واکنش به آغاز مذاکرات ایران و آمریکا : نامه سرگشاده به احمدی نژاد / تجمع در برابر دفتر لاریجانی
ادوار نیوز: همزمان با اعلام آغاز مذاکرات جمهوری اسلامی با ایالات متحده اعتراضات نسبتا گسترده ای در میان نیروهای افراطی اصولگرا و خصوصا گروه های حزب الهی مشاهده می شود .
سایت « عدالتخانه» که ارگان این جریان فکری است از چند روز گذشته بیش از 90 درصد اخبار خود را در این زمینه منتشر می سازد و انتقادات شدیدی نسبت به طیفی از گروههای اصولگرا که آنها را مروجین مذاکره با شیطان بزرگ می داند وارد می آورد .
این سایت خبری که پیش از این در مطلبی تحت عنوان « قرارمان این نبود» به انتقاد از عملکرد احمدی نژاد پرداخته بود ، با اعلام تجمع در برابر دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی در روز شنبه (همزمان با آغاز مذاکرات) و انتشار نامه ای سرگشاده خطاب به رییس جمهور همرزم خود بار دیگر انتقادات صریحتری را متوجه دولت اسلامی ساخت .
این سایت خبری در اطلاعیه ای در مورد تجمع شنبه نوزدهم فروردین اعلام کرد :
با اعلام غیر رسمی زمان و مکان مذاکرات دولت جمهوری اسلامی و نمایندگان دیپلماتیک شیطان بزرگ تجمع اعتراض آمیزی در مقابل شورای امنیت ملی -که به عنوان حوزه تصمیم گیر در این خصوص معرفی شده است- برگزار خواهد شد.
به گزارش عداتخانه ، یک مطلع در این خصوص چنین اظهار نظر کرد که این تجمع توسط جمعی از دانشجویان عدالتخواه دانشگاه های کشور، در روز شنبه 19 فروردین ماه جاری در مقابل دبیرخانه شورای امنیت ملی برگزار خواهد شد.
وی در بیان اهداف این تجمع به مواردی از قبیل عدم توجه تصمیم گیرندگان به آرمان های والای امام(ره) و انقلاب اسلامی، عدم پاسخ مسوولین به پرسش های اساسی مطرح شده در این خصوص که در طی روزهای گذشته که در قالب نامه ها و بیانیه های مختلف منتشر شده است اشاره کرد.
همچنین جمعی از اعضای این جریان که خود را «همرزمان رییس جمهور » و «فرزندان انقلابی ایران اسلامی » معرفی می کردند در نامه ای تحت عنوان « آقای احمدی نژاد! تکلیفمان را مشخص کنید! » گلایه های خود را از رییس جمهور محبوبشان بیان کردند ، متن این نامه به شرح زیر است :
بسمه تعالی
جناب آقای دکتر محمود احمدی نژاد
ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران
سلام علیکم
آنچه پیش رو دارید نامه جمعی از فرزندان انقلابی ایران اسلامی است که گوشی را شنوا تر از گوش شما برای شنیدن دردنامه خویش نیافتند. آنچه می بینید نجوای همراهان شماست که در طوفان سختی های دیروز، دوش به دوش تان تا طلیعه دولت عدالت پیش آمدند.
اینها فریاد تظلم فرزندان خمینی است که در کوران غربت عدالتخواهی و آرمان های انقلاب، طعنه ها و تلخکامی ها را به جان خریدند و امید به دولت عدالت بستند که آنچنان که خداوند منان نوید داده بود به نصرت او محقق گشت.
اما بعد…
برادر!
باور نداشتیم و نداریم حلقومی که باید فریاد تظلم مظلومیت ام القرای جهان اسلام و نه تنها اسلام که فریاد مظلومیت همه مظلومان جهان را در عالم طنین انداز کند، امروز ندای سرد و به خاکسترنشسته چانه زنی با دشمن درجه یک انقلاب را سر دهد.
باور نداشتیم و نداریم حلقومی که باید فریاد تظلم مظلومیت ام القرای جهان اسلام و نه تنها اسلام که فریاد مظلومیت همه مظلومان جهان را در عالم طنین انداز کند، امروز ندای سرد و به خاکسترنشسته چانه زنی با دشمن درجه یک انقلاب را سر دهد.
