17.05.2003

ميزگرد «راديو فردا» به بهانه انتشار پلاتفرم «برای اتحاد جمهوری‌خواهان ايران»

در مفهوم دموكراسی سلطنت وجود ندارد
• بيژن حكمت: كوشش ما در اين جهت است كه جمهوری خواهان را در خارج از كشور سازمانيابی و متشكل كنيم و بتوانيم به عنوان يك نيروی سياسی با نيروهای داخل كشور در تماس و همكاری باشيم و بتوانيم در جهت يك اصلاحات بنيادی و برای دموكراسی گام برداريم
• حسين باقرزاده: منشور 8١ به عنوان منشور ايجاد يك حزب سازمان سياسی، جديد نيست. در اين منشور ما سعی كرديم كه اصول محتوايی نظام دموكراتيك را مشخص كنيم
• مهرداد خوانساری: بايد سعی شود تجمع آزاديخواهان ايران، تبديل به تجمع آزاديخواهان جمهوری خواه و يا آزاديخواهان مشروطه خواه نشود.

شنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۳۸۲

شهران طبری (راديو فردا): با پايان سريع جنگ در عراق و چشم‌انداز تشكيل يك دولت فدرال دموكراتيك در اين كشور كه عليرغم برخی مشكلات با اقبال عمومی مواجه شده است، اكنون در بسياری از محافل سياسی و خبری جهان، اين سئوال‌ها بر زبانها جاری است كه آيا در كشورهای ديگر خاور ميانه نيز شانس پيروزی دموكراسی افزايش يافته. برخی در ادامه می‌پرسند پس از عراق نوبت كجا است.
برخی ديگر معتقدند حمله نظامی مانند عراق در همه جا ضرورت ندارد و فقط وقتی می‌تواند در پيش گرفته شود كه هيچ چاره ديگری برای استقرار حكومتی پاسخگو به مردم و جامعه جهانی ميسر نباشد. اين همه نور اميدی را در دل بسياری از اعضای اپوزيسيون سياسی كشورهای كه سالهای طولانی از عمر خود را در تبعيد گذرانده‌اند روشن كرده است.
از اين جمله‌اند اپوزيسيون سياسی ايران، كه اميدشان به ديدن آينده دموكراتيك در ايران برای همه ايرانی‌ها از هر نحوه فكری و شكل و شمايلی است. اخيرا اپوزيسيون ايرانيان برون مرزی در اروپا و آمريكا در تكاپوی يارگيری‌های تازه و تهيه شناسنامه‌های جديد سياسی برای خود هستند. برخی گروه‌‌های بزرگتر و فراگيرتری را تشكيل می‌دهند و برخی حركت خود را با چند نفر آغاز كرده‌اند.
امروز سه نفر از اعضای سه گروه كوچك و بزرگ از يك مجموعه بزرگتر از اپوزيسيون برون‌مرزی را گردهم آورده‌ايم. آقای بيژن حكمت كه به همراه برخی چهره‌های سرشناس سياسی و روشنفكران و دانشگاهيان در روز گذشته تشكيل گروه تازه‌ای را اعلام كردند تحت عنوان اتحاد جمهوری خواهان ايران؛ دكتر مهرداد خوانساری كه در همين هفته جاری در استراسبورگ با عده‌ای از جناحهای گوناگون جبهه ائتلاف برای آزادی و مردم‌سالاری در ايران را اعلام كردند و دكتر حسين باقرزاده كه بيش از دوماه است گروه موسوم به منشور 8١ را معرفی كرده‌اند. اسامی اين چهره‌های برون مرزی برای بسياری از چهره‌هايی كه با سياست اپوزوسيون ايران آشنا هستند تازگی ندارد، اما شايد اولين سئوالی كه در اينجا مطرح می‌شود اين است كه چرا برخی از گروههای آشنای سابق، ازجمله گروههای هرسه شما كه در اينجا گرد آمديد، موجوديت قبلی خود را در فضای كنونی كافی و بافی ندانستيد و تصميم به تشكيل گروه جديد گرفته‌ايد. آقای حكمت شما سالها به همراه عده‌ای معرف گروه جمهوری خواهان ملی بوديد. ضرورت ترك جمهوری خواهان ملی و ايجاد اين گروه تازه‌ای كه معرفی كرده‌ايد را در چه می‌دانيد؟

بيژن حكمت: اولا حضورتان عرض كنم كه تشكيل يك گروهی كه در جهت هماهنگی و سازمانی ائی از جمهوری خواهان می‌رود، به معنی اين نيست كه سازمانهای سابق نقض می‌شوند و ما آنها را ترك می‌كنيم. با به بن بست كشيده شدن اصلاحات و خطر دخالت خارجی و تحولاتی كه در درون كشور بوجود آمده، همه اينها باعث شده كه عزم جديدی برای همكاری و مبارزه در راه استقرار دموكراسی در ايران بوجود بيايد. برای اينكه اين تنها بسيج مبارزه مردم است كه می‌تواند دستاوردهای دوم خرداد را حفظ كند، اقتدارگراها را به عقب نشينی وادار كند و با گشايش فضای سياسی، تهديدهای خارجی را خنثی كند. عده زيادی از ما چه در سازمانهای سياسی به عنوان فعال و چه به عنوان روشنفكر و قلمزن سياسی و استاد دانشگاه در خارج از كشور در سالهای گذشته يك فرهنگ مشتركی پيدا كرديم، با همديگر ديدگاههای سياسی مشتركی فارغ از سايه روشنهای او پيدا كرديم و الان همه اين احساس را دشتند كه ما بايد با هم نزديكتر شويم، عده ما بسيار است و می‌توانيم در خارج از كشور به سطح يك نيروی سياسی برسيم. طبيعتا هدف ما اين نيست كه در خارج از كشور آلترناتيوسازی كنيم يا حكومت جايگزين درست كنيم، ولی همگامی و همسويی و انشاءلله در آينده ايجاد يك جنبش جمهوری خواهی كه معرف ارزشهای مشترك و يك فرهنگ سياسی مشترك باشد، طبيعتا مد نظر ما است و ما در اين جهت گام برمی داريم.

ش ط: دكتر خوانساری شما را كمابيش همه با مشروطه خواهان ملی می‌شناسند. اما در جمع جديدی كه تشكيل داديد، افرادی از جناح چپ، چپ سابق، ميانه و راست به چشم می‌خورند. ضرورتی كه شما برای تشكيل اين گروه جديد چه هست؟

مهرداد خوانساری: هدف ما شكستن بن‌بستهای موجودی بود كه در اپوزوسيون به چشم می‌خورد و اينكه ما به طور كلی به خاطر عدم انعطافی كه از سوی رهبران سياسی موجود و يا سازمانهای سياسی وجود داشته، نمی‌توانستيم كه به مسائل فراتر برويم، لذا ما توانستيم كه روی يك حداقل برنامه با برخی از عوامل جبهه ملی و چپ به توافق برسيم و در اصل توافقی كه ما كرديم روی يك سلسله آرمانهايی است كه تقريبا تمام نيروهای آزاديخواه قرار دارند و تصميم ما اين است كه با توجه به بحران كنونی كه در منطقه وجود دارد و شامل منطقه ما می‌شود و شكست كامل نيروهای اصلاح طلب در داخل مملكت كه نياز به يك نوع تجديد سازمان را در مورد كسانی كه خواهان يك نوع تغييرات اساسی در مملكت هستند را ايجاب می‌كند، ما بتوانيم روی محور اساسی آزادی خواهی، نه الزاما جمهوری خواهی يا سلطنت طلبی كه ما را به آن مباحث قبلی دوباره گرفتار كند، بتوانيم يك روش جديدی را پياده كنيم.

ش ط: دكتر باقرزاده شما پس از برخی تجربيات سياسی در سالهای اخير جريانی را هدايت می‌كرديد كه در گفتمان سياسی غرب به آن سياست تك موضعی می‌گويند. يعنی نظرات خودتان را تنها با تكيه بر يك معضل اجتماعی دنبال می‌كرديد و جزء حزب و گروهی نبوديد. حالا آيا منشور 8١ ، تحولی به سوی يك سازمان جديد سياسی است؟

حسين باقرزاده: بله عرض كنم كه همانطور كه اشاره شد من در عضو هيچ گروه و سازمان سياسی خاصی در سالهای اخير مشغول نبودم، بلكه فعاليت‌های من در زمينه حقوق بشر بوده و يا به صورت تحليل‌های سياسی كه اينجا و آنجا می‌نوشتم. در مورد منشور 8١ اين ايده‌ای بود كه در اواخر سال 8١ مطرح شد و دوستان نيز از قشرهای مختلف سياسی كه به موازين دموكراسی اعتقاد دارند، مطرح كردند كه بهتر است كه ما بتوانيم بنشينيم و يك سری آرمانهای اساسی حقوق بشری و دموكراتيك را روی كاغذ بياوريم و سعی كنيم اين را بصورت سندی به جامعه سياسی ايران عرضه كنيم. و در واقع منشور 8١ هم به عنوان منشور ايجاد يك حزب سازمان سياسی، جديد نيست. در اين منشور ما سعی كرديم كه اصول محتوايی نظام دموكراتيك را مشخص كنيم و هدفمان اين بود كه بتوانيم به عنوان بخشی از جامعه روشنفكری و سياسی ايران، اصول آرمانهای آزادی خواهانه و دموكراتيك، صلح جويانه و حقوق بشر مطلوب خودمان را روی كاغذ بياوريم و فراراه مبارزات مردم ايران قرار دهيم. البته خود امضا كنندگان منشور و يا مثلا بخشی از آنان می‌توانند اگر بخواهند منشور را پايه حركت سياسی قرار دهند ولی خود منشور در اصل به عنوان يك سند مشترك فعاليت سياسی و حزبی نوشته نشده.

ش ط: آقای باقرزاده شما الان در واشنگتن هستيد كه در آنجا جمعی از اپوزوسيون برون مرزی جلسات مشتركی برگزار كردند. شايد بد نباشد كه چند كلمه هم در مورد اين موضوع بگوييد كه جنبه خبری هم دارد.

حسين باقرزاده: بله، من چند روز پيش واشنگتن بودم. آنجا چند تن از جمهوری خواهان آمريكا از شرق و غرب آمريكا جمع شده بودند و برای ايجاد يك جريان جمهوری خواهی مشابه آنچه كه آقای حكمت و دوستانشان در اروپا فعاليت كرده بودند و جمعی از دوستانش در آمريكا، صادر كنندو من هم به عنوان ناظر در آنجا شركت داشتم.

ش ط: سئوالی كه در ذهن شنونده‌ها مطرح می‌شود اين است كه تفاوتهای اصلی شما با بقيه در چيست؟

مهرداد خوانساری: نكته‌ای كه من می‌خواهم روی آن تكيه كنم اين است كه موقعی كه آرمانها اعلام می‌شود، همانطور كه در منشور 8١، خود من به عنوان يك فردی كه به هرحال سابقه فعاليت مشروطه خواهی دارم با آقای باقرزاده تماس گرفتم و گفتم كه من با آرمانهايی كه اعلام شده موافقم، لذا اين يك زمينه ايست برای اينكه ما بتوانيم در يك موقعيت جديد در برخورد با همديگر قرار بگيريم. من اعلاميه‌ای كه آقای حكمت هم امضا كردند را خواندم. آرمانهايی كه در آن آمده به جز آن بخشی كه تكيه روی جمهوری خواهی می‌كند، ما هم در برنامه‌ای كه در جبهه آزادی خواهی اعلام كرديم همان آرمانها را دنبال می‌كنيم، لذا تحولی كه رخ داده اين است كه سكوهايی بوجود آمده كه می‌توانند فراتر از مسائلی كه در گذشته آنها را درگير يك سلسله مباحث بی نتيجه كرده بتوانند با هم نزديك شوند و يك راه حلی را برای مردم ايران در يك شرايط جديد ارائه دهند.

ش ط: آقای حكمت شما هم همينطور فكر می‌كنيد؟

بيژن حكمت: ببينيد كار ما از نظر گرايش نوعا با هم متفاوت است. آقای باقرزاده همانطور كه خودشان گفتند در جهت تشكيل گروه و سازمانی گام برنمی دارند. اصولی را اعلام كردند كه مورد قبول همه ما است، ما از گذشته همگی حقوق بشری بوديم و طبيعتا آنها را تاييد می‌كنيم. آقای خوانساری هم در پی آن هستند كه در پی تشكيل يك ائتلاف گسترده‌ای از مشروطه خواهان و ساير گرايشهای چپ و راست و جمهوری خواه بوجود بياورند و در پی يك ائتلاف بزرگ هستند. كار ما روشنفكران و فعالان سياسی كه اين بيانيه را ديروز بيرون داديم، در هيچ كدام از اين دو جهت نيست. كوشش ما در اين جهت است كه جمهوری خواهان را در خارج از كشور سازمانيابی و متشكل كنيم و بتوانيم به عنوان يك نيروی سياسی با نيروهای داخل كشور در تماس و همكاری باشيم و بتوانيم در جهت يك اصلاحات بنيادی و برای دموكراسی گام برداريم.

ش ط: آقای باقرزاده شما تفاوتها را در چه می‌بينيد؟

حسين باقرزاده: همانطور كه دوستان اشاره كردند در مورد اصول و آرمان‌های اسناد و منشورها دارد تقريبی انجام می‌شود به اين صورت كه هم در سندی كه آقای حكمت و دوستانشان پخش كردند و همينطور آقای خوانساری پخش كردند، مشابهتهای زيادی با متن منشور ديده می‌شود و از اين نظر اين مايه خوشبختی است كه گرايشهای مختلف دموكراتيك دارند به سوی يك نقطه حركت می‌كنند. در مورد منشور همانطور كه قبلا اشاره كردم، بر اساس يك سری اصول و آرمانها بيان شده از بيان شكل حكومت مطلوب امضا كنندگان و يا راهكارهای اين آرمانها اجتناب شده و بنابراين شكل اينكه مثلا حكومت ايران جمهوری خواه باشد يا نباشد در منشور 8١ ذكر نشده، چون به هرحال تعيين كنندگان نهايی از نظر امضا كنندگان منشور مردم ايران هستند، ولو اينكه غالب امضا كنندگان منشور خودشان جمهوری خواهان هستند و جمهوری را بهترين شكل برای تحقق اين آرمانها می‌دانند. ولی در عين حال ما معتقديم كه جمهوری به عنوان يك وسيله است و نبايد به عنوان يك هدف اصلی قرار بگيرد كه محتوای اين حكومت آينده را تحت‌الشعاع قرار بدهد. از اين نظر من فكر می‌كنم كه دوستان بايد، دوستان بخصوص جمهوری‌خواه، روی اين نكته توجه كنند كه تكيه زياد روی مسئله جمهوری به نحوی كه محتوای دموكراتيك را تحت‌الشعاع قرار بدهد، اين به نفع جامعه دموكراتيك ايران نيست.

ش ط: آقای حكمت می‌خواهيد شما به اين نكته پاسخ دهيد؟

بيژن حكمت: بله. من فكر می‌كنم كه گرايش‌های مختلف در جامعه ما بايد سعی كنند كه بر اساس يك برنامه خيلی روشن و آشكار و فراتر از گفتار حقوق بشری با هم متحد شوند. هيچ دليلی وجود ندارد كه ما شكل حكومتی را كه مطلوب ما است بيان كنيم و اين به هيچ وجه محتوای دموكراتيك آن را تحت تاثير قرار نمی‌دهد. جمهوری و حقوق بشر دو مفهوم واحد هستند. يعنی حكومتی كه براساس تضمين حقوق بشر تشكيل می‌شود، شكل آن ضرورتا جمهوری است. در مفهوم دموكراسی سلطنت وجود ندارد و اشكال ديگر حكومت وجود ندارد. در كشورهايی بنا بر سابقه تاريخی، تحول جامعه طوری بوده كه ازطريق سلطنت مشروطه به دموكراسی رسيدند. درجامعه ما اين جريان به گذشته تعلق دارد. بنابراين شكل حكومت را ما بايد آشكارا بيان كنيم و وقتی ما می‌گوييم خواهان جدايی دين از دولت هستيم و خواهان اين هستيم كه سران دولت و كشور انتخابی باشند و از طريق تناوب قدرت جابجا بشوند، بنابراين اين جايی برای سلطنت و ولايت فقيه و برای هرنوع رهبر مسلكی باقی نمی‌گذارد.

ش ط : البته آقای حكمت اين بحث شما در بسياری از جوامع كه سلطنت مشروطه هستند صدق نمی‌كند. در همين بريتانيا كه قديمی‌ترين دموكراسی جهان است، حكومت سلطنت مشروطه حاكم است. به هر حال در حال حاضر هستند افرادی كه چه در داخل و چه در خارج ايران خواهان حكومت سلطنتی به عنوان شكل حكومت آينده ايران هستند. شما با يك همه پرسی برای اين موضوع موافقيد يا فكر می‌كنيد جمهوری تنها راه است و مردم ديگر اشتباه می‌كنند.

بيژن حكمت: نخير. من فكر می‌كنم كه نوع حكومت را در ايران مردم بايد انتخاب كنند، حالا چه از طريق رفراندوم و غيره اين مسئله ثانوی است. يك مجلس موسسانی بايد تشكيل شود كه در آن نمايندگان تمام گرايشهای سياسی آزادانه بتوانند فعاليت كنند، نمايندگان خودشان را بتوانند انتخاب كنند و يك قانون اساسی جديدی را به مردم عرضه كنند. و به اين ترتيب خواهد بود كه مردم شكل نظام آينده را انتخاب خواهند كرد. و اينجا همه مردم ايران از هر گرايشی كه باشند از حقوق مساوی برخوردار هستند. چه مشروطه خواه سلطنتی باشند و چه مشروطه خواه اسلامی.

ش ط: زمانيكه هيچ يك از شما اپوزوسيونهای خارج از كشور نتوانستيد آلترناتيو اكثريت پسندی برای ايران ارائه دهيد و دچار اختلافهای بين گروهی بوديد و هرچند نفر يك حرف می‌زديد، شايد برای اولين بار در تاريخ ايران يك جنبش محكم با ايده‌ها و نظرات قابل توجه برای همه از دل حكومت موجود زاييده شد. جنبشی كه آنرا با نام جنبش اصلاح طلبان يا جنبش دوم خرداد می‌شناسيم. بخشی از اين جنبش به صورت اپوزوسيون و برخی از درون توانستند با هم وارد بازی سياسی يا به عبارت درست‌تر بازی دموكراتيك بشوند، اگرچه در شكل محدودش. حزب مشاركت و گروههای مختلف ملی مذهبی را تشكيل دادند و با مدد روحانيون مترقی، روزنامه نگاران، اصناف و رهبری آقای خاتمی سنگ اول دموكراسی و جامعه مدنی را در ايران بنا گذاشتند. اما متاسفانه به بن بست خوردند و نتوانستند اهدافشان را به پيش ببرند. حالا برخورد شما با اين نيروهای مهم درون مرزی چيست؟ جای آنها را در ايران دموكراتيك در كجا می‌بينيد؟ فكر می‌كنيد شما در دل آنها حل می‌شويد؟ در كنار آنها كار می‌كنيد و يا اصلا هوای نبودن آنها را داريد؟

بيژن حكمت: بله اول بايد ارج فراوان گذاشت به دستاوردهای جنبش دوم خرداد. آنها در اين شش سال اگرچه نتوانستند اصلاحاتی در نهادهای كشور بوجود بياورند، ولی باعث شدند كه يك فضايی بوجود بيايد كه در اين فضا با سر گرفتن گفتگو و رويارويی، آگاهی سياسی مردم بيشتر شود و امروز با به بن بست كشيده شدن اصلاحات و يا خود اصلاحی حكومت اسلامی، مردم يك عزم جديدی را برای مبارزه خارج از نهادهای حكومتی و برای فشار بر نهادهای حكومتی پيدا كنند. اين نكته اول، نكته دوم اينكه اصلاح طلبان يكدست نيستند. بسياری از اصلاح طلبان امروز به اين نتيجه رسيدند كه اين حكومت دوگانه را با تقويت جمهوريت به يك حكومت دموكراتی واقعی تبديل كنند. به نظر من آنها امروز می‌گويند دموكراسی را با تمام تبعات و لوازمش می‌پذيرند. ما با اين اصلاح طلبان می‌توانيم وارد همكاری، اتحاد و گفتگو شويم و ساير اصلاح طلبانی كه فكر می‌كنند هنوز می‌توانند دراين چهارچوب گام بردارند و بدون اينكه تغييراتی را در قانون اساسی پيشنهاد كنند، می‌توانند اصلاحاتی را در ايران پيش ببرند، به نظر من اشتباه می‌كنند، درجا می‌زنند و بعد از اين به گذشته تعلق خواهند داشت.

