13.03.2006

احمد شیرزاد و سمفونی اشمئزاز، نيما راشدان

گویا نیوز: ظاهرا آقای شیرزاد تقدیر این بوده که علی افشاری و محسن سازگارا همیشه ۱۰ سال جلوتر باشند از دیگر جریانات سیاسی داخل ایران. من همین حالا شرط می بندم ده سال که سهل است حدود ۱۰ ماه دیگر چپ ترین چهره های فکری جریان سیاسی شما شروع می کنند به استدلالی حتی رادیکال تر از استدلال امروز علی افشاری برای تماس مستقیم با آمریکا

موومان اول : حزب توده ایران ـ بازرگان و “برژینسکی”…

روشن است که مهدی بازرگان و وزیر کشاورزی او محمد علی ایزدی ـ بزرگ مالک کارت سبز دار ـ مخالف و مانع جدی حل مسئله گنبد اند. سرمایه داری لیبرال ایران ـ در جریان انقلاب ضد امپریالیستی و ضد استبدادی گام به گام به دنبال انقلاب آمدند و به علت نبود هیچ سازمان فراگیر انقلابی در ایران ـ دولت وقت به دستشان افتاد بورژوازی لیبرال ـ بازرگان ـ از همان آغاز در جهت ترمز کردن و منحرف ساختن انقلاب از هدفهای اصلی ضد امپریالیستی و مردمیاش گام برداشت و برای نیل به این هدف تا ملاقات با “برژینسکی” از توطئه گران اصلی علیه انقلاب پیش رفت این جریان ـ دولت موقت بازرگان ـ در حقیقت بزرگترین عمیق ترین و خطرناک ترین جابجایی ارتجاعی در میدان نبرد انقلابی میهن ما بود ….لنین افشاء و انزوای هر چه بیشتر بورژوازی لیبرال را برای تعمیق انقلاب توصیه می کرد لیبرال های ایران نیز تا دیروز در یک چهارچوب تنگ و باریک علیه شاه اعلامیه منتشر می کردند و نق می زدند و امروز علیه انقلاب چنگ و دندان می کشند… حرف و عمل حزب توده ایران در راستای خط امام خمینی که ما هماره از آن جوهری ضد امپریالیستی استنباط کرده ایم دیروز و امروز هماهنگ بوده و شبهه بردار نیست.. دفاع امروز حزب توده ایران از خط امام خمینی و حاکمیتی که وظیفه مبارزه با امپریالیسم را به پیش می برد یک مصلحت لحظه ای و یک تصمیم خلق الساعه نیست.. به روزنامه میزان ـ نهضت آزادی ـ نگاه کنید انگار نه انگار که در ایران ضد انقلابی وجود دارد ـ یا اینکه امپریالیسم آمریکا علیه ایران توطئه می کند..”
پرسش و پاسخ کیانوری ۱/۱۲/۵۹ و اعلامیه های حزب

موومان دوم : امیر انتظام جاسوس آمریکا اعدام باید گردد

عباس امیرانتظام سخنگوی دولت موقت به اتهام جاسوسی برای ایالات متحده آمریکا بازداشت می شود. دانشجویان پیروخط امام طراح و مجری پروژه بازداشت امیر انتظام اند.
واکنش سازمانهای سیاسی آمریکا ستیز به بازداشت عضو دولت بازرگان به اختصار ـ اعدام فوری ـ امیر انتظام است :
۱ ـ مار در آستین انقلاب وابستگی امیر انتظام ـ تیتر نشریه راه مجاهد ارگان سازمان مجاهدین خلق ایران
۲ ـ شورای انقلاب و جاسوسی امیر انتظام راه کارگر ۶ و ۱۰ دی ماه
۳ ـ امیر انتظام جاسوس و خرابکار ۵ دیماه ۵۸ ـ نامه مردم ارگان حزب توده ایران

موومان سوم : تهران زندان اوین : مرا شکنجه می کنند !
“در مورد شخص من همان روز نخست آنقدر شلاق زدند که نه تنها پوست دو کف پا ـ بلکه بخش ثابل توجهی از عضلات از بین رفت و معالجه آن تا دوباره پوست بیاورد سه ماه طول کشید. ۱۸ شب پشت سر هم مرا ساعت ۸ بعدالظهر به اتاقی واقع در اشکوب دوم می بردند و تا ساعت ۶ صبح دستنبد قپانی می زدند … من در آن زمان ۶۸ ساله بودم ـ همسرم مریم را آنقدر شلاق زدند که هنوز بعد از ۷ سال کف پاهایش درد می کند…” نورالدین کیانوری زندان اوین

