معمولی نگاه کرد.
پیام برای این مطلب مسدود شده.