ماجرای کريستين امان پور و ادعای خبرگزاری مهر : بيدادی به بزرگی همه جنايت های ديگر رژيم
روشنگری: خبرگزاری مهر در مطلبی که در زير می خوانيد با شرح محدوديت هايی که در آمريکا عليه خبرگزاری ها و خبرنگاران رسانه های جمهوری اسلامی وجود دارد و شيوه خبردهی سی ان ان و بی بی سی در ضديت با جمهوری اسلامی و مقايسه آن ها با فعاليت خبرنگاران خارجی در ايران، ضمن شکوه از دستور آزادی فعاليت سی ان ان، مدعی رعايت آزادی و حقوق خبرنگاران در ايران شده است!
اما ادعای آزادی و رعايت حقوق خبرنگاران توسط يک دولت در درجه اول و اساسا با آزادی شهروندان و خبرنگاران و رسانه های کشور خودی سنجيده می شود.
شما دهان مردم ايران و رسانه ها و روزنامه نگاران کشور را با زور و زندان
دوخته ايد و مردم را در معرض اخبار و تحليل های دروغ، تحريف شده، جهت دار و جعليات رسانه های خودتان و دولت های خارج قرار داده ايد و ادعا می کنيد چون خبرنگاران رسانه های رسمی کشورهای خارجی سياست دولت خود را به اجرا می گذارند، پس در ايران آزادی هست؟!
کدام ادعايی جعلی تر و بی پايه تر و غير منطقی تر از اين می تواند وجود داشته باشد؟ شما در مقابل دهانی که فارسی می گويد و قلمی که فارسی می نويسد فيلتر گذاشته ايد. و اين بعد از آن است که دهان ها را دوختيد و قلم ها را شکستيد و قلم بدست ها را در زندان انداختيد و قلم های بيرون زندان را به حبس خانگی محکوم کرديد. آنوقت ادعا ميکنيد خبرنگار در ايران آزاد است؟
ديگر برای ايران و ايرانيان به زحمت بتوان حتی در اينترنت يک خبرگزاری و رسانه مولف، نه کپی گر، پيدا کرد که پشتوانه ی دولتی نداشته باشد – يا دولت جمهوری اسلامی يا دولت های خارجی- ديگر رسانه ای که پشتوانه دولتی نداشته باشد به زحمت بتواند از فراز موانع و فيلتر های شما بگذارد و خود را به مخاطب ايرانی برساند. اين شليک به مغز روزنامه نگاری مستقل و کشتن روزنامه نگار مستقل در حالی است که هنوز زنده است. به مردم ايران زير باران اخبار و تحليل های تحريف شده ی دولت های دو طرف و کارمندان خارجی و ايرانی آن ها در تاريکی از همه سو شليک می شود و شما مسوول اين جنايت هستيد نه دولت ها يا خبرنگاران خارجی.
و ما شکايت از شما را به سفارت خارجی نمی بريم. شما بايد به دادگاه مردم ايران پاسخ بدهيد و اگر برای همه جنايات عظيم تان يک بار محاکمه شويد، برای اين جنايت بايد شما را دو بار محاکمه کرد.
ضمنا هر دو خبرنگاری که در گزارش مهر به آن هااشاره می شود يعنی خبرنگار CNN، کريستين امان پور و خبر نگار BBC، فرانسيس هريسون، جدا از مضمون و کيفيت روزنامه نگاری شان که به ناگزير مستقل نيست، زن هستند. هردو در لحظه ورود به ايران مجبورند برخلاف ميل شان محجبه شوند. آن ها به عنوان خبرنگارانی که دور جهان می گردند هيچ کشوری را نديده اند که با اين گستاخی حقوق بشرشان را زير پا بگذارد. اگر هم آن ها به عنوان کارمندان سی ان ان و بی بی سی اصول خبرنگاری مستقل و عينی را روی طاقچه گذاشته باشند، به عنوان زنانی که حقوق شان توسط شما زير پا گذاشته می شود يک انگيزه انسانی در دفاع از اصول حقوق بشری شان در برابر شما پيدا می کنند.
در زير گزارش مهر را می خوانيد:
خبرنگاران در ايران و آمريکا ؛ هر دو آزادند اما اين کجا و آن کجا!
اخبار مختلف می آيند و می روند. گرچه هرکدام از آنها به صورت جداگانه ارتباطی با يکديگر ندارند ، اما بسياری از آنها وقتی کنار هم قرار گيرند تصويری پيوسته وعبرت آموز را بدست خواهند داد. خبرگزاری مهر در ستون تازه خبری خود بنام “چند خبر و يک نگاه” در صدد نمايش تصاويری از اين دست است. آنهم نه برای به محاکمه کشيدن اين دستگاه و آن نهاد، بلکه برای تذکر که توصيه ای قرآنی و منفعت آميز برای مومنان است.
چند خبر
* به گزارش خبرگزاری مهر ، سال 1379 ، امانپور در سفر به ايران اقدام به ساخت فيلمی مستند با عنوان “سفر انقلابی” می کند. البته پيش از آنکه اين فيلم با سفرانقلابی ، ارتباط معنايی داشته باشد با تحريف انقلابی ارتباط پيدا می کند و ما حصل تحريف سخنان مصاحبه شوندگان ايرانی و شکايت اين افراد، آن است که با اينکه دولت ، ارتباط خوبی با رسانه های خارجی دارد و باب تعامل بازاست اما کريستين امانپور ممنوع الورود می شود و فعاليت های سی ان ان در ايران به حالت تعليق در می آيد و تا حوالی انتخابات رياست جمهوری دوره نهم طول می کشد.
* 29 فروردين سال جاری ، فعاليت شبکه خبری الجزيره در ايران متوقف می شود. دليل اين موضوع آن بود که اين شبکه خبر درگيری دراهواز و نامه جعلی منسوب به يکی از نزديکان خاتمی را منتشر کرد و علاوه بر اين خبرها ، مصاحبه های جهت داری نيز در راستای تحريک اشرار برای ايجاد نا آرامی های در شهر اهواز و بر ضد منافع ملی کشورمان منتشر کرد اما اين پايان راه نبود، زيرا در اقدامی مشابه ، شبکه العربيه نيز پس از الجزيره ، خبر کذب انفجار خط آهن اهواز – خرمشهر را منتشر کرد.
اداره کل رسانه های خارجی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دی ماه سال گذشته نيز به شبکه الجزيره هشدار داده بود در پوشش رويدادهای مربوط به جمهوری اسلامی ايران، موازين اخلاق حرفه ای را زير پا نگذارد تا بتواند ازوجود دفتر نمايندگی خود در تهران، برخوردار بماند.
* 24 دی ماه ، کنفرانس مطبوعاتی رييس جمهور با حضور بيش از 200 خبرنگار داخلی و خارجی برگزار می شود. اما جالب آنکه با وجود حاضر بودن خبرنگار ايرانی الاصل شبکه آمريکايی سی ان ان در اين کنفرانس ، به طور سهوی کلمه” تحقيقات” تبديل به” تسليحات” می شود ! و بين آن همه خبرنگاری که فارسی را کم و بيش می فهمند فقط خبرنگار سی ان ان ( که به شهادت خبرنگاران مختلف می تواند فارسی را با تسلط کامل صحبت کند ) و مترجم اين شبکه، فرق کوچک ميان تحقيقات و تسليحات را متوجه نشده اند.
و جالب اينکه اين اشتباه با انعکاسی جالب مواجه می شود : 8 مرتبه در 20 دقيقه ! و البته اين اشتباه به نحو مطلوبی جبران می شود . البته با برگزاری يک مناظره 25 دقيقه ای ضد ايرانی با حضور کارشناسان آمريکايی . بعد از اين همه جنجال سازی و اعلام رسمی مبنی بر اينکه ايران داشتن و ساختن سلاح هسته ای را حق خود می داند ، يک اظهار تاسف ساده و عذرخواهی کوتاه می تواند تبعات آن اخبار و ميزگرد و جنجال ها را خنثی کند. زهی خيال باطل !
اما اگر مطمئن نشده ايد که کار سی ان ان يک اشتباه ساده بوده است ( بخوانيد پروپاگاندا) پس می توانيد به پايگاه اينترنتی اين شبکه مراجعه و در نظرسنجی حذف ايران از جام جهانی هم شرکتی فعال داشته باشيد !
اما پاسخ غربی ها و رسانه های آنها به اين مهرورزی ايران و رييس جمهور چه بوده است ؟
يک نگاه
از قديم گفته اند که “ترحم بر پلنگ تيز دندان ، ستمکاری بود بر گوسفندان”.
قصد زير سوال بردن لطف احمدی نژاد به سی ان ان را نداريم اما از کسانی که کارنامه شان پر از اشتباهات ( به زعم آنها) بر ضد منافع و حاکميت ايران است نبايد توقع تحريف نکردن اظهارات مسئولان ايران ، آنهم در چنين شرايط مهمی را داشت.
مگرهمين امانپورنبود که درحاشيه اجلاس سراسری سازمان ملل ، بخشی ازسخنان رييس جمهور را سانسور کرد؟ مگر همين امانپور نبود که بی اعتنا به استقبال دهها هزارنفرمردم بندرعباس ازرييس جمهور اعلام کرد که مردم به او گفته اند که احمدی نژاد فقط حرف می زند و عمل نمی کند و ادعای او با اين استقبال در تناقض است و او هيچ دليلی برای اين مدعا نداشت ؟
اما فکر می کنيد واکنش يک شبکه خبری ديگر غربی در خصوص تعليق و ادامه فعاليت های سی ان ان در ايران چه بود ؟ فرانسيس هريسون نماينده بی بی سی در ايران ، اين موضوع را اينطور تحليل می کند : ” برخی از مقامات ارشد جمهوری اسلامی درک می کنند که به رسانه های غربی نياز دارند تا بتوانند ديدگاه های خود را در خارج منتشر کنند.” يا ” مصاحبه مطبوعاتی رييس جمهور ايران يک هفته به تعويق افتاد تا رسانه های خارجی فاقد دفتر نمايندگی در تهران که اکثرشان آمريکايی هستند، از راه برسند.” و اين يعنی موضعی درست مخالف سخنان رييس جمهور که تاکيد می کند “غرب به ملت ما بيشتر محتاج است تا ما به آنها”.
اما اين خبرنگار غربی با کمال جسارت در مطلب طنزی که در سايت بی بی سی منتشر شد اين سياست ايران را به مسخره می گيرد و می گويد : ” درحالی که مجری سی ان ان برای اين اشتباه عذر خواهی می کرد، تلويزيون ايران آن را ضبط ومکررا پخش کرد.” و پرسش يک خبرنگار از نحوه اطلاع مسئولان وزرات ارشاد از فعاليت رسانه های خارجی را اينطور تفسير می کند : ” مصاحبه گر پرسيد که آيا می داند در آن لحظه خبرنگار بی بی سی در تهران کجاست؟ من آن موقع داشتم فرزندم را می خواباندم و اصلا حکومت ايران را تضعيف نمی کردم.”
و درادامه موضوع را اينگونه تفسير می کند :عملکرد ضعيف ايران برای ارايه استدلالش در خارج، دلسرد کننده است. اين دومين باردرسال جاری خورشيدی است که وزارت ارشاد جمهوری اسلامی يک شبکه خبری بزرگ خارجی را دراعتراض به عملکرد حرفه ای (!) آن در ايران منع می کند.
اما نگاهی به چگونگی برخورد آمريکا يا همان کشور مدعی جريان آزاد اطلاعات ( که رسانه هايی مثل سی ان ان مربوط به آن کشور هستند) با خبرنگاران ايرانی نيز جای تامل و شايد هم تاسف دارد :
تا امروز، کليه خبرنگاران صدا وسيما در سال های پس از انقلاب در کشور آمريکا تنها به عنوان نماينده خبری در مقر سازمان ملل اجازه ورود داشته و هرگز مجوز خروج از محدوده 17 مايلی نيويورک و عزيمت به ساير نقاط آمريکا را نداشته اند.
حسين دهباشی يکی از خبرنگاران و مستند سازان صداوسيما شرح برخورد دولت آمريکا با وی ( درحاليکه کارت خبرنگاری اش توسط وزارت خارجه آمريکا صادر شده بود) را اينگونه تعريف می کند :” پس از 10 ساعت بازداشت، بازجويی و بازرسی و گرسنگی با دست و پايی زنجير شده تا پای صندلی هواپيما با چنان تحقيری از فرودگاه “دالس” شهر واشنگتن برگردانده شدم که خاطره آن، هنوز آزارم مي دهد.”
جالب تر آنکه خبرنگاران ايرانی نه تنها کارت معتبری ندارند که حتی ويزايشان تعمدا با کد “سی” که مختص سفر کوتاه مدت خدمه کشتی ها و هواپيماهاست صادر شده و بنابراين از حق داشتن هرگونه کارت اعتباري، اجاره خانه و يا خريد تلفن همراه، محرومند و سرانجام آن که به واسطه قوانين تحريم آمريکا عليه کشورمان حتی واريز حقوق و هزينه های کار و زندگی ايشان از طريق ايران، قانونا جرم محسوب ميشود!
در حالی که خبرنگاران ايرانی در تمام اين سال ها از فرصتی برابر ـ برای نه فقط مصاحبه با مقامات آمريکايی که حتی تهيه گزارشی ساده در آن کشور ـ محروم بوده اند چنين بها دادن به خبرنگارانی که سابقه آنها نمک خوردن و نمکدان شکستن است ، بغضی فروخورده را برای خبرنگاران به ارمغان دارد.
فقط فرض کنيد همين خانم امانپور به دستور ايران مجبور شود فقط در محدوده 17 مايلی دفتر سازمان ملل در تهران فعاليت کند ، آنوقت خواهيد ديد که چطور با مظلوم نمايی دل هر بيننده ای را به ترحم وا داشته و اشک تمساح همه رسانه های غربی را روان می سازد.
آنوقت نام ايران در فهرست نقض کنندگان حقوق خبرنگاران جای می گيرد و نام آمريکا در صدر آزادی فعاليت خبری ! راستی حتما می دانيد اين ليست ها را هم چه کسی تهيه می کنند ؟ حتما همانها که معنی آزادی خبر را به ما تحميل کرده اند.
3 بهمن 1384 04:00
پیام برای این مطلب مسدود شده.