۱
و اما آقای شیرزاد عزیز من اگر جای شما بودم در فرصتی که باقیست ـ عذرخواهی می کردم از علی افشاری و اکبر عطری. تاریخ انقلاب را اگر خوب خوانده بودید بهتر از من می دانستید هر که در این ملک رقبای خود را به تازیانه اتهام وطن فروشی و جاسوسی برای آمریکا نواخت . سر سالم به گور نبرده است. نمونه اش کیانوری است که برای اثبات ارتباط مهندس بازرگان و دکتر یزدی با آمریکایی ها چه ها که نکرد. عاقبتش را بهتر از من می دانید. نزدیک به دو دهه ضجر- اعتراف – طرد و لعن از سوی بهترین دوستان و سرانجام خاطره ای بس تیره برای تاریخ. دیگرانی هم بوده اند. قبلا هم نوشته ام ـ بسیاری از روزنامه نگاران و فعالان سیاسی مجاهد – چریک و بهرحال چپگرایی که خواستار اعدام فوری امیرانتظام بودند. فقط چند ماه پس از بازداشت امیرانتظام جایی در خاک شدند که کس تا به امروز ندانست کجاست. آنها که ماندند هم چون سعید حجاریان و عباس عبدی سرانجام طعم آنچه را که بر امیرانتظام رفت یا مقابل شورای شهر تهران چشیدند و یا در سیاهچال قاضی مرتضوی.
باور کنید بیراه نمی گویم یکایک آدمهایی که از استدلالی مشابه شما برای تخریب رقیب بهره جسته اند عاقبتی وحشتناک داشته اند. چه سید مهدی هاشمی باشند و یا مرحوم امید نجف آبادی… بگذریم. خدا کند مویی از سر مبارک شما کم نشود هرگز !

۲
دیگران هم گفته و نوشته اند که شما به قرار معلوم ـ نخوانده اید آنچه را که علی افشاری و عطری در جسله مزبور گفته اند.من بر آن می افزایم که تا تیتر خبر را شنیده اند ـ دوستانتان چونان آقای دکتر ه ـ خ و یا دکتر م رـ ت گفته اند : از این بهتر فرصتی نبود برای ترکاندن حباب علی افشاری. این روشی است که بارها و بارها بکارگرفته اند آقایان. باز تاریخ انقلاب را اگر بخوانید. یک موردش فرصتی است که ” پخش نامه آیت ا منتظری از بی بی سی ” بوجود آورد برای دوستان “یادگار امام” و باقی قضایا.
اما حباب افشاری و عطری برای چه باید که می ترکید؟ پاسخش را همه می دانند. آیا می شناسید کسی را از مجموعه موسسان اعضا و حامیان حزب آقای شیرزاد که لحظه ای و ذره ای شک کرده باشد در ایمان به ” راهیابی مصطفی معین ” به دور دوم انتخابات ؟ من نمی شناسم. دوستانی که به تکرار دوم خرداد امید بسته بودند ـ اگر از سایت ها و نشریاتشان بر نداشته باشند تا به حال ـ معلوم است که گناه ” پوکاندن ” دکتر معین را تا قیامت بر علی افشاری و اکبر عطری نخواهند بخشید. انتقام است دیگر !

به باور من بهتر است ـ آقای شیرزاد گرامی که به جای انتقامگیری از افشاری و عطری ـ فکری کنید برنامه ای بنویسید . تئوری ای ارائه دهید. انتقاد آقای شیرزاد و از او بالاتر جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین از عطری و افشاری در وضعیت فعلی راستش را بخواهید به چیزی نمی ارزد. چرا که اینها همه ـ در سه انتخابات گذشته ـ وزن سیاسی خود را به نمایش گذاشته اند ـ چیزی حدود %۲ آراء در شهرهای بزرگ. چه عیب دارد ؟ نماینده %۲ افکار عمومی از سخنان عطری و افشاری ناراضیست. جز این است ؟ قبول ندارید بخوانید خروجی موسسات مطالعات راهبردی و اتاق های فکر غرب را که اصولا نیرویی به اسم اصلاح طلب را از ادبیات جریانات سیاسی ایران حذف کرده اند مدتهاست !

