روشنگری:
تصور می کنيد اين روزها مهم ترين و حساس ترين خبر های بين المللی چه بود؟ پرونده هسته ای ايران در شورای امنيت ؟ ماجرای پيروزی حماس در انتخابات؟ ادامه خونريزی در عراق؟..
در زمينه مسايل غير سياسی کدام خبر مهم چه بود؟ برندگان جايزه اسکار؟ همکاری مادونا و گوريلاز برای مراسم جوايز امي؟ مسابقات زيبای ورزش زمستاني؟ نمايش اخير محاکمه صدام حسين؟..

هيچکدام اين ها. خبر توفانی در رسانه های جهان در طول هفته گذشته عبارت بود از کارتون های روزنامه دانمارکی در باره محمد پيغمبر اسلام.

مصرف کننده گان اين ,خبر داغ, در غرب فقط کسانی نبودند که مسايل سياسی را تعقيب می کنند و ميدانند مهم ترين خبر های سياسی هفته اخير همان دو خبر اول است که تا مدت ها موضوع اصلی سياست رهبران حاکم بر جهان خواهد بود، بلکه حتی آن ها که روزنامه ها را می خرند تا خبرهای ورزشی يا هنری و داستان های جنجالی از زندگی مشاهير را بخوانند يا جدول حل کنند يا حداکثرماجراهای سرگرم کننده محاکمه صدام را بخوانند، اين هفته چاره ای نداشتند جز اين که به تماشای صورت های ريشو و چشم های از حدقه در آمده و مشت های گره کرده ی متعصبينی با لباس های غير متعارف و زنانی محجبه و خلاصه انواع ترکيب های ,بيگانه, و ,ناشناس, و بنابر اين ترس آور مشغول باشند که پرچم آتش می زدند، فحش می دادند، تهديد می کردند و نمايش خيره کننده ای از عدم مدارا و بی اعتقادی به آزادی بيان راه انداخته بودند. خطر بايکوت کالاهای غربی در خاورميانه زهره ی آدم را می ترکاند! رسانه ها شروع کردند به نظر سنجی: علم بهتر است يا ثروت؟ آزادی بيان يا سرکوب آزادی بيان به بهانه مقدسات؟ بی بی سی به ياد ,قدرت مردم, افتاد و نوشت ,شرکت ها قدرت مردم را حس می کنند,، فروش کارخانه بزرگ آرلا که ساليانه 480 ميليون دلار به خاورميانه لبنيات صادر می کند،در عرض چند روز متوقف شده است و 170 تن از کارکنانش به دانمارک برگشته اند.

آدم با خود فکرميکرد راستی نکند که بايکوت متعصبين اقتصاد کشورها را ورشکسته کند و مردمان جهان را از گرسنگی بکشد؟ يا دمکراسی و آزادی بيان در مقابل مردمان بنيادگرای شرق با اين شکل و شمايل عجيب و غريب و اين توقعات عجيب و غريب تر مغلوب بشود و برای هميشه از جامعه غرب رخت بربندد؟ دلهره و نگرانی از سرنوشت جهان آدم را کلافه می کرد.

رهبران ,با شخصيت, جهان اسلام هم ناگهان شروع کردند به داد و قال. اين ها که طی دهه ها يا خودشان ,مردم عزيز مسلمان, را در قلب ,دنيای عزيز اسلامی, سرکوب کرده اند يا با قبول معامله های بزرگ داده اند آمريکا و اسرائيل آن ها را سرکوب کنند و يا به طريق اولی هردو اين کارها را با هم کرده اند، ناگهان به فکر حفظ بيضه اسلام عزيزافتادند. عربستان سعودی پدرخوانده و خزانه دار اسلام عزيز، سفير دانمارک را فرا خواند تا با او در باره ,توهين به پيغمبر مقدس اسلام, صحبت کند و روزنامه ها از بايکوت محصولات لبنی دانمارک در عربستان سعودی نوشتند. حسنی مبارک، ابوالهول مصر, گفت ,نبايد آزادی بيان برای توهين به مقدسات مذهبی ما مورد سوء استفاده قرار گيرد,. حميد کارزای که هزاران آرزومند به شانس او در به دست آوردن دل محافظه کاران بينادگرای ضد مسلمان کاخ سفيد غبطه می خورند، گفت ,هر توهينی به محمد, – و تاکيد کرد صل الله و در رسانه های انگليسی زبان هم عينا نقل کردند سلام بر او !- , توهين به يک ميليارد مسلمان جهان است و اعمالی از اين نوع نبايد تکرار شود,.وزير خارجه دولت شاهنشاهی اردن، اين اردن هميشه دو لا وحاضر به خدمت، کنسول دانمارک را احضار کرد که چرا ,روزنامه دانمارکی آگاهانه به اسلام و پيام مقدس پيامبرش توهين کرده است,. احمد قرای از تشکيلات خودمختار فلسطين بدون اين که به روی خود بياورد که اخيرا همه مردم فلسطين در اعتراض به اين که خودمختاری معنايش دست نشانده گی نيست، به نمايندگی از جناب عباس، نسبت به چاپ کاريکاتورها هشدار داد و شاخه نظامی الفتح يعنی الاقصا در خيابان ها تير هوا کردو صدای تيرهای هوايی از طريق رسانه ها تا هفت آسمان رفت. ترکيه، پاکستان، رهبران اتحاديه عرب… خلاصه هيچ رهبر ,متشخص, و ,محترمی, از ,دنيای اسلامی, نماند که نسبت به چاپ چند کاريکاتور در يک کشور فسقلی ابراز انزجار و اعلام اخطار نکند. چيزی که در بين خبرها آشکارا به چشم می خورد حربه رهبران متشخص اسلامی برای حفظ بيضه اسلام بود، يعنی محروم کردن مردم خودشان از شير و لبنيات خوشمزه ی شرکت های معظم بين المللي، و نه البته محروم کردن شرکت های معظم بين المللی از خوردن نفت بد بو و بد مزه ی دولت های معظم محلی.ترک عادت موجب مرض است. نيم قرن که دنيای عزيز اسلامی شان زير بمب و راکت و موشک و بردگی بود به فکر اين حربه نيفتادند که هيچ، راه زمينی و دريايی و هوايی را بروی آن ها گشوده اند.بعلاوه حتی در دنيای عقب مانده اسلامی هم چند رهبر هوشمند پيدا می شود و احتمالا رهبران ,متشخص, فکر می کنند هرچه استخوان مردم خود را بيشتر پوک نگه دارند، احتمال پوک شدن مغزها هم بالا ميرود و به جای اين که در برابر دولت فاسد خودشان عدم تحمل نشان دهند، به عدم تحمل در برابر چند کاريکاتور اکتفا می کنند.

اما رهبران ,بی شخصيت, مسلمان يعنی حماس و رهبران ايران و امثال آن ها هم که جای خود دارند و نمی توانستند از غافله عقب بمانند،اول نق هايی زدند وبعد برای اين که از رهبران ,متشخص, عقب نيفتند صدای شان را بلند تر کردند. مقامات رژيم اسلامی هم در نماز جمعه ی آخر هفته کاری کردند که گزارشگر بی بی سی فرانسيس هاريسون نوشت بسياری از ,مردم, گفتند معمولا به نماز جمعه نمی آيند اما امروزآمده اند که به چاپ کارتن ها اعتراض کنند.

اندر ضرورت شق ديگری به جز دمکراسی
روزنامه دانمارکی مورد بحث يک روزنامه دست راستی است و چند ماه پيش يعنی در در 30 سپتامبر 2004 گذشته کارتون ها را چاپ کرده بود. ماه ها بعد يعنی در 10 ژانويه 2005 يک روزنامه نروژی که آن هم محافظه کار و مسيحی است به چاپ مجدد کارتون ها مبادرت کرد.هردو روزنامه گفتند از قبل برای دفاع از آزادی بيان برنامه ريزی کرده اند.

کارتون ها نسبت به کاريکاتورها و عکس های و مطالب تحريک آميزی که در سال های اخير در اينترنت عليه اسلام و پيغمبرش و باورهای اسلامی و هرچيز اسلامی منتشر می شود به واقع و بدون اغراق ملايم و معتدل بودند. وانگهی بسياری از مضامين کاريکاتورها آنقدر در رسانه ها تبليغ شده که به ,دانش , عمومی در باره اسلام در غرب تبديل شده است.
مثلا آن کاريکاتور را در نظر بگيريد که محمد را نشان ميدهد که به کسانيکه عمليات انتحاری می کنند می گويد ,بس کنيد که ديگر باکره نداريم,. رسانه ها و ,دانشمندان و صاحب نظران , محافظه کار از جمله کريستوفر هيچنز ,خودمان, که به ماموريت از محافظه کاران به بازديد ايران هم آمده و کلی نشريه ,ايرانی, و نويسنده ,ايرانی, را در آمريکا اداره ميکند، آن قدر اين مساله را تبليغ کرده اند که بخش اعظم شهروندان متوسط غربي، بويژه در آمريکا واقعا تصور می کنند تنها و تنها علت اين که کسانی در خاورميانه و فلسطين دست به عمليات انتحاری می زنند اين است که به بهشت بروند و يک باکره گيرشان بيايد! يا ارتباط دادن اسلام و پيغمبرش را به ترور يا خشونت که مضمون بعضی از کاريکاتورها بود در نظر بگيريد، خود نوارهای ويديويی تروريست ها نشان ميدهد که به نام اسلام و قران و با خواندن آيه های آن سر ميبرند.اسامه که چپ و راست نوار ويديويی ميدهد و همين را می گويد. جمهوری اسلامی هم تحت همين عنوان يک گردان عمليات انتحاری درست کرد. يعنی هر دو طرف تبليغ می کنند که اين ترورها يا عمليات از متن فرمان خدا به آخرين پيامبرش اخذ شده است. ديگر چند کاريکاتور در شمال يخ زده اروپا چقدر می تواند در دامن زدن به اين ,دانش , موثر باشد؟ هيچ!

در عوض تحريکات دو طرفه ميتواند به ارتجاع هر دو طرف خدمات زيادی بکند.

حالا به دو خبر ديگر توجه کنيد:
اول نظر سنجی بی بی سی نشان ميدهد مردم جهان معتقدند ,دولت ايران, منفی ترين نقش را در جهان بازی می کند.
بيشتر ايرانی ها هم با مردم جهان هم عقيده اند ولی در گزارش بی بی سی آمده بنا بر گزارش موسسه مريلند که اين نظرسنجی را تهيه کرده است، فقط ايرانی ها هستند که اين نظر را ندارند!
اگر در مورد ايرانی ها که دارند با چنگ و دندان با رژيم ملاها می جنگند اين را می گويند ديگر تکليف ,عرب ها ی پاپتی لباده پوش ريشو, که ميروند در انتخابات ها به اسلامی ها رای می دهند روشن است.

حالا به خبر دوم توجه کنيد:
دانيل پايپز در آمريکا خيلی شناخته شده است. او کپی احمدی نژاد خودمان در ميان محافظه کاران بنيادگرای آمريکا و مدافع سرسخت اسرائيل است و علنا وخيلی جدی می گويد بزرگ ترين خدمت به فلسطينی ها سرکوب آن هاست تا بفهمند که بايد از ادعاهای شان دست بردارند. يک جنگ تمام عيار هم با آمريکايی های مسلمان راه انداخته است. او حامی سرسخت صدور دموکراسی به خاورميانه توسط جنگ و مدافع تسخير عراق بود. جرج بوش هم در 2001 به او مقام مهمی در وزارت دفاع در بخش Special Task Force on Terrorism Technolog سپرد و داد بسياری از آمريکايی های دمکرات را در آورد.

آقای پايپز و در 25 ژانويه امسال مقاله ای تحت عنوان ,ميوه تلخ دمکراسی, نوشت. چکيده حرف مقاله اين است که انتخابات در فلسطين حکومت را به دست حماس سپرد، در مصر اخوان المسلين را به پارلمان آورد، در لبنان به حزب الله در پارلمان جای داد.. و نتيجه گرفته شده مردم خاورميانه برخلاف آلمان و ژاپن بعد از جنگ و شوروی بعد از 2001 هنوز برای دمکراسی آماده ندارند، توتاليتاريسم در ميان خاورميانه ای ها ريشه دارد و تا زمانی که آمريکا نتواند , دشمن ايدئولوژيک, را سرکوب کند بايد ,شق ديگری, را برای خاورميانه در نظر گرفت. يعنی اول پيروزی در ستيز تمدن ها بعد دمکراسی.

اگر نظر دانيل پايپز را مبنا بگيريم بايد نظرسنجی بی بی سی را تصحيح کرد: در خاورميانه اين فقط دولت ها نيستند که مخرب ترين نقش را در جهان بازی می کنند، مردم آن شر اصلی هستند. اين مردم برای دمکراسی آماده نمی شوند مگر اين که يک سری ,برخورد های ويژه, با آن ها صورت گيرد. مثل عراق و افغانستان که پايپز هم مانند بسياری از طوطی های فرصت طلب ديگر، رشد دمکراسی را در آن ها ستوده و جرج بوش را برای صدور دمکراسی به اين کشورها از طريق برخورد ويژه يعنی حمله نظامی مورد تفقد قرار داده است.

حالا به ,شورش با شکوه مسلمانان جهان,! عليه چند عدد کاريکاتور نگاه کنيد. اگر شما جای مصرف کننده گان غربی رسانه ها باشيد با دانيل پايپز هم عقيده نمی شويد و به خاطر دفاع از آزادی خودتان و به خاطر دفاع از شير و پنير خوشمزه آرلا از ,برخورد ويژه, با اين مردم و آدم کردن شان و اهدای دمکراسی با شورای امنيت و بمب به آن ها حمايت نمی کنيد؟

اين از خدمت به ارتجاع آن طرف. يعنی ازکاخ اعليحضرت در امان گرفته تا نماز جمعه تهران همه در خدمت ستيز تمدن ها. لشکر بسيج شده هم واقعا خود توده های مسلمان بودند که بسياری از آن ها حداقل در پاکستان و افغانستان به جای مدرسه به ,مادراسا, هايی رفته اند که با تشويق آقای برژينسکی توسط عربستان سعودی و پاکستان برای شان باز شد و در مورد بخش های بزرگی از لشکر بسيج شده هم صندوق بين المللی پول گفته لازم نيست درس بخوانند، بهتر است اول قرض شان را بدهند که وامدار و گناهکار از جهان نروند. حالا اين ها به قول بی بی سی ,قدرت مردم, را به نمايش می گذاشتند و رسانه ها ی بزرگ نيز در چند سال اخير برای يک بار هم شده راستی پيشه کردند و وقايع را چنانکه روی ميداد منعکس می کردند.

فقط آدم از خود سوال می کند اين رسانه ها که وقتی بخواهند در عرض 24 ساعت يک کاميون متحرک پر از سلاح های کشتار جمعی در عراق پيدا می کنند که اگر به عراق حمله نمی شد در عرض چند ساعت کره زمين را از مدار خودش خارج می کرد، و در عوض اصلا نمی بينند که با فسفر سفيد به فلوجه حمله کرده اند و هم اکنون نيز ابدا صدای هواپيماهای غرنده رانمی شنوند که در تاکتيک جديد فقط از هوا شهرهای عراق را مورد حمله قرارمی دهند و گروه گروه آدم بی گناه می کشند، چطور در اين مورد اين قدر راستگو شدند؟

بازی با آتش
اما بازی با عقايد ارتجاعی و قشری و مذهبی مردم و بازی با خشم کور عده ای عاصی از نابرابری و ظلم، بازی با آتش و تيغ دو لبه است و بالا گرفتن موج هيجانات مسلمان های دو آتشه می تواند به سرعت عليه خود بر پا کنندگان آتش برگردد. آيا به همين علت نيست که جناب کارزای به سرعت، اگر نه 180 درجه حداق 130 – 120 درجه تغيير موضع داد و در تلويزيون العربيه وابسته به عربستان سعودی ظاهر شد که بعدا هر ربع يک بار تلويزيون سی ان ان از قول تلويزيون العربيه سخنرانی او را پخش کرد که در عين شماتت غربی ها، مسلمانان غيور را به آرامش دعوت می کرد؟ و آيا به همين علت نيست که يکی يکی رهبران عرب حالا از لزوم تحمل صحبت می کنند و آيا به همين علت و از سر نااميدی ناشی ازارجاع پرونده هسته ای به شورای امنيت نيست که مقامات جمهوری اسلامی هرچند با اندکی محافظه کاری و تاخير اقدامات کم رنگ قبلی خود را شدت دادند و بسيج همگانی برای اعاده حيثيت از اسلام عزيز را سازمان دادند و سفير و کاردار احضار کردند و به سران کشورهای مسلمان نامه نوشتند وبساط راه پيمايی نماز جمعه را راه انداختند و امام جمعه ها عليه هتاکی به مقدسات دهان دری کردند؟ هرچند که به کرات ديده اند چنين سياستی طبق نمونه تاکنونی سياست احمدی نژاد سرانجام به نفع همه دولت های اسلامی از آب در می آيد به جز جمهوری اسلامی و البته گروگانی گرفته است، يعنی مردم ايران.

تا همين جا قربانی اين جنجال دمکراسی و آزادی است. تاکنون از اين جريان هم بنيادگرايان مرتجع اسلامی سود برده اند، هم بنيادگرايان مرتجع ضد اسلامی. عذر خواهی های مديران روزنامه ها بيش از چاپ عکس ها در تشويق و تحريک افکار ضد دمکراتيک و قشری موثراست . همدلی سياستمداران مرتجع کشورهای اسلامی با مردم ناآگاه، به اندازه همکاری شان با استعمار به آگاهی مردم ضربه می زند و همه اين ها بر قطر دستاوردهای بنيادگرايان ضد اسلامی و امثال آقای دانيل پايپز و ساموئل هانتيگتون می افزايد که شواهد ,ستيز تمدن ها, را به روشن ترين شکل در مقابل شهروندان غربی قرار دهند تا ثابت کنند اين مردم عرضه حاکميت بر خود و تعيين سرنوشت خود را ندارند و اگر آن ها را تحت کنترل و اداره قرار ندهيد، جهان را ويران می کنند.
اما روشنفکران واسطه را کنار بگذاريم: به راستی اگر جان بولتون و جان نکروپونته، جمهوری اسلامی و شاه اردن را با هم نداشتند، برای کنترل خاورميانه چه کار می کردند؟
زهره سحر خيز