چرا فمینیستها هی دم از زن و مرد میزنند؟
خُسن آقا: تا معیارهای زنان ایران برای سنجش آزادی، “اسلام” باشد راه نجاتی نه برای زنان وجود دارد نه برای مردان
زنان ایران – نیره توكلی
21/12/84
برخی از منتقدان فمینیسم استدلال میكنند كه خطكشی میان انسانها كار غلطی است. آنها با استدلالی بهظاهر انسانگرایانه، و در باطن مردمدارنه، میپرسند: چرا مرد و زن را از هم جدا میكنید؟ چرا دم از حقوق زنان میزنید؟ چرا انسانها را بر اساس جنس و جنسیت جدا میكنید و دم از عدالت جنسیتی میزنید؟ بیایید از حقوق انسانها حرف بزنیم! آنها میپرسند مگر مردها در جامعة ما یا در سایر جوامع بحرانزده وضعیت بهتری از زنان دارند.
اما آنچه آنها نادیده میگیرند یا میخواهند كه نادیده بگیرند این است كه این فمیسنیستها نیستند كه سخن از جدایی میان زن و مرد میرانند، بلكه نظامی كه تبعیض جنسیتی را امری مقدس میپندارد و تواناییهای ذهنی و هوشی انسانها و در نتیجه حقوق زیستی و اجتماعی و اقتصادیشان را موكول به جنس آنها می كند شالودة این جدایی را فراهم آورده. چگونه میتوان برابر نبود و برای برابری تلاش نكرد؟ استدلال آنها درست مانند این است كه در جامعهای مبتنی بر تبعیض نژادی به سود سفیدپوستان و به زیان سیاهپوستان به سیاهپوستان بگویند دم از سیاه و سفید نزنید، همه با هم برابریم.
با این حال، ما میكوشیم كه از این پس در نوشتههایمان دقت بیشتری به خرج دهیم و جای برخی از كلمات را با برخی دیگر عوض كنیم تا دیگر گزك به دست انسانگرایان قلابی ندهیم. به عبارت دیگر، بیایید قراری با هم بگذاریم: ما دم از زن و مرد نمیزنیم، شما هم دم از زن و مرد نزنید.
بنا براین، به جای آنكه بگوییم:
شهادت یك مرد برابر است با شهادت دو زن
میگوییم:
شهادت یك انسان برابر است با شهادت دو انسان.
به جای آنكه بگوییم:
دیة زن نصف دیة مرد است،
میگوییم:
دیة انسان نصف دیة انسان است.
به جای آنكه بگوییم:
ریاست خانواده با مرد است،
میگوییم:
ریاست خانواده با انسان است.
به جای آنكه بگوییم:
زنها نمیتوانند رئیس جمهور شوند،
میگوییم:
انسانها نمیتوانند رئیس جمهور شوند.
به جای آنكه بگوییم:
جای زن در آشپزخانه است،
میگوییم:
جای انسان در آشپزخانه است.
به جای آنكه بگوییم:
زن بدون اجازة شوهرش نمیتواند از كشور خارج شود،
میگوییم:
انسان بدون اجازة شوهرش نمیتواند از كشور خارج شود.
به جای آنكه بگوییم:
حق طلاق با مرد است،
میگوییم:
حق طلاق با انسان است.
به جای آنكه بگوییم:
مرد میتواند چهار زن عقدی و بینهایت زن صیغهای بگیرد،
میگوییم:
انسان میتواند چهار انسان عقدی و بینهایت انسان صیغهای بگیرد.
چه طور است؟
بعید است كه، پس از این همه تلاش برای تغییر عبارات و خلق چنین جملههایی، رضایت این انسانگرایان قلابی جلب شود. زیرا مشكل آنها انسان و حقوق او نیست. مشكل آنها اساساَ حذف عباراتی است كه به نابرابری حقوق میان انسانها ، و از جمله زن و مرد، اشاره دارد.
پیام برای این مطلب مسدود شده.