14.02.2006

● آزادی بیان و دشمنان‌اش!

وبلاگ شبح: به هر روی آقای عبدالکريم سروش نيز مانند هر دين‌دار ديگری نمی‌تواند مدافع آزادی بيان باشد. اصولا برای من مسلم شده است بين اعتقاد داشتن به وجود امری قدسی و اعتقاد به آزادی بيان تضادی حل ناشدنی وجود دارد. مهم نيست اين امر قدسی خدای در پس آسمان هفتم باشد يا استالينی تکيه‌زده بر تخت تزار!

این که آن کارتون‌های کذایی ارزش هنری داشتند یا نداشتند؟ (که به نظر من نداشتند!) و یا این که آیا ارتباطی بین جنجال بر سر انتشار آن‌ها و پیروزی حماس و موضوع ارسال پرونده‌ی ایران به شورای امنیت وجود داشت یا نداشت؟(که به نظر من داشت!) موضوع بحث من نیست. مسئله بحث قدیمی “آزادی بیان” است. در این وب‌لاگ بارها در مورد “آزادی بیان” گفت‌وگو کردیم. مدافعان “آزادی بیان” هم‌واره قید “بی‌قید و شرط” را جزء لاینفک آن می‌دانند و دشمنان‌اش سعی می‌کنند آزادی بیان را مقید به قیدهایی کنند.
کم‌خطرترین دشمنان “آزادی بیان” کسانی هستند که مخالفت‌شان با آزادی بیان را بی‌پرده پوشی بیان می‌کنند و خطرناک‌ترین‌شان کسانی هستند که خود را در جبهه‌ی مدافعان “آزادی بیان” جا می‌زنند اما هر وقت آزمونی از پایداری‌شان به آزادی بیان پیش می‌آید چهره‌ی واقعی خود را نشان می‌دهند و می‌شوند دشمنان درجه یک آزادی بیان و شگرد همه‌ی‌شان تقریبا یک‌سان است: اول “بیان بودن” بیانی را مورد تردید قرار می‌دهند و بعد آن را می‌کوبند. به این جمله دقت کنید:
“که گفت که آزادی بیان جواز آزادی عمل هم هست؟ و مگر جای انکار است که تخفیف و تحریک دو عمل‌اند نه دو سخن؟”
شاید با دقتی ریاضی‌وار بتوان گفت صددرصد مواردی که “آزادی بیان” مورد تهاجم قرار می‌گیرد متهم به “تخفیف” یا “تحریک” و یا هر دو است و اکنون قطب عالم روشن‌فکر دینی سرزمین گل‌وبلبل (که باندهای مافیایی قدرت با شعار مبارزه با مافیا به ریاست جمهوری می‌رسند و پدرخوانده‌های بنیادگرا شیوخ اصلاحات می‌شوند) رگ گردن کلفت می‌کند و اشتلم راه می‌اندازد که وامصیبتا واسلاما که به احمد که ناموس مسلمانان است جسارت شده است و این “بیان” نیست که “عمل” است!
به هر روی آقای عبدالکریم سروش نیز مانند هر دین‌دار دیگری نمی‌تواند مدافع آزادی بیان باشد. اصولا برای من مسلم شده است بین اعتقاد داشتن به وجود امری قدسی و اعتقاد به آزادی بیان تضادی حل ناشدنی وجود دارد. مهم نیست این امر قدسی خدای در پس آسمان هفتم باشد یا استالینی تکیه‌زده بر تخت تزار!
این شما و این شرق یکشنبه 23 بهمن و رگ متورم گردن آقای سروش و گذر پوست به دباغ‌خانه!
پی‌نوشت: در وب‌لاگ ته‌وار عزیز چند تا از کاریکاتورها آمده اما از آن جلب‌تر فیلمی از مسیح است که لینک آن در ته‌وار آمده است! حالا مقایسه کنید تحمل آنان را با تحمل فیلسوف و قطب روشنفکران دینی وطنی!

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates