ماجرای زنان و استادیوم ورزشی: یک تیر و چند هدف
وقتی دستور رئیس جمهور احمدی نژاد اعلام شد که زنان می توانند در استادیوم های ورزشی مسابقات را تماشا کنند. ضمن تقدیر از این دستور نوشتم با اطلاعاتی که من دارم، و تلاش های بی نتیجه ای که ما داشتیم، می دانم این کار عملی نخواهد شد. در عمل هم دیدم که سخنگوی دولت رسماً این دستور را با استناد به دستور مقام معظم رهبری لغو کرد.
گمان می کنم رئیس جمهور هم موقع نوشتن این دستور العمل آن اطلاعات را داشته؛ اما علی رغم آن اقدام به نوشتن آن کرده و این نتائج به دست آمده است:
۱. متأسفانه با عکس العمل وسیع و بعضا با فتاوای غیر قابل هضم مراجع رو به رو شد. طبیعی بود که در این رویارویی بار دیگر مرجعیت در برابر بخشی از مردم، به خصوص زنان قرار گیرد.
۲. بی پاسخ گذاشتن این همه بیانیه و فتوا برای دولتی که خود را ملتزم ترین دولت به دستورات رهبران دینی معرفی کرده بود، باعث می شد تا فتوا دهندگان بدانند که پس از پیروزی در انتخابات، نظر آنان آن قدرها هم اهمیت ندارد و تا وقتی رهبری انقلاب تأیید نکنند هجوم سنگین فتاوای مراجع در عزم دولت بی اثر است.
۳. دولت سعی کرد با این کار به بازسازی وجهه ی خود در میان اقشار مختلف جامعه که مخاطبان دولت نبودند بپردازد. به خصوص که می دانست در برابر هر کاری که بکند کفن پوشان گذشته، فعال نخواهند شد. با هزینه کردن از مراجع و حتی رهبری به این کار اقدام کرد.
۴. و نهایتا با توجه به همه ی این حرف ها: عملاً ورود زنان به استادیوم های ورزشی رسماً ممنوع شد و خیال دولت از مسأله ی ورود زنان به استادیوم های ورزشی برای همیشه راحت شد. یک تیر و چند هدف!
پیام برای این مطلب مسدود شده.