07.05.2006

آقای رفسنجانی شما چرا راستش را نمی گوئيد؟

روشنگری: عبدالعلی پارسا

آقای رفسنجانی در مورد به اصطلاح ماجرای طبس، از بنی صدر علت بمباران بالگردهای امريکائی را پرسيده است. بنی صدر هم پاسخی داده که گرچه تاحدی آقای رفسنجانی را افشا می کند، اما بيرون از قاعدهء اصلی بازی در ميان مسئولان وقت جمهوری اسلامی نيست، زيرا اگر اصل ماجرا بر ملا شود، معلوم نيست پاسخ آقايان چه خواهد بود. ماجرا چيست که هيچکدام از مسئولان ايران در زمان ماجرا حاضر نيستند راستش را بگويند.
مسئولان ايرانی هزاران بار گفتند و نوشتند که هواپيماها و بالگرد های امريکائی برای آزادکردن و فرار دادن گروگان های سفارت( يا کمک به کودتائی) در پنجم ارديبشت 1359 از راهی مخفی به کوير نمک در غرب طبس آمدند ، اما آن ها گرفتار طوفان شن شدند و سقوط کردند. هيچ کس هم حرفی از اين نزد که اين هواپيما ها چگونه از رادارهای ايرانی رد شدند. بعد ها معلوم شد که صحنه توسط هواپيماهای ايرانی بمباران شده است. اينک رفسنجانی علت بمباران را از بنی صدر که رئيس جمهور و مسئول عمليات نظامی بوده است،می پرسد و روشن است که او پاسخی نخواهد داد که خود او هم گرفتار ماجرا شود، چرا که به اندازهء خود رفسنجانی در پوشاندن اصل ماجرا دخالت داشته است.
البته همان زمان روشن شد که فرمانده سپاه پاسداران يزد( شهيد منتظر قائم به همراه چند نفر ديگر )زودتر از ماموران ديگر دولتی از ماجرا آگاهی يافته و خود را سريعا و پيش از هواپيماهای ارتش به آنجا رسانده اند( رفسنجانی و ديگران گفته اند به او ماموريت داده شد که برای تحقيق برود)، اما هواپيما های ايرانی (که نه در صدد بمباران امريکائيان بلکه در پی از بين بردن آثار جرم بوده اند،) فرماندهء سپاه يزد و همراهان احتمالی او را هم بمباران کرده اند تا شاهدی برای ماجرا در بين نباشد و دولت ايران هر ادعائی خواست، بکند. اما يک کارشناس نظامی در اروپا که عکس های بازمانده از ماجرا را که در نشريات ايران هم چاپ شد، ديده است به همراه اطلاعاتی که از يک افسر سابق ارتش روسيه و پناهنده به همان کشور اروپائی گرفته ، اينک حادثه را چنين تفسير می کند.
پس از روی کار آمدن خمينی و در پی قولی که او در پاريس برای از بين بردن کمونيسم به امريکائی ها داده بود، عده ای از رادارهای ايرانی از کار افتاد و هواپيماهای امريکائی در مسير همان رادارها از روی دريای عمان به ايران می آمدند و پس از گذشتن از کوير لوت، در کوير نمک و جائی نزديک طبس می نشستند و بوسيلهء کاميون هائی که از پيش آماده شده بود، برای پيروزی اسلامگرايان افغانستان بر رژيم چپگرای آن، سلاح به آنان می رساندند.
روس ها با آگاهی يافتن از ماجرا يک بار که دو يا سه هواپيمای بزرگ باربری ارتش امريکا به محل می رسند، بلافاصله پس از فرود، آن ها را با موشک چنان می زنند که سرنشينان هواپيماها حتی نمی توانند از جا بجنبند و همه سر جای خود روی صندلی هايشان جزغاله می شوند. عکس اين صحنه دقيقا در روزنامه های اطلاعات و کيهان آن روزها چاپ شد. چند بالگرد برای کمک از همان راه و از دريای عمان آمده بودند که گرفتار بمباران شدند. آنان راهی برای فرار نداشتند. بايد توجه داشت که برای فرار دادن گروگان ها نيازی به دست کم دو هواپيمای غول پيکر حمل و نقل و چند هلی کوپتر بزرگ نبوده است.
دولت ايران برای اين که گند ماجرا درنيايد اقدام به بمباران محل می کند تا آثار جرم را ازبين ببرد و در عين حال سوختن هواپيماهای امريکائی را در اثر حرارت شديد موشک ها به طوفان شن و امداد غيبی متصل گرداند. در اين بمباران، فرمانده سپاه يزد و همراهان احتمالی او کشته شدند، يکی دو کاميون حمل و نقل بمباران شد و رانندگان و کارگران حمل و نقل سلاح ها که در محل بودند، کشته شدند. پس از آن کارگردانان حکومت ايران داستان طوفان شن را ساختند و از آن جا که به نفع هيچ طرفی نبود، نه صدای امريکا در آمد و نه روسيه. امريکا از طريق ايران به کشور همسايه ء ايران اسلحه فرستاده بود و روسيه به درون کشور همسايه اش با موشک حمله کرده بود. دولت افغانستان هم از شکست کار امريکائی ها خوشحال بود و نمی خواست بند هم پيمان خود را به آب بدهد.
اين خلاصهء ماجرا است. اينک آقای رفسنجانی برای متهم کردن بنی صدر از او علت بمباران هلی کوپتر ها را می پرسد، در حالی که اگر سوآل درستی بشود، بايد کشته شدن فرمانده سپاه يزد، رانندگان و کارگران حمل و نقل و سرنشينان هواپيما ها و بخصوص زغال شدن آن ها را در روی صندلی هايشان را هم در بر بگيرد، اما رفسنجانی می داند که بايد بازی را در دايرهء مجاز ادامه دهد و از آن بيرون نرود. بنی صدرهم پاسخ درستی نداد، گرچه رفسنجانی را زير سوآل برد، زيرا هرگونه پاسخ او هم بايد در همان دايره باشد که در آن مسئوليت مستقيم بنی صدر بيش از رفسنجانی بوده است.
حالا من می خواهم به نيابت از جانب شيطان جواب رفسنجانی را بدهم که همکار قديمی گرامی مگر تصميم به بمباران محل را همگی با هم و در حضور خمينی نگرفتيم، خودت چرا راستش را نمی گوئي؟

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates