حجاريان: ايران در تيررس؟، صحبت 2 و 3 ماه است، چه بايد كرد؟
پیک نت:
سازمان دادن جنبش صلح بر دمكراسی و حقوق بشر برتری پيدا كرده است
سعيد حجاريان، در ادامه سلسله نشستهای «چه بايد كرد؟» در جبهه مشاركت گفت:
«حتما از آمار و ارقام وضعيت اقتصادی كشوراطلاع داريد، از بیثباتی قيمتها و شرايط معيشتی مردم كه به سمت نوعی پريشانی پيش میرود و خطرات آن هم آگاه هستيد. در چنين شرايطی صحبت از چه بايد كرد، به نظر من صحبت از برنامههای درازمدت و حتی صحبت از اصلاحات در چشمانداز دو ساله يا پنج ساله هم نيست، بايد فكر 2 ماه، 3 ماه و يا شش ماه را كرد. آمريكايیها با متحدان اروپايی خود، دائما بر طبل جنگ میكوبند و ايران را كه از ابتدا گفته بودند جزء يكی از محورهای شرارت است، در تيررس قرار میدهند و جابهجايیهای نظامی در منطقه صورت میگيرد. بلر حرف خطرناكی را مطرح كرده كه «ابدا حرف حمله هستهای به ايران مطرح نيست» اما حرفش را چرخش داد و با تغيير استراو، تركيب كابينهاش را عوض كرد، البته مسائل داخلی نقش داشت اما حتما وزير خارجه جديدش با وزرای خارجه سه كشور اروپايی و آمريكا هماهنگتر است. بايد صدای ديگری از ميان ما برخيزد. ما بايد بگوييم صلح. البته نه برای من كه تنها 30 درصد از زندگیام باقی مانده و با آن ترور شوم 70 درصد از جانم را از دست دادم، بلكه برای شما. لذا اگر میگويم صلح برای خودم نمیگويم، بلكه اين حرفهای ما، در جامعه جهانی، در آمريكا و اروپا پژواك دارد. بسياری مثل ما فكر میكنند، مانند ما جمع شوند و جنبش صلحطلبی را استارت بزنند، تا كار به جای باريك نرسيده. البته اين حرف ها هزينه هم دارد. من به دوستانم در جبهه دموكراسی و حقوق بشر گفتم كه هم جبهه دموكراسی مهم است و هم حقوق بشر، اما صلح مبرم و عاجل شده است. به خاطر عاجل شدنش آن را در راس كار خود و در اولويت قرار دهيد. خيلیها در ايران، حاضراند زير اين چتر و زير اين خيمه جمع شوند، حتی غير اصلاحطلبان. میگويند جنگ زمانی آغاز میشود كه سياست به پايان رسيده باشد، به عبارت ديگر جنگ ادامه سياست است. به زبانی ديگر جنگ و سياست مانند دو روی يك سكهاند كه با اندك لغزشی يك روی آن میتواند نمايان شود. لذا تمام تلاش مصلحين عالم اين بوده است كه در بزنگاههای تاريخی كفه به نفع صلح و حل منازعه پيش برود و مردم از عواقب خانمانسوز جنگ و ستيز در امان بمانند. جنبش صلحطلبی مانند هر جنبش ديگری نيازمند يك دكترين، عدهای پيشتاز كه من اصطلاحا به آنها «صلحسالاران» (در مقابل جنگسالاران) میگويم و نوعی سازماندهی دقيق است؛ در غير اين صورت نيروی اين جنبش هرز میرود و تداوم نخواهد داشت. »
پیام برای این مطلب مسدود شده.