گاهشماری ایرانی بازیچه نیست
پژوهشهای ایرانی:
گاهشماری ایرانی، دستاورد کوششهای خستگیناپذیر دانشمندان این سرزمین در گذر هزاران سال است. هیچ ملت و تمدنی به اندازه ایرانیان تا این اندازه به بررسی و پژوهش در تقویمشناسی نپرداخته است. فهرست نسخههای خطی استاد احمد منزوی، خود به تنهایی نشاندهنده بیش از دو هزار نسخه خطی منتشرنشده به زبان فارسی است. بیشترین کتیبههای باستانی در زمینه نجوم و گاهشماری که در میاندورود بدست آمدهاند، به دوران فرمانروایی کاسیان و هخامنشیان منسوب هستند. کوشش و پیگیری شگفتانگیز دانشمندان ایرانی، منجر به پیدایی دقیقترین گاهشماری جهان در ایران شده است. اگر نمیتوانیم چیزی برآن بیفزاییم، آنرا قربانی خواستههای بازیگوشانه خود نکنیم. گاهشماری ایرانی، سند افتخار علمی ایرانیان است، نه ابزاری برای آرزوهای سادهانگارانه و ناشی از بیمسئولیتی ما.
گرایش و دوستاری جوانان میهن به باورها و آیینهای کهن، بیتردید میباید مبتنی بر پاسداشت آنها باشد و نه تباهی و آسیب به آن. بیشتر آسیبهای وارده به گاهشماری ایرانی، نه بدست بدخواهان ایران، که بدست ما دوستداران فرهنگ ایران انجام میشود و هر یک از ما نیز تصور میکنیم که این حق و اجازه را داریم که هر سلیقه دلخواه خود را در آن انجام دهیم.
برخی کسان، تقویم خورشیدی ایرانی را «تقویم اسلامی» مینامند و به دلایل تغییر مبدأ باستانی به مبدأ هجری، توجهی نمیکنند و علاقهای هم به پرسش از اهل فن ندارند؛ چرا که خود همه چیز را میدانند.
آن یکی، گاهشماری ایرانی را برمیدارد و با تغییرات دلخواهانه و نادرست و بدون سابقه تاریخی، نام سالنمای دینی زرتشتیان را بر آن میگذارد و هیچ پاسخی هم برای کسانی که از نظام کبیسهگیری، سابقه تاریخی و شیوه محاسبه عدد 3744، طول متوسط سال تعریفشده آن و بسیاری نکات دیگر میپرسند، ندارند. در این چند سالی که از این بدعت میگذرد، تنها پاسخ ممکن سکوت بوده است و سکوت. چرا که پاسخی وجود ندارد.
دیگری، مناسبتهای تقویمیِ منتشرشده توسط دکتر نوشیروان کیهانیزاده (که به تقویم میلادی داده شده است) را بر میدارد و با تقویم جیبی خود به روز و ماه ایرانی تبدیل میکند؛ غافل از اینکه اگر این تطبیق به چنین سادگی ممکن میبود، مؤلف خود چنین میکرد. و نیز غافل از اینکه، آن مناسبتها میبایست در دستگاه تقویم ژولی تبدیل شوند و نه در نظام گرگوری. گذشته از اینکه اصل زمانهای دادهشده نیز یا اشتباه و یا یکی از روایتهای تثبیتنشده آن بوده است و گاه از تقویم پَرسی یهودیان اقتباس شده است که خود با نظام تقویمی ایرانی متفاوت و مغایر است. متأسفانه این گروه اخیر، چنین اشتباههای فاحش و مهمی را حتی در تقویمهای سالیانهای نیز منتشر میکنند و با آوردن نامهای ایرانی برای آن تقویم، استفاده کنندگان آنرا دچار پریشانی و گمراهی میکنند.
برخی دیگر نیز بر این سخنان کهنه و اثباتنشده پای میفشارند که نوروز و آیینهای آن از اقوام بینالنهرین اقتباس شده، گاهشماری ایرانی از گاهشماری مصری الهام گرفته شده، روزهای هفته در ایران از اقوام سامی تقلید شده، تقویم قمری از آن عربان است و بسیاری دیگر.
امیدوارم همه ما به این مهم توجه داشته باشیم که پاسداشت یادمانهای ایرانی، تنها منحصر به میدان نقشجهان و برج جهاننما، پاسارگاد و کوزه شهرسوخته و دیگر آثار ملموس نیست. باور کنید که این دقیقترین گاهشماری جهان، فقط و فقط «یکی» است و نه بیشتر. گاهشماری ایرانی بازیچه نیست.
پیام برای این مطلب مسدود شده.