روز جهانی زن و نگاهی به مسئله حجاب!
وبلاگ: Mother Earth
هشتم مارس روز جهانی زن بر همه زنان جهان مبارک باد.
جنبش جهانی زنان با تمام فراز و نشيب هايش به گمان من جنبشی پويا و موفق است. در طول تاريخ قدرت برتر جسمی و مهارت های رزمی مردان آن ها را به تصميم گيرندگان اصلی در امور جنگی، و در نتيجه سياسی و اجتماعی تبديل کرد! در جهان کنونی اين عامل ديگر کاربردی ندارد و زنان بايد با تلاش بيشتر در عرصه انديشه و سياست اين فاصله تاريخی را که به آن ها تحميل شده است روز به روز کم تر کنند. از منظر صلح جهانی هم ورود بيشتر زنان به عرصه تصميم گيری کشورها و جامعه جهانی يک ضرورت است. چرا که زنان صلح جو تر از مردانند! چالشی است بزرگ! اما هم مردان و هم زنان بايد بپذيرند که خير بشريت در آن است- نه يک موضوع تشريفاتی است و نه حرکتی است بر عليه مردان.
در کشورهای اسلامی متاسفانه زنان راه دشوارتری را پيش رو دارند! سنت ها و برداشت های غلط مذهبی کار را بر آن ها مشکل تر کرده است. اما اين خود تلاش مضاعف را می طلبد.
يکی از معضلات عمده در جوامع اسلامی، بويژه کشور خودمان، مسئله حجاب اجباری است که بايد بطور جدی مورد بازبينی قرار گيرد. زيرا که به گمان من هيچ استناد قرآنی ندارد. در اين نوشته اشاره کوتاهی به آن خواهم داشت. ولی در آينده مقاله ای در باره آن خواهم نوشت. برای خود من اين پرسش به لحاظ تاريخی وجود دارد نه از نظر شرعی آن! اعراب دوره جاهليت از نظر پوشش بسيار ولنگار بودند- بطوری که حتی نپوشانيدن آلت تناسلی (فروج زن و مرد) قبحی نداشته است. و چناچه خواهيم ديد در قرآن در مواردی از زنان و مردان ايمان آورنده می خواهد که فروج خود را حفظ کنند. برخی تاريخ نويسان هم منجمله ويل دورانت بر اين باورند که درقرن اول هجری در جامعه مسلمانان اصلا حجاب وحود نداشته است.
در نوشته های پيشين با استناد به آيات قرآن نشان داده شد که مخاطب اصلی قرآن عربی ساکنان ام القری (مکه) و اطراف آن بوده اند. و با وجود اين که قبلا برای آن ها کتابی فرستاده نشده بود، در مدتی کوتاه تحولی شگرف در آن مردم و جامعه آن ها ايحاد کرد. آموزه های قرآن برای تحقق اين تغييرات بسيار پراگماتيست بود. تکيه اصلی توحيد است اما بسياری از سنت ها، آداب، و روابط اجتماعی جاهلی آن ها را نفی نمی کند. بلکه سعی در بهبود آن ها کرده است. برای نمونه روابط برده داری را رسما لغو نکرد! ولی در عمل صاحبان برده ها را تشويق به خوشرفتاری با آن ها می کرده و سعی در آزاد کردن تدريجی برده ها داشته است. برخی تصور می کنند آنچه امروزه «حجاب» ناميده می شود، حاصل پذيرش پوشش زنان آن جامعه بوده است. اما همانطور که گفته شد پوشش مرسوم زنان در آن زمان به قول امروزی ها بسيار سکسی بوده است. عموما پيراهن هايی گشاد با يقه های باز می پوشيدند و در پوشاندن سينه های خود جدی نبودند. در حالی که سربندی هم از پشت بر موهای خود (چون مردان فعلی عرب) می انداخته اند که شايد برای جلوگيری از نور خورشيد و يا استفاده در موقع طوفان شن بوده است.
خب حالا اين پرسش پيش می آيد که چرا قرآن به يک باره چنان «حجاب» سختی را در آن گرمای طاقت فرسا دستور داده است؟ تا جايی که حتی بيرون بودن يک تار مو گناه محسوب شود؟ يا بنا بر برخی قرائت ها، حتی استفاده از مقنعه و از پشت پرده حرف زدن مردان با زنان را تجويز کرده باشد؟ اين برخورد خيلی راديکالِ تغيير از نيمه برهنگی به پوششِ صد درصد با چادر و روبنده، با روش برخورد تدريجی قرآن مثلا با مسئله مهمتر برده داری و يا برخورد با برخی مناسک مانند حج همخوانی ندارد.
از طرف ديگر استفاده بی مورد و غلط کلمه «حجاب» خود باعث ابهام بيشتر شده است. زيرا کلمه حجاب به معنی «پرده» در قرآن به کار رفته است و اصلا ربطی به «پوشش» ندارد. حتی بنا به گفته مرحوم مرتضی مطهری، در طول تاريخ فقها کلمه «ستر» را برای «پوشش» بکار برده اند. معلوم نيست چرا کلمه «حجاب» در صد سال اخير جای «ستر» را گرفته است.
آيه اصلی که حجاب بر مبنای آن تعريف شده است، آيه 31 سوره نور می باشد. در اين آيه صحبت از آشکار نکردن و جلوه گری (عشوه گری) نکردن با «زينت» يا جلوه (جاذبه) های زنانه در انظار عمومی است. با اين که اين مفهوم ِ «جلوه» برای کلمه «زينت» را در آيات زيادی می توان ديد، مفسران آن را به معنای زيور (گردن بند و گوشواره در بالا تنه و خلخال در پايين تنه) تفسير کرده اند. لذا حتی در تبيين اين که «زينت های خود را آشکار نگردانيد مگر آنجه طبعا از آن پيداست» دچار مشکل شده اند. براحتی می توان در اين آيه ديد که مراد پرهيز از عشوه گری با منحنی جلو و پشت بدن در انظار عمومی بوده است. برای اولی گفته است سربند خود را از دو طرف روی آن بيندازيد. برای دومی گفته است درست راه برويد و قدم برداريد.
