23.03.2006

پيرامون حمايت رهبر جمهوری اسلامی از رفراندوم

اخبار روز:
• آقای خامنه ای اگر رفراندوم را به عنوان يک روش قبول دارند, بهتر است شرايط را برای انجام رفراندوم و برگزاری همه پرسی بگونه ای فراهم کنند تا مردم ايران بتوانند بين نظام ولايت فقيه و عملکرد ايشان و شکل گيری قانون اساسی جديد مبتنی بر دموکراسی, اعلاميه جهانی حقوق بشر, حفظ تماميت ارضی کشور و جدايی دين از دولت انتخاب کنند

علی افشاری

رهبر جمهوری اسلامی ايران در سخنان خود در آغاز سال نو در مشهد با تاکيد بر مذاکره محدود با آمريکا ابعاد جديدی از مسائل پيرامون اين رويداد را آشکار نمود. وی بر اساس سنت هر ساله در آغاز سال نو در بارگاه امام رضا ( ع) حضور می يابد و معمولا برنامه ها و خطوط کلی سياستهای مورد نظرش را با لحنی مورد پسند گروههای افراطی محافظه کاران اعلام می نمايد. سخنرانی امسال ايشان که به تندی سخنان ساليان قبلشان نبود, نشان داد که استقبال دبير شورای امنيت ملی از گقتگوی رودررو و علنی با آمريکا با نظر مساعد ايشان بوده است. البته وی با اتخاذ مواضعی بر عليه آمريکا در بخش ديگر سخنانش سعی کرد لايه های افراطی محافظه کاران را نيز راضی نمايد. پيش از اين حسين شريعتمداری در اقدامی کم سابقه حملات تندی را متوجه اردوگاه جريان راست و به طور مشخص دبير شورای امنيت ملی در خصوص مذاکره با آمريکا کرده بود.
رهبر جمهوری اسلامی پس از آنکه مقامات امريکايی تاکيد کردند که تنها درمورد مسائل عراق حاضر به گفتگو با جمهوری اسلامی هستند و فشارهايشان در زمينه مسئله هسته ای را در شورای امنيت تشديد کردند، اعلام کرد که در خصوص مسائل اختلافی موافق گفتگو با آمريکا نيست و در برابر خواسته های غيرمعقول امريکا و شورای امنيت می ايستد. البته ايشان توضيح ندادند که مذاکره در خصوص موارد غيراختلافی چه معنايی دارد؟ همچنين ايشان برای اولين بار فاش کردند که مسئله حقوق بشر و دموکراسی نيز علاوه بر مسئله هسته ای مورد توجه و خواست آمريکائيها در خصوص ايران می باشد.
در مجموع همانگونه که سوابق موضوع مذاکره با آمريکا در کارنامه جمهوری اسلامی نشان می دهد، هيچگاه “نفس مذاکره و رابطه با آمريکا” محل نزاع نبوده, بلکه جايگاه گروههای سياسی در اين فرايند و کسب امتيازات و منافع حاصل از آن دليل اصلی موافقت ها و مخالفت ها بوده است. حمله تند حسين شريعتمداری که در اصل نظر گروه احمدی نژاد را انعکاس می دهد, ناشی از احساس خطر از حاشيه ای شدن و حذف از ساختار قدرت می باشد. آنهم در شرايطی که اين گروه در حال قبضه کردن تمامی کرسيهای قدرت است.
در تحليلی اجمالی می توان مواضع رهبر جمهوری اسلامی ايران را حاوی نکات زير دانست:
1- مشکل اصلی با امريکا, نگرانی از غلبه رويکرد “تغيير حکومت ايران” در دکترين جديد آنها در خاورميانه می باشد. چنانچه صحنه گرايان سياست آمريکا به اين برنامه جامه عمل نپوشانند و نقطه نظر برخی از محافل ليبرال آمريکا مبنی بر مذاکره با حکومت ايران با هدف تغيير رفتار آن را بپذيرند و به حاکميت ايران تضمين امنيتی برای بقاء بدهند در اين صورت, جمهوری اسلامی حاضر است امتيازات لازم را به آمريکا و غرب در خصوص مسائل هسته ای واگذار کند و همچنين با سياستهای آمريکا و متحدانش در عراق, فلسطين و لبنان و… همراهی کند.
2- عدم انعطاف در زمينه حقوق بشر, دموکراسی و اعطاء آزاديهای سياسی و اجتماعی به مردم ايران ديگر موردی است که از فحوای کلام رهبر ايران استنباط می شود.
3- انتقال پرونده ايران به شورای امنيت سازمان ملل و تشديد فشارهای جامعه جهانی و به خصوص دولت امريکا باعث شده تا مواضع تند جمهوری اسلامی تقليل يافته و به سمت عقب نشينی تمايل يابد. درست مشابه رويداد پايان جنگ 8 ساله با عراق و پذيرش قطعنامه 598. که زمانی مسئولين ايران آتش بس و صلح را پذيرفتند که فشار جامعه جهانی به اوج رسيده بود و هواپيمای مسافربری ايران بر فراز خليج فارس توسط ناوگان آمريکايی سرنگون شد و در جريان آن مردم بی گناه جان باختند.
4- اما جالبترين نکته در سخنان آقای خامنه ای تاکيد ايشان بر رفراندوم برای سنجش محبوبيت بوش و احمدی نژاد در کشورهای اسلامی است. اين اظهار نظر را می توان, برگ تاييدی بر پذيرش رفراندوم و همه پرسی عمومی به عنوان راهکاری مناسب برای حل مسالمت آميز مسائل بحرانی دانست که به مناقشات دامنه دار که در سرنوشت ملت ها, کشورها و جوامع تاثيرگذار می باشد و طرفهای مختلفی را شامل می شود, پايان می دهد.
اما سوال اساسی در اينجا است که نتيجه چنين همه پرسی اعم چه به سود احمدی نژاد باشد يا بوش, تاثيری در سرنوشت مردم ايران و مشکلات آنها ندارد. آقای خامنه ای اگر رفراندوم را به عنوان يک روش قبول دارند, بهتر است شرايط را برای انجام رفراندوم و برگزاری همه پرسی بگونه ای فراهم کنند تا مردم ايران بتوانند بين نظام ولايت فقيه و عملکرد ايشان و شکل گيری قانون اساسی جديد مبتنی بر دموکراسی, اعلاميه جهانی حقوق بشر, حفظ تماميت ارضی کشور و جدايی دين از دولت انتخاب کنند. چنين رفراندومی, آزمونی فيصله بخش برای پايان دهی به مناقشات و منازعات پيرامون ايران در عرصه داخلی و بين المللی می باشد که خطر جنگ را مرتفع می سازد و اجازه نمی دهد اراده های مبتنی بر زور و زياده خواهی در داخل و خارج از کشور سرنوشت ميهن و منافع ملی را تهديد کند.
البته با توجه به اقدامات خلاف قانون و فعاليتهای جانبدارانه نهادهای حکومتی در انتخابات های برگزار شده قبلی و ضرورت اعلام نظر عمومی در فضای آزاد, منصفانه و بی طرف, طبيعی است چنين رفراندومی می بايست خارج از ساز و کارهای قانونی موجود و تحت نظارت سازمان ملل برگزار شود.
بدينترتيب اين پيشنهاد در بردارنده خواست و انتظار آقای خامنه ای نيز هست. چون اگر ايشان معتقدند که رئيس جمهور مورد حمايت ايشان از پشتيبانی گسترده مردم ايران و ساير کشورهای اسلامی برخوردار هستند, بنابراين به راحتی و بدون نگرانی می توانند با موفقيت در اين رفراندوم مشروعيت و مقبوليت مردمی مورد ادعايشان را به رخ جهانيان و به ويژه دولت آمريکا بکشند!!
در اين صورت مسئولين حکومت ايران می توانند به جای آنکه به کشورهای خارجی امتياز دهند, آنها را به خود مردم ايران واگذارند تا با انتقال حاکميت به مردم, ميهن و ملت به سلامتی از شرايط بحرانی کنونی و تهديدات فزاينده عبور کنند.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates