فضا يک روزه تند شد
روز:
سخنان بوش و احمدي نژاد، و گام بلند اروپا
بيانيه رسمي سه دولت اروپائي که از آژانس بين الملي انرژي اتمي خواستند تا گزارشي از فعاليت هاي غيرمجاز هسته اي ايران به شوراي امنيت بفرستند، سخنان تند جورج بوش عليه جمهوري اسلامي و پاسخ وي که توسط محمود احمدي نژاد داده شد، در بيست و چهار ساعت گذشته همچنان ايران را در صدر اخبار جهاني نگاه داشت و نشان داد که برخلاف پيش بيني مقامات تهران، اجماع جهاني که در سال هاي گذشته عليه جمهوري اسلامي شکل نگرفته بود، به واقعيت نزديک مي شود.
ساعتی بعد از سخنان جورج بوش، تونی بلر نخست وزير بريتانيا هم در حالی که سخنان توسط نمايندگان دو حزب مخالف وی نيز در مجلس تائيد می شد، به ايران توصيه کرد از آخرين فرصت ها بهره بگیرد و دست از ماجراجوئی بردارد.
درخواست سه دولت اروپايي بريتانيا، فرانسه و آلمان، به نمايندگي از اتحاديه اروپا از رئيس آژانس بين المللي انرژي اتمي، پس از آن مطرح شد که پنج عضو دائم شوراي امنيت [به اضافه آلمان] به اتفاق بر سر پيش نويس قطعنامه اي به توافق رسيدند که از آژانس مي خواست آن بخش از فعاليت اتمي ايران را که ممکن است جنبه تسليحاتي داشته باشد به بالاترين مرجع بين المللي [شوراي امنيت سازمان ملل] گزارش کند.
تحولات بيست و چهارساعت گذشته با نطق تند جورج بوش عليه جمهوري اسلامي آغاز شد و با پاسخ احمدي نژاد دنبال گرديد، کارشناسان را به اين نتيجه رسانده است که مرکز ثقل بحران هسته اي ايران به اروپا برگشته، همان جائي که دولت تازه ايران قصد داشت از آن پرهيز کند. با اين حال هنوز تهران مهلتي يک ماهه دارد تا در مذاکراتي که به آن بازگشته است، راه حل هاي تازه اي را براي حل بحران هسته اي جست و جو کند.
شباهت ها
فضائي که جورج بوش براي تهديد کردن ايران برگزيد، شبيه به همان فضائي است که در ايران براي سخنان تند و تبليغاتي انتخاب مي شود. وي پيش از سخنراني سالانه خود در کنگره آمريکا؛ در جمع خانواده هاي شهيدان جنگي، سخن گفت و بارها با تشويق شديد حاضران روبرو شد تا تفاوت فضاي کشورش را با اروپا نشان دهد و آزادي عملش را براي حرکات جدي تر به رخ ها بکشد. خانواده هاي شهيدان جنگ عراق در حالي براي جورج بوش کف زدند که در بريتانيا همزمان با کشته شدن صدمين سرباز اعزامي به عراق، انتقادهاي جدي از دولت توني بلر، در رسانه ها منعکس شده است.
محمود احمدي نژاد که براي پاسخ گوئي به سخنان سه شنبه شب رييس دولت آمريکا؛ در ميان مردم سخن مي گفت يک بار ديگر اعلام داشت که کشورش به تهديدهاي قدرتمندان وقعي نمي نهد و به تلاش خود براي احقاق حقوق خود در فن آوري هسته اي ادامه مي دهد.
فيلمي که از سخنراني رييس جمهور ايران در رسانه هاي تصويري بين المللي پخش شد، وي را برخلاف جورج بوش در حلقه ماموران امنيتي در حالي نشان مي داد که از نزديک شدن مردم به وي به شدت جلوگيري مي شد. کنترل رسانه هاي داخلي و مانع شدن آن ها از بحث درباره برنامه هاي هسته اي، همزمان با فيلترينگ سايت هاي اينترنتي تفاوت ديگري است که در تحليل هاي سياسي رسانه هاي جهاني به رخ ها کشيده شد تا نشان دهد که دولت ايران در اعلام آمادگي براي يک درگيري مستقيم تر، به اندازه دولت جورج بوش، از سوي افکارعمومي ايران پشتيباني نمي شود.
با اين همه احمدي نژاد که در درون کشور با مقاومت جدي صاحبان قدرت روبروست که وي را به خاطر تندکردن فضاي روابط بين المللي و نزديک کردن کشور به تحريم هاي اقتصادي مورد نکوهش قرار مي دهند در پاسخ رييس جمهور آمريکا سخني نگفت که معناي اعلام آمادگي براي استقبال از تحريم هاي اقتصادي باشد.
رييس دولت ايران در زماني وارد در کشمکش بزرگ شده است که بودجه سال آينده کشور را به دوبرابر رسانده و با تکيه بيش تر بر درآمد حاصل نفت قصد دارد به بخشي از وعده هاي رفاهي که در مبارزات انتخاباتي به مردم داد جامه عمل بپوشاند. شايد از همين رو بود که وزير نفت ايران همزمان با اين مجادلات، در اجلاس اوپک که در وين برپاست، آرام ترين مواضع را در پيش گرفت و در پاسخ خبرنگاران هر نوع تلاش براي قطع جريان نفت را تکذيب کرد.