سوره نور آيه 31
وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىجُيُوبِهِنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُوْلِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ
و به زنان با ايمان بگو: خيره نشويد (چشم چرانی نکنند) و فروج خود را حفظ کنند و زينت های خود را آشكار نگردانند مگر آنچه كه طبعاً از آن پيداست و سربندهای خود را بر گريبان خويش قرار دهند و زينت های را جز براى شوهرانشان يا پدرانشان يا پدران شوهرانشان يا پسرانشان يا پسران شوهرانشان يا برادرانشان يا پسران برادرانشان يا پسران خواهرانشان يا زنان (همكيش) خود يا كنيزانشان يا خدمتكاران مرد كه (از زن) بىنيازند يا كودكانى كه بر عورتهاى زنان وقوف حاصل نكردهاند، آشكار نكنند؛ و پاهاى خود را (به گونهاى به زمين) نكوبند تا آنچه از زينتشان نهفته مىدارند معلوم گردد. اى مؤمنان، همگى به درگاه خدا توبه كنيد، اميد كه رستگار شويد.
از آيه بالا به غلط برداشت شده است که اين سربند مقنعه است. و اين مقنعه بايد تمام موها و گردن و گوشها را – جهت آشکار نشدن زيورها (گوشواره و گردنبند) – بپوشاند. بنابر اين پوشانيدن کامل بدن (منهای چهره و کف دست ها) را نتيجه گرفته اند. در اين آيه اصلا صحبت از معرفی کردن يک پوشش جديد بنام مقنعه برای موها و تمام بدن نيست. توصيه شده است از سربندهايتان (که زنان آن را از قبل استفاده می کردند)، مثل شال گردن برای پوشش دادن سينه های خود (شايد هم نوک سينه ها که با لباس های سينه باز آن زمان پيدا بوده است) استفاده کنيد. شايد اگر در آن زمان سينه بند (کرست) وجود داشت، به اين آيه نيازی نمی شد!
از طرف ديگر آيه 53 سوره احزاب به نوعی متدينین دو آتشه را دچار ابهام و به نتيجه گيری غلط واداشته است. در اين آيه به ايمان آورده ها توصيه شده وقتی در خانه پيامبر غذا خورديد، زود خانه پيامبر را ترک کنيد و باعث رنجش پيامبر نشويد. اگر چيزی هم از زنان پيامبر خواستيد از پشت پرده بخواهيد.
الاحزاب آيه 53
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَن يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَى طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَلَكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنكُمْ وَاللَّهُ لَا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِن وَرَاء حِجَابٍ ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ وَمَا كَانَ لَكُمْ أَن تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَن تَنكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِن بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ عِندَ اللَّهِ عَظِيمًا
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، داخل اتاقهاى پيامبر مشويد، مگر آنكه براى (خوردن) طعامى به شما اجازه داده شود، (آن هم) بىآنكه در انتظار پختهشدن آن باشيد؛ ولى هنگامى كه دعوت شديد داخل گرديد، و وقتى غذا خورديد پراكنده شويد بىآنكه سرگرم سخنى گرديد. اين (رفتار) شما پيامبر را مىرنجاند و(لى) از شما شرم مىدارد، و حال آنكه خدا از حق(گويى) شرم نمىكند، و چون از زنان (پيامبر) چيزى خواستيد از پشت پرده از آنان بخواهيد؛ اين براى دلهاى شما و دلهاى آنان پاكيزهتر است، و شما حق نداريد رسول خدا را برنجانيد، و مطلقاً (نبايد) زنانش را پس از (مرگ) او به نكاح خود درآوريد، چرا كه اين (كار) نزد خدا همواره (گناهى) بزرگ است.
اولا دستورات قرآن برای زنان پيامبر، فقط ويژه خود آن ها بوده است. کما آن که بعد از مرگ پيامبر اجازه ازدواج مجدد نداشته اند، حتی آن هايی که خيلی جوان بوده اند!! خود پيامبر هم که بنا به دلايل سياسی با زنان زيادی ازدواج کرد، از يک زمان به بعد مجاز به اختيار همسر جديد نبوده است (احزاب 52 ). دوما پيامبر هم در زندگی روزمره (طبق آيات زيادی از قرآن) بشری مثل بقيه بوده است. ممکن است از ماندن بی جهت و غير ضروری اين افراد در خانه اش، پس از صرف غذای مجانی که به آن ها می داد، خرسند نبوده است. ممکن بود اين افراد تازه ايمان آورده فقير و «محروم» از ازدواج، به زنان متعدد و بعضا جوان و زيبای او نظر بدی بيندازند! حال اين چه ربطی دارد که بخواهيم آن را به پرده کشيدن و جدايی مردان و زنان در جاهای ديگر و زمان های ديگر گسترش دهيم؟
دوستان علاقه مند می توانند اينحا نظريات استاد مطهری را درباره «مسئله حجاب» بخوانند و در مورد آن فکر کنند. کسانی هم که مايلند می توانند در قسمت کامنت ها آنچه را بطور خلاصه اينحا بحث شد (که به گمان من جانمايه کلام است) نقد کنند!
پیام برای این مطلب مسدود شده.