متن بيانيه شورای عمومی دفتر تحكيم وحدت در مورد احكام نيروهای ملی مذهبی
احكام قضائی و زندان ها را بنگريد به سخنرانی های رهبر مراجعه كنيد
وقتی در نيم روز نهم اسفند 81 از زبان رهبری نظام، خشم و عصبانيت نسبت به تاييد صلاحيت شد گان ملی مذهبی و نهضت آزادی آشكارا هويدا گرديد، انتظار می رفت كه دستگاه قضايی ايشان جواز آن بيابد كه بر تن بيمار پيران و بزرگان ملی مذهبی و نهضت آزادی پس از آن همه آزار و شكنجه در بازداشتها و بازجويی ها ی صورت گرفته سابق، يورشی عظيم بيآغازد و حكمی سنگين صادر كند.
با اميد به خرده ای هوش در نزد متوليان آن دستگاه و با حضور قلدری چون آمريكا در چپ و راست كشورمان انتظار آن نمی رفت كه بی خردانه حكم يك قرن زندان برای فعالين ملی مذهبی كشورمان صادر گردد.
گويی حتی درك شرايط هم از توان فكری اين دستگاه خارج و عقل دور انديششان زايل است و چون مغروق در مردابی مشت كوبيدنشان بر آب افزون و فرو رفتن و غرق شدنشان افزونتر.
بر كسی پوشيده نيست كه از ابتدای انقلاب تا كنون نهضت آزادی و نيروهای ملی مذهبی نجيب ترين نيروهای اپوزيسيون بوده اند كه علی رغم تمامی فشارها و تهديد ها خوش بينانه وفادار به نظام جمهوری اسلامی ماندهاند و دل به اصلاح آن بسته اند و با ماندن در كشور وبا موضعی قانون محور(و نه راديكال) و با ملايمترين زبان، نه اعتراض، بل نصيحت و انتقادی برادرانه و شايد پدرانه بر گوشهای كر مست شدگان قدرت و تكيه زده بر مسند نجوا كرده اند(نه فرياد) و همواره بر جوانان معترض و نقادی چون ما، بانگ زده اند كه تند روی نكنيد و با وجود خستگيمان از بيداد نظام، ما را وفادار به نظام، به مدارا فراخواندهاند و حال سرنوشت چنين نجابت ومتانت و وفاداری آن است كه حاصل مبارزه قانونمندشان با استبداد(چه در آن رژيم و چه در اين نظام) و دستمزد فداكردن جوانيشان به پای دلسوزاندن برايران، با 96 سال زندان داده شود. اف بر اين عدالت و لعنت بر اين بيداد كه در آن سوی دنيا پاسخ سالها جنايت و قتل عام پينوشه به علت كهولت سنش ناديده گرفته شده و از زندان افكندنش صرف نظر می گردد و در اين سو، در نظام به اصطلاح علوی ساخته و پرداخته آقايان، جواب نصيحت نجوا گونه ای با وجود كهولت، يك قرن زندان می شود.
آياحكم يك قرن زندان برای فعالين ملی مذهبی، آخرين اميدها را برای مطالبات اصلاحطلبانه در چارچوب نظم موجود به ياس تبديل نمينمايد؟
گويی اين يك قرن خود همان فاصله از حاكميت مردمسالار مورد ادعای جمهوری اسلامی را فرياد می زند، چرا كه اولين شرط اصلاح پذيری داشتن گوش شنوا برای شنيدن انتقادات، اعتراضات و بلكه فرياد هاست .
اما افسوس كه گوش نامحرم را جای پيغام سروش نيست . و گوش حاكمان نظام جمهوری اسلامی نه به نجوای آرام سحابی، پيمان، بسته نگار، صابر ،رحمانی، عليجانی و…. شنواست و نه به فرياد جنبش دانشجويی و عزيزانی چون افشاری.
به راستی نظامی كه با آرامترين مخالفانش كه مخالفتشان هيچگاه از حد نصيحتی پدرانه و دلسوزانه فراتر نمی رفت اين گونه بر خورد می كند و يكی از ايدئولوژيك ترين افراد متعهد و معتقد و وفادار به انقلابش را كه پا خود را در راه حفظش از دست داده به جرم نقد روحانيت به اعدام محكوم می كند(هاشم آغاجری) و وزير دولتش را به جرم درج مقالهای به زندان می افكند(عبدالله نوری) را می توان بر اصلاحش اميد بست؟
گويی كه معنای وفاق ملی و وحدت در قاموس حاكمان اين نظام يعنی قتل دگر انديشان، يعنی ضرب و شتم و خفه كردن صدای دانشجويان، يعنی بستن ده ها روزنامه و نشريه و دوختن دهان دهها انديشمند و شكستن قلم صدها روزنامه نگار، يعنی نيم قرن زندان برای سه روز كنفرانس برلين و يعنی 96 سال زندان برای نيروهای ملی مذهبی و حكايت اصلاحات برای صاحبان قدرت در نظام جمهوری اسلامی، حكايت ميخ است و سنگ و بعيد كه درفش فولادی نيز بر اصلاح تحجر و جمودشان كار ساز باشد .
پس تنها به توصيه ای به حاكمان و رهبرانش بسنده می كنيم:
خوب ديوارهای زندانهايتان را بر افرازيد و بر تعدادشان بيفزاييد و حصارها برا آويزيد تا گنجايشی به اندازه ملت ايران داشته باشد، بلكه هوس قدرتتان ارضا گردد، تا مبادا كوچكترين مخالفت و انتقادی گوشهای ناشنواتان را بيازارد و از خواب خرگوشيتان بيدار كند.
كی باشد كه نشئه گيتان از مستی قدرت به پايان رسد .
شورای عمومی دفتر تحكيم وحدت
دانشگاههای:
دانشگاه صنعتی شريف -دانشگاه صنعتی امير كبير -دانشگاه علوم پزشكی شيراز-دانشگاه تربيت معلم سبزوار-دانشگاه سيستان بلوچستان-دانشگاه سهند تبريز -دانشگاه علمی كاربردی پست و مخابرات- دانشگاه علوم پزشكی زابل- دانشگاه صنعتی شريف- دانشگاه علوم پزشكی چهار محال بختياری-دانشگاه شهيد رجايی تهران-دانشگاه علوم پزشكی كرمانشاه دانشگاه اصفهان و علوم پزشكی -دانشگاه علوم پايه دامغان-دانشگاه خليج فارس و بوشهر -دانشگاه صنعتی اصفهان -دانشگاه علوم پزشكی بوعلی همدان -دانشگاه علوم تحقيقات و فناوری ياسوج -دانشگاه رازی كرمانشاه -دانشگاه تربيت معلم تهران -دانشگاه شهر كرد-دانشگاه زابل-دانشگاه لرستان -دانشگاه صنعتی خواجه نصير-دانشگاه زنجان -دانشگاه اروميه -دنشگاه شهيد چمران اهواز -دانشگاه صنعت آب وبرق عباسپور -دانشگاه الزهرا تهران-دانشگاه پيام نور مركز صومعه سرا -دانشگاه امور اقتصادی و دارايی -دانشگاه اراك -دانشگاه شهيد باهنر كرمان-دانشگاه علم و صنعت ايران -دانشگاه فردوسی و علوم پزشكی مشهد-دانشگاه صنعتی امير كبير -دانشگاه علوم پزشكی اراك -دانشگاه تربيت معلم تبريز-دانشگاه محقق اردبيلی -دانشگاه علامه طباطبايي
پیام برای این مطلب مسدود شده.