آیا باور کنیم امید مستضعفان جهان به آن سیلی که حضرت روح الله نوید نواخته شدن آن را بر گونه استکبار داده بود، همان سیلی که قرار بود برق آن چشم استکبار شرق را کور کند، به یاس تبدیل شده است؟
آیا باور کنیم که پس از 27 سال پایمردی در راه افراشته نگاه داشتن پرچم هیهات منالذله و تقدیم صدها هزار شهید در این راه، باید داغ ننگ روبرو نشستن با بدنام ترین جنایتکاران تاریخ بشریت را بر چهره بزنیم؟
همرزم بسیجی!
چگونه برای آن پدر مفقودالاثری که 25 سال است چشمش یعقوب وار، بر راه، سپید شده است تا شاید استخوانی از جگرگوشه اش به او برسد، توجیه کنیم که یک شبه دشمن دیرینه مستضعفین جهان، از پوستین گرگ بیرون آمده و دیگر گله را نخواهد درید و می توان با زبان عقل ومنطق راه صلاح را به او نشان داد!
چگونه برای ملتی که 27 سال است و نه 27 سال که قریب یک قرن است تازیانه استکبار را بر گرده خود حس کرده، توجیه کنیم که دشمنی که تا دیروز زبانی جز صاعقه حملات سهمگین بسیجیان خمینی را نمی فهمید و جز با زبان زور حاضر به رسمیت شناختن حق این ملت مظلوم نشد، یکباره، آن هم پس از به توبره کشیدن خاک عراق و افغانستان، امروز اهل منطق و گفتگو شده است؟
جناب آقای رییس جمهور!
بگذارید کمی هم از درد و دلها بگذریم، هر چند که با دوست سخن ها بسیار است. بگذارید کمی رسمی تر و با زبان دوستانی سخن بگوییم که سکان سیاست خارجی دولت عدالت را در دست دارند.
جناب آقای لاریجانی، درست در روزهای پایانی سال 84، خبر از اتفاقی دادند که در طول تاریخ انقلاب از زمانی که حضرت روح الله قطع رابطه با آمریکا را به فال نیک گرفتند تا به امروز، سابقه نداشت؛ خبری که در میان بی خبری عده کثیری از نیروهای انقلاب – به دلیل شرایط خاص روزهای پایانی سال – و بهت عده قلیلی که مطلع شدند، منتشر شد.
خبر مختصر بود: ” مذاکره با آمریکا”!
خبری که طیف گسترده ای از نیروهای تجدید نظرطلب، در مسیر انقلاب را ذوق زده کرد و در مقابل موجب بهت و حیرت نیروهای انقلاب شد. گفته می شد این مذاکره، در پاسخ به تقاضای مردم و مسوولین عراقی و فقط در همین موضوع و برای تامین خواسته های این مردم رنجدیده انجام خواهد شد، اما مساله دلسوزان انقلاب و دوستان همسنگر شما «بهانه» مذاکره نبود!
دوستان و یاران شما با اعلام این خبر با سوالات مبنایی و ریشه ای روبه رو شدند که در میان توجیهات منصوبین جناب عالی در دولت به پاسخ قانع کننده ای برای آنها نرسیدند:
– انقلاب اسلامی ایران به دلیل ماهیت ضداستکباری خود از همان سال های آغازین، به دلیل خوی و عملکرد استکباری دولت آمریکا در جهان، به فرمان امام خویش با این کشور قطع رابطه کرد؛ آیا امروز پس از گذشت نزدیک به ربع قرن از این قطع رابطه، این دولت تغییر کرده و خوی استکباری خود را کنار نهاده و یا اینکه متولیان سیاست گزاری کشور، دچار چرخش و تشکیک عقیدتی نسبت به آرمان های خمینی کبیر و انقلاب اسلامی شده اند؟
– مذاکره در علم روابط بین الملل به معنای چانه زنی و بده بستان سیاسی است و در حالی بحث مذاکره با رژیم اشغالگر عراق مطرح می شود که موضع لایتغیر جمهوری اسلامی در خصوص مساله عراق، از سوی رهبر معظم انقلاب اعلام شده است، مسوولین دستگاه دیپلماسی کشور باید به این سوال پاسخ دهند که بر کدام موضوع و مساله قرار است چانه زنی شود و ما کدام اولویت و آرمان را می خواهیم متاع این بده بستان سیاسی کنیم و اساسا در حالی که موضع ما معین و شفاف است، مذاکره چه معنایی خواهد داشت؟
– غرب بارها نشان داده است که با تکیه بر امپراطوری شیطانی رسانه ای خود، خواهد توانست تمام واقعیات را وارونه به نمایش گذارد. مروجین و مبلغین مذاکره با شیطان بزرگ پاسخگو باشند که چه تضمینی برای انعکاس محتوای واقعی مذاکره (بر فرض) مقتدرانه! توسط نظام رسانه ای صهیونیستی غرب وجود دارد؟
– مذاکره مقتدرانه(!) با آمریکا درست در زمانی مطرح می شود که گزارش پرونده هسته ای ایران به شورای امنیتی ارائه شده که ریاست دوره ای آن با آمریکاست. سوال این است که این موضع قدرت که دست اندرکاران سیاست خارجی از آن دم می زنند، آیا موضع آشتی ناپذیری با استکبار است؟ موضعی که موجب دلگرمی مردم آزاده منطقه و پیروزی های پی در پی مستضعفین در سالهای اخیر شده است؟ و یا اینکه نشستن با دشمن اصلی ملت های مظلوم مسلمان بر سر میز مذاکره، پیامدی جز دلسردی این ملل مظلوم و لرزان شدن اقتدار واقعی نظام در عرصه منطقه ای و بین المللی خواهد داشت؟
از این سوالهای اساسی گذشته، مذاکره در مورد مسائل کشور عراق نیز برای نیروهای انقلابی و حزب الله محل سوال و تشکیک است.
جناب آقای رییس جمهور!
چگونه است که جمهوری اسلامی ایران قریب 27 سال از هرگونه مذاکره با دولت آمریکا سر باز می زند و حتی در شرایط وخیم جنگ، مذاکرات مخفی مک فارلین با فرمان امام پایان می یابد، اما امروز درخواست یک مقام عراقی در این خصوص، به راحتی بهانه عبور از پر رنگ ترین خطوط ممنوعه سیاست خارجی نظام اسلامی می گردد؟
آنچنان که گفته شد مذاکره در مورد مساله عراق، بر اساس یک بررسی منطقی نه تنها قابل قبول نیست که نزد اهل عقول بیشتر به طنزی سیاسی شبیه است و آنچنان که شنیده می شود موضوع مذاکرات بر سر مسائلی فراتر از موضوع عراق است.
برادر احمدی نژاد!
بدانید ملتی که شما از آن برآمده اید
بدانید ملتی که شما از آن برآمده اید ، فناوری هسته ای را به بهای زیر پا گذاشتن آرمان های انقلاب اسلامی- که ریشه در خون هزاران شهید از صدر اسلام تا کنون دارد- نخواهند خواست. آنها حق مسلم خود را در میدان کربلا خواهند گرفت و ننگ حکمیت و مذاکره با معاویه ها و یزیدهای زمان را نخواهند پذیرفت.
، فناوری هسته ای را به بهای زیر پا گذاشتن آرمان های انقلاب اسلامی- که ریشه در خون هزاران شهید از صدر اسلام تا کنون دارد- نخواهند خواست. آنها حق مسلم خود را در میدان کربلا خواهند گرفت و ننگ حکمیت و مذاکره با معاویه ها و یزیدهای زمان را نخواهند پذیرفت.
اما رییس جمهور منتخب!
هر آنچه تا بدینجا از زبان یاران خود شنیدید همه با نظر به آرمان های انقلاب اسلامی بود. برادر! ما نیز می دانیم که تمام تلاش شما در جهت حفظ نظام جمهوری اسلامی است و چنانچه شما تصور می کنید در دنیایی که مثلث زر و زور و تزویر، سلطه خود را بر همه ارکان نظام جهانی مستولی کرده است، نمی توان همواره با زبان آرمان خواهی از کیان یک نظام دفاع کرد و گاه باید به حداقل ها قانع بود، برادران شما عاجزانه خواستارند که تکلیف این نسل و نسل های آتی را با این مصلحت و آن آرمان مشخص نمایید. اگر امروز از نگاه شما مصلحت نظام بر این قرار گرفته است که این گونه عمل شود، از شما می خواهیم لااقل این عملکرد را به پای خط سرخی که امام در مسیر انقلاب ترسیم کردند، نگذارید و آن تفکر انقلابی را مبنای توجیه عملکرد امروزتان به کار نبرید.
فرزندان و برادران کوچکتان از شما می خواهند، مانند یاری امین، این ره توشه انقلاب خمینی را فارغ از خلط با عملکردها و جبهه گیری های مقطعی و کوته بینانه، برای نسل های بعدی حفظ نمایید تا شاید به نصرت و مدد الهی و ظهور دوباره مردانی از جنس خمینی، زمینه برای تحقق آرمان های انقلاب اسلامی در آینده فراهم شود.
والسلام علی عبادالله الصالحین
جمعی از دانشجویان عدالتخواه دانشگاه های کشور
پیام برای این مطلب مسدود شده.