حقوق بشر
بخش ديگر مناظره عمومي روساي دولت ايران و آمريکا به موضوع حقوق بشر اختصاص يافت. بابي که جورج بوش بار ديگر با گشودن آن، زمينه درگيري ديگري را هم نشان داد. بوش گفت: “آمريکا در کنار مردم ايران در راه مبارزه با دموکراسی خواهد بود.” اما محمود احمدي نژاد، اظهارات رييس جمهوري آمريکا را در باره شرايط حقوق بشر در ايران به شدت محکوم کرد و گفت يکي از سران کشورهاي قلدر ملت ايران را به نقض آزادي و حقوق بشر متهم کرده است “من از طرف ملت ايران به وي مي گويم از دست ملت ايران عصباني باشيد و از اين عصبانيت بميريد.”
اين جمله کپي برداري از گفته آيت الله بهشتي مرد مقتدر سال هاي نخست جمهوري اسلامي است که در آستانه اشغال سفارت و گروگان گيري آمريکائيان خطاب به رييس جمهور وقت آمريکا، جيمي کارتر گفته بود که اگر از دست ايران عصباني است بهترست در اين عصبانيت باقي بماند و از خشم بميرد.
بازگشت ايران به شرايط اول انقلاب، از جمله وعده هائي است که محمود احمدي نژاد با آن به رياست جمهوري انتخاب شد اما در جريان عمل آشکار گرديد شباهت هاي جامعه سياسي ايران با بيست و هشت سال قبل چندان اندک است که اين بار جز گروه هاي تندرو، و بخشي از توده مردم کسي از جامعه سياسي ايران از اين وضعيت استقبال نمي کند، در حالي که در ابتداي انقلاب، اکثريتي از مردم و تقريبا تمامي گروه هاي سياسي پشتيبان سياست ضدآمريکائي حکومت تازه تأسيس بودند. جز اين که به گفته ناظران سياسي طرف مقابل تهديدهاي ايران، نومحافظه کاران آمريکائي هستند – نه دولت دموکرات جيمي کارتر که در چهارسال ايالات متحده را در ضعيف ترين موقعيت خود رهبري کرد – به گفته اين کارشناسان نکته ديگري که شرايط را به زيان تندروهاي ايراني مي راند، تغيير شرايط جهاني و گذر از دوران دو قطبي، حضور نيروهاي نظامي آمريکا در همسايگي ايران است. گرچه مي توان گفت در اين ميان ارزش سلاح اصلي حکومت ايران که نفت باشد، اينک بيش از دهه هشتاد قرن بيستم است. شايد همين تفاوت بود که جورج بوش را واداشت تا در نطق سالانه خود از اعتياد آمريکائي ها به نفت انتقاد کند.
رييس جمهوري آمريکا در اشاره به وضعيت حقوق بشر در ايران بر نکته اي انگشت گذاشت که نقطه مشترک وي با اروپائي ها و نهادهاي حقوق بشري است. به گفته وي، مردم ايران توسط يک گروه کوچک نخبگان دينمدار به گروگان گرفته شده که مردم خود را منزوي و سرکوب مي کنند.
جورج بوش براي محکم کردن استدلال خود يادآوري کرد که حکومت هاي خودکامه و ناقص حقوق بشر در جهان رو به انقراضند. و آماري از کشورهاي جهان ارائه داد که نشان مي داد جريان جهاني دموکراسي به سرعت در حال پيشروي است و هر سال گروه بيش تري از مردم جهان را شامل شده است.
اما احمدي نژاد اين اتهامات را رد کرد و در مقابل رييس جمهوري آمريکا وي را متهم کرد که با انگيزه هاي اقتصادي در جنگ هاي سرتاسر جهان دست دارد و گفت که اينگونه رهبران بايد بدانند که “در آينده نزديک آنان را به محکمه عدالت خواهيم کشاند.”
هر دو رييس دولت براي تهديدهاي خود از افکارعمومي کشورهاشان مايه مي گذارند با اين تفاوت که به نوشته احمد زيدآبادي در ايران بسته بودن فضاي اظهار نظرها، مردم را از منابع خبري مستقل بي خبر گذاشته است اما تحليلگران آمريکائي و اروپائي از افکارعمومي ايران و از جمله ميزان حمايت هائي که از برنامه هاي صلح آميز هسته اي مي شود، و کشش جامعه در مقابل ناملايمات اقتصادي و ميزان استقبالشان از تحريم ها و کمبودهاي تازه تر با خبرند.
تندروهاي ايراني، چنان که از نوشته ها و گفته هايشان بر مي آيد بر نفود ايران در توده هاي مسلمان و مهم تر از در نقاط پرآشوب منطقه تاکيد مي کنند و از ناتواني جهان براي تحمل تشنج هائي که منجر به گراني و کمبود نفت شود، حساب باز مي کنند. در مقابل کارشناسان امنيتي [که در ماه هاي گذشته مدام از دست داشتن بيگانگان در ناآرامي هاي مناطق مرزي گفته اند] توجه دارند که عمليات ايذائي تيغ دولبه اي است که تنها در يک طرف تيز و برنده نيست.
پیام برای این مطلب مسدود شده.