۳
یکی بود و یکی نبود. سال ۷۷ یک روز در نشست انتخاب شورای مرکزی در دانشگاه الزهرا ـ یک نفر خطاب به علی افشاری که کاندید بود گفت ” شما از نهضت آزادی خط می گیرید و فلان و بهمان” تا علی آمد جواب بدهد که نه ! آقا یکهو صدای وحشتناکی پیچید از ته سالن با لهجه آذری ـ باور بفرمایید از آن صداها که آدم کم می شنود در جامعه شهری البته ـ یک نفر که همه یادشان است که بود ـ هجوم آورد به سمت علی و از آنطرف هم آقایی امیرکبیر ـ آمد و کتک کاری شد. وسط این کتک کاری من یادم نمی رود صدای مهاجمین را که فریاد می زدند : ” آقای علی افشاری یعنی شما نبودی .. که ورداشتی بچه های امیرکبیر را بردی .. اردو …نماز بخوانند پشت ابراهیم یزدی …” یعنی شما خوب دقت کنید که علی افشاری کتک می خورد از اعضای ـ چپ خطرناک ـ تحکیم که چرا پشت ابراهیم یزدی نمازخوانده اید. آقای شیرزاد قسمت خنده دار ماجرا این است که چند نفر از همین مهاجمین که آن زمان به اسم خط امامی بچه های امیرکبیر را کتک می زندند فیزیکی و یا سیاسی بخاطر دشمنی فرموده با نهضت آزادی و عزت سحابی ـ اینها همین امسال ستاد انتخاباتی زده بودند با نهضت آزادی ایران و در سایتها مقاله می نوشتند در دفاع از نهضت و ایسنا هم مصاحبه شان را منعکس می کرد.

ظاهرا آقای شیرزاد تقدیر این بوده که علی افشاری و محسن سازگارا همیشه ۱۰ سال جلوتر باشند از دیگر جریانات سیاسی ایران. من همین حالا شرط می بندم دهسال که سهل است حدود ۱۰ ماه دیگر چپ ترین چهره های فکری جریان سیاسی شما شروع می کنند به استدلالی حتی رادیکال تر از استدلال امروز علی افشاری برای تماس مستقیم با آمریکا. والله کسی چه می داند از کجا معلوم آقای شیرزادی که امروز از حضور دونفر ـ تصادفا رقیب سیاسی تحریمی اش ـ در کنگره مشمئز می شود. فردا یا که پس فردا با ” ریچارد پرل ” عکس یادگاری نگیرد. آن یکی آقایی که ۹ سال شغل رسمی اش شناسایی و پاکسازی دانشجویان مرتبط با جریان ملی مذهبی بوده در دانشگاهها ـ الان ملی مذهبی ناب و مصدقی از آب درآمده ـ کسی که بازجوی بازداشت شدگان مرتبط با بیت آیت الله منتظری بوده ـ امروز خود را مرید ازلی ایشان می خواند ـ آقای کروبی و آن دو نفر دیگری که نامه شان شلیک آغاز هجمه به آقای منتظری بود ـ الان چیز دیگری می گویند و شک نکنید ـ که من و ما صد البته از خوشحالی این حجم عظیم دیگردیسی خط امامی در پوست نمی گنجیم.
کسانی که در حاشیه کنفرانس بن برای تعیین تکلیف افغانستان ـ حضور داشته و یا از آن کنفرانس شنیده اند ـ یادشان هست ـ که دور زلمای خلیل زاد را یک عده سیاسیون افغان گرفته بوده اند به التماس دعا ! خوب دقت که می کردی می دیدی ای دل غافل ـ کمونیستهای خلقی و پرچمی ـ مائوئیستهای شعله جاویدی و مجاهدین ضدامپریالیسم در صف مقدم عرض ادب به آقای خلیل زادند و آن قدر مشتاق که ظاهرشاهی ها عقب ایستاده اند. نمونه اش را در عراق هم دیدیم و داستان آمریکا ستیزی و سپس آمریکا پرستی مجلس اعلاء ـ لذا به خدا قسم آقای شیرزاد ـ من تعجب نمی کنم اگر یک روز ببینم محتشمی و هادی خامنه ای با هم دست به یقه شده اند ـ تا منوچهر گنجی و بهروز صوراسرافیل را عقب بزدند و زودتر مقابل خانم کوندالیزا رایس تعظیم کنند. اینها را هم جای دیگر دیده ایم و هم در ایران خواهید دید. اگر چه باورتان نمی شود به این سادگی که می گویم .

۴
احمد شیرزاد ـ سیاستمداری دوست داشتنی ـ انسانی صادق و صمیمی است لاقل برای من. هرچه فکر می کنم نمی فهمم کدام پدربیامرزی او را به این معرکه ـ توهین بی تعمق و جدال بی ثمر ـ کشانیده است. چطور آدمی که تا کنون گزاره ای بی مطالعه و تحقیق از او نشنیده ایم ـ یکهو عرق ملی و ۱۶ آذر و کودتای ۲۸ مرداد را در هم می آمیزد تا بکوبد منتقد خود را.
حکایت سیاست ما ـ شده داستان سازمان بسیج دانشجویی ـ که حفظ سرود یار دبستانی را اجباری کرده برای دانشجویان بسیجی ـ صدا و سیما ایران مرز پر گهر پخش می کند و احمدی نزاد مصدقی شده البته عضو جبهه ملی پنجم یا ششم. بابا جان سواستفاده و تزویر آخر چرا ـ 16 آذر و سه آذر اهورایی را می گویید ـ چرا گرایش سیاسی شان را نمی گویید ؟ که دانشجوی خط امام نبوده اند. مصطفی بزرگ نیا عضو کمیته مرکزی سازمان جوانان توده ایران و مهدی شریعت رضوی از کادرهای سازمان جوانان توده ایران و قندچی مصدقی بوده است. آن دو نفر اول ـ به ازای هر یک نفر ـ نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران ـ تصادفا در دوران خط امامیسم ـ ده هزار همفکر ـ هم حزب و هم عقیده شان را به جرم سر موضع بودن اعدام کرد. نفر سوم هم پیرو مصدقی بود که امام راحل پرچمدار جمهوریت ایشان را کافر دانست ـ و آقای دکتر معین شما هنوز به عشق به خمینی افتخار می کند. کوتاه بیایید کمی آقا ! دو دهه منکوب کردن مصدق به نفع کاشانی ـ بدون اشاره ای که به دلارها که آمد برای آیت الله ـ حالا هم چماق کردن 28 مرداد و مصدق برای کوباندن بر هر سری که به منافع ملی ایران می اندیشد. دیدار اکبر عطری و افشاری با چند نفر اشمئزاز برانگیز است آقای شیرزاد ولی دیدار هادیان و سمتی ـ با همان آدمها ـ منتهی در خفا اشمئزاز انگیز نیست. بیشتر نمی گویم که حسین شریعتمداری ذوق زده نشود از بحث کوچک ما.
این ریاکاری سیاست ایرانی است که رنج می دهد انسان را . این را بیشتر خبرنگاران خارجی که به ایران می آیند ـ در بازگشت تعریف می کنند که آقا ایرانی ها عجب آدمهای فیلمی هستند ما برای مصاحبه می رویم سیاستمدار ناراضی روبرویمان می گوید : ” ضبط را خاموش کن … بابا پس چرا آمریکا به افغانستان حمله نمی کند ؟ بابا چرا صدام را سرنگون نمی کنند .. قاطع باشید ـ کم نیاورید ـ اینها بمب اتم که داشته باشند پوست ملت ایران و بلکه دنیا را می کنند ـ تو رو به خدا ما را از شر این ها نجات دهید …” و بعد می گویند : حالا ضبط را روشن کن : ” ملت ایران نیاز به قیم ندارد ـ اصلاح طلبی یعنی صلح طلبی ـ مگر عراق را نمی بینید ـ ۲۸ مرداد هنوز از حافظه تاریخی ملت ما پاک نشده ـ کمک آمریکا به اصلاحات در ایران عوام فریبی است ـ ایرانیان در دفاع از نظام و انقلاب و امام یکپارچه و متحدند و …” من مانده ام که این پارانویای سیاسی کی رخت می بندد از سیاست بی مقدار ما !

۵
نورالدین کیانوری بیش از هر انسان دیگر ـ مهندس مهدی بازرگان را به جاسوسی برای آمریکا متهم کرد ـ سالها گذشت ـ هم بازرگان رفت و هم کیانوری. آقای شیرزاد عزیز به نظر شما کدامیک از این دونفر جاسوس بودند ؟ آنکه اتهام جاسوسی می زد : یعنی کیانوری و یا آنکه متهم به جاسوسی بود یعنی بازرگان. جوابش را از هر نوجوان پانزده ـ شانزده ساله بپرسید. میداند. بعضی چیزها برای عبرت گرفتن است شیرزاد عزیز. والسلام !
———————————-

نظرات شما خصوصا درباره اين مطلب، براي نويسنده بسيار حائز اهميت است. لطفا نقطه نظرات خود را از اينجا ارسال نماييد:
http://www.rashedan.info/2006/02/post_1.html

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates