انتقاد شونده راديو فردا از ديدگاه جرج بوش به دموكراسي در خاورميانه
رادیو فردا:
مريم احمدي: هر هفته ايميل ها و فكس هايي از شنوندگان دريافت مي كنيم كه در آن يا درباره موضوعي ابراز عقيده و مطلبي تاييد يا تكذيب شده، يا صرفا از يك مورد نقض حقوق بشر خبر مي رسد. يكي از ايميل هاي دريافتي اين هفته درباره سخنراني سالانه جرج بوش رئيس جمهوري آمريكا بود. اين شنونده كه ايميل خود را با عنوان بيتاب امضا كرده است، از اين كه جرج بوش دموكراسي خاورميانه را از دموكراسي غربي جدا كرده، ابراز تاسف كرده است. آقاي بوش در آن سخنراني با ابراز خرسندي از اين كه در كشورهايي چون مصر و عربستان، گام هايي در جهت برگزاري انتخابات آزاد برداشته شده، گفت: دموكراسي در خاورميانه مانند دموكراسي ما نخواهد بود، چون در اين كشورها دموكراسي سنت هاي مردم ايران سرزمين ها را منعكس مي كند.
بخش هايي از ايميل «بيتاب»: هرچند سخنان آقاي بوش مبني بر ايستادگي آمريكا در قبال حكومت ايران، تسكيني بود بر روح هاي دربند ما ايرانيان، اما نكته اي در بيانات ايشان بود كه به شدت مرا در فكر فرو برد و ساعت ها به ساختار مذهبي ايشان انديشديم و كمي افسوس خوردم. آنجا كه دموكراسي خاورميانه و غرب را جدا كرد، چون پتكي بر سرم فرود آمد. از تناسب دموكراسي با سنت ها نام بردند و به ما فهمانيدند كه از اهداف عاليه استقرار دموكراسي در ميان مسلمانان يك گام به عقب نهادند. اين كه لمس تلخ چه واقعياتي باعث بيان چنين سخناني شد، مورد بحث من نيست، بلكه چنين تقسيم بندي هايي به معناي سست نمودن ريشه هاي تئوريك دموكراسي است. خيرمايه دموكراسي حقوق بشر است و نمي توان حقوق انسان ها در خاورميانه با غرب را متفاوت جلوه داد. انتظار ديرينه عاشقان آزادي اين است كه همان سنت هايي كه ايشان آنها را به رسميت شناخت، از اين منطقه رخت بركنند و تنها و تنها منشور حقوق بشر معيار و ملاك دموكراسي باشد، نه هيچ چيز ديگري. با خود فكر مي كنم آيا دموكرات هاي آمريكا چنين مرزبندي براي دموكراسي را مي پذيرند يا روحيه محافظه كارانه جرج بوش باعث چنين تعريفي شده است؟
م . ا: درباره نامه اين شنونده، نظر مهرانگيز كار فعال حقوق بشر را پرسيدم.
مهرانگيز كار: من تصور مي كنم كه شنونده شما به درستي توجه كرده به اين كه دموكراسي در تمام دنيا داراي تعريف واحدي است و نمي شود از دموكراسي تعاريف متعددي را مستفاد كرد و گفت كه مثلا اگر انتخابات آزاد در كشورهاي غربي مصداقي از دموكراسي است، مي تواند مثلا انتخابات غيرآزاد در كشورهاي ديگر مانند ايران مصداق دموكراسي باشد و آن وقت فقط بايك پسوند بومي مسائل را حل كنند. بنابراين نگرش و ديدگاه اين شنونده كاملا مبتني است بر مفاهيم دقيق و صحيحي كه از دموكراسي بايد فهميده شود. اما به طور كلي آنچه كه پرزيدنت بوش مطرح كرده، موضوع قديمي است. منشا آن نسبي گرايي فرهنگي است كه سالها است تئوريزه شده و نسبي گرايي فرهنگي به اين معنا است كه جوامع بشري مي توانند برپايه آيين، مذهب، دين و سنت هاي خودشان زندگي كنند و نبايد براي يكديگر از اين بابت مزاحمت ايجاد كنند. نسبي گرايي در ابتدا به نظر من يك نوع بينش مثبت و سودمند براي صلح بشريت بود، به اين معنا كه همزيستي مسالمت آميز مردم جهان را در كنار هم كاملا ميسر مي كرد، بخصوص در شرايطي كه مهاجرت زياد شده، اما متاسفانه دولت هاي مطلق گرا سوء استفاده كردند از نسبي گرايي فرهنگي و آن را به صورت سياسي تئوريزه كردند و تبديلش كردند به يك عامل و ابزار توجيه كاستي هايي كه درون اين حاكميت ها وجود دارد براي حفظ مطلق گرايي. اگر بخواهيم يك مثال ملموس بزنيم، بحث حجاب را مي توانيم مطرح كنيم. پيش از انقلاب ما كاملا مي توانيم آن بعد مثبت نسبي گرايي فرهنگي را در زندگي اجتماعيمان بررسي كنيم، به اين معنا كه زناني كه مومن به حجاب بودند، مي توانستند حجاب خودشان را به هر شكلي كه دلشان مي خواست حفظ كنند و زناني كه نمي خواستند با حجاب باشند، باز حق داشتند كه حجاب نداشته باشند. اين آن بازتاب مثبت نسبي گرايي فرهنگي بود. حال آنكه بلافاصله پس از انقلاب ما ديديم كه نسبي گرايي فرهنگي تبديل شد به ابزاري براي سركوب، ابزاري براي توجيه موارد نقض حقوق بشر و باز مثال ديگري اگر بخواهيم متناسب با فرهنگ اجتماعي زندگي خودمان بزنيم، فرض بفرماييد بحث سنگسار است. سنگسار موضوعي نبوده كه خاص فرهنگ بومي ايران باشد و براي عهد عتيق است و همه جوامع قديم به نوعي سنگسار را داشتند. حالا چه شده كه تبديل شده به يكي از شكل ها و جلوه هاي فرهنگ بومي ايران كه نمي شود حتي در قانونش هم تجديدنظر كرد. در هر حال آنچه كه اتفاق افتاده پس از اين سوء استفاده ها در دولت هاي مطلق گرا منجر به اين شده كه پسوند مثلا اسلامي را به حقوق بشر اضافه كنند و با اين پسوند بخواهند تاكيد كنند بر اين كه ما مختار هستيم بر اين كه اصل برابري انسان ها را برپايه فرهنگي بومي يا دين خودمان نپذيريم. حالا اين به عهده مردم در مناطقي كه گرفتار نسبي گرايي فرهنگي در سياستگذاري هستند، هست تا با يك چنين مفاهيمي مقابله كنند.
نظرات و پيشنهادات خود را درباره اين برنامه با آدرس الكترونيكي democracy@radiofarda.com يا با شماره فكس 2028287239 با ما در ميان بگذاريد.
پیام برای این مطلب مسدود شده.