22.04.2006

طنزهای حاج آقا سردار دکتر آمپول زن رضایی

بازتاب:
جستجو برای یک نفر جوان

تخمه می‌خوریم… اظهارنظر می‌کنیم!
«حسنی مبارک» رئیس‌جمهور مصر چندی پیش در مصاحبه‌ای با شبکه «العربیه» گفته بود: «شیعیان در منطقه خاورمیانه بیش از کشورهای خود، به ایران وفادار هستند».

می‌گویند روزی یک روباه در جنگل به کلاغی برخورد کرد که یک پاکت تخمه گذاشته بود جلویش و مشغول تخمه خوردن بود. روباه گفت: «به به… آقای کلاغ… چه‌کار می‌کنید؟» کلاغ با بی‌خیالی جواب داد: «تخمه می‌خوریم… شیرها را به خاک سیاه می‌نشانیم… حال می‌کنیم!» روباه تعجب کرد و رفت. مدتی بعد شغال به کلاغ رسید و همان سؤال را پرسید و کلاغ گفت: «تخمه می‌خوریم… حال می‌کنیم… پدر شیر را درمی‌آوریم!» شغال هم تعجب کرد و رفت. مدتی بعد گرگ کلاغ را دید و همان سؤال را پرسید و جواب شنید: «حال می‌کنیم… تخمه می‌خوریم… مادر شیر را به عزایش می‌نشانیم…!».

خلاصه آنقدر این ماجرا تکرار شد که خبر به خود شیر رسید. یک روز شیر آمد پیش کلاغ و گفت: «به‌به… جناب کلاغ… چه می‌کنید؟» کلاغ که حدس زده بود ماجرا به گوش شیر رسیده و خودش را باخته بود با لکنت زبان گفت: «س سلام قربان… از م مرحمت عالی کار خاصی ن نمی‌کنیم… تخمه می‌خوریم… هذیان می‌گیم… حرف م مفت می‌زنیم… چ چرند می‌بافیم…»!

حسنی مبارک چند روز بعد از انتشار حرف‌هایش که منجر به اعتراضات گسترده شیعیان عراق شد و حتی تا حد تحریم کالاهای مصری هم پیش رفت، حرفش را رسما پس گرفت و اعلام کرد…!

تنوع کودکانه!
بنا بر گزارشی که به تازگی «کریستین‌ساینس‌مانیتور» منتشر و «بازتاب» هم نقل کرده، گویا اروپا در زمینه تولید کودکان نامشروع پیشرفت شگفت‌انگیزی داشته! به طوری که طی 35 سال اخیر، تعداد کودکان نامشروع، 6 برابر شده است و در حال حاضر از هر سه کودک اروپایی، یک نفر حاصل ارتباط‌هایی خارج از حوزه ازدواج‌های مرسوم و مشروع است.

ژولیت [مادر هانس، ژاکلین و جورج]: هانس، عزیزم؛ قولی که دادی یادت نره.
هانس [یک پسر 14 ساله موبور]: نمی‌خوام.

ژولیت: عزیزم، یادت باشه که دروغگویی کار بدیه. زیرِ قول زدن هم خلاف قانونه.
هانس: آخه تو بَدی. چرا به ژاکلین گفتی که پدرش چه جوری بوده ولی به من نمی‌گی؟

ژولیت: آخه پدر اونو تو روز دیدم و نیم ساعت هم باهاش ناهار خوردم، در نتیجه قیافش یادم مونده! تو که دوست نداری مامان بهت دروغ بگه، هان؟
هانس: خُب نمی‌شه با پدر من هم ناهار بخوری؟

ژولیت: نه، پدرت حتی با من یه شام هم نخورد، چون عجله داشت می‌خواست برگرده سوئد! اما تو نباید ناراحت باشی چون دست‌کم اسم پدرت رو می‌دونی، اما جورج طفلک حتی اسم پدرش رو هم نمی‌دونه. فقط حدس می‌زنم که انگلیسی بود.
هانس: از کجا می‌دونی؟

ژولیت: چون خیلی خسیس بود!… خُب دیگه حالا عزیزم، داره دیر میشه، دستِ ژولیت و جورج رو بگیر و یکی دو ساعت ببر پارک. زودتر از ساعت هفت هم نیایید.
هانس: باشه مامان، ولی تو رو خدا اسم و مشخصات این دوستت رو بپرس که بچه بعدیت زیاد سؤال‌پیچت نکنه!

ژولیت: اوه نه! یک آدم متمدن هیچوقت در حوزه خصوصی افراد کنجکاوی نمی‌کنه، پسرم.
هانس: آخه…

ژولیت: خداحافظ عزیزم. مقررات راهنمایی و رانندگی رو حتما رعایت کنید. چمن‌ها رو هم لگد نکنید، غیرقانونیه!

جستجو برای یک نفر جوان
اگر فکر می‌کنید که برخی از بزرگانِ کهن‌سالِِ جناح راست، دو دستی به قدرت چسبیده‌اند و برای جوان‌ها جایی و جایگاهی قایل نیستند، اشتباه می‌کنید.
حبیب‌الله عسگراولادی مسلمان، قائم‌مقام شوراهای هماهنگی نیروهای انقلاب اعلام کرد: «من و ناطق نوری دیگر پیر شده‌ایم و بهتر است یک جوان مسئول شورای هماهنگی نیروهای انقلاب شود».

در پی اعلام این مطلب، کوشش‌ها برای یافتن جوان جامع‌الشرایطی که بتواند به جای بزرگانی مثل عسگراولادی و ناطق نوری به ریاست شورای هماهنگی مزبور برسد، آغاز شد.

به گزارش خبرنگار دوربرگردان، برخی از شرایطی که جوانان متقاضی باید حتما واجد آنها باشند به شرح زیر هستند:
1ـ داشتن حداقل 35 سال سابقه مفید و درخشان در خدمت انقلاب
2ـ داشتن سابقه مدیریتی حداقل در بیست سازمان، نهاد و اداره دولتی از سال 58 تا به حال
3ـ تواناییِ کارِ هم‌زمان در دست‌کم ده شغل و مسئولیت دولتی و غیردولتی
4ـ توانایی هماهنگی و مدیریت بر حداقل 15 حزب و گروهِ ناهمگون
5ـ تجربه دست‌کم سه شکست انتخاباتی بزرگ
6ـ آشنایی و داشتن ارادت متقابل با حداقل 200 نفر از رجال و سیاستمداران و اقتصاددانان و تجار و روحانیون و وکلای موجه و خوشنام
7ـ داشتن ریش سفید برای میانجی‌گری‌های پیشِ‌رو.

ضمنا حمیدرضا ترقی چند روز پیش اعلام کرد که آقایان عسگراولادی و بهزاد نبوی برای حکمیت در مورد اختلافاتِ خانه احزاب انتخاب شده‌اند، که هنوز خبری از این حکمیت نشده. گویا انتخاب‌کنندگان، دُنبالِ چند حَکَم هستند تا آنان بروند و میان عسگراولادی و نبوی صلح و صفا برقرار کنند تا آنها بیایند و میان اعضای خانه احزاب میانجیگری کنند!

نهنگ در هامون
آدمی که در قرن 21 آن هم توی ایران زندگی می‌کند باید عادت کند که زیاد تعجب نکند و خودش را درگیر هیجانات خبری نکند حتی اگر این خبر، خبرِ یافتن یک نهنگ زنده در دشت کویر باشد! البته هیجان‌زده نشوید، در دشت کویر، هنوز نهنگِ زنده پیدا نشده، ولی یک خبر واقعی حاکی از آن است که از قم، خاویار صادر می‌شود!
به گزارش مهر، «مدیرکل استان قم از صادرات بیش از 8 تن خاویار به کشورهای اروپایی از استان قم خبر داد»!

کارشناسِ امور دریایی ـ کویری دوربرگردان معتقد است: بزرگ‌ترین شباهت قم با دریای خزر که باعث شده تا ماهی‌های خاویاری در آن خوب عمل بیایند و چاق و چله شوند، آبِ شورِ آن است!

دَمِش گرم!
آقای البرادعی، رئیس سازمان انرژی اتمی سازمان ملل، برای پنجمین بار به ایران آمد و خیلی زود هم برگشت.
عکس زیر که از خبرگزاری فارس گرفته شده، محمد البرادعی و علی لاریجانی را در هنگام مذاکره نشان می‌دهد. کل این مذاکره به صورت رسا زیرگوشی و پچ‌پچی انجام گرفته.

البرادعی: جونِ علی یه چیزی می‌گم نه نگو.
لاریجانی: تا چه باشد؟

البرادعی: یه چیزِ کوچولو
لاریجانی: اون یه چیزِ کوچولو شاید «دُرّ غلطان» باشه.

البرادعی: در عوض بهت آب‌نبات می‌دهم ها!
لاریجانی: خدا به دور… نکنه می‌خوای من رو هم مثل قبلی اغفال کنی!!

البرادعی: ای بابا… تو چه‌قدر بدبینی ها! لااقل کیک زرد بهم بده.
لاریجانی: می‌خوری یا می‌بری؟

البرادعی: فعلا می‌برم، ایشالله سرِ فرصت با دوستان می‌خورم.
لاریجانی: با چقدر کارت راه می‌افته؟

البرادعی: با همش!
لاریجانی: نکنه منظورت اصفهان و نطنز و بندرعباسیه؟

البرادعی: آی قربون آدم چیزفهم.
لاریجانی: شرمنده!

البرادعی: تو رو جونِ داداش دیپلماتت نه نگو، شَر می‌شه ها!
لاریجانی: به جونِ آقا داداشم راه نداره.

البرادعی: حالا من جوابِ بوش و بلر و شیراک و کوفی رو چی بدم؟ بگم چی کار کردم؟ بگم لاریجانی چکار می‌کنه؟
لاریجانی: بگو «یه ماچ داد و دَمِش گرم…»!

دست‌انداز
در مورد دست‌اندازِ قبلی که آن نوشته بودم «واقعا برو بچه‌های حزب اعتماد ملی فکر می‌کنند، مدرکی به نام «فوق دکتری» وجود خارجی دارد؟!» پیام‌های زیادی دریافت کردم که بعضی می‌گفتند چنین مدرکی وجود دارد و بعضی می‌گفتند مدرک فوق‌دکتری رسما وجود ندارد ولی تحصیلات و دوره فوق دکتری در بعضی از دانشگاه‌ها وجود دارد.
باشد، قبول.

به این وسیله از تمام فوق‌دکترها عذرخواهی می‌کنم و برای جبران مافات از آنان می‌خواهم بروند عضو حزب اعتماد ملی شوند. البته در مورد مسائل بعدی «بنده مسئول آن نخواهم بود»!

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates