آقای شیرزاد برای شروع هیچ وقت دیر نیست! امیرفرشاد ابراهیمی
گویانیوز:ادعای آفرینش اصلاحات را دارید و این در حالی است که جبهه دوم خرداد و تمام اعوان و انصار اقماری اش مدیون حضور جنبش دانشجویی در دوم خرداد ۷۶ است و الحق و انصاف که خوب مزد این حضور را شما و حزب بعد الولادتتان داد. براستی آقای شیرزاد این قدرت چه است که آلوده اش که بشوی دیگر کنده شدن از آن ولی افتاد مشکل ها است
آقاي شيرزاد دوست بزرگوارم که خدماتش در مجلس اصلاحات برای کسی پوشیده نیست چندی پیش مطلبی نوشتند در باب قباحت مذاکره با آمریکائیان و اینکه چرا باید علی افشاری و اکبر عطری بروند در کنگره آمریکا سخنرانی کنند و متاسفانه کیهان وار به این دوتن تاختند و مشمئز کننده دانستند این عمل را . بسیاری در رد و ستایش این عمل و مطلب آقای شیرزاد نوشتند و گفتند و گفتند تا اینکه این روزها جمهوری اسلامی نیز تصمیم گرفته آن عمل مشمئز کننده را بنا به روایت آقای شیرزاد انجام دهد و باب گفتگو را با شیطان بزرگ آغاز کند ؟! قصد نداشتم وارد این موضوع شوم چراکه نیک می دانم اکبر و علی هردو با شیرزاد دوستی دیرینه دارند و من نیز با هر سه منتظر ماندم تا ببینم آقای شیرزاد توضیح دیگری می دهند یا خیر و دیدم خبری حاصل نشد ، پس بقول خود آقای شیرزاد ورای دوستی مان لازم میدانم مواردی را یادآور ایشان که از نمایندگان مجلس اصلاحات بوده اند و از اعضای ارشد جبهه مشارکت می باشند مواردی را یادآور شوم :
آقای شیرزاد آورده اید که ” کار زشت و ناپسند را باید بی محابا تقبیح کرد.” این کلامی است بسیار زیبا و امیدوارم که برای خود و حزب متبوعتان نیز جاری بشود ، آیا براستی تا بحال شده است دلایل ناخرسندی مردم از اصلاح طلبان در انتخابات اخیر ریاست جمهوری و انتخاب لجاجت وارانه شان را بررسی کنید ؟ براستی مگر اصلاح طلبانی همچون شما که آنقدر ماندید و ماندید و تهدید خروج از حاکمیت را تکرار کردید و تکرار کردید تا بالاخره از حاکمیت اخراجتان کردند چرا باید امروز در منظر مردم شیادتر و منفورتر از هر حزب سیاسی نام گیرید که کار و وظیفه ای نداشت جز اینکه محلل جمهوری اسلامی باشد ؟ جناب آقای شیرزاد يك سوزن به خودتان يك جوالدوز به ديگران بزنید!
شما در مجلس به عنوان نماینده جنبش دانشجویی مطرح بودید براستی چه کردید برای جنبش دانشجویی ؟ برای مرگ عزت ابراهیم نژاد چه کردید ؟ برای مرگ فرشته علیزاده چه کردید ؟ اصلا نام علیزاده به گوشتان خورده است ؟همان دختر دانشجویی که در کوران حوادث 18 تیر بازداشت و سپس خبر مرگش منتشر شد و حتی جنازه اش را نیز تحویل خانواده اش نداده اند و فقط و فقط یکبار آقای موسوی خوئینی ها در مجلس خبر بازداشت و مرگ او را اعلام کرد . آقای شیرزاد مشمئز کننده آن لحظه ای بود که شما و حزب متبوعتان با شرکت در نشست طیف جعلی شیراز جریان موازی دفتر تحکیم وحدت را قوام دادید و آنها را در انشقاقشان در بدنه تحکیم وحدت گستاختر کردید ! مشمئز کننده آن لحظه ای بود که ما با خبر شدیم حکم بازداشت دو تن از بچه های تحکیم که به واقع چشم و دهان دفتر تحکیم وحدت بودند به اصرار و دستور آقای خاتمی انجام گرفته است ! نام آن دوتن را از آقای آرمین بپرسید برای شما خواهند گفت ! آقای شیرزاد نمی خواهم بحث را شخصی کنم اما برای من مشمئز کننده آن لحظه ای بود که دوستان شما در حزب مشارکت، حزب متبوعتان آقایان مهندس علی اکبر زحمتکش و سعید شریعتی و جواد دهقانی در دادگاه غیر علنی موسوم به نوارسازان همسو با رئیس دادگاه و شاکیانی همچون الله کرم و آیه الله جنتی و مصباح یزدی بر من می تاختند و حتی آقای زحمتکش مرا فردی فاسق نام نهاد و سعید شریعتی “از محضر الله کرم که از نوجوانی به وی ارادت داشته پوزش خواسته ” و بعد از آزادی از دادگاه و در منظر عموم که دادگاهی علنی است باز به ایشان می تاختند ! اینکه تنها آينه را در برابر ديگران ميگذاريد و آينهها را از مقابل خویش برمی دارید آیا اشمئزاز کننده نیست؟ برادر شیرزاد آيا يكبار شد كه خود شكنيد و آينه روبرویتان را نشكنيد؟ متاسفانه امروز که شور و شوق و گردوخاک اصلاحات بر زمین نشسته است نیک که نگاه می کنیم می بینیم شما و دیگر هم حزبی های شما نه تنها در بیان اشتباهات و کاستی ها و زشتی های عمل خویش فراری بودید بلکه منتقدان خودی خویش را نیز سرکوب و خفه کرده اید آقاي شيرزاد ، ای کاش جامع و مطلق سخن نمی گفتید، چراكه رفتار مشمئز كننده دوستانتان را هيچگاه تقبيح نكرديد.
در بخشی دیگر از نوشته تان با استخراج بی رویه ملی نگری آورده اید که :”من به عنوان يك ايراني از اينكه در كشورم باندهاي قدرتي وجود دارند كه بي محابا از پرسش قانون، چنين فجايعي ميآفرينند احساس ننگ ميكنم.” به نظر من ننگ آور تر از این حرف چیزی نمی باشد که امروز کسی بخواهد از قانون و پرسش کنندگان قانون و یا همان قوه قضائیه چیزی بگوید که فشارش کمر جنبش دانشجویی را شکست و اگر هم منظورتان دادگاه ملی و پرسش افکار عمومی است که باید پرسید واقعا اين چه ننگي بود كه درطی هشت سال به جان خريديد آن را و بیست میلیون نفر رادر این راه هزینه کردید ؟
می گویید: “افتخار میکنم که در هر حادثه ای که در دوران مجلس ششم برای جنبش دانشجویی رخ داد ما و دوستانمان عکس العمل قانونی در حد مقدورات خود را داشتیم و به حمایت از آنها برخاستیم.” و سپس رفتار افشاري و عطري رابرای جنبش دانشجویی مشمئز كننده ميخوانيد. اما از خودتان و هم حزبی هایتان نمی پرسید کدام گروه بود که مشتی از دانشجویان را فریفت تا بلوا بپا کنند تا بعد دادگاه انقلاب و نیروی انتظامی سر برسد وساختمان دفتر تحکیم را پلمب کنند؟ از خود نمی پرسید در مقام نماینده دانشجویان چه اقدامی برای آزادی دانشجویان در بند کردید؟ و حتی دست و دلتان لرزید با تمام جارو جنجالهای مطبوعاتی که کرده بودید تحصن شما و دیگر اعضای فراکسیونتان در مجلس به نصف روز هم نرسید؟
برادر عزیز شیرزاد گرامی ، اکبرعطري در همان جلسه گفته است : “جنبش دانشجويي همراه با روشنفكران و برخي از گروههاي سياسي تحول خواه، پايه گذار حركت رفرميستي دوم خرداد شد.” و من احساس می کنم این سخن برای شما گران آمده است و محل برگزاری جلسه را بهانه کردید و آتش را گشودید چرا که ادعای آفرینش اصلاحات را دارید و این در حالی است که جبهه دوم خرداد و تمام اعوان و انصار اقماری اش مدیون حضور جنبش دانشجویی در دوم خرداد 76 است و الحق و انصاف که خوب مزد این حضور را شما و حزب بعد الولادتتان داد . براستی آقای شیرزاد این قدرت چه است که آلوده اش که بشوی دیگر کنده شدن از آن ولی افتاد مشکل ها است …
آقای شیرزاد اصلاحات نه تنها شکست خورد بلکه مرد و جنازه اش هم پوسید و امروز دولت اصلاحات ، مجلس اصلاحات ، حزب اصلاحات جزوی از تاریخ غمبار ایران است رهایش کنید و به مردم بپیوندید ، برای شروع هیچوقت دیر نیست ، یا علی …
پیام برای این مطلب مسدود شده.