ش ط: آقای باقرزاده می‌خواهيد شما اين بحث را دنبال كنيد؟

حسين باقرزاده: بله عرض كنم كه ما در طی اين منشور اشاره كرديم كه ما از تمام ايرانيان آزاديخواه و دموكرات و وطن دوست در داخل و خارج كشور و اصلاح طلبان معتقد به نظام مردم سالار عرفی، دعوت می‌كنيم كه به منشور 8١ بپيوندند يا با فعاليتی از قبيل منشور 8١ همكاری كنند به اين معنی كه ما هيچ مرزی برای افراد جز اينكه آيا اينها به اين اصول دموكراتيك و آزادی خواهانه و حقوق بشر اعتقاد دارند قائل نيستيم. ما به عنوان امضا كنندگان منشور 8١ از تمام ايرانيان داخل و خارج از كشور، من جمله اصلاح طلبان معتقد به نظام مردم سالار عرفی دعوت كرديم كه به حركتی مانند منشور 8١ بپيوندند. چون از ديد ما تنها ملاك اعتقاد به يك نظام مردم سالار عرفی است. بنابراين اصلاح طلبان زيادی هستند در داخل حكومت، بعضيهايشان صريحا می‌گويند و بعضيهايشان نمی‌گويند كه به جدايی دين از حكومت و اصول دموكراتيك اعتقاد پيدا كردند و از نظر ما همه اينها می‌توانند به يك حركتی مانند منشور 8١ بپيوندند. من اشاره كنم مثلا در مورد منشور 8١، من فكر كنم آقای حكمت آن ظن من را تاييد كردند كه متاسفانه حركتی كه شروع شده به جای اينكه به مسئله جمهوری به عنوان يك وسيله نگاه كنند، اهميت فوق العاده بهش می‌دهند و اين ممكن است كه به دلايلی باعث تفرقه بين نيروهای سياسی دموكرات شود. به اين معنا كه در اين شرايطی كه ما الان هستيم كه نياز به يك حداكثر نيروهای سياسی داخل كشور داريم، چه داخل و خارج كشور و چه جمهوری خواه و غير آن، تاكيد فراوان بر روی مسئله جمهوری كه به نظر من فقط بايد به عنوان يك وسيله بهش نگاه كرد، متاسفانه كمكی به اين ائتلاف و همبستگی عمومی نمی‌كند و ما در برابر شرايطی كه در ايران در برابر نظام جمهوری اسلامی ايران، بخصوص جناح ولايت فقيه نياز به يك همبستگی ملی داريم، فكر می‌كنم كه ايجاد اشكال كند.

مهرداد خوانساری: من ضمن تاييد فرمايشات آقای باقرزاده معتقدم كه سعی بايد شود تجمع آزاديخواهان ايران، تبديل به تجمع آزاديخواهان جمهوری خواه و يا آزاديخواهان مشروطه خواه نشود. آقای حكمت نكاتی را كه در مورد جمهوری مطرح فرمودند كه من با آن هيچ مخالفتی ندارم به عقيده من پا فشاری روی آن، ضمن اينكه ايشان تاكيد می‌كنند كه سرنوشت نهايی بايد توسط مردم ايران تعيين شود، اين يك مقدار به نظر من يك بحث اضافی را وارد مسئله می‌كند كه لزومی برای آن ندارد و ما در گذشته برای اثبات حقانيت جمهوری خواهی يا مشروطه خواهی مباحث زيادی بوده كه نتيجه‌ای نداشته و من به عنوان يك كسی كه فعاليت مشروطه خواهی دارم به هيچ عنوان علاقه ندارم كه وارد اين نوع مباحث در اين شرايط شوم. لذا به نظر من بهترين راه اين است كه ما مسائلی را كه می‌توانيم روی آن توافق كنيم كه همان آرمانها است، آنها را به عنوان ملا ك قرار دهيم و با اصلاح طلبانی كه در داخل ايران هستند و اصلاحات و يا تغييرات واقعی را خارج از چهارچوب سيستم ولايت فقيه می‌بينند، بايد گفتگو و ديالوگ داشته باشيم و سعی كنيم كه به يك نتايج مشترك پيرامون همان آرمانهايی كه بهش اعتقاد داريم برسيم.

ش ط: آقای حكمت می‌خواهيد شما به اين موضوع پاسخ دهيد؟

بيژن حكمت: نه. من يك نكته را فقط می‌خواستم توضيح بدهم كه به هرحال اين جنبش گسترده جمهوری خواهان است كه بايد در آينده ببيند وارد چه نوع ائتلاف و اتحادی با ساير نيروهای سياسی ممكن است شود. چه اين نيروها طرفدار يك مشروطه اسلامی باشند و چه طرفدار يك مشروطه پادشاهی. ممكن است در موارد معينی در زمينه حقوق بشر، در زمينه فعاليت‌های سياسی، مبارزه برای آزادی زندانيان سياسی و غيره آدم بتواند با همديگر همكاريهايی را داشته باشد و يك نكته را می‌خواهم تاكيد كنم كه قصد ما آلترناتيوسازی در خارج از كشور نيست و اين نيست كه يك ائتلاف بزرگی از مشروطه خواهان و جمهوری خواه بوجود بياوريم.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates